ایران برنده نهایی قدرتنمایی در خاورمیانه
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۴۱۷۴۲
موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک مستقر در لندن در یک گزارش مفصل استدلال کرده است که ایران بازی ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه را به سود خود رقم زده است. ۱۹ آبان ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۸ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک مستقر در لندن در یک گزارش مفصل استدلال کرده است که ایران بازی ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه را برای کسب نفوذ به سود خود رقم زده و این درحالی است که راهبرد پشتپرده فعالیتهای منطقهای «صرف منابع حداقلی و جذب منافع حداکثری» است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس این گزارش که بلومبرگ نیز آن را منتشر کرده، درس بزرگ این استراتژی آن است که تهران برخلاف برخی کشورهای دیگر، میلیاردها دلار را برای اشغال خاک دیگر کشورها و کشتار مردم آن هزینه نکرده است؛ چرا که در نهایت هیچ دولتی نمیتواند با تجاوز به دیگر ملتها، برای خود نفوذ بخرد.
موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک(IISS)، در گزارش 217 صفحهای خود اذعان کرده که ایران توانسته است با بهکارگیری استراتژی «صرف منابع حداقلی و جذب منافع حداکثری» از خاکسترهای منطقه جنگزده خاورمیانه، پیروز بیرون آید و با وجود در اختیار داشتن دکترین نظامی دفاعی، بودجه اندک نظامی در قیاس با واشنگتن و ریاض، نتیجه دوئل ژئوپلیتیک منطقه را به سود خود رقم بزند.
برای نیل به این هدف ایران توان نظامی نامتقارن، نظیر تاکتیکهای تهاجمی دستهای، استفاده از پهپادها و حملات سایبری را توسعه داده است. این درحالی است که عربستانسعودی پس از صرف میلیاردها دلار در جنگ یمن و کشتار هزاران غیرنظامی، بازنده بیرون آمده است. شاید درس بزرگ این گزارش آن باشد که تهران میلیاردها دلار را برای اشغال خاک دیگر کشورها و کشتار مردم آن هزینه نکرده است چراکه در نهایت هیچ دولتی نمیتواند با تجاوز به دیگر ملتها، برای خود نفوذ بخرد.
در ابتدای این جنگ، رویترز تخمین زد که هزینههای جنگ یمن درنهایت برای سعودیها، 175 میلیون دلار در ماه آب میخورد. با این حال در اواخر سال نخست جنگ، عربستان، بودجه نظامی خود را 5.3 میلیارد دلار افزایش داد. این روند تا پایان جنگ هم ادامه داشت. در آخر سال 2016، عربستانسعودی با افزایش 6.7 درصدی بودجه نظامی خود در سال 2017، مجموع آن را به رقم هنگفت 50.8 میلیارد دلار رساند
گزارش جدید موسسه بینالمللی مطالعات بینالمللی (IISS) در لندن تحلیل بسیاری از کارشناسان طی ماههای اخیر در رابطه با ایران را تایید میکند. بر این اساس ایران درحال پیروزی در بازی استراتژیک نفوذ منطقهای است. این موسسه که از سال 1997 مقر آن در لندن بوده است، یک مرکز پژوهشی بینالمللی است که گزارشهای دورهای را پیرامون موضوعات استراتژیک و ژئوپلیتیک منتشر میکند. در سال 2016، سازمان رتبهبندی «گو تینک تنک» جایگاه آن را در جهان در مکان سیزدهم اندیشکدهها قرار داد.
این گزارش 217 صفحهای با عنوان «شبکه نفوذ ایران در خاورمیانه» تمامی جزئیات نحوه استفاده تهران از گروههای همپیمان در سراسر منطقه، منافع و اثرات استراتژیک سیاستخارجی آن را بررسی کرده است.
اما برای شفاف شدن جایگاه این موسسه در بین اندیشکدههای دیگر باید گفت که ژنرال هربرت مکمستر، مشاور امنیتملی پیشین دونالد ترامپ زمانی در آن عضویت داشته است. بهعلاوه افراد مهم دیگری نظیر جیمز اشتینبرگ، معاون وزیر خارجه پیشین آمریکا هم در این موسسه عضو هستند. از سوی دیگر در اواخر سال 2016 بود که روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی پیرامون منابع مالی این اندیشکده به افشاگری پرداخت و اعلام کرد این سازمان اعانهای 32 میلیون دلاری را از سوی خانواده سلطنتی بحرین، که از دشمنان ایران در منطقه هستند، دریافت کرده است.
