صحبتهای زن داعشی از دخترانی که قربانی البغدادی و اطرافیانش شدند
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۶۴۰۷۶
ناگفتههای زنی تونسی را میخوانید که مدتی قبل به عضویت داعش درآمده بود، اما به دلیل نافرمانی توسط تروریست ها اسیر شد. ۱۲ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۶ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بعد از اینکه مشخص شد نام رمز عملیات به هلاکت رساندن ابوبکر البغدادی "کایلا مولر" یعنی همان برده جنسی رهبر داعش بوده، بسیاری از رسانهها مجددا به بررسی زندگی او پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ادعای شکنجه و تجاوز بغدادی به کایلا در حالی مطرح شد که خانواده مولر در بهار سال گذشته میلادی نامه ای از دخترشان منتشر کردند. کایلا در آن نامه نوشته بود:" میخواهم بدانید من در شرایط امنی هستم. کاملا سالم هستم .من با کمال احترام و مهربانی درمان شدم."
با این حال، مادر کایلا گفته او بر اساس نامه دخترش بر این گمان بوده که او سالم و در مکانی امن نگهداری میشده است تا اینکه در ماه ژوئن و در دیدار با مقامات FBI به او اطلاع داده شده دخترش پیش از مرگ مورد شکنجه قرار گرفته و به او به عنوان برده جنسی تجاوز شده است.
مطرح شدن مجدد نام مولر ما را به یاد این میاندازد که زنان بسیاری در طول این چند سال قربانی داعش شده اند. به جز زنان ایزدی، مسلمان و مسیحی خاورمیانه، برخی اروپاییها و آمریکاییها هم بودند که اسیر دست داعش شدند.
در این میان، اما نام یکی از این دختران بیش از سایرین مطرح شد. "سامیرا کسینویچ" کسی است که داستان تراژیک اسارت و مرگش بسیاری را دچار شوک و غم کرد.
داستان عجیب دختر اتریشی؛ تجاوز و مرگ با چکش
مدتی قبل بود که یک زن تونسی که قبلا به عضویت داعش درآمده بود، اما به دلیل نافرمانی در بازداشت این گروه تروریستی به سر میبرد حقایق جدیدی از سرنوشت 2 دختر اتریشی فاش کرد که برای ملحق شدن به داعش راهی سوریه شده بودند.
این زن تونسی فاش کرد: "سامیرا کسینویچ، " 17، و "سابینا سلیمویچ، " 15 ساله، از اتریش راهی رقه در سوریه شدند تا در کنار مردان داعشی مبارزه کنند؛ اما خیلی زود دریافتند نقشی غیر از برده جنسی شدن به آنها واگذار نمیشود.
هر 2 دختر اتریشی در یک خانه نگهداری میشدند و به دلیل سن کم و ظاهر اروپاییشان، هدایای ویژه برای اعضای برجسته داعش محسوب میشدند. آنها برده جنسی بودند و در طول روز بارها از سوی مردان مختلفی مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند.
طبق گفته این زن تونسی وقتی "سامیرا" تصمیم گرفت برای پایان دادن به این زندگی دردناک از رقه فرار کرده و به وین بازگردد، بوسیله تروریستها دستگیر شد و پیش از مرگ بارها مورد تجاوز قرار گرفت. طبق گزارش ایندیپندنت، سامیرا سرانجام توسط سربازان داعش با ضربات چکش به سر و به طرز وحشیانهای کشته شد.
فرار به سمت جهنم
این دو دختر اصالتی بوسنیایی داشتند و زمانی که در وین زندگی میکردند، از طریق اینترنت با داعش آشنا شده و با هم به سوریه فرار کردند. پدر ومادر یکی از این دو دختر زمانی که صبح از خواب بلند شدند یادداشتی پیدا کردند که روی آن نوشته شده بود: " دنبال ما نگردید. ما به خدا خدمت خواهیم کرد و برای او میمیریم."
چند وقت بعد این دو دختر عکس خود را در شبکههای اجتماعی با پوشش کامل و برقع منتشر کرده و اعلام کردند که آماده خدمت به داعش هستند.
مدتی بعد اما برخی دوستان سامیرا اعلام کردند که او از طریق شبکه های اجتماعی با آنها تماس گرفته و گفته قصد دارد باز گردد. آنها گفتند که سامیرا وضعیت نامساعدی دارد و اگر به داد او نرسند به زودی از دست میرود.
چند ماه بعد نیروهای سازمان ملل جنازه یکی از این دو دختر را پیدا کردند، اما جسد دختر دیگر(سامیرا) پیدا نشد. جستجوها مدتی ادامه داشت تا اینکه سرانجام سر و کله دختر تونسی پیدا شد و او از رازهای مخوف داعش و بلاهایی که بر سر دختر اتریشی آمده بود، پرده برداشت.
ایندیپندنت در گزارشی که همان زمان نوشت از شخصی بوسنیایی الاصل که در اتریش زندگی میکرد نام برد که احتمالا دختران جوان را از اتریش به سوریه و مقر داعش میفرستاده است. این فرد که "ابو تجدا" نام داشت اتهامات وارده به خود را رد کرد با این حال، مدتی توسط پلیس اتریش تحت نظر بود.
مصاحبه عجیب دختر اتریشی؛ رضایت یا ترس؟
نکته جالب این است که این دو دختر اتریشی هممانند مولر ابتدا از وضعشان در بین داعشیها رضایت داشتند و بعدها شروع به گلایه و شکایت و سپس فرار کردند.
