نقش ارزشها و نیازها در ناآرامیهای اخیر
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۳۷۳۰۷
به گزارش گروه تحقیق، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، بنابر آمار شرکت ملی نفت ایران، روزانه نزدیک به ۱۰۰میلیون لیتر بنزین در سطح کشور مصرف میشود که این مقدار هرچند به استناد آمار سایت globalpetrolprices.com از استانداردهای جهانی فاصله قابل توجهی دارد، اما توجه به نقش آن در شکلگیری مناسبات اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ارزشها و نیازها، تعیین کنندههای رفتار جمعی
به تعبیر اینگلهارت جامعهشناس معاصر، زمانیکه جامعه طی فرآیند صنعتی شدن بخش عمدهای از نیازهای اساسی خود نظیر خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش را به ترتیب تامین میکند، میل ذاتی اعضای جامعه به سمت مرتفع کردن نیازهای دیگری چون احساس همدلی، شرکت در فرایندهای اجتماعی و سیاسی و سهمخواهی در قدرت، سوق مییابد. به پیروی از این نوع نیازها، ارزشهای متفاوتی نیز شکل میگیرند که این ارزشها هادی رفتارهای جمعی و فردی است. به عبارتی، جامعهای که همچنان در مرحله تامین نیازهای اولیه و اساسی خود که بیشتر دربرگیرنده ملموسات و نیازهای مادی قرار دارد، ارزشهای مادی را برای رفتارهای خود سرلوحه قرار داده و جامعهای که این نیازهای مادی را مرتفع کرده و به سطحی از رفاه رسیده، ارزشهای فرامادی نظیر دموکراسیخواهی و شکوفایی جامعه و ... را به عنوان راهنمای رفتارهای اجتماعی خود قرار میدهد. از این دیدگاه میتوان گفت رفتارهای اجتماعی نیز در رابطه با بسیاری از تصمیمات کلان، نسبتاً قابل پیشبینی است.
به گفته «رسول خضر» عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، هماکنون خط فقر در ایران با توجه به مسئله تورم، در تهران نزدیک به ۱۰ میلیون و در شهرستانها نزدیک به ۵ میلیون تومان است که این میزان قابل قیاس با حداقل دستمزد مصوب وزارت کار و شورای عالی کار نیست که برابر با ۱میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است.
این میزان دستمزد و نرخ تورم که به گفته نعمتالله ترکی رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران، برای خانوادههای شهری این استان برابر با ۴۲.۲ درصد و برای خانوادههای روستایی برابر با ۴۳.۴ درصد است نشان میدهد که جامعه ایران در وضعیت کنونی در شرایط تامین نیازهای اولیه و نخستین با مشکل روبروست که به نوعی ارزشهای مادی را برای این جامعه به همراه دارد. متناسب با این توزیع نیازها و ارزشها در بین افراد، منطقه سکونت بخش زیادی از جمعیت نیز قابل توجه است. به عنوان مثال در کلان شهر تهران و بنابر تحقیقات انجام شده توسط «سید احمد فیروزآبادی» در مناطق ۲۲ گانه شهر میتوان سه دسته بندی بالا، متوسط و پایین به لحاظ شاخصهای توسعه را جستجو کرد. نتایج یافتههای تحقیق وی حاکی از این است که مناطق سه، دو، یک، پنج، چهار، شش و ۲۲ در دسته مناطق با شاخص توسعه یافتگی بالا، مناطق سیزده، چهارده، هفت، بیست، هشت، پانزده، یازده و ۲۱ در دسته مناطق با شاخص توسعه یافتگی متوسط و مناطق ده، دوازده، هجده، نه، هفده، شانزده و نوزده در دسته مناطق با توسعه یافتگی پایین قرار دارند که غالباً مشاغل ساده(با کمترین میزان تخصص) نظیر مسافرکشی و سایر مشاغل خدماتی را برای گذران زندگی در اختیار دارند. بدین ترتیب هر گونه تهدیدی برای این نوع از مشاغل، میتواند فرد را با هرگونه واکنشی برای رفع آن ترغیب نماید.
