موحد اهل تفکر شاعرانه است/بصیرت شاعرانه در منطق جدید پیدا نمی شود
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۶۵۰۶۹
به گزارش خبرنگار مهر، بزرگداشت مقام علمی ضیاء موحد توسط گروه فلسفه خانه اندیشمندان علوم انسانی با همکاری موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و جشنواره بین المللی فارابی، به مناسبت روز جهانی فلسفه دوشنبه ۲۰ آبان برگزار شد.
شهرام پازوکی در این مراسم گفت: من موحد را بیشتر شاعر می دانم. شاعر نه به معنای ادیب بلکه شاعر به معنای اینکه او اهل تفکر شاعرانه و دارای بصیرت شاعرانه است که این بصیرت گاهی در شعر ظهور می کند و گاهی در عرفان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: اما ارتباط بین موحد شاعر و موحد منطق دان چیست؟ وقتی در تفکر مدرن هنر به صرف امر احساسی و معرفت به سمت راسیونالیسم تقلیل می یابد، هنر و معرفت جدایی پیدا می کنند. بنای این کار با کانت گذاشته می شود و با دکارت ادامه می یابد.
وی افزود: در آثار عرفا و قدمای خودمان تفکر شاعرانه داریم که عین حکمت و معرفت است. اینکه گفته شده «همه بیت الغزل معرفت اند» یا اینکه «شعر بر حکمت پناهی یافته است» یا اینکه حدیث داریم «ان من الشعر لحکمه» بر همین معنا اشاره دارد.
پازوکی گفت: موحد تصریح می کند شعرهایش رمانتیک و سانتیمانتالیسم نیست. برخی ایراد می گیرند که شعر امروز بیشتر عاطفی و احساسی است و عنصر تعهد و حکمت در آن کم است. اما دکتر موحد از صرف عواطف زودگذر عبور می کند و به حکمت شعری که عطار می گوید می رسد.
وی ادامه داد: دکتر موحد می گوید این دسته بندی که شعر بر معنا اشاره دارد و فلسفه بر صدق و حقیقت، دسته بندی دقیقی نیست. چون در شعر هم به نوعی صدق داریم.
وی افزود: منطق جدید، سر و کاری با تفکر شاعرانه به معنایی که عرض کردم ندارد. نکته این است که استاد موحد قائل به جمع فلسفه و منطق با شعر است یا نیست؟ به نظر من نیست.
پازوکی گفت: من نمی خواهم کارهای استاد موحد را نفی کنم اما تفکر شاعرانه یا بصیرت شعری در منطق جدید پیدا نمی شود. از نظر موحد نسبتی بین شعر و منطق نیست و این دو تیپ تفکر، متفاوت و متخاصم هستند. من این تصور را ندارم که بشود تفکر شاعرانه را با منطق جمع کرد.
وی ادامه داد: به نظر من شعر دکتر موحد ربطی به منطق دانی او ندارد. تصور می کنم علاقه ایشان به منطق جدید بخاطر رساله دکتری ایشان بوده ولی چیزی که دکتر موحد را شکل می هد تفکر شاعرانه ایشان است.
وی افزود: انس دکتر موحد بیش از هر چیز با شعر و شاعری بوده است و الان که در آستانه ۷۷ سالگی ایشان هستیم دل در گرو شاعری دارند اگرچه در حال تکمیل کتابی در زمینه فلسفه هستند.
پازوکی در پایان گفت: استاد موحد جمله دارند که می گویند «شاعر بزرگ ما پس از جامی، شاملو است» من این را نمی فهمم و استدلال ایشان در این موضوع قانع کننده نبود.
کد خبر 4769897 عباس بنشاستهمنبع: مهر
کلیدواژه: ضیا موحد خانه اندیشمندان علوم انسانی نشست علمی کنفرانس بین المللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی فعالیت های قرآنی قرآن فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی خانه اندیشمندان علوم انسانی وحدت اسلامی نقد کتاب آیت الله جوادی آملی علامه طباطبایی مهدویت مجمع عالی حکمت اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۶۵۰۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسلامیسازی علوم انسانی امری ضروری است
به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلام سیدرسول موسوی صبح یکشنبه در نشست «پیشینهشناسی رویکردهای اسلامی به علوم انسانی» اظهار کرد: یکی از مباحثی که در نظام جمهوری اسلامی مهم است، مباحث علوم انسانی است، به این معنا که علوم انسانی باید بومی شود و به تعبیر دقیقتر اسلامیسازی علوم انسانی یعنی نگاه ما به انسان یک نگاه معنوی و الهی باشد.
