عضویت ایران در اجلاس شانگهای پلی به سوی تعامل با قدرتهای برتر آسیایی
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۷۴۵۹۷
به گزارش ، نوزدهمین دوره سازمان همکاری شانگهای که در سطح سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای بود، در اواخر خرداد ماه امسال در بیشکک قرقیزستان با حضور آقای روحانی رئیس جمهوری ایران برگزارشد. همچنین در این راستا هجدهمین دوره این اجلاس در سطح نخست وزیران سازمان همکاری شانگهای به میزبانی تاشکندپایتخت ازبکستان شنبه یازدهم آبان برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سازمان همکاری شانگهای سازمانی میاندولتی است که برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شدهاست. این سازمان در سال ۲۰۰۱ توسط رهبران چین روسیه قزاقستان قرقیزستان تاجیکستان و ازبکستان با هدف برقرار کردن موازنه در برابر نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه، پایهگذاری شد. نقش اصلی و تعیینکننده را، در سازمان شانگهای، دو کشور چین و روسیه تشکیل میدهند سازمان همکاری شانگهای در حقیقت ترکیب جدید سازمان شانگهای ۵ است که در سال ۱۹۹۶ تأسیس شده بود، ولی نام آن پس از عضویت ازبکستان به «سازمان همکاری شانگهای» تغییر داده شد.
کوتاه درباره شکل گیری شانگهای
سازمان «همکاریهای شانگهای» که در ابتدا تحت عنوان گروه «شانگهای پنج» با هدف حل اختلافات مرزی میان چین، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی در سال ۱۹۹۶ شکل گرفت، وبا پذیرش اعضای جدید در حوزههای مختلف توسعه یافت که برآیند آن ارتقای این گروه به سطح سازمان همکاریهای شانگهای در سال ۲۰۰۱ بود. پذیرش چهار کشور مغولستان، ایران، هند و پاکستان در سال ۲۰۰۴ به عنوان اعضای ناظر، گام مهم دیگری بود.
سازمان همکاریهای شانگهای ترکیبی از اهداف سیاسی، امنیتی و اقتصادی را به صورت توامان تعقیب میکند. مقابله با ایده جهان تک قطبی و مهار روند رو به گسترش حضور قدرتهای فرامنطقهای، بهویژه ناتو و ایالات متحده آمریکا در فضای اوراسیا از طریق موازنه نرم و تحکیم همکاریهای منطقهای، مقابله با سه عنصر جداییطلبی، افراطگرایی و تروریسم و نیز گسترش همکارهای اقتصادی بهویژه در بخش انرژی، از جمله مهمترین اهداف سازمان همکاریهای شانگهای به شمار میرود.
آنچه بر اهمیت اهداف و برنامههای این سازمان افزوده است، تحولاتی است که در طی سالهای اخیر در فضای ژئوپلیتیک اوراسیا و مناطق پیرامونی آن روی داده است. تحولات مهمی، چون امنیتی شدن فضای بینالمللی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، اشغال افغانستان، حضور مستقیم ناتو و ایالات متحده در منطقه آسیای مرکزی، گسترش فعالیت گروههای افراطی و تروریستی در افغانستان و پاکستان و مسائل مربوط به انتقال و امنیت انرژی، موجب توجه روز افزون جامعه جهانی به اهداف و برنامههای بازیگران سازمان همکاریهای شانگهای شده است.
سازوکار سازمان همکاریهای شانگهای به چه صورت است؟
بعد از اینکه اجلاس سران تمام میشود تا سال آینده، اعضاء اصلی سازمان در جلساتی پیرامون ساز و کارها و نحوه اجرایی کردن مواردی که در نشست مطرح شده است به رایزنی میپردازند و کشورهای ناظر در شانگهای برای پرداختن به مسائل ساز و کار دیگری دارند. البته این نکته حائز اهمیت است که غیر از اجلاس سران، اجلاسهای متعددی در قالب سازمان همکاری شانگهای در طول سال برگزار میشود. نشستهایی مانند، نشست دادستانهای کل، نشست تجار و فعالات اقتصادی، نشست مربوط به امور زنان، نشست شورای تجاری، نشست باشگاه انرژی، نشست وزرای فرهنگ و ... از جمله این موارد است. سایر نشستها تا سال ۲۰۲۰ انجام خواهد شد.