بنابر گزارش خبرگزاری خانه ملت و به نقل از «لارگانی»، هم اکنون تعداد زیادی از خانوادههای ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمکهای مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امرار معاش میکنند. با این وضعیت حتی عدهای شرایط آن را ندارند که تحت پوشش کمیته امداد و یا بهزیستی قرار بگیرند چراکه این افراد برای اینکه تحت پوشش این نهادها قرار بگیرند باید بالای ۶۰ سال سن داشته باشند یا از کار افتاده ۱۰۰ درصد بوده و یا بی سرپرست و بدسرپرست باشند.
همچنین طبق گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس در آذر ۹۷ تحت عنوان "خط فقر ایران در سال ۱۳۹۵ و مروری بر روش محاسبه آن" ارائه شده، در سال ۱۳۹۵، حدود ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار خانواده با جمعیتی بالغ بر ۱۳ میلیون و ۳۲۶ هزار نفر، یعنی نزدیک به ۱۶.۷ درصد کل جمعیت، زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند که از تامین غذای کافی برنیامدهاند.
با توجه به وضعیت کنونی جامعه ایران و در پی افزایش قیمت بنزین و کاهش میزان سهمیه بنزین با ۵۰درصد افزایش قیمت، از روز جمعه تاکنون اعتراضات خیابانی زیادی را در شهرهای مختلف با خود به همراه داشته است و در برخی موارد به اختشاش و تخریب اموال عمومی نیز منجر شده است. همچنین با توجه به گزارشات صورت گرفته مبنی بر مکانهای شکلگیری اعتراضات میتوان به این نکته مهم نائل آمد که افزایش قیمت بنزین منافع و تامین نیازهای آن قشر از جامعه را هدف قرار داده که بیشترین میزان آسیبپذیری را دارند. بنابر گزارش رسانهها مناطقی که بیشتر به عنوان شهرهای اقماری و یا خوابگاهی تهران نظیر شهریار، اسلامشهر، ملارد، اندیشه، کرج و ... شناخته میشوند و یا شهرستانهای کوچک و بزرگ کمتر برخوردار بیشتر درگیر این اعتراضات بوده است.
گرچه دامنه گستردگی این اعتراضات در قسمتهایی از تهران هم ادامه داشته است ولیکن باید به این نکته توجه داشت که مطابق با فرضیه کمیابی اینگلهارت اولویتهای نیازها و ارزشهای فرد تا حدود زیادی بازتاب محیط اجتماعی - اقتصادی است که در آن افراد برای چیزهای کمیاب، ارزش بیشتری قائل میشوند. بنابراین میتوان متوجه این نکته شد که اعتراضات در مناطقی از تهران نظیر صادقیه و ... از این حیث قابل تامل است.
شاید در نگاه نخست این اعتراضات در قیاس با اعتراضات سال ۹۶ و یا ۸۸ قرار بگیرد که میتوانند تحت کنترل درآمده و یا آرام آرام از شدتشان کاسته شود، اما نکته افتراق این اعتراضات با سایر اعتراضات دقیقاً در این است که این اعتراضات بیش از آن که طبقات بالای جامعه به لحاظ شاخص توسعهیافتگی را در بربگیرد، بیشتر شامل حال طبقات آسیبپذیر است که اعتراضات این قشر از آن جهت که مستعد شورش و انحراف هم هست، از اهمیت زیادی برخوردار است.
