عصر جمعه؛ فردوسی پور با صدای فوتبال علیه دشمن
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۷۳۰۰۳
از نسخهی فیزیکی کتاب «فوتبال علیه دشمن» 24 آبان ماه با حضور عادل فروسی پور که کتابخوان و مترجم این اثر است، در نشرچشمهی پریس رونمایی میشود.
به گزارش "ورزش سه"، از کتاب فوتبال علیه دشمن که نوشته سایمون کوپر است و عادل فردوسی پور آن را به فارسی ترجمه کرده، اخیرا نسخه ای صوتی هم با صدای خود فردوسی پور ساخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عادل فردوسی پور از اوایل دهه 70 در دنیای رسانه کار خود را آغاز کرد و با شیبی تند به یک ستاره در رسانه تصویری ایران تبدیل شد. سال ها کار به عنوان مجری و گزارشگر در تلویزیون از او یک چهره محبوب ساخت. جدا از هنرمندی و توانایی رسانه ای، تسلط بر زبان انگلیسی هم یکی از ویژگی های متمایز کننده فردوسی پور بوده است. او سالهاست که در دانشگاه صنعتی شریف، درس زبان تخصصی را برای دانشجویان رشته مهندسی صنایع تدریس می کند و البته مقالاتی را هم به زبان انگلیسی برای نشریات خارجی از جمله ورلد ساکر نوشته است. دیگر بهره ای که عادل از این تسلط برده، فاز جدیدی است که از حدود 10 سال پیش به آن ورود کرده؛ یعنی ترجمه.
فردوسی پور تا کنون 4 کتاب ترجمه کرده و به یکی از مترجمان مورد توجه اهالی کتاب و کتابخوانی تبدیل شده است. او سال 88 برای ترجمه کتاب فوتبال علیه دشمن قرارداد امضا کرد و این کتاب در نمایشگاه کتاب سال 89 عرضه شد و مورد استقبال خوبی هم قرار گرفت.
شاید فوتبال علیه دشمن را بتوان خاص ترین کتاب موجود در رزومه فعلی فردوسی پور دانست. دیگر کتاب های ترجمه شده او، کتاب جامع فوتبال، هنر شفاف اندیشیدن و هنر خوب زندگی کردن هستند که دوتای آخر کاملا غیر فوتبالی هستند و به همراه دو مترجم دیگر ترجمه شده اند.
هرچند کتاب جامع فوتبال هم کاملا مرتبط با فیلد کاری و حرفه ای عادل است، اما تلفیق فوتبال با سیاست و مسائل جامعه شناسانه، همان چیزی است که در برنامه های تلویزیونی فردوسی پور هم در قالب آیتم های جذاب با نریشن های شنیدنی، به بخشی محبوب برای مردم تبدیل شده بود.
حالا شنیدن داستان های جالب کتاب فوتبال علیه دشمن با صدای خود فردوسی پور، حسی خوشایند به گروه های مختلفی از مردم خواهد داد. نه فقط مردم کتابخوان، بلکه احتمالا اکثریت قریب به اتفاق فوتبالی ها که هم به محتوای کتاب علاقه دارند و هم به مترجم و حالا خواننده اش.
این یک فاز جدید از زندگی هنری و حرفه ای عادل فردوسی پور است که کلید خورده و گمان می رود در آینده هم کارهایی از این دست، توسط او تولید و منتشر شود. این اقدام عادل ممکن است دیگر گزارشگران یا مجریان تلویزیون را هم به چنین جهتی سوق بدهد و مانند برخی کارهای او در گذشته، راهی مشابه را برای دیگران باز کند.
مراسم رونمایی از کتاب صوتی فوتبال علیه دشمن، جمعه هفته جاری برگزار می شود. علاقهمندان میتوانند جمعه 24 آبانماه از ساعت 17 تا 20 به نشرچشمهی پریس واقع در پاسدارن نبش گلستان یکم مراجعه و کتاب صوتی فوق را با امضای عادل فردوسیپور تهیه کنند.
شبکه سه صدا و سیما برنامه نودمنبع: ورزش 3
کلیدواژه: شبکه سه صدا و سیما برنامه نود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۷۳۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاوران شما بیتهایی بهتر از شاهنامه را میتوانستند پیدا کنند
روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛ در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند.
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی.
این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود.
نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس
نویسنده: علیاصغر سیدآبادی