مزایای ایران از عضویت در اجلاس شانگهای
در این راستا حضور ایران در سازمان شانگهای میتواند امتیازات و موقعیتهای بسیار خوبی را در اختیار کشور ما بگذارد، کشورهای مذکور در بیانیههایی که صادر میکنند به دنبال مقابله با یکجانبهگرایی، همکاریهای منطقهای و تلاش برای برقراری توسعه پایدار هستند.
حضور کشور ما در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند بسیار تاثیر گذار باشد، چراکه مخالفت این سازمان با یک جانبهگرایی و وضعیتی که آمریکا در دنیا به وجود آورده است، در راستای سیاستهای ما نیز قرار میگیرد. نکته اول آن است که جمهوری اسلامی ایران هنوز عضو ناظر این سازمان است، ولی در سطح کشورهای عضو اصلی شانگهای طبیعتا این مذاکرات ساز و کارهای بیشتری برای عملی شدن دارد، لذا در سطح کشورهای ناظر مانند ایران در همان سطح اعلام موضع و تبادل نظر مطرح است که البته در تصمیمگیریهای نهایی سازمان میتواند میتواند بسیار مؤثر باشد. نکته دیگر این است که روابط دو جانبه کشورمان با اکثر کشورهای این سازمان به ویژه کشورهای تاثیرگذار در آن همچون چین، روسیه و هند از ظرفیت بسیار بالایی برخوردار است؛ لذا سازمان شانگهای علاوه بر ماهیت وجودی خود و پتانسیلهایی که برای کشورهای مهیا میکند میتواند به عنوان بازوی کمکی در روابط دوجانبه کشورمان و کشورهای منطقه عمل کند.
این سازمان با افزایش جمعیت به سه میلیارد نفر و پهنه سرزمینی به ۳۵ میلیون و ۹۷۲ هزار کیلومتر مربع به یکی از بزرگترین قدرتهای منطقهای جهان تبدیل شده است که منافع دو جانبه و چندجانبه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای اعضا و شرکای اقتصادی غیر عضو دارد. در ۱۵ سال اخیر، سازمان همکاری شانگهای نقش مهمی را در منطقه ایفا کرده است.
این سازمان بر خلاف دیگر سازمانها به منظور همکاری منطقهای و تقویت روابط بین کشورهای عضو ایجاد شده است. در حال حاضر، فعالیت و سودمندی نهادهای منطقهای همکاری برای حل و فصل مشکلات فراملی و واکنش به تهدیدات به رسمیت شناخته میشوند.
کشورهای عضو سازمان همچنان به تقویت تلاشهای خود در حوزههای امنیت، همکاری سیاسی-اقتصادی و ثبات منطقهای ادامه میدهند. فعالیت سازمان همکاریهای شانگهای به عنوان سازمانی که با برخی مسائل محدود منطقهای سر و کار دارد، فراتر از منطقه میرود. به علاوه، سازمان همکاریهای شانگهای به دیپلماسی شبکهای منطقهای پرداخته و بر روی ایجاد یک فضای دوستانه کار میکند. در حال حاضر، این سازمان امکان ایفای نقش بزرگتری را در منطقه دارد.