همچنین، باید در نظر داشت که کلیت اصلاح نظام اقتصادی یکی از موارد مهمی است که همواره مد نظر دولتمردان بوده و هست، بنابراین نمیتوان منکر اهمیت قشر ضعیف جامعه از سوی مسئولان بود. چنانچه حسن روحانی به عنوان رئیس دولت و تعدادی از کارشناسان اقتصادی نظیر سعید لیلاز طی اظهارات متعددی عنوان داشتند که این طرح، در راستای منافع تمامی طبقات جامعه به خصوص قشر آسیبپذیر جامعه بوده و نهایتاً اصلاح ساختار اقتصادی جامعه را در پی دارد که میتواند تا حدود زیادی از فساد و رانت جلوگیری نماید.
از اینرو باید نسبت به اصلاح قیمت بنزین توسط دولت با نگاهی آیندهنگر و چشماندازی بلند مدت نگریست که میتواند منافع کلیه اقشار اجتماعی را در پی داشته باشد، اما این مهم باید به گونهای باشد که اقناع طبقه متوسط و روبه پایین را هم به همراه داشته و با آگاه کردن این قشر از مزایای طرح مزبور از اعتراضات موجود به نفع گروههای معاند جلوگیری و هزینهها و تبعات اجتماعی آن کاهش یابد.
منابع:
https://www.tabnak.ir/fa/news/۸۵۶۰۰۸
https://rc.majlis.ir/fa/mrc_report/show/۱۰۸۹۰۹۰
https://www.globalpetrolprices.com/Iran/
برچسبها اعتراض های خیابانی نرخ تورم پروندهٔ خبری ناآرامی و اعتراضها به تغییر قیمت بنزینمنبع: ایرنا
کلیدواژه: اعتراض های خیابانی نرخ تورم اعتراض های خیابانی نرخ تورم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۳۷۳۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نسل زد آمریکا علیه پدران اوانجلیست
تحولات و اعتراضات این روزهای دانشگاههای آمریکا، همه رسانهها را به گونهای تحت تاثیر قرار داده است. سلسله اعتراضات دانشجویان که کمتر از جامعه آمریکا انتظار میرفت، حالا به زد و خورد بین معترضان و پلیس ایالات متحده کشیده شده است. ایالاتمتحده که همواره خود را ملزم به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی میدانسته - پشتیبانی افراطی که بدون آمریکا، اسرائیلی وجود نداشت - در سطح نخبگانش دچار یک تضاد عجیب و عمیق با سیاستمداران و دولتمردانش شده است.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو گفتوگوی «وطن امروز» با مجتبی صمدی درباره اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در ایالات متحده است که در ادامه میتوانید بخوانید: ماجرا از تحصن و تظاهرات دانشجویان در برخی دانشگاههای مطرح آمریکا نظیر دانشگاه کلمبیای نیویورک شروع شد و با دخالت پلیس به سرعت به سمت یک بحران پیش رفت. این تجمعها به صورت زنجیرهای دانشجویان دیگر دانشگاهها مثل آستین تگزاس، هاروارد، سیاتل، برکلی، اموری جورجیا و... را نیز تحت تاثیر قرار داد و آنها را وارد صحنه اعتراضات کرد. حالا شعارها علیه اسرائیل و پایان دادن به جنگ در غزه به یک جنبش سراسری در آمریکا تبدیل شده است اما سرکوبها گسترده است و اگر پلیس در میدان نتواند بر دانشجویان غلبه کند، رسانههای آمریکایی وارد عرصه میشوند؛ چنانکه یکی از کارشناسان شبکه فاکسنیوز میگفت: «شعار آزادی فلسطین از نهر تا بحر همان شعاری است که حزبالله لبنان و کشورهایی چون ایران آن را سر میدهند».
