از شوهرش کینه داشتم، گلوی زنش را بریدم!
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۴۵۱۳۶
مردی که در جنایتی فجیع زنی ۱۹ساله را به قتل رسانده است، در بازجوییها مدعی شد بهدلیل کینهای قدیمی که از شوهر این زن به دل داشت، دست به قتل زد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ کارآگاهان جنایی تهران ساعت 12:30 روز 20 آبان در جریان قتل زنی جوان در خانهاش قرار گرفتند و وقتی به محل حادثه رفتند، مشاهده کردند این زن 19ساله که ماهرخ نام داشت، ابتدا خفه شده است و سپس قاتل یا قاتلان گلوی او را بریدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارآگاهان ابتدا به تحقیق از همسایگان زن جوان پرداختند. یکی از آنها گفت: من صدای داد و فریاد را از خانه ماهرخ شنیدم اما ابتدا توجه نکردم و تصور کردم موضوع یک اختلاف خانوادگی است اما چند دقیقه بعد وقتی صدا قطع شد، پشت درِ خانه آمدم و هر چه در زدم ماهرخ در را باز نکرد.
یکی از همسایهها نیز گفت: من مردی را دیدم که از پنجره خانه ماهرخ در طبقه دوم بیرون پرید و بهسرعت فرار کرد.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی با کمک همسایگان به چهرهنگاری از مرد فراری پرداختند. در این حال، شوهر ماهرخ تحت بازجویی قرار گرفت. او که در ابتدا نمیتوانست فردی را به این جنایت متهم کند وقتی تصویر چهرهنگاریشده را دید، گفت به احتمال زیاد قاتل فردی به نام نیما است. نیما از اقوام دور شوهر ماهرخ است و از مدتها قبل با این مرد اختلاف داشت.
افسران جنایی تجسسها را برای دستگیری نیما آغاز و بالاخره او را بازداشت کردند. نیما وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، به کشتن زن 19ساله اقرار کرد و گفت: من با شوهر ماهرخ اختلاف داشتم. موضوع به زمان کودکی ما برمیگردد. آن زمان شوهر ماهرخ مرا کتک میزد و حتی ادعا کرده بود مرا مورد آزار و اذیت قرار داده است. او پشت سرم حرف میزد و این حرفها تا همین الان هم ادامه داشت. بههمیندلیل تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. برای این کار نقشه قتل همسرش را کشیدم. من 13 روز قبل از جنایت به این فکر افتادم و از سه روز بعد تلاشم را برای اجرای نقشه شروع کردم. من آدرس خانه ماهرخ و شوهرش را نمیدانستم اما یک روز وقتی این زن به خانه یکی از اقوام رفته بود، او را تعقیب کردم و نشانی منزلش را یاد گرفتم.
متهم 27ساله در ادامه اعترافاتش گفت: من نصاب کاغذ دیواری هستم و همیشه با کاتر کار میکنم اما هیچوقت کاتر در جیبم نمیگذارم. روز حادثه چون میترسیدم درگیری پیش بیاید، کاتر را با خودم برداشتم. قبل از آن هم تعداد زیادی کلید تهیه کرده بودم تا بتوانم درِ ساختمان محل زندگی ماهرخ را باز کنم. روز حادثه از ساعت شش صبح کشیک کشیدم تا اینکه بالاخره شوهر ماهرخ از خانه بیرون رفت. سپس با کلیدهایی که داشتم درِ ساختمان را باز کردم و به طبقه دوم رفتم. درِ واحد را زدم. ماهرخ در را باز کرد. به او گفتم با شوهرش کار دارم. جواب داد او در خانه نیست. از وی خواستم اجازه دهد داخل بروم. گفتم میخواهم درباره موضوعی با او صحبت کنم اما زن جوان مرا راه نداد و سعی کرد در را به رویم ببندد. پایم را لای در گذاشتم و هل دادم. اینطور بود که وارد خانه شدم. ماهرخ داد و فریاد راه انداخت. برای همین او را خفه کردم و بعد با کاتر گلویش را بریدم. در همین اثنا از پشت در صداهایی شنیدم و فهمیدم همسایهها جمع شدهاند. متهم به قتل درباره نحوه فرار خود از صحنه جرم توضیح داد: گوشواره، انگشتر و کیفپول ماهرخ را برداشتم و سریع از پنجره طبقه دوم پایین پریدم و فرار کردم. هیچ راه دیگری برای بیرونآمدن از آن خانه نداشتم و همسایهها قطعا مرا گیر میانداختند. بعد از فرار از محل قتل وسایلی را که دزدیده بودم در خیابان 17 شهریور در سطل زباله انداختم. چون هدف من از این قتل دزدی نبود و فقط میخواستم انتقام خودم را از شوهر ماهرخ بگیرم. این قتل خیلی سریع اتفاق افتاد و من از ساعت 11 تا 11:15 در خانه این زن بودم و موقع فرار بهایندلیل سرقت کردم که پلیس متوجه انگیزه قتل نشود و من شناسایی نشوم.
بنا بر این گزارش، متهم در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او برای روشنشدن جزئیات بیشتر این جنایت ادامه دارد.