این سازمان یک مکانیسم امنیت منطقهای و همکاری بشردوستانه ایجاد کرده و مبارزه با تروریسم، افراط گرایی و جدایی طلبی را در اولویت قرار داد. در حال حاضر، چین و روسیه و همچنین دیگر کشورهای سازمان همکاریهای شانگهای، حامی روابط سیاسی و اقتصادی نزدیک بوده و با یکدیگر در برخی از پروژههای منطقهای همکاری میکنند. چین یک استراتژی تلفیقی برای منطقه طراحی کرده و به طور کلی روابط دوجانبه با کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای را تقویت میکند. این استراتژی هم در حوزه امنیت و هم در حوزه اقتصاد گسترش مییابد.
ارتقا روابط دو جانبه ایران و چین، احیای راه ابریشم
بسیاری از ناظران بر این باورند که در پس اجلاس سران شانگهای ملاقاتهای دو جانبهای شکل میگیرد که میتواند فرصت بسیار مناسبی برای کشورها فراهم کند تا در سایه آن به تعمیق روابط دو جانبه خود با کمترین هزینه بپردازند، چرا که عموما تنها برگزاری یک دیدار دو جانبه نیازمند صرف زمان و هزینه قابل توجهی است، اما در حاشیه اجلاسهای این چنینی کشورها میتوانند نه تنها یک دیدار دوجانبه بلکه چندین دیدار مهم داشته باشند برای مثال در حاشیه جلسه فعلی سازمان همکاریهای شانگهای حسن روحانی رئیس جمهور با رهبران چین، روسیه، هند، پاکستان، افغانستان و قرقیزستان دیدار خواهد کرد و به طور قطع یقین دیدارهایی در این سطح میتواند دستاودرهای قابل توجهی داشته باشد.
دلیل تمایل کشورهای عضو شانگهای به حضور ایران
ایران به دلیل روابط نزدیک تاریخی، سیاسی و فرهنگی یکی از کشورهای پیشگام نه تنها در خاورمیانه بلکه آسیای مرکزی محسوب میشود. علاوه بر آن، تهران برای کشورهای منطقه، به عنوان یک شریک اقتصادی، سرمایهگذار قابل اعتماد و مبتکر پروژههای زیرساختی (که سیمای جدیدی از منطقه را از جمله به عنوان یک مرکز لجستیک که شرق غرب را به هم متصل میکند) عمل مینماید. رابطه نزدیک ایران با منطقه، باعث علاقه زیاد جمهوری اسلامی به ثبات منطقه شده و انگیزه برای تلاشهای دائمی تهران در تامین امنیت و توسعه کشورهای آسیای مرکزی را فراهم کرده است.
بدون مشارکت ایران هیچ یک از موضوعات مربوط به تحکیم امنیت در آسیای مرکزی و مسائل توسعه اقتصادی منطقه را نمیتوان به طور جدی مورد بحث و بررسی قرار داد؛ بنابراین آنهای که میخواهند تهران را از میان بازیگران مهم و پیشگام در این منطقه حذف کنند، مرتکب اشتباه بزرگی میشوند.
علاوه بر آن، اقتصاد ایران از این طریق به بازارهای جدید دسترسی یافته و افقهای تازه مشارکت تجاری و اقتصادی و از جمله در حوزه سرمایهگذاری، مالی و علمی-فناوری باز خواهد کرد. در کنار این مسائل، همکاری فعال تهران در چارچوب سازمان همکاریهای شانگهای در مباحث مربوط به مسائل بحث برانگیز با غرب و برخی از کشورهای عربی مزایای اضافی برای ایران دارد ضمن اینکه منفعت سازمان همکاریهای شانگهای هم در این زمینه کم نیست.