این روزنامه در آن سال توانسته بود به اسنادی دست یابد که دریافت این مبلغ هنگفت را اثبات میکرد و به این ترتیب اندیشکده مزبور متهم شد که استقلال خود را در قبال دریافت پول فروخته است. بر اساس همین اسناد، خانواده سلطنتی با مقامات این اندیشکده توافق کرده بودند که بخش هنگفتی از اعانه را در خفا بپردازند تا توجه رسانهها به آن جلب نشود.
با این حال این گزارش مفصل در انتهای خود به نتایج جالبی میرسد: «جمهوری اسلامی ایران توانسته است تا توازن نفوذ موثر در خاورمیانه را به سود خود تغییر دهد.»
این درحالی است که طی سالهای گذشته، اقتصاد ایران تحت فشار تحریمهای آمریکا قرار داشته است و شاید این امر یکی از عوامل پایین بودن بودجه نظامی ایرانیها است بهویژه زمانی که با بودجه نظامی واشنگتن و متحدان منطقهای آن قیاس شود. این موضوع یکی از بهترین نقضهای اتهامات بیاساسی است که با عنوان متخاصم منطقهای و حامی تروریسم به ایران نسبت میدهند.
پنتاگون در گزارش سالانه 2015 خود پیرامون استراتژی نظامی ایران مینویسد: «دکترین نظامی ایران دفاعی است. این دکترین برای آن طراحی شده تا مانع حملات نظامی شود و حملات نظامی پیشدستانه را خنثی، و آن را تلافی کند تا از این طریق بتواند یک راهکار دیپلماتیک را به دشمنانش تحمیل و همزمان از امتیازدهی حول منافع اصلی خود اجتناب کند.» بهعبارت دیگر، بهرغم آنکه ایرانیها سالها است که مدام با تهدید حملات نظامی چه از جانب آمریکا یا متحدان منطقهای آن مواجه بودهاند، تهران بهدنبال جنگ نیست.
ایران هزینههای نظامی بسیار محدودتری را نسبت به عربستان سعودی، اسرائیل و بهویژه آمریکا صرف میکند. با این حال همانطور که موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک تاکید کرده است، ایران توانسته است تا از خاکسترهای شعلههای جنگ در خاورمیانه بهعنوان پیروز بیرون آید.
مقالهای که شورای روابط خارجی آمریکا منتشر کرده هم این موضوع را تایید میکند و مینویسد: «ایران درحالی وارد دومین سال از آغاز کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ میشود که به ثبات اقتصادی و موقعیت منطقهای خود اطمینان کامل دارد.»
همین اعتماد بهنفس بالای ایران است که موجب شده تا این کشور حتی برخی از شرایط خود را به جامعه بینالملل تحمیل کند، بهویژه زمانی که بحث آینده غنیسازی اورانیوم مطرح میشود.
ایران هزینههای نظامی بسیار محدودتری را نسبت به عربستان سعودی، اسرائیل و بهویژه آمریکا صرف میکند. با این حال همانطور که موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک تاکید کرده است، ایران توانسته است تا از خاکسترهای شعلههای جنگ در خاورمیانه بهعنوان پیروز بیرون آید
نشریه فارین افرز هم در مطلبی تایید میکند که ایران توانسته از توفان تحریمی آمریکا زنده بیرون آید. این درحالی است که بسیاری از کشورهای مخالف خروج آمریکا نظیر اروپاییها، که وعده کمک به ایران در جریان تحریمهای آمریکا را داده بودند، به قول خود عمل نکردهاند.
براساس گزارش موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، ایران توانسته تا با توسعه توان نظامی نامتقارن نظیر تاکتیکهای تهاجمی دستهای، استفاده از پهپادها و حملات سایبری، دوئل ژئوپلیتیک منطقه را برای افزایش نفوذ در خاورمیانه به سود خود رقم بزند.
این گزارش همچنین به موضوعات دیگری نظیر روابط ایران با حزبالله، نقش آن در عراق و سوریه و احتمالا در یمن میپردازد. پشتپرده استراتژی ایران، استفاده از منابع حداقلی برای دستیابی به منافع حداکثری است. ایران همه منابع خود را در این راه هزینه نمیکند. در مقابل، عربستانسعودی زمان، تلاش و میلیاردها دلار و جان بسیاری از غیرنظامیان بیگناه را از آغاز جنگ غیرانسانی یمن تاکنون صرف کرده و با این حال از این کارزار بازنده بیرون آمده است.
