Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-30@13:51:34 GMT

ژان کریر: ایران سینماهای فعال و پویایی دارد

تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۴۱۴۷۰

ژان کریر: ایران سینماهای فعال و پویایی دارد

کارگاه آموزشی بیان و زبان در سینما با حضور «ژان کلود کریر» شب گذشته شنبه ۱۸ آبان در سالن سینماتوگراف موزه سینما برگزار شد. ۱۹ آبان ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۲ فرهنگی سینما و تئاتر نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، «ژان کلود کریر» با اشاره به وضعیت امروز سینما در جهان گفت: امروز همه از گسترش سریال‌سازی صحبت می‌کنند و می‌گویند آیا قرار است سریال جای سینما را بگیرد یا خیر؟ اما نباید فراموش کنیم که سینما ابتدا با سریال آغاز شده است و اولین آثاری که در سالن‌های سینما به نمایش درآمدند فیلم‌های قسمتی و دنباله‌دار بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با اشاره به اینکه تاریخ سینما و تصویرسازی حتی به ماقبل تاریخ برمی‌گردد ادامه داد: آنچه باعث شد تا سینما به‌وجود آید جستجو و پیگیری تصاویر و ایجاد حس حرکت بود. از غارهای ماقبل تاریخ نقاشی و تصویرگری وجود داشت اما در قرن 18 نقاشان به این فکر افتادند که با پشت هم قراردادن تصاویر و تقطیع آنها حس حرکت را ایجاد کنند و در قرن 19 این مسأله به عنوان هنر شناخته شد و این اتفاق خواستگاه و منشأ سینما شد.

این فیلمساز فرانسوی همچنین گفت: در اوایل دهه 20 میلادی این مسأله مطرح شد که سینما باید از لحاظ حرکتی و تکنیک وجهه هنری هم داشته باشد. در این زمان دیگر کاملاً ثابت شده بود که میزان حرکت تصویر درست در سینما 24 فریم در ثانیه است و 24 تصویر در ثانیه سرعت مقرر برای حرکت سینما شد و بعدها سینماگران با کم و زیاد کردن این تعداد فریم به حرکت تصویر شتاب دادند و یا آن را کند کردند.

کریر با اشاره به اینکه اغلب تماشاگران نمی‌دانند که کاهش و یا افزایش تصویر در ثانیه یک جور تقلب است، گفت: اگر فیلمسازی بخواهد مثلاً در صحنه مشت‌زنی تصویر را کاهش و یا افزایش بدهد یعنی تند و کند، یک فریم را کم می‌کند یا زیاد می‌کند اما تماشاگر آنرا متوجه نمی‌شود و از زمانی که شیوه‌های دیجیتال اختراع شد این مسأله رایج‌تر شده است.

ایران سالن‌های سینمای بسیار فعالی دارد

وی درباره آینده سینما نیز گفت: آینده سینما واقعیتی است که از آن اطلاعی نداریم. امروز شبکه‌های توزیع جدیدی به‌وجود آمده است که شما می‌توانید آخرین فیلم‌های روز را روی تلویزیون‌های بزرگ خود در منزل تماشا کنید مانند کاری که netflix می‌کند. پس این سؤال پیش می‌آید که چرا وقتی من هرشب می‌توانم فیلم‌های روز دنیا را در تلویزیون ببینم باید به سینما بروم؟

این فیلمساز فرانسوی بیان داشت: امروز در جهان شاهدیم که در 5 سال گذشته 5 هزار سالن سینما در چین ایجاد شده است اما از آن طرف در ایتالیا هرسال تعدادی از سالن‌های سینما تخریب و یا فروخته می‌شوند از همین رو بسیار خوشحال کننده است که کشورهایی همچون ایران، فرانسه و آمریکا سالن‌های سینمایی خوبی دارند که همچنان فعالند.

وی با تأکید بر اینکه تاکنون بیش از 100 کارگاه فیلمسازی در جهان و ایران برگزار کرده است، گفت: برای من در کارگاه‌ها این مهم است که شرکت‌کنندگان از نقطه شروعی جذابیت دراماتیک را آغاز کنند و این جذابیت باید همراه با مانعی باشد هرچقدر این میل قوی باشد و مانع ما بزرگتر قطعاً جنبه دراماتیک قوی‌تر است.