فرصت تعامل بین المللی برای ایران در اجلاس شانگهای
به طور کلی هر اجلاسی در سطح بین المللی که تریبونی برای اعلام موضع در اختیار ما قرار بدهد فرصت خوبی خواهد بود که باید از آن استفاده کنیم. همین امکان در سازمان ملل هم برای گفتگوهای در سطوح بالاتر هم برایمان فراهم میشود و نتایج خوبی هم برایمان به همراه دارد. با این تفاسیر حضور در سازمان بین المللی مانند همکاری شانگهای موقعیتهای قابل توجهی را در اختیار ما خواهد گذاشت. همچنین ملاقاتهای ما با روسیه و چین هر چند سال یکبار صورت میگیرد، ولی شانگهای فرصتی فراهم میکند تا رئیس جمهور ما با سران چین و روسیه ملاقات کند، در حقیقت رویکرد ما مشارکت فعال است، که تا به حال هم پاسخ مثبت گرفته ایم.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: ایران شانگهای چین رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۷۴۵۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در گرداب
با توجه به وضع بههم ریخته رژیم صهیونیستی، بهنظر میآید ارتش رژیم برای عملیات حمله به رفح با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در حد فاصل ۲۶ فروردین تا امروز یعنی نزدیک به دو هفته انواعی از رخدادها، رژیم غاصب جنایتکار صهیونیستی را در منگنه قرار داده و منفعل کرده است؛ عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه ـ بهطور خاص ترکیه و اردن ـ با پیامدهای همکاری آنان با این رژیم در جریان عملیات وعده صادق، تظاهرات عظیم ضداسرائیلی در دانشگاههای مهم و بزرگ آمریکا و دهها دانشگاه در اروپا و درگیری نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی این کشورها با دانشجویان و اساتید معترض، آماده شدن دادگاه بینالمللی لاهه برای صدور احکام بازداشت برای رهبران سیاسی و نظامی رژیم غاصب به جرم نسلکشی، تشدید درگیریها میان جوانان فلسطینی با نیروهای امنیتی ـ نظامی رژیم غاصب در کرانه باختری، تشدید اختلافات میان اعضای کابینه نظامی اسرائیل، تشدید عملیاتهای تهاجمی حزبالله و تسری آن به عمق ۱۵ کیلومتری رژیم و توسعه اقدامات انصارالله یمن علیه کشتیها و ناوهای مرتبط با رژیم، منظومهای از اقدامات درهمتنیده را علیه اسرائیل پدید آورده که بدون شک در طول تاریخ ننگین آن بیسابقه میباشد در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱ـ بعضی شخصیتهای شناختهشده غربی از جمله «جان مرشایمر» ۸ اردیبهشت ماه / ۲۷آوریل در مصاحبه با «پیرز مورگان» گفت این حماقت اسرائیل بود که با حمله به کنسولگری ایران سبب شد ایران احتمالاً به سمت دستیابی به تسلیحات هستهای حرکت کند و من میگویم اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، جهان امنتر خواهد شد. این عبارت بدان معناست که رژیم غاصب در بازی جنگ، با وجود برخورداری از شبکهای از مستشاران باتجربه غربی و با وجود پشتگرم بودن به حمایت آنان، عرصه را باخته است و جبهه مقاومت با در اختیار داشتن برگهایی که رو نکرده میتواند اقدامات رقبای کهنهکار را کنترل کند. البته در صحنه اخیر، مواجهه ایران با چند قدرت اتمی، مواجهه از موضع اتمی نبود و این نشان میدهد همین حالا هم موازنه قدرت کلاسیک دستخوش تغییراتی شده است.
