از الهه کودکخوار تا عروس شیطان با لباسی پوسیده/ چرا همه هیولاهای ضدمسیحی به آمریکا حمله میکنند؟ + تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۹۴۲۹۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یک افسانه فولکلور مکزیکی درباره زن گریانی به لایارونا بسیار مشهور است که تبدیل به یک روح شریر شد. او یک روستایی ثروتمند خداناباور بود که برای تقاص از همسرش – بابت خیانتش- اقدام به قتل فرزندان خود میکند.
از آن پس، او تبدیل به یک روح سرگردانی میشود که اقدام به غرق کردن کودکان و نوجوانان میکند و اغلب تصور میکند که قربانیان فرزندان او هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افسانه «لایارونا» شباهتی عجیب به اسطوره لامیا دارد. لامیا آنطور که افسانههای یونان باستان حکایت میکند نام شهبانویی از محدوده کشور لیبی است که تبدیل به الههای کودک خوار شد. آریستوفان ریشه این نام را در کلمه یونانی (laimos) به معنی مری میداند که به عادت او در بلعیدن کودکان اشاره دارد. لامیا عفریتهای بود که بالاتنهاش زن و پائین تنهاش مار بود. زن ماری که از اساطیر یونانی تغذیه میشود و مخاطبان «VHSهای زیر کاپشن خلبانی» اگر فیلم معروف «ملکه مارها» را به خاطر بیاورند، عفریته هندی در آن فیلم از این اسطوره یونانی الهام گرفته شد.
طبق یک روایت از این افسانههای یونانی، لامیا یکی از عاشقان زئوس بود. الهه هرا، همسر زئوس، از سر خشم و حسادت کاری کرد که لامیا دیوانه شود و تمام فرزندان خود را بخورد. وقتی لامیا به خود آمد و دریافت که چه کرده است به قدری عصبانی شد که به یک هیولای نامیرا بدل گردید، و به خاطر حسادت به مادران دیگر، شروع به مکیدن خون نوزادان کرد.
«نفرین لا لورانا» از مجموعه آثار ترسناک یونیورسال و استمراری سینمایی با تم کلیسایی است که خط تولیدشان در چند سال اخیر بشدت افزایش یافت. در این مجموعه فیلمها، کاراکترهای مذهبی که فعالیتهای ضد اهریمنی مطابق با الگوهای کلیسای یسوعی را در متن چنین آثاری برای شیطان زدایی انجام میدهند بسیار فراوان هستند. نفرین لا لورانا (The Curse of La Llorona) را باید در ردیف چنین آثاری باید توصیف کرد. این خط تولید بسیار ارزان و پر مخاطب است و آورده مالی فراوانی برای کمپانی یونیورسال داشته است.
در سال ۱۹۷۳، آنا گارسیا (لیندا کاردنینی)، یک بیوه و مددکار اجتماعی است که دو فرزندش سام (جین-لین لینچن) و کریس (رومن کریستو) پس از مرگ همسرش که پلیس بوده، با او زندگی میکنند. یکی از موارد تحقیق او پاتریشیا (پاتریشیا ولاسکز) است و به همین دلیل به خانه او مراجعه میکندو متوجه میشود که این زن دچار یک ناهنجاری روانی است و در آپارتمان خود دو فرزندش را در کمدی گذاشته و درب کمد را قفل کرده است.
فرزندان پاتریشیا برای نجات از این مادر روانپریش به یتیمخانه منتقل میشوند، روی دستان فرزندان نشانی از آسیبهای فیزیکی دیده میشود، با این حال پاتریشیا ادعا میکند، بی گناه است و او اصرار میکند که با دور شدن او از فرزندانش، ممکن است که آنان بدست لا لورانا کشته شوند و در نهایت توسط این هیولای مکزیکی غرق میشوند. پس از این رویداد آنا که حرفهای پاتریشیا را باور دارد با اتفاقات عجیبی روبرو شده و متوجه میشود لایارونا قصد دارد که از فرزندان آنا انتقام بگیرد.
شیاطین مکزیکی سیاهرنگ دست بچههای آنا را لمس میکند و جای چنگالش بر دستان آنان باقی میماند. او فرزندانش را نزد پزشک میبرد و پزشک با دیدن علائم بر روی دستان کودکان آنا به ناچار از یک مددکار اجتماعی میخواهد از خانه آنا بازدید بعمل آورد. ترس پارانوئیدی مبنی بر این که فرزندانش به طور قانونی از او گرفته شوند، آنا را در مخمصمه مشابه پاتریشیا میاندازد، اما حضور مددکاران پیامد منفی برای آنا ندارد. آنا چارهای نمیبیند جز اینکه به کلیسا پناه ببرد و کلیسا هم برای دفع شیطان نیاز به مجوزهای خاصی دارد که زمان میبرد، در نتیجه کشیش کلیسای نزدیک خانه آنا او را به رافائل (ریموند کروز) معرفی میکند، تا شیاطین را دفع کند، فیلمنامه میکی داوچری و توبیاس ایاکونیس قواعد جدیدی را برای دفع شیطان معرفی نمیکند و هیولایی ضد مسیحی تنها راه دفعشان صلیب است.
