قتل زن بی گناه به خاطر کینه قدیمی
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۴۰۴۱۳
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ظهر روز یکشنبه 19 آبان مأموران کلانتری 128 تهران نو در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از قتل زن 19 سالهای در خانهاش خبر دادند. بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که همسایهها متوجه سر و صداو درخواست کمک زن جوان شده و بلافاصله موضوع را به پلیس خبر دادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باتوجه به آنکه در ورودی خانه سالم بود این احتمال مطرح شد که عامل جنایت فردی آشنا بوده است. در تحقیقات میدانی یکی از همسایه ها گفت: زمانی که این حادثه رخ داد، مرد جوانی را دیدم که از پنجره خانه مقتول که طبقه دوم ساختمان بود به پایین پرید و فرار کرد. بدین ترتیب بلافاصله چهره نگاری عامل جنایت انجام شد. این درحالی بود که خانواده مقتول در تحقیقات مدعی شدند به یکی از اقوامشان بهنام سیروس ظنین هستند و وقتی تصویر چهره نگاری شده متهم فراری به خانواده مقتول نشان داده شد بلافاصله او را شناختند و مشخص شد وی همان سیروس است. بدین ترتیب دستور بازداشت مرد جوان صادر شد و ظهر روز 27 آبان در خانهاش دستگیر شد. مرد جوان در تحقیقات اولیه به قتل زن جوان اعتراف کرد. به دستور بازپرس غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران، متهم با قرار بازداشت موقت روانه اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت شد.
گفتوگو با متهم
انگیزه ات از قتل فرانک چه بود؟
من نمیخواستم او را به قتل برسانم. فقط میخواستم کاری کنم که شوهرش فکر کند من با او رابطه دارم و از این طریق انتقام بگیرم.
چرا میخواستی از شوهر فرانک انتقام بگیری؟
شوهر مقتول و برادرش به دروغ به همه گفته بودند که مرا در کودکی مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. این تهمتهای دروغ مرا اذیت میکرد. تا اینکه تصمیم گرفتم انتقام بگیرم.
قبل از حادثه به محل قتل نرفته بودی؟
10 روز قبل از قتل، متوجه شدم که فرانک در خانه یکی از اقوام میهمان است. به آنجا رفتم و زمانیکه او از خانه بیرون آمد تعقیبش کردم. بعد شاه کلیدی ساختم و یک روز قبل از جنایت به آنجا رفتم و در ورودی ساختمان را باز کردم. وقتی دیدم شاه کلیدی که ساختهام مشکلی ندارد تصمیم گرفتم فردای آن روز به سراغ فرانک بروم.
روز حادثه چه کار کردی؟
من از ساعت 6 صبح نزدیک خانهشان کشیک میدادم. شوهر فرانک را دیدم که از خانه خارج شد. 3 ساعتی که گذشت با شاه کلیدم وارد خانه شدم. بعد زنگ واحدشان را به صدا درآوردم. ما فامیل دور بودیم و فرانک مرا میشناخت. در را به رویم باز کرد. سراغ شوهرش را گرفتم. گفت خانه نیست. خواست در را ببندد که پایم را در میان در گذاشتم و با زور وارد خانه شدم و ماجرای تهمتهایی که شوهرش و برادرش به من زدهاند را برایش تعریف کردم. او گفت به من ربطی ندارد و باید به خودشان بگویی. میخواستم روسری فرانک را بردارم و بعد به شوهرش بگویم که او با من در رابطه است. اما فرانک شروع به داد و فریاد کرد و از همسایهها کمک خواست. دستم را جلوی دهانش گرفتم تا داد و بیداد نکند که متوجه شدم نفس نمیکشد. ترسیده بودم اگر به هوش میآمد من لو میرفتم. برای همین با تیغ موکت بری دو ضربه به او زدم.
همیشه تیغ به همراه داری؟
من نصاب کاغذ دیواری هستم. از وسایل کارم است. اما آن روز چون میترسیدم با خودم بردم.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
من صدای همسایهها را میشنیدم که پشت در بودند.
برای همین در را قفل کردم و از پنجره به خیابان پریدم و فرار کردم. البته گوشوارهها و انگشتر و کیف پول فرانک را سرقت کردم فقط برای اینکه پلیس تصور کند او را به خاطر سرقت کشتهام.