همانطور که خبرگزاری بلومبرگ در اینباره مینویسد: «عربستانسعودی دارای جنگافزارهای بهتری نسبت به رقبای خود در یمن است و البته جای تعجبی ندارد چراکه این جنگ بین غنیترین و فقیرترین کشورهای عربی است و سعودیها هنوز هم نتوانستهاند تا خواستههای خود را تحمیل کنند.»
عربستان نهتنها در حال واگذار کردن نتیجه جنگ یمن است بلکه باخت را در یک نبرد اقتصادی دیگر هم پیشروی خود میبیند. در ابتدای این جنگ، رویترز تخمین زد که هزینههای جنگ یمن درنهایت برای سعودیها، 175 میلیون دلار در ماه آب میخورد. با این حال در اواخر سال نخست جنگ، عربستان، بودجه نظامی خود را 5.3 میلیارد دلار افزایش داد. این روند تا پایان جنگ هم ادامه داشت. در آخر سال 2016، عربستانسعودی با افزایش 6.7 درصدی بودجه نظامی خود در سال 2017، مجموع آن را به رقم هنگفت 50.8 میلیارد دلار رساند.
راشاتودی در پایان می نویسد: یافتههای گزارش IISS کاملا منطبق بر واقعیت هستند و ممکن است یک درس بزرگ برای واشنگتن و متحدان در خود داشته باشد. این درس شاید آن است که دلیل پیروزی ایران در این کارزار، هزینه نکردن میلیاردها دلار برای حمله به ملتهای دیگر بوده است. در نهایت آیا یک کشور میتواند با تجاوز به خاک دیگر کشورها، اشغال و کشتار مردم بیگناه برای خود نفوذ بخرد؟
منبع:مهر
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۴۱۷۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واشنگتن پست: اسرائیل کشاورزی در غزه را نابود کرده است/ سطح ناامنی غذایی در غزه در مرحله بحرانی قرار دارد
به گزارش جماران، واشنگتن پست در گزارشی به بررسی تاثیر جنگ غزه بر وضعیت کشاورزی در این باریکه محصور و ویران شده از بیش از 200 روز جنگ پرداخته و می نویسد: با گذشت بیش از شش ماه از حمله اسرائیل به غزه، توانایی این باریکه برای تولید غذا و آب تمیز به شدت مختل شده است. حملات هوایی و بولدوزرهای اسرائیل مزارع و باغات را با خاک یکسان کرده است. محصولات رها شده توسط کشاورزانی که به دنبال امنیت در جنوب غزه هستند، پژمرده شده اند و گاوها به حال خود رها شده اند.
اشرف عمر الخراس یک مزرعه خانوادگی در بیت لاهیا، در شمال غزه در نزدیکی مرز با سرزمین های اشغالی داشت. او گفت که در اواخر ژانویه، بولدوزرهای اسرائیلی آن را به همراه پروژه های گلخانه ای و انرژی خورشیدی او، شخم زدند تا فضا را برای یک منطقه حائل نظامی آماده کرده باشند. او به واشنگتن پست گفت: ما در مزرعه بزرگ خود کار می کردیم که از اجدادمان به ارث رسیده بودیم. ما پرتقال، لیمو، سیب زمینی، بادمجان، گوجه فرنگی و خیار کشت کردیم.
سرنوشت این مزرعه قابل تعمیم به داستان کشاورزی در غزه است. تجزیه و تحلیل بسیاری از داده های کشاورزی، تصاویر ماهواره ای و مصاحبه با کارشناسان و فلسطینیان در نوار غزه نشان می دهد که چگونه یک سیستم کشاورزی در حال حاضر آسیب پذیر در آستانه فروپاشی است.
نیروهای نظامی اسرائیل در پاسخ به سوالی درباره میزان تخریب در بخش کشاورزی غزه مدعی شدند: «حماس و دیگر گروه ها» به طور غیرقانونی داراییهای نظامی خود را در مناطق پرجمعیت غیرنظامی جاسازی میکنند». ارتش اسرائیل ادعا می کند که اقداماتش «بر اساس ضرورت نظامی و مطابق با قوانین بینالمللی است».