کار به جایی رسید که نتانیاهو هم نسبت به این اعتراضات ادامهدار که بهرغم هجوم وحشیانه پلیس آمریکا همچنان با قدرت ادامه دارد، بشدت انتقاد کرد و از دولت آمریکا خواست این حرکات به زعم او «یهودستیزانه» را سرکوب کند. در این میان جواب دانشجوها با باتوم و گاز اشکآور داده میشود. استقرار تکتیراندازها روی بام ساختمان برخی از این دانشگاهها و البته دستگیری اساتیدی که با دانشجوها همراهی میکردند، از صحنههای تکاندهندهای بود که در روزهای اخیر در اعتراضات دانشجویان آمریکا مشاهده شد؛ تا آنجا که اساتید فلسفه غرب، یعنی همانهایی که مفاهیم حقوق بشر، دموکراسی و آزادی موجود در این فلسفه را تدریس میکردند نیز جزو دستگیرشدگان قرار گرفتند! جالب آنکه این دانشجوها در شرایطی سرکوب میشوند که خواستار براندازی نیستند و علیه حکومت مستقر دست به شورش نزدهاند، بلکه نسبت به نسلکشی مردم فلسطین در حال اعتراض هستند. حضور نظامیها در دانشگاهها و فشار بر اساتید برای استعفا از جمله جلوههایی است که پس از عملیات توفان الاقصی شاهد آن هستیم. پیش از این مساله سرکوب دانشجوها از طریق نرم و ممنوعیتهای اجتماعی پیگیری میشد اما این روزها وضعیت در آمریکا متفاوت شده و یادآور روزهای جنگ ویتنام است.
برای درک این شرایط با مجتبی صمدی، پژوهشگر حوزه فرهنگ و جامعه آمریکایی به گفتوگو نشستیم که طی آن وی به تشریح شرایط اجتماعی - سیاسی ایالات متحده پرداخت.
صمدی درباره ریشههای اعتراضات شکل گرفته در دانشگاههای آمریکا گفت: اتفاقی که شاهد هستیم در ۲ بعد کلی قابل بررسی است؛ یکی حمایت ساختار سیاسی آمریکا از اسرائیل که یک مساله مهم است و از گذشته تاکنون شاهد آن هستیم. در اینجا ما شاهدیم افکار و تفکرات مذهبی و به نوعی تفکر فرقهگرایانهای که در آمریکا وجود دارد، با تفکرات صهیونیسم پیونده خورده است. در دوران کارتر هم شاهد چنین رویکردی بودیم اما با روی کار آمدن جورج بوش پدر، این پیوند ناگسستنی در حوزه مذهب و سیاست به وجود آمد و یک جور الهیات سیاسی و یک حزب سیاسی - مذهبی پررنگی را در آمریکا پدید آورد.
وی افزود: نسلی که الان در ساختار سیاسی حاکمیتی آمریکا نقش ایفا میکند، از اواخر قرن ۱۹ شکل گرفت و کمکم در ساختار سیاسی این کشور نقش ایفا کرد و عملا یک ترکیب کلیدی برای ایالات متحده شده.
صمدی گفت: اما در بعد دوم، جریان دیگری که در سمت دیگر این نزاع قرار دارد، از تغییرات نسلیای ریشه میگیرد که در جامعه آمریکا به وجود آمده است و الان ما شاهد به وجود آمدن یک نسل جدید هستیم با تجربیات متفاوت که به نظر میآید در جامعه دانشگاهی آمریکا این تجربیات متفاوت اثرگذار بوده است. نسل بومرها که بعد از جنگ دوم جهانی متولد شدند و تجربیات بعد از جنگ را داشتند و همچنین نسل ایکس که خود را پیوند زدند، با به وجود آمدن اسرائیل، اینها به نسل زدی منتهی شدند که سبک زندگیاش، مصرفش، توجهاتش و... کاملا متفاوت با آن ساختارهایی است که در واقع از رژیم صهیونیستی حمایت میکرد و این نکتهای حائز اهمیت است.
