چرا دیدگاه ترامپ درباره تصاحب نفت سوریه اشتباه است؟
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۷۵۴۱۵
فرارو- پُل پیلار* در مجله نشنال اینترست نوشت: در مورد اهداف حضور نظامیان آمریکایی در خاک سوریه و اینکه آیا اهداف اعلام شده از سوی واشنگتن در این رابطه واقعی هستند، سردرگمی شدیدی حاکم شده است. در اصل، هدف از حضور نظامیان آمریکایی در منطقه، مبارزه با داعش اعلام شده بود. این امر مخصوصا پس از آنکه داعش، دولتی را در بخشهای وسیعی از خاکِ عراق و سوریه تشکیل داد، از اهمیت برخوردار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو، دونالد ترامپ اخیرا از طرف طیفهای مختلف سیاسی به شدت تحت فشار بوده تا حضور نظامی آمریکا در خاک سوریه را حفظ کند. این امر در تناقض با هدف اعلام شده وی مبنی بر خارج کردن نظامیان آمریکایی از سوریه و منتقل کردن آن دسته از نظامیان آمریکایی (به عراق منتقل شدند) میباشد که در مناطق کردنشین شمال شرق سوریه مستقر بودند. فشارهای سیاسی و گرایشات متناقض، به وضوح بر ابهامها (در مقایسه با گذشته) در مورد اینکه ماموریت نظامیان آمریکایی چیست و یا چه باید باشد، افزوده است. دونالد ترامپ که سعی میکند تا جای ممکن از کشته شدن ابوبکر البغدادی بهره برداری سیاسی کند و مدعی است به دلیل مرگ البغدادی، در حال حاضر جهان مکانِ امن تری است، در مقابل این دیدگاه که ماموریتِ مبارزه با داعش همچنان ضروری است مقاومت میکند. اکنون، ماهیت ماموریت نظامیان آمریکایی در خاک سوریه تغییر کرده و منطق جدیدی که حتی قبل از کشته شدن البغدادی مطرح شده بود، بر آن حاکم شده است. بر اساس این منطق جدید، شماری از نظامیان آمریکایی در شرق سوریه باقی خواهند ماند تا از منابع و میادین نفتی این کشور حفاظت کنند.
هنوز هم در این منطق ردپای داعش به چشم میخورد. این گروه، هنگامی که دولت خود را در عراق و سوریه مستقر کرده بود، از طریق استخراج نفت در مناطق تحت کنترلش، مقداری درآمد کسب میکرد. با این حال، نباید فراموش کرد که داعش برای انجام این کار نیاز دارد تا بار دیگر دولت باشد. هر سناریویی که بر اساس آن داعش بار دیگر، به جای وارد آوردن خسارت به میادین نفتی سوریه، اقدام به استخراج نفت این کشور بکند نیازمند این است که این گروه مجددا خلافت خود را در یک قلمرو مشخص مستقر سازد. موضوعی که به این معناست که جهان بار دیگر برای مقابله با تهدیدی بزرگتر و کلیتر از جانب داعش، مسوولیت سنگینی بر عهده خواهد داشت. داعش در وضعیت کنونی خود، که به جای اینکه یک دولت باشد، بیشتر، گروهی تروریستی و شورشی است، در وضعیتی نیست که بتواند نفت استخراج کند. در این رابطه، این گروه فقط به شکلی محدود، آن هم به شیوه شورشیان راهزن نیجریایی، میتواند از لولههای نفتی دزدی کند.