پرسش و پاسخهای زیر بخشی از مصاحبهای است که یک خبرنگار، زمانی که یکی از این دو دختر اتریشی(سابینا) در بین داعشیها حضور داشته و به عقد یک جوان داعشی درآمده با او داشته است:
خبرنگار: در سوریه شما در یک خانه زندگی می کنید یا در آپارتمان؟
دختر جوان:آپارتمان. دو ماه اول ورودم به سوریه، به همراه دوستم “سَمر” و شوهرهایمان در یک خانه زندگی میکردیم. بعد از آن هرکدام مان یک آپارتمان پیدا کردیم. آپارتمانی که ما الان در آن زندگی می کنیم سه اتاق دارد.
خبرنگار: وقتی صبح بیدار می شوید اولین کاری که انجام می دهید چیست؟
دختر جوان: صبحانه می خورم. صبحانه من شبیه همان چیزی است که در اتریش می خوردم. البته اغلب اوقات غذای ما حلال است. اینجا با موادغذایی جدید زیادی آشنا شده ام اما اسم دقیق آنها را نمیدانم. اینجا البته مواد غذایی همچون کچاپ، نوتال و کورنفلکس هم پیدا میشود.
خبرنگار: شوهرتان حقوق بگیر است؟
دختر جوان: بله، او سرباز است و از این راه حقوق میگیرد.
خبرنگار: بزرگترین تفاوتی که بین زندگی شما در اتریش و زندگیتان در سوریه وجود دارد، چیست؟
دختر جوان: اینجا من آزاد هستم. میتوانم آزادانه اعمال مذهبیام را انجام دهم. در وین اما چنین آزادی نداشتم.
لحن و کلام این دختر هنگام پاسخ به پرسشهای خبرنگار حاکی از این است که او از اوضاع خود رضایت دارد. در مورد این امر دو حدس میتوان زد. اول اینکه داعشیها این دختران را (چه دختران اتریشی و چه مولر) تهدید کرده اند که سکوت پیشه کنند و از نارضایتی خود چیزی نگویند.
احتمال دیگر این است که داعشیها در ابتدا با این دختران خوب برخورد کرده و پس از جلب اعتماد و حمایت آنها، اعمال شنیع خود را روی آنها اجرا میکردند. هر کدام از این تحلیلها درست باشد فرقی در اصل قضیه نمیکند. سرانجام همه این دختران تلخ بوده است.
منبع: خبر فوری
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۶۴۰۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یاناس ویچیچ:میلیونها ایرانی عاشق والیبال هستند
به گزارش قدس آنلاین، یاناس ویچیچ، مربی بدنساز لهستانی سابق تیم ملی والیبال ایران در گفتوگو با یک رسانه لهستالنی درباره زندگی در ایران و شرایط تمرینی ملیپوشان صحبت کرده است. او در گفت و گو با رسانه Przegląd Sportowy Onet از پشت صحنه کارش و زندگی در ایران گفت.
یاناس ویچیچ یک شخصیت بسیار ارزشمند در جامعه والیبال لهستان است. او سال ها با تیم های ملی والیبال لهستان همکاری داشته است. او همچنین در پلاس لیگا کار کرده و در آنجا با تیم اسکرا به موفقیت دست یافت.
او در صحبتهایش درباره حضور در ایران گفت: از من استقبال خیلی خوبی شد همه چیز در ایران برای من خوب بود. بعد از رسیدن تعجب کردم چون با وجود اینکه هوا بسیار گرم بود، نیمی از کشور سرسبزی زیبا داشت. کوه و دریا در ایران زیبایی را بیشتر کرده و غذاها در ایران نیز ساده اما بسیار خوشمزه هستند.
او اعتراف کرد که بهترین هندوانه عمرش را در ایران خورده است. با این حال از خیارشور در بشقاب غذایش تعجب کرد چون در لهستان نیز همینگونه است. این تنها مشترکات لهستان و ایران از دید این مربی نیست.
ویچیچ در بخش بعدی صحبتهایش گفت: من فکر می کنم که ایران و لهستان به عنوان دو کشور مشترکات زیادی دارند. درست مثل ما تا جایی که بتوانیم محبت میکنیم ولی به سرعت ممکن است از دست هم عصبانی شویم.
اقامت او در ایران زیاد طول نکشید اما این حضور کوتاه خاطرات خوبی برای این مربی به جای گذاشت. پس از دو یا سه هفته آمادهسازی، او همراه بازیکنان ایرانی به مسابقات و کشورهای مختلف رفت.
"انجام تمرینات صبحگاهی در ایران سخت است"
ایران تیمی است که سال ها در بین بهترین های جهان قرار دارد. همچنین استعدادهای جوان بسیاری دارد.
او در بخش پایانی صحبتهایش گفت: بازیکنان جوان به سرعت در ایران "ستاره" میشوند. باید خیلی بیشتر روی جوانان کار شود. قطعا پتانسیل انسانی در ایران بیشتر است. همه بچه ها دوست دارند یا سمت فوتبال بروند یا والیبال. کشتی هم در رده سوم است. در مقایسه با لهستان، تعداد کودکان و نوجوانان مشتاق به والیبال بیشتر است. البته نباید تعجب کرد چون فقط بیش از ۱۲ میلیون نفر در پایتخت زندگی می کنند.
یاناس در پایان درباره تفاوت همکاری با بازیکنان لهستانی و ایرانی صحبت کرد و گفت: تفاوت اصلی این است که در ایران تمرین صبحگاهی سخت است. به دلیل هوا و گرما، زندگی در ایران از غروب شروع می شود و در اواخر شب به پایان می رسد. به همین دلیل است که صبح ها بیدار شدن سخت است.