میشل فوکو؛ فیلسوفی که بارها در افکار خود تجدیدنظر کرد
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۲۸۰۸۶
میشل فوکو فیلسوفی پیچیده و درخشان بود که بارها در افکار خودش بازاندیشی کرد و نوشتههایش تأثیری گسترده در شاخههای مختلف علوم انسانی گذاشت. از حقوق و جرمشناسی گرفته تا تاریخ، نظریه اجتماعی و روانشناسی.
ایران آنلاین/ گروه اندیشه:
دبورا کوک، فیلسوف کانادایی است که اگزیستانسیالیسم و نظریه انتقادی حوزه تخصص او به شمار میرود، او، ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹ یادداشتی را با عنوان «فوکو میپرسید: چطور میتوان تن به انقیاد نداد؟» در وبسایت تایمز لیترری ساپلمنت منتشر کرده است و کوشیده تا تصویری جامع از کارنامۀ فوکو ارائه دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توصیف آثار فوکو همچنان دشوار است. او غالباً انکار میکرد که نظریهپرداز است. به اعتقاد او، نظریهپرداز کسی است که در درون یک نظام فراگیر میاندیشد. او با توصیف خود بهمثابۀ آزمایشگر، مدام بر ماهیت غیر قطعی و گسستۀ پژوهشهایش تأکید میکرد. تفکر او نظامستیز نیز هست، به این معنا که منطق سازوکارها، فناوریها و راهبردهای خاص قدرت را واکاوی میکند. این کاوش مستلزم توجه ویژه به شرایط تاریخیای است که یکتاییِ آن تبعیت از تاریخی جهانشمول را به چالش میکشد. اما بیزاری فوکو از تفکر نظاممند به این معنا نیز هست که او در پژوهش مشتاقانه مسیرهایی جدید را پی میگرفت، و تفاوتهای آثار پیشین و پسینش را بهراحتی میپذیرفت.
سخنرانیها و آثار فوکو تاریخنگاریهایی بسیار اصیلاند که حول روابط قدرت میگردند، از جمله مبارزههایی که افراد و گروهها در جاهای مختلف با اَشکال مسلط قدرت داشتهاند و همچنان دارند. به بیان دیگر، دیدگاه فوکو دربارۀ تاریخْ خصومتها، نزاعها و مبارزههایی را برجسته میسازد که تاریخ را در هم میشکنند، و به همین دلیل او صریحاً اذعان داشت مرهون کارل مارکس است. بااینحال، فوکو بهجای بررسی نیروهایی اقتصادی که تاریخ غرب را ساختهاند، به مطالعۀ روابط قدرت هم در بسترِ نهادها و هم در دولت مدرن پرداخت. چنانکه خود او در مصاحبههایش یادآور شده است، علاقهاش به موضوع قدرت ریشه در تجربههایش از جنگ جهانی دوم داشت: تهدید دوگانۀ فاشیسم و استالینیسم بود که فوکو را به این مسیر سوق داد تا بر روی روابط قدرت و بر گونههایی از دانش که پیوسته در خلال این روابط میرویند، تمرکز کند.
حالا این روابط قدرت چیست؟ فوکو با اتخاذ دیدگاهی به قدرت که بسیار وامدار فریدریش نیچه بود، مدعی شد روابط قدرت شامل نوعی بازی نیروها است که در آن یک نیرو با تلاش برای کنترل یا تأثیرگذاری بر نیروی دیگر با آن ارتباط مییابد . وقتی یک نیرو نشان دهد ضعیفتر از دیگری است، نیروی قویتر قادر خواهد بود تا «به شیوهای نسبتاً پایدار و با قطعیتی معقول» رفتار او را هدایت کند. در ادامه، نیروی قویتر هویت نیروی ضعیفتر را نیز شکل میدهد. اما چون قدرت همهجا اِعمال میشود، فوکو اصرار داشت که مبارزه نیز همهجا هست. جامعه «مبارزهای دائمی و چندشکلی» است، زیرا «روابط قدرت ضرورتاً امکان مقاومت را نیز تحریک میکنند، مدام به مقاومت فرامیخوانند و موجد آن میشوند».