* هشدار جدی نسل زد
استاد دانشگاه در تشریح شرایط جامعه آمریکا گفت: بعد از ماجرای ۷ اکتبر یک نظرسنجی در جامعه آمریکا انجام شد. بویژه نظرسنجیهایی که موسسههای «هاروارد» و «هریس» انجام دادند. ۱۳ دسامبر این نظرسنجی انجام شد. خروجیاش یک تلنگر جدی در آمریکا به وجود آورد به این نحو که ۵۱ درصد نسل زد خواهان پایان حاکمیت اسرائیل و به وجود آمدن یک حکومت مستقل فلسطینی بودند. این یک اتفاق خیلی خاصی بود که از یک تغییر دیدگاه در جامعه آمریکا حکایت میکرد و برای جامعه آمریکا یک هشدار جدی بود. در آن نظرسنجی مشخص شد دوسوم نگاهشان نسبت به یهودیان اینطور است که آنها را یک طبقه کاملا ظالم و ستمگر میبینند که در دنیا فعالیت میکنند. این نظرسنجی نشان میدهد ما با یک تغییر نسل در دیدگاه و تفکر و عملکرد روبهرو هستیم.
وی ادامه داد: الان مقطع سنی ۱۸ تا ۲۴ سالهها در دانشگاهها هستند و از آن طرف هم آن نسل حاکمان و سردمداران ایالات متحده هستند که پیوند خوردهاند با اندیشه صهیونیستی و نهایتا این تضاد یک تناقض شدید به وجود آورده است.
* آزادی بیان و مشت آهنین
صمدی در پاسخ به این سوال که چرا آمریکا که خود را سردمدار دموکراسی میداند و از آزادی بیان دم میزند، رفتاری وحشیانه و سرکوبگرانه با دانشجوها و حتی اساتید دانشگاه در پیش گرفته است، گفت: دهه ۱۹۷۰ هم ما با یک جنبش دانشجویی در ارتباط با قضیه ویتنام و طولانی شدن جنگ روبهرو بودیم که با آن هم برخورد شدیدی شد. در دهه ۷۰ فضای دانشگاهها درگیر اعتراضات شد و کمکم افکار عمومی همراه این اعتراضات شد و وضعیت جنگ تعدیل شد.
وی افزود: اما به هر حال در قانون اساسی آمریکا روی آزادی عقاید، مذاهب، آزادی بیان و... تاکید زیادی شده است. دقیقا کسانی وارد آمریکا شدند که خودشان تحت ظلم و ستم دولتهای دیگر مثل بریتانیا قرار داشتند یا پروتستانهایی که تحت فشار کاتولیکها بودند به آمریکا میرفتند. به همین خاطر در قانون اساسی آمریکا آزادی بیان مساله مهمی است ولی اتفاقی که در عمل رخ میدهد، متفاوت است. مثلا در ماجرای مرکانتیلیسم، به بهانه ترس از جریانهای کمونیستی، هنرمندان را به دادگاه کشیدند، چرا که ترس از دست رفتن حاکمیت باعث میشد خط قرمزهایی برای آزادی تعریف شود. در همین ماجرای اخیر هم حاکمیت و همینطور رسانههای جریان اصلی، از شگردهایی استفاده میکنند تا از آزادی بیان علیه همین اعتراضات استفاده کنند!
وی تصریح کرد: اولا که درباره اسرائیل عمده رسانههای آمریکایی حق ندارند آن را محکوم کنند. حتی اگر گزارشهای میدانی نیز از اعتراضهای دانشگاهها تهیه میکنند، میگویند درست است که دانشجوها حق دارند آزادی بیان داشته باشند ولی این آزادی بیان با یهودستیزی تداخل پیدا کرده است! اینها دارند آزادی دیگران (یهودیها) را تهدید میکنند، لذا باز از مقوله آزادی برای مقابله با آزادی بیان استفاده میکنند اما اکنون که ما با کشتار ۳۵ هزار انسان طرف هستیم، دیگر نمیشود این جنایت را پنهان کرد. دیگر آن اسطورههایی که در روایتسازی اسرائیل به وجود آمده بود در حال فرو ریختن است و قابلیت توجیه ندارد. اکنون اگر ما از فضای درگیری دانشگاهها و رسانهها فاصله بگیریم، میبینیم آن اسطورهسازی از اسرائیل که شکستناپذیر است، به دنبال صلح و آرامش است و... رو به اضمحلال است و قطعا دارد در جامعه آمریکا این تصورات تغییر میکند و این خیلی مهم است.