کریر واقعیت را بر تخیل ارجح دانست و افزود: باید به واقعیت پیرامون خود توجه کنیم زیرا اگر فقط به سمت تخیل برویم گمراه می‌شویم اما تخیل عضله مهمی در مغز است و ما باید دائم آن را پرورش بدهیم و وظیفه ما است که آن را رها نکنیم.

وی در پاسخ به سؤالی درباره رابطه دیالوگ و تصویر گفت: هیچ قانونی وجود ندارد که فیلم باید کم یا پر دیالوگ باشد بلکه ارتباط مستقیمی با داستان و شخصیت‌های فیلم دارد و دیالوگ باید همیشه در خدمت فیلم باشد نه اینکه فیلم اسیر دیالوگ شده باشد.

کریر با اشاره به دوستی خود با «لوئیس بونوئل» و بازگویی خاطراتی از همکاری‌اش با او گفت: ما 20 سال با هم کار کردیم و بارها برای نوشتن یک فیلمنامه چند ماه خودمان را قرنطینه می‌کردیم و حق داشتیم ایده‌های همدیگر را رد کنیم. ما در زمان ایده‌پردازی و نگارش فیلمنامه به مخاطب فکر می‌کردیم و حتی در خیال خود مخاطبانی داشتیم که با آنها مشورت می‌کردیم.

تدوین بد، فیلم را نابود می‌کند

وی ادامه داد: بونوئل 31 سال از من بزرگتر بود و امروز دختر من به بازماندگان و نوادگان او تدریس می‌کند. توصیه من این است که در هر حرفه‌ای با هر فیلمسازی در هر سطحی همکاری کردید در کار به هیچ عنوان تعارف نداشته باشید و کوتاه نیایید. رابطه من با او اینگونه نبود که چون او «لوئیس بونوئل» و شناخته شده بود، پس من باید هرچه او می‌گوید انجام دهم و تأیید کنم.

کریر با یادی از عباس کیارستمی افزود: هر فیلمی از هر فیلمسازی که می‌بینیم اگر به آن فیلم توجه نکنیم آن فیلمساز شکست خورده است و هیچ تفاوتی در این امر بین فیلمسازان نیست.

وی در پاسخ به سؤالی درباره اهمیت تدوین توضیح داد: در همه قراردادهای من همیشه این نکته وجود داشته که من باید بر سر تدوین حاضر باشم زیرا معتقدم تدوین بد می‌تواند فیلم را کاملاً نابود کند. گاهی در هنگام تدوین دیالوگ‌ها را نیز تغییر دادم.

در فیلمسازی نباید نگاهمان صرفاً به حضور در جشنواره باشد

این فیلمنامه‌نویس مشهور در پاسخ به این سؤال که امروز جشنواره‌های مختلف فقط به فیلم‌هایی با موضوع خاص توجه دارند و آیا ما به عنوان فیلمساز باید در زمان ساخت یک فیلم این امر را مدنظر قرار دهیم یا خیر؟ گفت: وقتی ما یک فیلم می‌سازیم مهم باید این باشد که آن اثر بهترین کیفیت را داشته باشد و اصلاً نباید به جشنواره‌ها فکر کنیم زیرا گاهی امروز مسائلی اصل است که شاید دو دهه بعد هیچ اهمیتی نداشته باشد همانطور که در دهه‌های گذشته مسائل بسیاری مهم بود که شاید امروز کمتر توجه می‌شود.

وی در پایان با تشکر از برگزارکنندگان این کارگاه به ویژه مدیرموزه سینما گفت: خیلی علاقه‌مند بودم که در این کارگاه به شیوه عملی نیز مسائلی را توضیح بدهم اما به دلیل تعداد زیاد حاضران این کار عملی نیست و اگر تعداد افراد حاضر 25 نفر بود می‌توانستیم درباره سینما به‌صورت عملی نیز صحبت و تبادل نظر کنیم.

«نهال تجدد» همسر «ژان کلود کریر» نیز با تشکر از برگزارکنندگان و استقبال خوبی که از این کارگاه شده است، گفت: کریر به سینما، هنر و فرهنگ ایران علاقه زیادی دارد.