در این راستا، سوال مهمی که مطرح میشود این است: دولت ترامپ با نفتی که در خاک سوریه، از طریق اشغال نظامی کسب میکند، چه خواهد کرد؟ این امر به نوبه خود سوال آزاردهنده دیگری را مطرح میکند و آن این است که آیا ایالات متحده آمریکا، با نقض حقوق بین الملل در حال غارت نفت سوریه است (غارت نفت سوریه در زمان جنگ و نزاع در این کشور تبدیل به رویه عادی شده بود)؟
پیامد آزاردهنده دیگری نیز بویژه با توجه به ادعاهای ترامپ مبنی بر وارد آوردن ضربات سنگین به داعش (نظیر کشتن البغدادی) و اینکه این اقدامات، امنیت بیشتری را برای جهان به ارمغان آورده اند، خودنمایی میکند. از منظر مبارزه با تروریسم، به دست گرفتن کنترل منابع نفتی، بدترین منطقی است که میتوان برای توجیه حضور نظامیان آمریکایی در یک کشور خارجی به آن متوسل شد. ترامپ نیز در سخنرانی یکشنبه صبح خود (۵ آبان ماه)، به بدترین شیوه ممکن به این موضوع اشاره کرد.
مساله مهمی که از دیرباز در ایدئولوژی و تبلیغاتِ گروههای تروریستی (گروههایی که ریشه در مسلمانان جهان عرب دارند) نظیر القاعده و داعش برجسته میشود این نکته است که ایالات متحده آمریکا و غرب میخواهند منابع و امکانات مسلمانان را غارت کنند. این گروهها به شدت (و البته با خشونت) با حضور نظامیان آمریکایی در کشورهای اسلامی مخالفت میکنند، زیرا آنها به مثابه نیروهایی که روند غارت مسلمان را تشدید میکنند، ارزیابی میشوند. اسامه بن لادن مکررا از این موضوع در خطابههای خود استفاده میکرد. برای مثال، در سال ۲۰۰۴، بن لادن در یک پیام ضبط شده اعلام کرد: "مهمترین دلیلی که دشمنان ما به واسطه آن بر سرزمین هایمان تسلط دارند، دزدیدن نفت ماست". ایمن الظواهری جانشین اسامه بن لادن نیز در سال ۲۰۰۵ و در جریان یک پیام ویدئویی از پیروان خود خواست تا "حملاتشان را بر نفت دزدیده شده یِ مسلمانان متمرکز سازند. این دزدی، بزرگترین سرقت در تاریخ بشریت است. دشمنان اسلام این منبع حیاتی را با طمعی وصف ناپذیر مصرف میکنند". تمرکز تروریستها بر نفت، نگرانیها در مورد انجام حملات تروریستی علیه تاسیسات نفتی را افزایش داده است، اما ایده یِ دزدیدن منابع نفتی که (به حق) متعلق به مسلمانان است، انگیزهها برای حمله به آمریکا را در هرجایی که این حملات قابل انجام باشند، تقویت کرده است.
سخنرانی روز یکشنبه ترامپ در برابر خبرنگاران، به وضوح مبین همین دیدگاه است. ترامپ با اشاره به جنگ عراق، دیدگاه شخصی خود در مورد حمله آمریکا به عراق را توضیح داد و گفت: آمریکا در جریان این این جنگ باید از نفت محافظت میکرد. در رابطه با نفت سوریه نیز ترامپ گفت: "به دست گرفتن نفت سوریه میتواند به کردها کمک کند، اما این امر میتواند به ما هم کمک کند. ما باید بتوانیم مقداری نفت نیز برای خود برداریم. آنچه که من قصد دارم انجام دهم این است که با شرکت اکسون موبیل و یا یکی از شرکتهای بزرگ نفتی مان قراردادی امضا کنم تا آنها به سوریه بروند و فرآیند استخراج نفت را به نحو احسنت پیش برند". در این رابطه، یک مبلِّغ داعش یا القاعده، به سختی خواهد توانست به نحو متفاوتی در مقایسه با ترامپ، غارت گری آمریکا را به تصویر بکشد.