حتی قبل از جنگ، بیشتر میوهها و سبزیجات غزه به این منطقه وارد میشد. توانایی غزه برای تامین غذای مردم به دلیل محاصره اسرائیل و مصر، که پس از به دست گرفتن قدرت توسط حماس در سال 2007 اعمال شد، برای نزدیک به دو دهه محدود شده است. محدودیت منابع برق و آب؛ ممنوعیت دسترسی به آبهای ماهیگیری عمیق تر در سواحل ، واردات و صادرات کالا را محدود کرده است. در چنین شرایطی کشاورزی و ماهیگیری اغلب در مقیاس کوچک ضروری بودند. مردم غزه در جایی که می توانستند کشاورزی و ماهیگیری می کردند، گلخانه هایی را روی پشت بام ها می ساختند، آب باران را برای آبیاری جمع آوری می کردند . در غزه پیش از جنگ باغ های کوچک زیتون و درختان میوه چشم انداز زیبایی ساخته بود. محصولات محلی نظیر گوجه فرنگی، خیار، بادمجان، سبزی و فلفل قرمز و سبز و چیلی به بازارها یا مستقیماً به میزهای آشپزخانه می رفتند. طبق گزارش اداره مرکزی آمار فلسطین، خانوارها تا سال 2022 بیش از 40 درصد از میوه ها و سبزیجات خود را به تولید محلی متکی بودند.
طبق گزارش UNOSAT، مرکز ماهوارهای سازمان ملل، قبل از جنگ، کشاورزی تقریباً نیمی از کل زمین غزه را تشکیل میداد. اکنون 45 درصد از آن زمین های کشاورزی آسیب دیده است. کارشناسان حقوقی می گویند که بر اساس قوانین بین المللی بشردوستانه، غیر نظامیانی که در درگیری گرفتار شده اند نمی توانند از دسترسی به غذا یا آب محروم شوند. این قاعده به هدف قرار دادن زیرساخت های غذایی نیز قابل تعمیم است و آن را عملا ممنوع می کند.
واشنگتن پست به نقل از یک دانشیار حقوق بین الملل می نویسد: «به استثنای بسیار محدود، حمله، تخریب، حذف یا بلااستفاده کردن این زمین ها ممنوع است. وقتی غیرنظامیان با گرسنگی، تخریب زیرساخت های آب و غذا مانند مزارع کشاورزی مواجه می شوند، عملا از حالت حفاظت شده خارج می شوند. این بدان معنا است که طرف مقابل قاعده حفاظت از غیرنظامیان را اجرا نکرده است.
براساس تصاویر ماهواره ای پیش و پس از جنگ غزه می توان گفت که نزدیک به نیمی از درختان زیتون و میوه این باریکه تا 3 آوریل آسیب دیده یا از بین رفته است. نزدیک به یک چهارم از 7000 گلخانه این منطقه تخریب شده به گونه ای که 42 درصد آسیب دیده و احتمالاً غیرقابل استفاده هستند.
ساکنان غزه - که از لحاظ تاریخی به کمک آنروا، آژانس سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی وابسته هستند - اکنون حتی بیشتر به کمک های محدودی که مجاز به ورود به این منطقه هستند تکیه می کنند. براساس گزارش ها برخی از مردم برای زنده ماندن به خوردن علف و خوراک حیوانات روی آورده اند.
ماکسیمو تورو، اقتصاددان ارشد در سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، می گوید که سطح ناامنی غذایی در غزه در مرحله بحرانی قرار دارد. او گفت: «این کاملاً ساخته دست بشر است. هزاران جان و به طور بالقوه صدها هزار جان اکنون در معرض خطر هستند.»
با افزایش تأثیر جنگ، بخشهایی از غزه بسیاری از زیرساختهای تامین آب خود را از دست دادهاند؛ 50 درصد در شمال غزه، 54 درصد در غزه مرکزی، 50 درصد در خان یونس و 33 درصد در رفح غیرقابل استفاده است.
علاوه بر این، به گفته دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل، تنها دو کارخانه از سه کارخانه آب شیرین کن تا حدی کار می کنند و بسیاری از مردم غزه با آب شور زنده می مانند.
ترمیم این همه آسیب ممکن است چندین دهه طول بکشد. جورجینا مک آلیستر، استادیار دانشگاه کاونتری در انگلستان با اشاره به کار سخت بازسازی غزه می گوید: در 30 سال کار به عنوان یک متخصص در سیستم های غذایی و کشاورزی در سایه جنگ ، هرگز با این سطح از ویرانی و ناامنی برخورد نکرده بودم.