وی با بیان اینکه رویکرد کشورهای غربی به علوم انسانی غالباً اومانیستی و انسانمحوری است. طبیعتاً هنگامی که اختلاف مبنایی حاصل شد، در شاخهها و فروع نیز به طریق اولی اختلافاتی وجود دار.، تصریح کرد: در این زمینه تاکنون کتابهای زیادی در زمینه اسلامی ساز علوم انسانی نوشته شده است و دیدگاهها و نظریههای زیادی در این زمینه وجود دارد اما در این میان باید مورد توجه باشد، روش شناسی است.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی (ره) با اشاره به ۲ دیدگاه در رابطه با اسلامیسازی علوم انسانی گفت: یک دیدگاه از منظر فلسفی بررسی میشود، یعنی از دانش و علم فلسفه به ویژه حکمت متعالیه که ملاصدرا آن را بنیان نهاده، برای اسلامیسازی علوم انسانی استفاده شود البته فارابی نیز از فیلسوفانی است که از او به عنوان مؤسس توسعه فلسفه به علوم اجتماعی و انسانی یاد میشود.
وی با بیان اینکه از آنجایی در یونان هم دیدگاهی اجتماعی نسبت به علوم انسانی وجود داشت و علوم انسانی دارای جایگاه بود؛ پس پیوندی میان فلسفه و دانستههای اجتماعی و علوم انسانی از ابتدا در یونان وجود داشته است، افزود: پس از ورود فلسفه به حوزه اسلامی توسط مسلمانان و فیلسوفانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، بوعلی سینا، فارابی و… نگاه به فلسفه چنین بود که بر علوم انسانی مسلط است.
حجتالاسلام موسوی با اشاره به اینکه استفاده از قرآن و سنت، روشی دیگر در رابطه با اسلامیسازی علوم انسانی است، اضافه کرد: پیشینه این روش نیز به مفسرینی باز میگردد که از نگاه قرآن و حدیث مطالبی را بیان کردند.
وی درخصوص طبقهبندی تفسیرهای قرآنی نیز گفت: یکی از این تفاسیر، تفسیرهای اجتماعی، تفاسیری هستند که به مردم، جامعه و نیازهای اجتماعی توجه دارند. تفاسیر عصری (زمانی) هم مسائل روز و مورد نیاز را بیان میکنند. دسته سوم نیز شامل تفاسیر موضوعی هستند که نیازهای جامعه را بر مبنای آیات قرآن پاسخ میدهند. یعنی موضوع از جامعه استخراج شده و براساس قرآن بررسی میشود. کتاب «سنتهای تاریخ در قرآن» از شهید سید محمد باقر صدر نیز در راستای تفسیر موضوعی است.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی (ره) اضافه کرد: در بحث اسلامیسازی علوم انسانی، چه با روش فلسفی و استفاده از ایدههای فیلسوفان و چه با روش تفسیری، منابع و پیشینه متعددی وجود دارد.
وی با تقسیم تفسیر موضوعی به دو نوع درون قرآنی و برون قرآنی گفت: منظور از تفسیر موضوعی درون قرآنی آن است که موضوع در قرآن وجود دارد و تفسیر موضوعی برون قرآنی به مسائل روز و دانشهای بشری اشاره دارد.
حجتالاسلام موسوی در خصوص کارکردهای خانواده در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی ابراز کرد: پیدایش کارکردهای خانواده در غرب مطرح شد و کتابهای متعددی نیز در این رابطه نوشتهاند. به طور کلی ۲ شاخه و مکتب فکری در تمام عرصهها میان غربیان رواج دارد که مباحث را به دو شاخه ساختارگرایی و کارکردگرایی تقسیم میکند.
وی تأکید کرد: ساختارگرایان معتقد بودند در موضوعات علوم انسانی باید به مبادی، ساختارها، اصول و ریشهها نگریست اما به فواید و منافع کمتر توجه داشته اند. کارکردگرایان نیز در پی تحولاتی که در غرب به وجود آمد، منفعتگرا شدند و به سمت بیان کارکردها و فواید رفتند.
این پژوهشگر دینی که بر این باور است خانواده از مباحث بین رشتهای است، گفت: هم در روانشناسی و هم در جامعهشناسی این امر مورد بحث قرار میگیرد. اما از آنجا که مبحثی اجتماعی بهشمار میرود، پس جامعهشناسان بیشتر به آن پرداختهاند.
وی اضافه کرد: جامعهشناسان کارکردگرا نیز بحثی با عنوان «کارکردهای خانواده» را مطرح کردند. برای مثال بحث تولید مثل و تنظیم و کنترل نسل را از کارکردهای خانواده برشمردند.
کد خبر 6097051