به این مسئله باید دقت کرد که از فیلم جنگیر به این سو تمامی اهریمنهایی که در سرزمین آمریکا پدیدار میشوند، عمدتا غیرآمریکایی هستند و از جایی غیر از آمریکا وارد این سرزمین میشوند، این هیولای گریان (ماریسول رامیرز) مشخص نیست که چگونه هیولایی است؟ چگونه هیولا شده است؟ در صحنههای پایانی زمانی که پسرآنا گردنبند «لا لورانا» را نشان او میدهد هیولا تبدیل به مادر پشیمانی میشود. بر خلاف فیلمهایی از این دست، سازندگان نمیتواند معنی روح سرگردان را برای مخاطب به درستی جا بیندازند. آنچه که در فیلم میبینیم بیشتر شبیه جنایتکاران است تا یک روح سرگردان و رفت و برگشت میان فضای جنایتکارانه و روح سرگردان شدن، به سرگردانی مخاطب تبدیل میشود. این مسئله مشخص میکند که سازندگان کمتر علاقهای به توسعه شخصیت لا لورانا، انسجام روایت یا تبیین دقیق اسطوره او داشتهاند.
بنابراین جای تعجب نیست که لا لورانا، با چشمان زرد مایل به سیاه، پوست آغشته به خون و دهان و ناخنهای پوسیده، واقعاً قابل تشخیص از از راهبه کورین هاردی نیست. فقط علامت راهبه شیطانی و لباس عروسی پوسیده سبب تمایزش میشود و هرگز نمیتوانید وجه تمایزی با راهبه برای او پیدا کنید. لا لورانا، چون پرداخت نشده نمیتواند یک تنگنا ایجاد کند و کارگردان همچنان بسنده میکند به پرشهای هیولا و صداهای دهشتناک و خندهدارترین شکل آن بستن در فیلم بستن پیاپی دربهای خانه است. این هیولا بیشتر از اینکه هیولا باشد، یک قفلساز است. رفتار کودکان در ابتدای مواجه در برابر نیروی شر بدون هیچ استدلالی خیلی دیر به والدین منتقل میشود و فرزندان آنا برای انتقال اخبار دهشتناک بشدت بیخیال و غیرمنطقی هستند به صورتی که مخاطب تصور میکند، از لا لورونا کمتر وحشت میکنند و بیشتر لذت میبرند. حتی صحنهای که هیولا به خانهاش حمله کرده و با مواد ضد طلسم رافائل دفع شده، اما ناگهان دختر هوس میکند عروسکش را نجات بدهد.
هنگامی که رافائل (ریموند کروز)، جنگیر غیر رسمی، وارد صحنه میشود، مثل آیینهای شیطان زدایی مکزیکی با تخم مرغ و چیدن شمع قصد دارد در مقابل اهریمن ایستادگی کند و ناگهان هیولای مکزیکی تخممرغ و شمع به مذاقش خوش نمیاید و هر لحظه طولانی سکوت و حمله هیولا، چون منطقی در طراحی ندارد، آدرنالین در خون تماشاگر افزایش پیدا نمیکند و به طرز شگرفی، انفجارهای حرکتی ناگهانی و فراگیر شدن صدا و موسیقی بسیار مصنوعی و بدوی است.
مفهوم مادری، ایمان در داخل و خارج از کلیسای کاتولیک و فرهنگ عامیانه مکزیک ملغمهای است که با آن میشد فیلمی کمدی ساخت تا اثری ترسناک. پدر پرز آنابل (تونی اکسپولا) برای امتداد نمایش اجمالی مذهبی وارد این فیلم شده تا چرخه فیلم احضار و تکرار لعنتی آن همچنان متوقف نشود.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سینمای جهان هالیوود فیلم ترسناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۹۴۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بحران کودکهمسری در آمریکا
ایالات متحده در حالی با ازدواج کودکان و ازدواج اجباری در کشورهای دیگر مخالف است و آن کشورها را متهم به نقض حقوق کودکان میکند که قوانین این کشور از کسانی که در معرض این امر هستند محافظت نمیکند.
به گزارش ایسنا، در تاریخ چهار آوریل امسال، قانونگذاران ایالتی در «ویرجینیا»ی آمریکا به اصلاح قانون ایالتی رأی داده تا از کودک همسری جلوگیری کنند و چند روز بعد نیز فرماندار «گلن یانگکین» این قانون را امضا کرد. این رای در این ایالت یک اقدام مهم برای حقوق کودکان بود.