صمدی درباره سرنوشت دانشجوها یا اساتیدی که در اعتراضات دستگیر میشوند، میگوید: تصویب یکسری مجموعه لوایح در کنگره آمریکا برای محدودسازی و کنترل فعالیت و ورود این افراد به دانشگاهها قابل پیشبینی است. نمونه چنین کارهایی از قبل هم وجود داشته است. پیشتر هم کسانی در جامعه نخبگان آمریکا و حتی یهودیانی که علیه اسرائیل موضع گرفتند، از فعالیت آکادمیک محروم شدند و همانطور که در شرکت گوگل هم یک تعداد نخبه از کار اخراج شدند، به نظر میرسد شاهد تصویب یکسری لوایح در کنگره باشیم که باعث طرد شدن این اساتید و دانشجوها از فعالیتهای آکادمیک شود.
کارشناس مسائل آمریکا تاکید کرد: یک نکتهای را اینجا عرض کنم که ۲۵ درصد بدنه دانشگاههای معتبر آمریکا را یهودیها تشکیل میدهند. در این درصد، حتی اساتید یهودی نیز وجود دارند. یعنی آنها هم در میان نخبهها و هم تربیت نخبگان جامعه آمریکا نقش داشته و دارند و اتفاقهایی که الان در دانشگاههای آمریکا رخ میدهد، با وجود این نخبگان یهودی است، لذا کسی تصور نمیکرد چنین اتفاقی بیفتد. در این درگیریها میبینیم که همراه با پرچم حمایت از فلسطین، گروههای یهودی مخالف صهیونیسم هم هستند.
وی در این باره که آینده تحولات رخ داده در جامعه آمریکا ویژه دانشگاههای این کشور را چطور میبیند، اظهار داشت: ممکن است با قوانین و بگیر و ببند، فضا را کنترل کنند ولی شما با یک جامعه مواجه هستید که نسل زد آن تفکراتش فرق کرده است. همین الان در کنگره چندین نماینده با چفیه به مجلس نمایندگان میروند و در حمایت از فلسطین صحبت میکنند. ممکن است این نمایندگان یا حتی فرزندانشان تهدیدهایی شده باشند و حتی با خطر اخراج از مدرسه و دانشگاه روبهرو شده باشند ولی همه اینها نشان میدهد در آینده در سطح حاکمیتی آمریکا نیز شاهد تغییرات اساسی خواهیم بود.
صمدی در پایان گفت: البته یک نکتهای درباره تغییرات نسلی در آمریکا وجود دارد. از این لحاظ که ترکیب جمعیتی آمریکا دیگر آن اکثریت سفیدپوست با تفکرات عموما اوانجلیستی که صهیونیستگرا بودند، نیست. حجم و میزان و تعدادشان کمتر شده و در همین نسل زد که روی صحبت ما است، تقریبا ۵۰ درصدشان اقلیتهای نژادی هستند. هیسپانها، سیاهپوستها، رنگین پوستان و... که خودشان طعم تبعیض نژادی را چشیدهاند، اکنون در جامعه آمریکا به لحاظ جمعیتی به مرحلهای رسیدهاند که رفته رفته اکثریت را از سفیدپوستها میگیرند و ترکیب جمعیتی دیگری با تفکرات و رویکردهای جدیدی را رقم میزنند. این مسالهای است که آمریکا با آن روبهرو است و بدون شک برای کنترل و مدیریت آن در حال برنامهریزی است.
انتهای پیام