کارگاه بیان و زبان در سینما با استقبال خوب سینماگران، منتقدان، علاقه‌مندان جدی سینما و دانشجویان هنر برگزار شد به شکلی که تعدادی از علاقه‌مندان در مدت برگزاری این کارگاه 2 ساعته به صورت ایستاده آن را پیگیری کردند.

مراسم بزرگداشت «ژان کلود کریر» برگزار شد

انتهای پیام/

R1544/P/S4,34/CT12 واژه های کاربردی مرتبط سینمای جهان سینمای ایران سینما

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سینمای جهان سینمای ایران سینما سینمای جهان سینمای ایران سینما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۴۱۴۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما بدون چهره کارگر ایرانی

این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزش‌گذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشته‌ای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاش‌شان فعالیت نمی‌کنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگ‌تر و کلی‌تر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمی‌توان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.

خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجرایی‌شدن مجموعه‌ای از بایسته‌هاست. بخشی از این بایسته‌ها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصی‌سازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانه‌ها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی‌ از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما به‌خوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفه‌ای و یک کارفرمای حق‌گزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر به‌راحتی نمی‌شود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حق‌شان را خورد. بخشی از این فرهنگ‌سازی را باید هنرمندان کشور به‌دست بگیرند.
 
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینه‌ای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علی‌اشرف درویشیان و محمد‌علی گودینی در این زمینه ارزش‌های ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبان‌گرا و نیز داستان‌های آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملی‌ها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لات‌های قمه‌کش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینه‌ساز ظهور انقلاب‌های کارگری محتوم در جهان می‌دانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. این‌که کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون این‌که امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم این‌که به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیک‌شدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند. 
 
کارگر در سینمای ایران، بی‌چهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود این‌که کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کم‌اعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپ‌های اسلامی‌ در دوره‌هایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دوره‌ها هم تکنوکرات‌های راستگرا بخش مهمی‌ از قدرت را به‌دست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان به‌دنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجسته‌ای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نه‌فقط مورد توجه نبوده‌اند، اصولا بی‌چهره‌اند. همین الان اگر بخواهید چهره‌های سینمایی برجسته در حوزه‌های مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونه‌هایی به ذهن‌تان می‌آید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی‌ شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمی‌آید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بوده‌اند و به همین دلیل برجسته نشده‌اند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است. 
 
کارگری که هست، کارگری که دیده می‌شود
فهرستی از فیلم‌هایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصه‌ها» رخشان بنی‌اعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر‌ هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسب‌ها» بهمن قبادی، «آبادانی‌ها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند می‌گیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبه‌سوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار می‌پیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی‌کیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد»  و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیب‌بر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی،  «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنج‌ستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی‌ و... .

معادل‌سازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلم‌ها، کارگران موضوع فیلم شده‌اند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بی‌پولی‌شان به‌تصویر درآید. در بیشتر فیلم‌های سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفته‌اند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی می‌زنند که برای‌شان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلم‌های ایرانی، به‌خاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است.  البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر می‌گشود، سوژه‌های تازه و جذابی در زندگی همین قشر می‌دید. 

چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلم‌هایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکرده‌ایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاه‌های از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدید‌نظر کند. 

مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سال‌های نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستان‌هایی از دل جامعه،سعی می‌کردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمی‌گشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلم‌هایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونه‌هایی از این دست فیلم‌هاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساخت‌شان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلم‌هایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود می‌کشانند، هم داستان‌هایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی می‌پردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بوده‌اند. این مسیر درسال‌های دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلم‌هایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند. 

منبع: جام‌جم آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • سینماها عصر جمعه تعطیل می‌شوند
  • برنامه سینماهای تهران، مشهد و شیراز امروز ۱۱ اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت
  • برنامه سینماهای اصفهان امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • تجربه سینما ترس، ترسناک‌ترین در ایران
  • از آمار فروش هفته گذشته چه می‌دانید؟/ پرفروش‌ترین اثر غیرکمدی
  • برنامه سینماهای تهران، مشهد و شیراز امروز ۹ اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت
  • برنامه سینماهای اصفهان امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت + ساعت اکران «مست عشق» و قیمت بلیت