او در بستر مطالعه روابط قدرت به بررسی «سلسلههای دانش، روابط موجود بین اصلیترین گفتمانهای قابلمشاهده در یک فرهنگ و شرایط تاریخی، اقتصادی و سیاسیِ ظهور و تکوین آنها» نیز پرداخت. به طور خاص، برخی از تاریخنگاریهای او بر مسائلی تاریخی تمرکز دارند که ابداع مفاهیم جدید و بازآفرینی مفاهیم قدیم در واقع واکنشی به آنها بوده است
فوکو صریحاً خود را مدافع خودمختاری در معنی کانتی خودتقنینی و خودسالاری خوانده است. همچنین گفته است برای نیل به خودمختاری باید روابط نامتقارن بین نهادها (از جمله دولت) و افراد دگرگون شود. او دگرگونی این روابط را «روشنگری» نامید و اعتقاد داشت «آنچه روشنگری باید انجام دهد، و در فرایند انجامش است، دقیقاً بازتوزیع روابط بین حکومت خود و حکومت دیگران است». فوکو در مطالعاتش دربارۀ مقاومت پرسشی همیشگی را پیگیری میکرد: «چگونه تحت حکومت نرویم، به این شکل، بدین وسیله، به نام این اصول، به خاطر این اهداف و به وسیلۀ این روشها و همینطور، نه به آن شکل، نه به دست آن و نه بدان وسیله؟» به عبارت بهتر، وقتی فوکو گفت پرسشِ محوری مطالعات او این است که «چگونه میتوان زیر بارِ تا این اندازه حکومتشدن نرفت؟»، با کسانی همسو شد که آنها نیز همین پرسش را میپرسیدند.
دیدگاههای فوکو درباره ماهیت سرکوبگر قدرت در غرب به تبیین بُعد رهاییبخش مطالعات او نیز کمک میکند. بُعدی که دغدغه آن خودمختاری، یعنی -چنانکه کانت در «پاسخی به پرسش روشنگری چیست» مطرح میسازد- آزادی افراد از قیومیت سرپرستان است. دغدغههای او دربارۀ قدرت انضباطی و زیستقدرت به تبیین این نکته نیز کمک میکنند که چرا او سالهای پایانی حیاتش را صرف مطالعۀ یونان باستان و روم هلنی نمود.
فوکو به مطالعه کردارهایی در یونان باستان و روم هلنی پرداخت که «خود» را به طریقی انتقادی و بازاندیشانه به خویشتن بازمیگرداند، او دورهای را مطالعه میکند که یونانیان باستان شکلی از فرهنگ خود و هنر زیستن را پروراندند که با توجه به شرایط و حوادث تاریخی خودمختاری افراد را تقویت میکرد.
او به پیروی از کانت به نقد کردارهایی پرداخت که مانع از بلوغ میشوند، و هشداری جدی علیه اطاعت کورکورانه از ارادۀ مرجعیتها داد. او همسو با کانت اصرار داشت که سوژه «حق دارد حقیقت را از حیثِ آثاری که بر قدرت دارد به پرسش بکشد، و قدرت را از حیث گفتمانهای حقیقتی که میسازد زیر سؤال ببرد». بهعلاوه، فوکو یادآور میشود دیدگاه انتقادی او شبیه ایدۀ کانت دربارۀ روشنگری است: هر دو شامل «هنر بردگی داوطلبانه، و عناد فکورانه» میشود. بهعلاوه، به اعتقاد فوکو فلسفه بهعنوان یک کل نماینده این هنر است. تاریخ فلسفه تاریخ پارسّیااست، تاریخ فعالیت دلیرانه سخنگفتن از حقیقت در برابر چشمان قدرت.
