ناشران، حلقه واسط نویسنده و خواننده
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۴۰۸۱۶
کتاب را بهدست میگیریم و رابطهای شکل میگیرد بین ما و نویسنده. نویسنده حرفی دارد و خواننده به حرفش گوش میسپارد. اما این رابطه، بدون حضور یک میانجی، نمیتواند شکلبگیرد. این میانجی ناشر است. اما تلقی عمومی از ناشر چندان مثبت نیست. بهنظر میآید ناشر نگاهش به بازار است، به سود میاندیشد و استعداد و خلاقیت نویسنده و هنرمند را محدود میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما این به این معناست که ناشر رابط نویسنده با خواننده هم هست. فروش نرفتن یک کتاب و سودآور نبودن انتشار آن به این معناست که کتاب به قدر کافی خواننده ندارد. نویسنده معمولاً فکر میکند چیزی که نوشته خواننده دارد، او بیش از آن در دنیای خودش است که بتواند تصور درستی از پسند خواننده عام داشته باشد. این وسط کسی لازم است که نبض بازار و سلیقه مشتری دستش باشد. ناشر اصلاً کارش همیناست و اگر کتابی امکان فروش داشته باشد دستکم در اندازهای که هزینه تولیدش را برگرداند، با کمال میل آن را منتشر میکند. اگر نمیکند معنایش این است که بهگمان این پتانسیل را ندارد و این پیام مهمی است بهنویسنده. ناشر در واقع به نمایندگی از کتابخوانها به او میگوید که کتابش زمینه لازم را در بازار ندارد؛ یا شاید کیفیت لازم را. ناشرها خود بهبرند تبدیل میشوند و هیچناشری مایل نیست با انتشار آثار ضعیف از نویسندگان ناشناخته شهرت و اعتبار خود را خراب کند. بنابراین او ذینفع است که آثار با کیفیت خوب را برای انتشار انتخاب کند. بهعبارت دیگر، مغایرتی وجود ندارد بین سودآور بودن و کیفیت خوب کتاب و کسی که این را تشخیص میدهد ناشر است. عادلانه هم هست که او باشد، چون اوست که ریسک میکند و سرمایهای در میان میگذارد و حق دارد انتظار سود داشته باشد.
ناشر کسی است که کتاب را از نویسنده میگیرد. بررسی میکند، با توجه به کیفیت کار و بازار کتاب میپذیرد یا رد میکند، آن را ویراستاری میکند، صفحهآرایی میکند، برای فیپا و مجوز انتشار میگیرد، کاغذ تهیه میکند، بهچاپ میسپارد و به کتابفروشیها میفرستد. ناشر در این مسیر با ویراستار، گرافیست، چاپخانه، ارشاد و مؤسسات پخش سروکله میزند و بعد از این همه، به انتقاداتی که به کمیت و کیفیت آثار و شکلظاهری و قیمت کتاب میشود، پاسخ میدهد. مشکلات خوانندگان کتاب، مشکلات ناشران هم هست. اگر کاغذ و به تبع آن کتاب گران میشود، این هم مشکل ناشر است و هم معضل خواننده؛ چرا که گرانی کتاب به منزله کاهش تقاضاست و این بهسود هیچکس نیست؛ نه ناشر و نه نویسنده. در بیشتر موارد نویسنده (یا مترجم)؛ ناشر و کتابخوان چون سه حلقه اصلی صنعت نشر منافعشان بههم گره خورده است. اما گاهی تشخیص منافع هر یک اندکی پیچیده و دشوار است. مثلاً به دو مشکل کنونی صنعت تولید کتاب توجه کنیم:
فروش مستقیم کتاب توسط ناشرها یا مؤسسات پخش مدتی است که به موضوع داغی بدل شده است. منتقدان میگویند فروش مستقیم کتاب به معنای دور زدن کتابفروشیهاست و این به زیان همه است. اما چه بسیار به این شیوه کتاب راحتتر و گاه ارزانتر به دست کتابخوان میرسد. راه میانی چیست؟ هنوز توافقی در این زمینه حاصل نشده است.