ویرجینیا دوازدهمین ایالت از مجموع ۵۰ ایالت آمریکاست که ازدواج کودکان را ممنوع کرده است. این در حالیست که فعالان حقوق کودکان تاکید دارند که ممنوعیت ازدواج کودکان و محافظت از خردسالان در برابر سوءاستفاده و تعرض در سراسر ایالات متحده اجرایی شود.
تا سال ۲۰۱۷ میلادی، ازدواج کودکان در سراسر ایالات متحده تحت شرایط خاصی قانونی بود، از جمله در صورت رضایت والدین یا قاضی، یا اگر کودک خردسال باردار بود یا فرزند داشت.
مقامات این کشور اعلام کردهاند: تنها ۱۲ ایالت از ۵۰ ایالت آمریکا ازدواج کودکان را ممنوع کردهاند و ما باید قوانین را اصلاح کرده و کودکهمسری را در تمام ایالات ممنوع کنیم.
بر اساس دادههای یک مطالعه جدید، اگرچه آمریکایی ها اغلب ازدواج کودکان را یک مشکل خارجی تصور میکنند اما واقعیت این است که آنها «مانند کبکی که سر خود را در برف فرو برده»، از رواج این موضوع در کشور خود غافل ماندهاند در حالی که طبق آمار کارشناسان، این پدیده به طور چشمگیری در سراسر ایالات متحده گسترده است.
بر اساس آمارهای رسمی منتشرشده، بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ میلادی حدود ۳۰۰ هزار کودک به طور قانونی در ایالات متحده ازدواج کردند. برای مثال کالیفرنیا هیچ حداقل سنی را برای ازدواج مشخص نکرده است و سالانه بیش از ۸۰۰۰ کودک در این ایالت ازدواج میکنند.
۸۶ درصد از ازدواج های کودکان گزارش شده در ایالات متحده بین بزرگسالان و افراد زیر سن قانونی، اغلب دختران ۱۶ ساله بوده اما گاهی اوقات در سن ۱۲ سالگی نیز رخ داده است.
کارشناسان آمریکایی تاکید میکنند عدم اصلاح قوانین موجود یا تعیین قانونی مشخص در رابطه با ازدواج کودکان، نوعی خشونت مبتنی بر جنسیت و نقض حقوق بشر در این کشور است. علاوه بر آزار جسمی و روحی، کودکان را در معرض خطر فقر و استثمار قرار میدهد و فرصت های آموزشی و اقتصادی را از آنها سلب میکند.
این گزارش میافزاید پدیده کودکهمسری عامل اصلی ترک تحصیل دختران نوجوان در سراسر جهان است. در ایالات متحده نیز زنانی که قبل از ۱۸ سالگی ازدواج می کنند، ۵۰ درصد بیشتر احتمال دارد که دبیرستان را ترک کنند، چهار برابر کمتر از دانشگاه فارغ التحصیل میشوند و ۳۱ درصد بیشتر در فقر زندگی میکنند. پیامد ازدواج در این سنین در سراسر زندگی آنها طنینانداز میشود و چرخههای فقر بین نسلی را تداوم می بخشد.
اما از آنجایی که در آمریکا هیچ قانون فدرال جامعی برای تعیین حداقل سن ازدواج وجود ندارد و قوانین ایالتی برای ازدواج کودکان پر از خلأها هستند، این رویه همچنان ادامه دارد. همچنین این «باورِ خلاف واقع» مبنی بر اینکه ازدواج کودکان، فقط مشکل کشورهای دیگر است و نمیتواند در ایالت متحده اتفاق بیفتد، بحثهای عمومی سازنده و قوانین مؤثر را مسدود میکند.
این باور نادرست به چرخه غفلت و بیعملی دامن میزند و دولتها را از انجام اقدامات مؤثر باز میدارد.
به گزارش الجزیره، در حالی که ایالات متحده صریحاً با ازدواج کودکان و ازدواج اجباری در کشورهای دیگر مخالف است، قوانین علیه آن در داخل ایالات متحده ناقص و ضعیف است و از کسانی که در معرض خطر هستند، محافظت نمیکند. در واقع، اکثر ایالت های ایالات متحده با استانداردهای بین المللی حقوق کودک سازگار نیستند.
کارشناسان میگویند پایان دادن به ازدواج کودکان در ایالات متحده ابتدا مستلزم شناخت آن به عنوان یک مشکل فوری و مداوم داخلی است.
همه ایالت ها باید برای تصویب و اجرای یک چارچوب قانونی قوی که حداقل سن ازدواج را ۱۸ سال تعیین می کند، بدون استثناء تلاش کنند. این وظیفه سیاستگذاران و ... است که در برابر ازدواج کودکان بایستند.
انتهای پیام