در نهایت، فوکو در پایان عمرِ متأسفانه کوتاه خود دریافت که وابسته به سنت فلسفۀ انتقادی است که از کانت و هگل میآید و «به مکتب فرانکفورت میرسد، و از نیچه، ماکس وبر و... میگذرد». او در مقام یک متفکر انتقادی با تشویق خوانندگانش به تأمل پایدار -انتقادی و خودانتقادی- در باب شرایطی تاریخی که ماهیتشان را ساخته است، بلوغ را تقویت نمود. زیرا خوانندگان از طریق فهم اینکه چگونه گرفتار این شرایط شدهاند، میتوانند از این شرایط فراتر روند و در برابر آن مقاومت کنند. به اعتقاد فوکو هر نوع آزادیِ معناداری که میتوانیم داشته باشیم، به نحوی شامل مقاومت اشکال غالب قدرت میشود./ ترجمان
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۲۸۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مظلومیت حقوق بشر نزد افکار عمومی جهان مشخص شد
آیتالله قربانعلی درینجفآبادی در آیین عزاداری شهادت امام جعفر صادق(ع) که با حضور جمعی از ائمه جماعات مساجد، استادان و طلاب حوزههای علمیه و دیگر اقشار مردم در مسجد احمدیه و حوزه علمیه آیتالله حیدرعلی جلالیخمینی رحمتالله علیه در منطقه نارمک برگزار شد، با تسلیت شهادت امام جعفر صادق(ع) گفت: تداوم حرکت مکتب نورانی و مقدس تشیع با اقدامات و مجاهدت امام باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) محقق شد. امروزه نیز مراجع تقلید و علمای شیعه و طلاب در همان مسیر گام برمیدارند.
عضو مجلس خبرگان رهبری و نماینده ولی فقیه در استان مرکزی افزود: گسترش مکتب تشیع در طول تاریخ با مجاهدت و ایثار و حتی شهادت روحانیون محقق شده و این مسیر نورانی، همچنان نیازمند چنین مجاهدت ها و ایثار هوایی است. همچنان که در اتفاقات مختلف انقلاب اسلامی، شاهد حضور مجاهدانه علما بودیم.
آیتالله درینجفآبادی تصریح کرد: مقام معظم رهبری با هدایتهای حکیمانه خویش، زمینهساز تداوم حرکت آغاز شده توسط امام خمینی(ره) شدهاند. در تهران نیز همیشه شاهد حرکت انقلابی علما بودیم که حضرت آیت الله جلالی خمینی(ره) از جمله برجستهترین علمای انقلابی بودند و همین مجلس نورانی به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام که سابقه بسیار طولانی در شرق تهران دارد، از ابتکارات مرحوم آیتالله آقای جلالیخمینی است. ایشان موسس دهها مسجد و حوزه علمیه بودند.
وی گفت: درباره دروغهای آمریکاییها در حوزه حقوق بشر نیز بارها امامین انقلاب سخن گفتهاند که با اتفاقاتی که در دانشگاههای آمریکا رخ داد، مظلومیت حقوق بشر در جهان امروز از یک سو و حقیقت دکترین نظام جمهوری اسلامی، از سوی دیگر، مشخص شده است. البته رسانههای دنیا در سلطه غربیها است اما الحمدالله به برکت خون شهدای جریان و جبهه مقاومت، صدای رسای نظام جمهوری اسلامی به گوش ملتهای آزاده و ظلمستیز جهان رسیده است.
در این آیین، جمعی از ذاکران و مداحان اهل بیت علیهمالسلام مدیحهسرایی کردند. برپایی این مراسم در مسجد احمدیه سابقه طولانی دارد و مرحوم آیتالله حاج حیدرعلی جلالیخمینی، فقیه فقید و وصی امام خمینی(ره) موسس آن بودند.