مبارزه ساختاری با فساد؛ مطالبهای عمومی
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۹۱۳۸۸
سخن گفتن از فساد و مبارزه با آن ترجیعبند سخنان سیاستمداران بوده است. جریانها و گروههای سیاسی همگی داعیه دار مبارزه با فساد اقتصادی هستند. اما هنوز بسیاری از پروندههای فسادهای کلان باز است و در میان گروههای مختلف در خصوص مصادیق فساد و روشهای مبارزه با این پدیده وحدت نظر وجود ندارد، بلکه در برخی از موارد اختلاف نظرهایی نیز وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چندی پیش عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در مرداد ماه گفت: صد و چهل پنجاه اسم شخصیت حقیقی و حقوقی را به دادستانی دادهایم و علیهشان شکایت کردهایم که ارزهای خود را نیاوردهاند. رقمی حدود ۴ میلیارد دلار است. اینها باید بیاورند...
فساد اقتصادی در حال حاضر به مساله ای دامنگیر کشور تبدیل شده است و به شیوه های مختلف با آن مبارزه شده است البته مبارزه با فساد مستلزم شناخت صورت مساله و زمینه های شکل گیری فساد است و به نظر می رسد مسیر مبارزه با فساد از خود مبارزه با فساد هم مهمتر است.
حسن روحانی رییس جمهوری روز یکشنبه این هفته در اجتماع مردم استان یزد با تاکید بر مبارزه جدی با فساد گفت: «مردم باید بدانند که عزم جمهوری اسلامی برای مبارزه با فساد جدی است و در این رابطه دستگاههای متولی برخود با فساد باید سراغ دانه درشتها رفته و نهادها و افرادی را که فسادهای میلیارد دلاری مرتکب شدهاند، را مورد پیگرد قرار دهند. آحاد مردم و جناح های سیاسی کشور خواستار مبارزه با فساد هستند، حالا که فسادهای میلیون و میلیارد تومانی را رسیدگی میکنند، درباره فسادهای میلیارد دلاری هم برای مردم توضیح دهند. بعد از چندسال رسیدگی به پرونده فردی که ۲۷۰۰ میلیون دلار پول بیت المال را خورده حکم اعدام داده اند، اما مشخص نشده این پول کجا رفته و چه کسانی در این پرونده نقش داشتهاند. با وجود مصوبه شورای عالی امنیت ملی در دولت قبل برای بازپس گیری ۲ میلیارد دلار پول ملت ایران، به دلیل تعلل آن دولت، پول ملت ایران به حلقوم آمریکا رفت اما قوه قضاییه در این زمینه هنوزی کار نکرده است. یک نهاد ۹۴۷ میلیون دلار دریافت کرده و در این زمینه هیچ گونه حسابی پس نداده و برخی نهادها ۷۰۰ میلیون دلار بدهکار هستند که این موارد باید به اطلاع مردم برسد و از نهادهای نظارتی میخواهم که این موارد را پیگیری و به اطلاع مردم برسانند. با بردن چند نفر به دادگاه در خصوص مبارزه با فساد، سر مردم کلاه نمیرود و مردم باید بدانند پولهایی بزرگی که از جیب بیت المال رفته به چه سرنوشتی دچار شده است.»
مبارزه با فساد می تواند زمینه را برای توسعه و پیشرفت سریع کشور فراهم سازد اما این ماموریت فرایندی سخت و پرمانع را پیش روی خود دارد و تا هنگامی که پیش نیازها جهت نابودی ریشههای فساد فراهم نشود، نمیتوان انتظار داشت در مبارزه با این پدیده شوم به پیشرفت قابل اعتنایی رسید.
فعالان سیاسی غالبا بر مبارزه ساختارمند با فساد معتقدند و ریشهیابی فساد را قدم اول در حل آن میدانند. این برنامه باید در رویکردی کلان و با در نظر داشتن مفاهیمی چون قانونگرایی و پاسخگویی عملیاتی شود.
عباس عبدی فعال سیاسی اولین گام مبارزه با فساد را برچیدن سیاستها و قوانینی می داند که فسادآفرین است حتی اگر با انگیزههای خیرخواهانه تدوین و تصویب شده باشند. او می نویسد هرگونه مقرراتی که مبتنی بر تبعیض و تمایز میان انسانها و امور باشد، بهطور قطع منجر به فساد خواهد شد. او گام دوم و مهم مبارزه با فساد را حضور مردم و نهادهای مردمنهاد در مبارزه با فساد می داند. دو رکن پاسخگویی و آزادی رسانه معرف این گام هستند. اگر این گام برداشته نشود، یکی از مهمترین حلقههای زنجیره مبارزه با فساد ناقص است. او مینویسد که گام سوم نیز ساختار اجرایی قوانین مربوط به نظارت رسمی و رسیدگیهای قضایی است. در واقع این آخرین مرحله در مبارزه با فساد است و نه اولین مرحله. در این مرحله نیز باید به قوانین جدید و شفاف تن داد.