ازدواج کردی؟
بله. یک دختر 4 ساله دارم.
منبع:ایران
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۴۰۴۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکم عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز اعلام شد
۴ پسر شرور که به اتهام آزار و اذیت دو دختر دانشآموز محاکمه شده بودند به اعدام و حبس محکوم شدند.
به گزارش مشرق، یک سال قبل دختر ۱۷ سالهای به نام مهتاب به همراه مادرش با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از سوی ۴ پسر مورد تعرض قرار گرفته است.
وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: دو هفته قبل در مسیر مدرسه با پسری به نام نیما آشنا شدم و چند روز باهم مکالمه تلفنی داشتیم و او به من ابراز علاقه کرد، بعد از یک هفته هم با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم. من هم برای اینکه تنها نباشم با دوستم نسرین به سر قرار رفتم. نیما هم با برادر، پسرعمو و یکی از دوستانش به نام شهرام سر قرار آمد، آنها ما را سوار خودرویشان کردند و به بهانه تفریح و گشت وگذار در خارج از شهر ما را به بیابانهای ورامین بردند. وقتی به آنجا رسیدیم ناگهان حس بدی پیدا کردم چون آنجا محلی برای تفریح نبود، از نیما خواستم تا برگردیم اما آنها بدون توجه به اعتراض من و دوستم به ما حمله کرده و به زور به ما تعرض کردند، بعد هم ما را در نزدیکی خانهمان از ماشین پیاده کردند. وقتی وارد خانه شدم آنقدر وضعیت پریشانی داشتم که مادرم خیلی سریع با دیدن من متوجه شد اتفاقی برایم افتاده است. من هم موضوع را برایش تعریف کردم و تصمیم گرفتیم از آنها شکایت کنیم. البته نسرین به خاطر ترس از اینکه خانوادهاش متوجه موضوع نشوند شکایت نکرد.
با ثبت این شکایت، مأموران ۴ پسر جوان را ردیابی و بازداشت کردند.
پس از بازداشت متهمان، نسرین هم با مراجعه به پلیس آگاهی از ۴ متهم شکایت کرد.در ادامه دو شاکی پرونده با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شدند و کارشناسان این سازمان پس از معاینه و بررسی آثار ضرب و شتم، تعرض به دو دختر جوان را تأیید کردند.
با تکمیل تحقیقات برای ۴ متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه مهتاب به جایگاه رفت و گفت: اعتماد بیجای من باعث شد تا زندگی خودم و دوستم نابود شود. ما در آن بیابان التماس میکردیم و اشک میریختیم اما نیما و آن ۳ نفر بدون توجه به التماس و گریههای ما به طرز وحشیانهای کتکمان زدند و تعرض کردند. از آن روز به بعد یک لحظه آرامش ندارم و به لحاظ روانی آسیب زیادی دیدهام. به همین خاطر حاضر نیستم آنها را ببخشم و برای آنها درخواست اشد مجازات دارم.
پس از آن نسرین به جایگاه رفت و درحالی که اشک میریخت، گفت: همه واقعیت را مهتاب گفت اما من فقط این را میگویم که این ۴ نفر کاری کردند که از ترسم نمیخواستم به خانهمان برگردم و در نهایت هم به خاطر عواقب این موضوع واقعیت را به خانوادهام نگفتم. حتی از ترس اینکه آنها دوباره آزارم دهند یا خانوادهام پی به این ماجرا ببرند، تصمیم گرفتم شکایت نکنم تا اینکه متوجه شدم آنها دستگیر شدهاند و بعد شکایت کردم. حالا هم نه رضایت میدهم و نه میبخشم و درخواست حکم اعدام برای متهمان دارم.
سپس ۳ متهم یک به یک به جایگاه رفتند و اتهام تجاوز به عنف را نپذیرفتند و ادعا کردند که با ۲ شاکی پرونده دوست بودند و رابطه با میل و خواسته دوطرف صورت گرفته بود.
شهرام ۱۷ ساله هم که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد مهتاب و دوستش را آزار نداده است.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، گزارشهای کارشناسان پزشکی قانونی و پلیس، دو برادر و پسر عمویشان را به اعدام محکوم کردند و از آنجا که شهرام در زمان ارتکاب جرم زیر سن ۱۸ سالگی بوده، به ۵ سال حبس محکوم شد.
منبع: روزنامه ایران