ترجمههای مکرر از یک کتاب پرفروش یا کتابی که گمان میرود پرفروش باشد، مثلاً کتابهایی که یکی از جوایز معتبر بینالمللی را میگیرند یا در غرب خوب فروختهاند، معضلی است. اولاً سرعت این ترجمهها برای رساندن هرچه سریعتر آنها به کتابفروشیها به کیفیت ترجمه لطمه میزند. ثانیاً خواننده بلاتکلیف میماند که کدام ترجمه را انتخاب کند و مقداری نیرو و انرژی بهخاطر دوبارهکاری و چندبارهکاری ترجمه همان کتاب به هدر میرود که بالاخره جایی به حساب خواننده گذاشته میشود. در اینجا هم راهحلی که منافع همه از مترجم و ناشر و خواننده را تأمین کند هنوز یافت نشده است. شاید کپیرایت بتواند کمکی بکند. بههر رو مالک اصلی کتاب حق ترجمه و انتشار آن را به یک ناشر میفروشد و ناشران دیگر قاعدتاً حق نخواهند داشت آن کتاب را ترجمه کنند. عقل حکم میکند نویسنده و ناشر و خواننده را نه رقیب هم که مکمل هم بدانیم. معضلات صنعت نشر از راه گفتوگوی اینها میتواند حل وفصل شود.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۴۰۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸ جهان را دگرگون کرد
خبرگزاری علموفناوری آنا- هدا عربشاهی: عنوان عالمگیری آنفلوآنزای اسپانیایی برای ما مردم زیسته در سومین دهه قرن ۲۱ که دیری نیست از کابوس کووید-۱۹ تقریبا رهایی یافتهایم، خیلی غریب نیست. ویروس آنفلوآنزا اوایل سال 1918 در صبحی بهاری از تب و گلو درد آشپز کمپ فانستن در درمانگاهی در ایالت کانزاس به ثبت رسید. نام این آشپز آلبرت گیچل بود. تا ظهر همان روز در درمانگاه بیشاز صد مورد گلودرد و تب و سردرد گزارش شد.
در هفتههای بعد، تعداد بیماران آنچنان زیاد شد که افسر پزشک مخصوص کمپ درخواست کرد سولهای برای اسکان همۀ آنها تهیه شود. شاید این آشپز نگونبخت نخستین فرد مبتلا به آنفلوآنزای اسپانیایی نبوده باشد. از سال ۱۹۱۸ تا روزگار کنونی مردم پیوسته دربارۀ نقطۀ آغاز این عالمگیری گمانهزنی کردهاند.
کتاب سوار رنگپریده به قلم لورا اسپینی که به تازگی با ترجمه ساقی نخعیزاده و بههمیت نشر آفتابکاران منتشر شده با پیشگفتاری مسعود یونسیان آغاز میشود. یونسیان که خود استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران است دربارۀ این کتاب ارزشمند معتقد است که هرچند نویسنده این کتاب را در سال ۲۰۱۷ نوشته یعنی دو سال قبل از بروز عالمگیری کووید-19 ولی بسیاری از موضوعاتی که در این کتاب به آنها پرداخته شده آنچنان شبیه مشکلاتیاند که در پاندمی اخیر تجربه کردهایم که خواننده ممکن است تصور کند این کتاب بعد از رخداد ویروس کرونا در جهان و در سال ۲۰۲۰ به نگارش درآمده است.
از نکات برجستۀ کتاب لورا اسپینی این است که او در شیوۀ نگارش کتاب ضمن انطباق با اصول مدرن اپیدمیولوژی به این اثر ماهیتی رمانگونه داده بهگونهای که خواننده را مشتاق و ترغیب به مطالعه آن میکند.
مسعود یونسیان میگوید که کلیه فصول کتاب را بعد از ترجمه خوانده و از دقت و امانتداری ساقی نخعیزاده در مقام مترجم، به شگفت آمده و از اینرو، بهعنوان متخصص اپیدمیولوژی مطالعۀ این کتاب را نه فقط رای عموم جامعه مفید دانسته که بهویژه برای استادان و دانشجویان رشتۀ اپیدمیولوژی ضروری میداند.
مقالات اسپینی را مجلات نشنالجئوگرافیک، نیچر، اکونومیست و دیلیتلگراف منتشر کردهاند. او همچنین دو رمان به نامهای «دکتر» و «زندگان» و یک کتاب در حوزۀ تاریخ شفاهی به نام «خیابان مرکزی: سیمای یک شهر اروپایی» نوشته است.
اسپینی در «سوار رنگپریده» داستان این بیماری عالمگیری کمتوجه شده را بازگو میکند و از هند تا برزیل، از ایران تا اسپانیا و از آفریقای جنوبی تا اوکراین آن را ردیابی میکند. او با تکیه بر یافتههای آخرین تحقیقات در رشتههای ویروسشناسی، همهگیرشناسی، روانشناسی و اقتصاد فاجعهای را روایت میکند که پیامدهایش طی چند دهه عالم بشریت را دگرگون کرد و امروزه هم همچنین اثرش را به رخ میکشد. کتاب سوار رنگپریده تاکنون به بیست زبان دیگر ترجمه شده است.
انتهای پیام/