اظهارات تکواندوکار ایرانی بعد از قبول تابعیت صربستان: با دختر مورد علاقهام ازدواج کردهام و مجبور به ترک ایران شدم
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۰۳۵۴۷
آفتابنیوز :
مهدی خدابخشی درباره حضور خود در صربستان و مبارزه برای این کشور در رویدادهای بین المللی گفت: ماجرای رفتن من به صربستان با دیگران متفاوت است. تقدیر و سرنوشتم اینگونه بود که زندگی شخصی و فعالیت ورزشی خود را در کشور دیگری ادامه دهم. ۸ ماه است که در این کشور زندگی و تمرین میکنم و حدود ۵ ماه است که با دخترمورد علاقهام که تکواندوکار است، ازدواج کرده ام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تصریح کرد: متاسفانه مادرهمسرم مبتلا به سرطان است. بیماری ایشان به گونهای است که تنها میشود روند پیشرفت آن را کنترل کرد و به همین دلیل نیاز به مراقبتهای ویژه دارد. همین مسئله باعث شده تا همسرم مجبور به زندگی در صربستان باشد و من نیز برای حمایت از او و مادرش در این کشور هستم.
خدابخشی افزود: به زادگاهم تعصب زیادی دارم و موفقیتهایم را مدیون لطف خدا، اراده خودم و همراهی خانوادهام میدانم. رابطهام با استاد عسکری و سایر ملی پوشان بسیار خوب است، مدتی که تیم ملی تکواندو ایران در صربستان حضور داشت در کنار این تیم تمرین میکردم.
او ادامه داد: برای آیندهام برنامه دارم. با توجه به اینکه در صربستان زندگی میکنم، تصمیم گرفتم در کنارهمسرم تکواندو را به صورت حرفهای در این کشور ادامه دهم. با حاج آقا پولادگر جلسه داشتم و در خصوص زندگی، برنامههای آینده و تصمیماتم صحبت کردم. نگاه ایشان پدرانه بود و به تصمیم من احترام گذاشتند. با مساعدت فدراسیون تکواندو و مکاتبه کمیته ملی المپیک ایران با فدراسیون جهانی تکواندو هم اکنون میتوانم به فعالیت در رشته مورد علاقهام بپردازم.
خدابخشی ادامه داد: در حال حاضر تنها در تورنمنت و مسابقات G1 و G2 شرکت میکنم و نمیتوانم در مسابقات رسمی به میدان بروم. هدفم کسب سهمیه المپیک ۲۰۲۴ است تا مدال جا مانده در ویترین افتخاراتم را به دست بیاورم و برای رسیدن به این مهم نیز فعالیت رسمی خود را از بعد از المپیک 2020 آغاز خواهم کرد.
وی در پایان گفت: خوشحالم که با افتخارآفرینی در رقابتهای مختلف جهانی و آسیایی توانستم سهم اندکی در نشاندن لبخند بر لبان مردم کشورم داشته باشم. روزهایی خوبی در ایران داشتم و همواره قلبم برای کشورم میتپد.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: مهدی خدابخشی صربستان ازدواج تکواندو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۰۳۵۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»