حتی اگر جنگجویان داعشی وجود داشته باشند که از عقاید و دیدگاههای داعش به دلیل آنچه ترامپ در توصیف لحظات آخر زندگی البغدادی به کار بسته بود (از وی به عنوان فردی بزدل که ضجه میزد یاد کرده بود)، روی برگردانده باشند، بدون شک افراد بیشتری از این گروه که اکنون درستیِ عینی سخنان رهبران خود را مبنی بر قصد آمریکا جهت غارت کردن منابع مسلمانان مشاهده میکنند، جان تازهای گرفته اند. با این حال، اولویت ترامپ مثل همیشه صحبت با آنها نبوده بلکه وی صرفا به پایگاه سیاسی خود اندیشیده است.
* پل پیلار، عضو ارشدِ غیرمقیم در مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جرج تاون است. او با انیسیتو بروکینگز نیز همکاری دارد. پیلار از جمله سردبیران نشنال اینترست است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ترامپ سوریه نفت سوریه نیروهای آمریکایی در سوریه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۷۵۴۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علی مطهری: در خانواده آیت الله مطهری، نوهها، نتیجهها و نبیرهها همه یک گونه فکر میکنند/ حکومت باید بر اجرای حجاب نظارت کند
علی مطهری گفت: در خانواده استاد مطهری با احتساب نوهها و نتیجهها و نبیرهها ما با چنین پدیدهای مواجه نیستیم. همه از مرد و زن و دختر و پسر یک گونه فکر میکنند و بین آنها حسن تفاهم برقرار است. البته ممکن است بین آنها اختلاف نظرهای سیاسی جزئی و تفاوت در قضاوتها درباره برخی مسائل روز وجود داشته باشد. به گزارش عصر ایران؛ به مناسبت 12 اردیبهشت روز ترور آیت الله مطهری خبرآنلاین با علی مطهری گفت و گویی انجام داد که مشروح آن را در ادامه می خوانید. * آیت الله مطهری از تئوریسین های اصلی نظام جمهوری اسلامی بودهاند و امام نیز نگاه و تفکرات ایشان را شاخص و محوری می دانستند اما طی سال های اخیر تلاشی هدفمند و برنامهریزی شده برای به انزوا بردن تفکرات و ایدههای آیت الله شهید یا مغفول ماندن آن تفکرات صورت میگیرد. خود شما با تسلطی که بر تفکرات و نگاه پدرتان دارید، چقدر جای خالی این تفکرات را محسوس می بینید و در چه حوزه هایی؟ البته این طور نیست که اندیشه ایشان مطرح نباشد ولی میتوان گفت باید بیش از این مورد توجه باشد. همچنین این امر را نمیتوان به برنامهریزی و تعمد نسبت داد، بلکه ناشی از غفلت است، غفلت از اهمیت آثار استاد مطهری و میزان تأثیرگذاری آنها در حل بسیاری از معضلات فکری و اجتماعی. مثلاً در موضوعاتی مثل حجاب و آزادی بیان و نحوه برخورد با منتقدان و مخالفان یا سیاست خارجی و یا مسائل مربوط به روحانیت آثار ایشان میتواند راهگشا باشد. نسل جدید با دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله مطهری به اندازه کافی آشنا نیست * فاصله نسل جدید را با دیدگاه ها و تفکرات آیت الله مطهری چقدر پررنگ میدانید؟ آیا دیدگاه های ایشان قدرت سازگاری با نسل جدید را دارد؟ باید بپذیریم که نسل جدید با دیدگاه ها و اندیشه استاد مطهری به اندازه کافی آشنا نیست و لازم است به سوی آثار ایشان بیشتر سوق داده شوند. تجربه نشان داده است که وقتی یکی از آثار آن شهید را مطالعه میکنند به سوی سایر آثار جذب میشوند و ادامه میدهند. میتوان با کارهایی مثل برگزاری مسابقه از کتاب های استاد مطهری آنها را متوجه و علاقهمند به این آثار کرد. البته جوانان زیادی را سراغ دارم که با آثار ایشان مأنوساند. بین خانواده استاد مطهری اختلاف نظرهای سیاسی جزئی وجود دارد اما... * آقای مطهری! شکاف بین نسلی چقدر در خانواده آیت الله مطهری مشهود است؟ در خانواده استاد مطهری با احتساب نوهها و نتیجهها و نبیرهها ما با چنین پدیدهای مواجه نیستیم. همه از مرد و زن و دختر و پسر یک گونه فکر میکنند و بین آنها حسن تفاهم برقرار است. البته ممکن است بین آنها اختلاف نظرهای سیاسی جزئی و تفاوت در قضاوتها درباره برخی مسائل روز وجود داشته باشد. به هرحال در بین نوهها و نتیجهها و نبیرهها افرادی پیدا نمیکنید که دچار بنبست فکری یا پوچی در زندگی و از این قبیل مسائل شده باشند و نیاز به کمک فکری و توجیه ما داشته باشند. شاید علت اصلی آن انس با آثار پدر بزرگشان باشد. * آن تجربیاتی که شخص شما در ارتباط با پدرتان داشته اید چقدر قابل تعمیم به نوع مناسبات و روابط شما با فرزندانتان است؟ به نظر من فرقی حاصل نشده، همان تجربیات و رفتارها قابل تعمیم به رفتار ما با فرزندان و نوههاست. فقط وسایل و ابزارها تغییر کرده و الاّ ماهیت و محتوای حوادث تغییر نکرده است. همان اصول اخلاقی که آن روز باید رعایت میشد امروز هم باید رعایت شود. * نگاه آیت الله مطهری مشخصا در مقوله حجاب رویکردی اجباری است یا اقناعی؟ در زمان ایشان بحث اجبار و اختیار حجاب مطرح نبود، بحث فلسفه حجاب و حدود شرعی آن مطرح بوده است. روشن است که در درجه اول مسئله ایمان و اعتقاد به پوشش اسلامی همراه با دانستن علل این حکم و تعبد نسبت به آن مهم است ولی وقتی حکومت اسلامی تشکیل میشود حتماً وظیفهای نسبت به نظارت بر اجرای آن دارد چون پوشش اسلامی چه درباره مرد و چه درباره زن یک مسئله فردی مثل نماز و روزه نیست بلکه آثار اجتماعی دارد. اینجاست که حکومت باید درباره نحوه نظارت خود تصمیم بگیرد. مسائلی مثل ماجرای آقای پناهیان یا صدیقی به اعتبار روحانیت آسیب می زنند * آقای مطهری، اتفاقاتی که در بدنه روحانیت رخ می دهد، مانند آنچه در ماجرای آقای پناهیان یا کاظم صدیقی رخ داد، چقدر آسیب و خسران برای روحانیت است؟ البته مسئله آقای پناهیان خیلی مهم نبود، یک سوء تعبیر بود و باید دقت میکردند. ولی مسئله آقای صدیقی مهم بود و البته برخورد ایشان هم خوب بود و باید منتظر گزارش قوه قضائیه باشیم. طبعاً این گونه حوادث به اعتبار روحانیت آسیب میزند و باید توسط خود روحانیت جبران شود. روحانیت به جای دولتی شدن باید در کنار مردم باشد * فاصله بین نسل جدید و قدیم روحانیت چقدر مرتبط با رویکردها و مشی روحانیت در سال های اخیر بوده است؟ اول باید ثابت شود که بین نسل جدید و قدیم روحانیت فاصله است. من چنین فاصلهای را درک نمیکنم. ولی به طور کلی ورود روحانیت به کارهای اجرایی دولتی که به شدت مورد نهی آیت الله مطهری بود به این نهاد آسیب زده است. روحانیت به جای این که دولتی شود باید همچنان در کنار مردم و ناظر بر دولتها و هادی آنها باشد، همان نقشی که روحانیت شیعه در طول تاریخ داشته و استقلال خود از دولتها را حفظ کرده است. کانال عصر ایران در تلگرام