Web Analytics Made Easy - Statcounter

با توجه به افزایش‌تنش‌ها در منطقه خاورمیانه در نتیجه اقدامات آمریکا و متحدانش و اتهام‌زنی‌های مکرر علیه ایران، رئیس جمهوری ایران مهرماه امسال در سخنرانی خود در مجمع عمومی، از طرحی با نام «ائتلافِ امید- HOPE» یعنی «ابتکار صلح هرمز» (Hormoz Peace Endeavor) رونمایی کرد که هدف آن حفظ امنیت، صلح، ثبات و پیشرفت در منطقه خلیج‌فارس و تنگه هرمز و برای همه کشورهای منطقه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی، هدف «ائتلاف امید» را ارتقای صلح، ثبات، پیشرفت و رفاه همه ساکنان حوزه تنگه هرمز و تفاهم متقابل و روابط صلح‌آمیز و دوستانه میان آنها اعلام کرد و افزود: این ابتکار بخش‌های مختلف همکاری مانند تأمین همگانی امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی و انتقال آزادانه نفت و سایر منابع به کشورهای حوزه تنگه هرمز و فراتر از آن را دربرمی‌گیرد.
طرح «ابتکار صلح هرمز» شامل موارد دیگری همچون، عدم تجاوز، عبور امن انرژی از منطقه، رد هرگونه دخالت در امور داخلی کشورها و ... است.

طرح یاشده بر پایه اصول مهمی همچون «پایبندی به اهداف و اصول ملل متحد، احترام متقابل، منافع متقابل، جایگاه برابر، گفت‌وگو و تفاهم، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی، خدشه‌ناپذیریِ مرزهایِ بین‌المللی، حل‌وفصلِ مسالمت‌آمیزِ همه اختلافات و از همه مهمتر، دو اصلِ بنیادینِ «عدم تجاوز» و «عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر» قرار دارد. 
روحانی، حضورِ سازمانِ ملل متحد برای ایجادِ یک چترِ بین‌المللی در حمایت از «ائتلاف امید» نیز امری ضروری دانست.

در همین رابطه «جان کلابرسه» روز یکشنبه در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا درباره «ابتکار صلح هرمز» افزود: ابتکار «امید» ضمن نگاه به جلو، جامع است و ریشه در اصولی اساسی دارد که هیچ طرفی نمی‌تواند مخالفت خود را با آن توجیه کند.
وی زمان ارائه این پیشنهاد را مهم و قابل توجه دانست و ادامه داد، در صورت پاسخ مثبت دیگر طرف‌ها، زمینه گفت‌وگوی مستقیم در منطقه خلیج‌فارس فراهم خواهد شد.


موانع پیش رو
مدیر بخش خاورمیانه و آسیا - اقیانویسه در اندیشکده «بنیاد خاورمیانه» با یادآوری جزئیات این طرح که قرار است در آن، سازمان ملل متحد به عنوان یک نهاد بین‌المللی نظارت داشته باشد، اضافه کرد: تا جایی که می‌دانم، این سازوکار مدعی است سازمان ملل متحد به عنوان «چتری» برای انجام «فعالیت‌های طراحی شده برای پیشبرد گفت‌وگو میان عناصر تشکیل دهنده»، نظارت خواهد کرد. با این وجود، چند مانع احتمالی در برابر پیشرفت این سازوکار وجود دارد.

کلابرسه توضیح داد: نخستین مانع، مخالفت و انعطاف نداشتن عربستان است که شاید به علت تصمیم اخیر دولت ترامپ مبنی بر اعزام سربازان به ریاض به عنوان عامل بازدارنده، حتی سخت‌تر شده باشد. عامل دیگر، اختلاف در میان اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به دلیل اختلافات با قطر و ناکارآمدی این نهاد است و عامل چهارم، هدف اعلام شده «خارج  کردن نیروهای آمریکایی از خلیج‌فارس» است؛ که به نظر می‌رسد در کوتاه‌مدت دور از تحقق است، اگرچه در دراز مدت می‌تواند پیاده شود.


اهمیت زمان پیشنهاد این طرح
این استاد دانشگاه درباره اهمیت طرح امید ایران گفت: پیش از این بسیاری از راهکارها با «عنوان‌های مشابه» ارائه شده است و در واقع چیز تازه‌ای نیست. آنچه جدید است، «زمینه و زمان‌بندی طرح» بوده که گام خوبی است. حداقل این ابتکار عمل می‌تواند به عنوان یک ابراز حسن‌نیت بازتاب یابد. عملی که در صورت یافتن پاسخی مناسب، دستکم می‌تواند شرایط لازم را برای گفت‌وگوهای رودررو فراهم کند.