محسن صفایی فراهانی، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز معتقد است که دادگاه و پلیس برای فسادهای محدود است. وقتی فساد نهادینه شده است، باید ریشهها را حل کرد. دیگر بگیر و ببند ریشه برخورد با فساد سیستماتیک نیست. در فساد سیستماتیک اگر ریشهها را اصلاح نکنند، دائما توسعه مییابد. این را دستگیر میکنند، ۱۰ نفر دیگر از بغلش درمیآید. اگر بخواهند مشکل را اساسی حل کنند، باید به علل آن توجه کنند. چرا در کشورهای توسعهیافته فسادهای اینچنینی نمیبینید. نمیگویم فساد نیست؛ ولی فسادهایی که هست، محدود است و گسترده نیست. فساد باید در کمتر از دو تا سه درصد جامعه دیده شود. اگر بنا باشد فساد گسترده باشد، دیگر با برخورد نمیتوان با آن مبارزه کرد؛ بلکه باید برای حل مسئله به اصلاحات بنیادی تن داده شود.
محمدرضا باهنر فعال سیاسی اصولگرا معتقد است: اولین مشکل این است که در کشور ما کالا و خدمات بر اساس قیمتهای واقعی نیست، به عبارت دیگر از یک طرف برخی یارانههای آشکار و پنهان وجود دارد. از سوی دیگر کشور ما یک کشور نفتی است و عمده منابع مالی و هزینههایمان به نفت و فرآوردههای نفتی بازمیگردد. مساله دیگری که به عنوان یک معضل با آن دست به گریبان هستیم، این است که، هنوز بخش بزرگی از اقتصاد ما دولتی است، یعنی یا دولت عرضهکننده انحصاری و یا مصرفکننده انحصاری است. این موارد و عوامل دیگر هر کدامشان میتواند زمینهساز و فراهمکننده فساد اقتصادی باشد. در این میان طبیعی است، افرادی میتوانند از این منابع پولی سوءاستفاده کنند یا دست به فساد بزنند که دسترسیشان به این امکانات فراهمتر است.
در حالی که امروز مقابله با فساد به یکی از ضرورت های کشور برای اداره کشور و ایجاد اعتماد عمومی تبدیل شده است، اما عدم اجماع در مورد این مفهوم و چگونگی ریشه کن کردن آن به اختلافاتی میان گروه های مختلف دامن زده است. این در حالی است که دولت با نگاهی کلان مبارزه ساختارمند با فساد را در دستور کار خود قرار داده است. لوایح مدیریت تعارض منافع، مبارزه با فساد و شفافیت لوایحی هستند که دولت به منظور مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت به صورت ساختاری و ریشه ای در دستور کار قرار داده است. در این بین به نظر می رسد مهمترین آسیب مبارزه با فساد به عنوان عاملی که مشروعیت و مقبولیت نظام را دچار مشکل میکند نگاه جناحی و قطبی به این مقوله است. مفسدین از طیف و جناح و دسته ای باشند از دید مردم متجاوزین به حقوقشان هستند و انتظار دارند هم به طور قاطع با مفسدین برخورد شود و هم ریشههای فساد در جامعه خشکانده شود.
برچسبها فساد اصولگرایان پولشویی إيران قوه قضاییه حسن روحانيمنبع: ایرنا
کلیدواژه: فساد اصولگرایان پولشویی إيران قوه قضاییه حسن روحاني فساد اصولگرایان پولشویی إيران قوه قضاییه حسن روحاني
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۹۱۳۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سکوت رژیمهای خودکامه عربی در برابر کنشگری پیرامون آرمان فلسطین
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نوشت: برخی از دولتهای جهان عرب که در زمینه فرصتهای اقتصادی و آزادیهای سیاسی با مردمانشان همسو نیستند، مدتهاست که با افزایش نارضایتی از روابط با [رژیم]اسرائیل و حامی اصلی آن، آمریکا مواجه شده اند. اکنون جنگ غزه و همدستی دولتهای عربی با تل آویو گسست دیرین میان حاکمان و مردم را افزایش داده است.
در ادامه این گزارش آمده است: چند هفته پیش و هنگامی که صدها نفر در مرکز شهر قاهره برای تظاهرات در همبستگی با غزه تجمع کردند، ماموران امنیتی ۱۴ معترض را دستگیر کردند. در ماه اکتبر و در تظاهرات دولتی حامیان فلسطین نیز دهها نفر پس از سردادن شعارهایی در انتقاد از دولت مصر بازداشت شدند که بیش از ۵۰ نفر آنها کماکان پشت میلههای زندان هستند.