۲ـ عملیات وعده صادق صفحه جدیدی در منطقه گشوده است. این صفحه فقط قدرتنمایی ایران نیست، گشودن فصل جدیدی از روابط با دولتهای منطقه نیز میباشد. الان منطقه در برابر دو واقعیت قرار گرفته که خواهناخواه به سمت یکی میل پیدا میکند؛ یک واقعیت این است که دولتهای غربی و بهویژه انگلیس و آمریکا طی دهها سال با سلطه بر کشورهای عرب و غیرعرب منطقه عملاً این کشورها را ضعیف کرده و دست آخر منافع آنان را قربانی رژیم غاصب سرزمینهای عربی ـ اسلامی کرده و امروز این دولتها را در مقابل ملتهایشان هم قرار داده و بنیان آنها را با تهدید داخلی هم مواجه گردانیده است. یک واقعیت دیگر این است که کشوری که طی حدود ۴۰ سال گذشته، در معرض بیشترین تهدید از سوی قدرتهای غربی بوده به آنچنان توانمندیهایی رسیده است که دیگر، قدرتهای غربی حتی به صورت ائتلاف هم قادر به شکست آن نیستند. ایران یک قدرت متجاوز نیست و وجدان عمومی منطقه میگوید دولتی که در طول ۴۵ سال گذشته حتی رفتارهای خصمانه همسایگان را نادیده گرفته، به دنبال تهدید آنان نیست. ضمناً کشورهای منطقه قاعدتاً درک میکنند که نمیتوان در مصاف بین یک کشور اسلامی و قدرتهای غربی، تماشاچی بود. در چنین وضعیتی ایجاد رابطه قوی درون منطقهای و توافقات دو و چندجانبه درون منطقهای میتواند عمق امنیتی درازمدت برای همه ایجاد کند و جلوی هر رخداد امنیتی نامطلوب را بگیرد.
۳ـ راه افتادن موج اعتراضات و تحصنها در دانشگاههای بسیار مهم آمریکا و کشورهای اروپایی و سرایت آن به دانشگاهها در نقاط دیگر دنیا برای موضوعی خارج از مرزهای ملی آنها، یک «پدیده مهم» به حساب میآید. اینکه جمعیتی از یک کشور درباره یک موضوع یا رخداد داخلی به خیابان بیایند، نظیر آنچه در جریان جنبش وال استریت آمریکا یا جنبش جلیقهزردها در فرانسه رخ داد، طبیعی و مسبوق به سابقه است ولی اینکه دانشگاههای یک کشور بهطور نسبتاً یکپارچه برای موضوعی که در مرزهای جغرافیایی و حتی مرزهای نژادی و دینی آنان هم قرار ندارد، برای روزهای متوالی به خیابان بیایند و هزینه اخراج، مشروط شدن، جریمههای مالی، زندان و ضرب و شتم بپردازند، این یک پدیده بسیار مهم است و نشان میدهد میان سیستمهای حکومتی غرب که یهودمحور است و نگرشهای نخبگان حتی در دانشگاههایی که با پول یهودیان و کمپانیهای اسلحهسازی تأسیس و اداره میشوند، شکاف عمیق پدید آمده است. از حیث معرفتی نسل جدید در غرب از حاشیهها به میدانها آمدهاند، پیش از این اعتراضات نهفته «آنتیوارها» که جنبه اجتماعی و سیستمی نداشتند، وجود داشت اما حالا یک جنبش معترض فراگیر در داخل سیستم غرب پدید آمده که میتواند در موضوعات مختلف ورود نموده و تحولات مهمی را در پی داشته باشد. به نظر میرسد دقیقاً به همین دلیل دولتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه علیرغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را بهطور خیلی عریان به صحنه آوردهاند.
این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن میباشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانهای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمیشود. بنابراین اعتراضات در محیطهای نخبگی استمرار مییابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات میدهد.
۴ـ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودککش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیهگرانه پیدرپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصهای است که در آن گرفتار شدهاند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمیتواند در منازعهای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولتهای ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینیها قرار داشته باشند.
طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوانگذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه بهطور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه میداند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشکهای ایران آمدند.
ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عربها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی میداند فلسطینیها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملتهای خود خواهند دید.
با کمال تأسف باید گفت بعضی دولتها در منطقه علیرغم لطمههایی که غرب طی دهها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار دادهاند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلامگرایی پنهان شدهاند.
۵ـ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفتههاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علیرغم آنکه اعلام کرده طرح آمادهای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع بههم ریخته رژیم، بهنظر میآید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشکها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان میدهد.