کلابرسه ادامه داد: با این حال، همان زمان از یک منظر بدبینانه می‌توان گفت که این ابتکار تلاش برای بهره‌برداری از اختلاف‌ها در داخل شورای همکاری خلیج فارس و بین کشورهای این شورا و  ایالات متحده است. 


بیدار شدن امارات
مدیر بخش خاورمیانه و آسیا - اقیانویسه در این اندیشکده، به تغییر برخی سیاست‌های ضد ایرانی دولت امارات متحده عربی نیز اشاره کرد و گفت: به نظرم، اماراتی‌ها از مدتی پیش تغییر شرایط را درک کرده و دریافتند که خطرهای این روند بیش از منافع آن خواهد بود. از هفته‌ها پیش اقدامات آنها در یمن نشان‌دهنده این تغییر بوده است.

کلابرسه با یادآوری حمله نیروهای یمنی به مراکز نفتی مهم عربستان در تابستان گذشته، گفت: حملات علیه زیرساخت‌های نفتی عربستان سعودی بدون تردید حقایقی را ثابت کرد. نخست اینکه میزان توانایی طرف مقابل سعودی را نشان داد. همچنین محدودیت توانایی‌های دفاعی عربستان و ایالات متحده در شرایط بحرانی را آشکار ساخت.

وی تاکید کرد: معتقدم این حملات، یک اقدام جسورانه اما با دقت بود. این اقدام‌ها به طور مؤثر پیاده شد و به نظر می‌رسد منجر به «بیدار شدن» امارات شد. البته اینکه اماراتی‌ها بتوانند همتایان سعودی خود را به تغییر رویه ترغیب کنند، مشخص نیست.


نگرانی از سیاست خلبان خودکار در آمریکا
این استاد دانشگاه آمریکایی درباره رویکرد دولت ترامپ به ابتکار صلح امید نیز گفت: گرچه ترامپ در ابتدا اظهار کرده بود که مایل است «ابتکار عمل ایران» را در نظر بگیرد، اما هیچ نشانه‌ای از تغییر سیاست آمریکا در دست نیست. 
کلابرسه افزود: صفحه‌های رسانه‌های چاپی و آنلاین اصلی آمریکا به طرز عجیبی درباره ابتکار ایران ساکتند و فقط به پوشش آخرین گام هسته‌ای ایران پرداخته‌اند.

وی ادامه داد: در همین حال، سیاست فشار حداکثری ایالات متحده همچنان ادامه دارد. در این میان، وزارت خارجه و کاخ سفید درگیر موضوع استیضاح و مانورهای انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۰  هستند. نگرانم که سیاست دولت ترامپ درباره ایران در مسیر «خلبان خودکار» در حال حرکت باشد.
2023

برچسب‌ها یمن ابتکار صلح هرمز دونالد ترامپ عربستان سعودی حسن روحانی خلیج فارس امارات‌ متحده ‌عربی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: یمن ابتکار صلح هرمز دونالد ترامپ عربستان سعودی حسن روحانی خلیج فارس امارات متحده عربی یمن ابتکار صلح هرمز دونالد ترامپ عربستان سعودی حسن روحانی خلیج فارس امارات متحده عربی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۳۹۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طرحی برای رسانه‌های فردای ایران

سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقه‌های امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانه‌ای را کمرنگ‌تر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بن‌بست سیاسی هم بر نظام رسانه‌ای سایه انداخته است. فعلاً نشانه‌ای از بهبود در افق پیدا نیست.

ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیع‌تر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنب‌وجوش‌هایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونی‌های بنیادینی که چند سال است نشانه‌هایش را می‌بینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانه‌ایِ فرداهای روشن‌تر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی می‌رسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانه‌ای که ایده‌های سابق برافکنده می‌شوند و خلأ ایده پیش می‌آید، ایده‌های کژ و نامطلوب و بدخواهانه می‌تواند به‌راحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواس‌گونه و منفعلانه تصور می‌کنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیل‌ها و جایگزین‌های احتمالی فکر کرده باشیم، به‌سوی آن گام برمی‌داریم هرچند آهسته و با موانع و رنج‌های بسیار.

باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانه‌ای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایه‌هایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروه‌های صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامه‌نگاری مربوط است به دیده‌بانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامه‌نگاری مراقب و منعکس‌کننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیده‌بانی را بگیرند. پس رسانه‌ها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانه‌ای آینده ایران می‌تواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفه‌ای برای برقراری آزادی رسانه‌ها باشد.

دومین مؤلفۀ نظام رسانه‌ای مطلوب در ایران می‌تواند قطع انحصار از رسانه‌های سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمی‌باید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخش‌های مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که ده‌ها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروه‌های مختلف با عقاید گوناگون و آرمان‌هایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکت‌ها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقه‌های مختلفِ زنجیره کسب‌وکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.

برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربه‌های تلخی که داشته‌ایم، می‌توان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانه‌ای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که به‌تدریج به پیکر نظام رسانه‌ای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سم‌زدایی کرد.

برای رسیدن به این شرایط در رسانه‌های ایران نیازمند یک پیش‌شرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانه‌ها، از مالکیت و مدیریت رسانه‌ها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانه‌ها. اینکه می‌گوییم حکومت در نظارت بر رسانه‌ها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانه‌هایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری مستقل می‌توانند بر عملکرد حرفه‌ای رسانه‌ها نظارت داشته باشند و دادگاه‌های مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانه‌ها می‌توانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانون‌گذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وب‌سایت‌ها خبری نیست و با سهولت بهشبکه‌های تلویزیونی و خبرگزاری‌ها امکان تأسیس می‌دهد.

در طرح پیشنهادی برای رسانه‌های فردای ایران، حکومت اگر می‌خواهد به رسانه‌ها کمک کند، به‌جای دادن یارانه‌های مستقیم و بازیگری در عرصه رسانه‌ها، می‌تواند به توسعه امور زیرساختی رسانه‌ها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرک‌های فناورانه رسانه‌ای بپردازد، تازه آن‌هم به‌صورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانه‌ها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساخت‌ها استفاده کنند و زیرساخت‌ها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.

بازپیکربندی نظام رسانه‌ای نیز از دیگر مسایلی است که می‌تواندر طراحی نظام رسانه‌ای آینده به آن توجه کرد. سیاست‌های سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرف‌کردن نقش‌های نهادهای مدنی باعث شده است که رسانه‌های مختلف در ایران نقش‌هایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آن‌هاست و نه از عهده انجامش برمی‌آیند. برای مثال، در برهه‌ای از تاریخ نیم‌قرن اخیر ایران، از مطبوعات به‌جای احزاب استفاده شده است یاهم‌اکنون از شبکه‌های اجتماعی برای اطلاع‌رسانی در حد رسانه‌های حرفه‌ای بهره گرفته می‌شود. رسانه‌های مختلف بایددوباره نقش‌های طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقش‌های تحمیلی را به نهادهای مربوط به آن‌ها واگذار کنند.

در چنین شرایط و زمینه‌ای که تصویر شد، رسانه‌ها به‌تدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامه‌نگاران تشکل‌های صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسب‌وکار رسانه‌ای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانه‌ها کمک مالی کند و همین که آزادی آن‌ها را با نظام‌های قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانه‌ها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را به‌دست می‌آورند. باقدرت‌گرفتن نهادهای صنفی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانه‌ها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامه‌نگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانه‌ها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانه‌ها ظاهر شود. آن نظام رسانه‌ای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، می‌تواند به‌کمک روزنامه‌نگارانش تشخیص دهد چقدر به عامه‌پسندی بگراید و چه اندازه نخبه‌گرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.

وقتی نظام رسانه‌ای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آن‌گاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانه‌ای هنجارینی، رسانه‌های ما به آفت‌هایی برخواهند خورد که رسانه‌های همه کشورهای عادی جهان با آن روبه‌رو شده بوده‌اند، مسایلی از جمله ضربه‌خوردن از شبکه‌های اجتماعی و شرکتی‌شدن رسانه‌ها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راه‌حل‌هایی هست که می‌توان همچون سایر کشورها به کار بست.

در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمی‌توانیم با نظام رسانه‌ای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانه‌ای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتاده‌ایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفه‌هایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیش‌شرط‌های دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانه‌ای باید ارائه شوند و درباره‌شان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانه‌ای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوش‌خیالی یا ساده‌دلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و درباره‌اش صحبت کنیم، از هم‌اکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کرده‌ایم. رسیدن به نظام رسانه‌ای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاری‌ها و مصیبت‌های کنونی، در چشم‌انداز این کشور می‌توان دید.

*روزنامه‌نگار

۴۷۲۳۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950

دیگر خبرها

  • امیر آشتیانی: راهبرد نیروهای مسلح تأمین امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز است
  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • تنگسیری: آمریکایی‌ها دیگر جایی در خلیج فارس ندارند + فیلم
  • راهبرد نیروهای مسلح تأمین امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز است
  • صدور موافقت اصولی برای ساخت یک هتل در چهارمحال و بختیاری
  • روایتی کوتاه از حماسه فتح هرمز و اخراج پرتغالی‌ها از خلیج‌فارس
  • گذری کوتاه بر تاریخ و زندگی اسطوره استعمارستیزی جزیره هرمز ایران
  • تحلیل اندیشکده آمریکایی از توان پهپادی و موشکی ایران
  • اندیشکده شورای آتلانتیک: ایران در اوج توانایی پهپادی و موشکی است
  • اندیشکده شورای آتلانتیک : ایران در اوج توانایی پهپادی و موشکی است