این گزارش اضافه کرده است: در مراکش نیز دهها نفر در تظاهراتهای طرفداران فلسطین تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و یا به دلیل انتقاد از نزدیکی حکومت به [رژیم]اسرائیل در رسانههای اجتماعی بازداشت شده اند. در عربستان سعودی که به دنبال توافق عادی سازی روابط با [رژیم]اسرائیل بوده و در امارات متحده عربی که پیشتر به چنین توافقی دست یافته، مقامها آنچنان نسبت به ابراز کوچکترین مخالفتی حساسیت نشان داده اند که بسیاری از مردم وحشت دارند در مورد این موضوع صحبت کنند.
به گفته سازمان عفو بینالملل، دولت اردن که از یک سو اکثریت جمعیتش را فلسطینیان تشکیل داده و از سوی دیگر با [رژیم]اسرائیل و آمریکا همکاری نزدیک دارد، از اوایل اکتبر تاکنون دستکم یک هزار و ۵۰۰ نفر را بازداشت کرده است. این رقم شامل حدود ۵۰۰ نفری میشود که در ماه مارس و در جریان برپایی یک تظاهرات بزرگ در برابر سفارت [رژیم]اسرائیل در امان دستگیر شدند.
نیویورک تایمز در این گزارش اعلام کرد: رژیمهای خودکامه عربی که به ندرت مخالفت را تحمل میکنند، حساسیت خاصی نسبت به کنشگری پیرامون آرمان فلسطین دارند. فعالان عرب دهه هاست که مبارزه عدالت طلبانه برای فلسطینیها را به مبارزه برای حقوق و آزادیهای بیشتر در داخل کشورهایشان پیوند میدهند. برای آنها، [رژیم]اسرائیل نماد نیروهای مستبد و استعمارگری است که مانع رشد جامعه خود شده اند.
در این گزارش آمده است: در مصاحبههایی که در سراسر مصر، مراکش و کشورهای حوزه خلیج فارس - از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، عمان و کویت - انجام شد، بسیاری از شهروندان آرمان فلسطین را مبارزه عدالت طلبانه و [رژیم]اسرائیل را نماد ظلم و ستم دانسته و در برخی موارد، مراودات حاکمان خود با تل آویو را ورشکستگی اخلاقی توصیف میکنند.
نیویورک تایمز اضافه کرده است: پس از توافق بحرین، مراکش و امارات متحده عربی برای عادی سازی روابط با [رژیم]اسرائیل و گامهای همراستای عربستان، جنگ اخیر خشم مردم این کشورها را نه تنها نسبت به [رژیم]اسرائیل، بلکه علیه رهبران عرب که مایل به همکاری با آن هستند، برانگیخته است. این واقعیت که برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از ابزارهای اسرائیلی برای نظارت بر منتقدان خود استفاده کرده اند، این برداشت را به حقیقت نزدیکتر میسازد.
بر اساس این گزارش، بسیاری از دولتهای عربی سعی کرده اند با لفاظیهای تند در محکومیت جنگ [رژیم]اسرائیل، خشم مردم را مهار کنند. به گفته تحلیلگران، با این حال، مزایای عملی روابط با [رژیم]اسرائیل نزد این دولتها آنچنان زیاد است که از قراردادهای صلح صرف نظر نمیکنند. مصر، اولین کشور عربی که با [رژیم]اسرائیل صلح کرد، در طول سالها مبارزه مشترک با ستیزه جویان در شمال شبه جزیره سینا، یک مشارکت امنیتی تنگاتنگ با همسایه خود برقرار کرده است. مصر و [رژیم]اسرائیل همچنین برای محاصره غزه و مهار حماس همکاری کرده اند. قاهره نیز برای جلوگیری از هجوم سیل عظیم آوارگان فلسطینی از غزه به همکاری تل آویو نیاز دارد.
در این گزارش آمده است: کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، مدتهاست که ارتباطات امنیتی مخفیانه با [رژیم]اسرائیل را که ایران را بزرگترین تهدید علیه خود میداند، حفظ کرده و با بهره برداری از راهبرد "دشمنِ دشمنِ من"، راه را برای مذاکرات عادی سازی هموار کردند. انتقاد از این تدابیر نادر است چرا که بسیاری از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تمام اشکال اعتراض و سازماندهی سیاسی را ممنوع کرده اند.
بر اساس این گزارش، در گذشته، برخی از رهبران منطقه به مردم مستاصل خود اجازه میدادند تا با اقدامهای عملی در حمایت از فلسطین و مبارزه با [رژیم]اسرائیل، خشم خود را خالی کنند، اما اکنون که بسیاری از شهروندان عرب، حکومتهای خود را در رنج مردم غزه دخیل میدانند، حمایت از فلسطین با حساسیت بیشتری روبرو میشود.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل خاورمیانه