بیشتر بخوانید: قاتل: با مونا دوست بودم 180میلیونش را برداشتم،خودش را هم خفه کردم! اعتراف پسر ۱۷ ساله به قتل ۲ زن در خانه فساد!منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: آزار و اذیت پول زباله سرقت قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۴۵۱۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیغام شهاب زاهدی از ژاپن برای یک نفر: عیسی گل بزن!
به گزارش "ورزش سه"، یکی از نقل و انتقالات عجیب لیگ ایران در پنجره زمستانی برای شهاب زاهدی و پرسپولیس شکل گرفت. مهاجم پرسپولیس که از حیث آماری شرایط خوبی را در این تیم دنبال میکرد و یکی از مدعیان کفش طلای این فصل محسوب میشد، در پنجره زمستانی تصمیم به جدایی از سرخپوشان گرفت و راهی لیگ ژاپن شد. آویسپا فوکوئوکا که پیش از این تیمی ناشناخته برای ایرانیها در لیگ ژاپن شناخته میشد این روزها اما به واسطه عملکرد شهاب زاهدی و گلهای پیاپی او در صدر اخبار ورزشی ایران قرار دارد. نمایش خیره کننده او در بازی آخر و گلی 70 متری باعث شد تا دقایقی با او به گفتوگو بپردازیم.
این روزها نام تو بار دیگر بر سر زبانها افتاده و گلهایی میزنی که هواداران پرسپولیس انتظار زدن آن در دوران حضورت در این تیم را میکشیدند.
والله، درست میگویید اما چند گلی که برای پرسپولیس زدم فکر کنم گلهای خوبی بود و اگر تعدادش کم بود به عوامل زیادی بستگی داشت. کدام مهاجمی است که دوست نداشته باشد گل بزند مخصوصا تیمی که در آن از بچگی رشد کرده و به آن تعلق خاطر دارد. اما یکسری فاکتورها بستگی دارد. مسائل سختابزاری خیلی تاثیرگذار است. شما باید در شرایط خوبی تمرین کنید و در ایران شرایط متفاوت است.
اما هنوز این سوال وجود دارد که چه شد آویسپا فوکوئوکا را بهعنوان مقصد خودت انتخاب کردی؟
دلیل انتخاب این تیم بود چیزی جز پیشرفت نبوده و خدا را شکر که در چند هفته اخیر نشانههایی داشته و نیت من مشخص شده. هم برای خودم و هم کسانی که فوتبال را دنبال میکنند بعد از عملکردی که داشتم این موضوع و دلیل انتخابم مشخص شده است. خودم وقتی اینجا آمدم متوجه شدم، از زمان حضورم در اوکراین که شاید چهار سال باشد، این تیم مرا رصد میکرد اما هیچ وقت شرایط فراهم نشد. دلیل آن هم این بوده که هیچ وقت گزینه اول آنها نبودم و روی من بهعنوان گزینه دوم نظر داشتند. اما اکنون شرایط فراهم شده و وقتی آمدم آنها هم گفتند چند سالی است که عملکردت را دنبال میکنیم و امسال این شرایط رقم خورد.
درباره این تیم توضیح میدهی؟ به هرحال برای فوتبالدوستان ایرانی قطعا جزء نامهایی بود که کمتر شنیده بودند.
آویسپا فوکوئوکا تیمی نوپا است و حدود 10 سال است که به لیگ برتر آمده اما از زمان حضورش روند رو به رشدی را دنبال کردند و بهترین جایگاهی که در جدول به دست آوردند فصل گذشته بود که در لیگ هفتم شدند و قهرمان حذفی شدند. این بهترین عملکرد آنها بوده و تیمی در حال رشد هستند و خیلی جدی کار میکنند و از زمان حضورم متوجه شدم چه پشتکاری دارند نسبت به اهداف خودشان تا رشد کنند.
آیا تیم متعلق به بخش خاصی از جامعه است؟
تیم برای شهری در جنوب ژاپن است و سومین شهر بزرگ ژاپن است. تیمها اینجا همه اسپانسر خصوصی دارند و هواداران تیم ما هم برای همین شهر هستند و برای هر بازی حدود 10 هزار یا بیشتر هوادار بهصورت میانگین داریم. تنها تیم لیگ برتری شهر ما هم هست. واقعا هواداران فوقالعادهای هستند و در بازیهایی که عقب بودیم نیز اینقدر با احترام حمایت و تشویق میکردند که خودم شرمنده میشدم!
نکته جالب توجه اما همچنان آمادگی توست. اینکه خیلی زود با لیگی متفاوت هماهنگ شدی.
زمانی که اینجا آمدم حدود نیم فصل بود که در شرایط بازی در پرسپولیس بودم و اینجا هفته سوم به تیم اضافه شدم و از نظر بدنی و ذهنی جلوتر بودم. قطعا این موضوع تاثیر داشت. از نظر نوع بازی اولین تیمی که در اوکراین بازی کردم با شکل کنونی این تیم شباهت زیادی داشت و متکی به کار تیمی بودند و اینطور نبود که به ستاره اتکا کنند. من از قبل آشنایی نسبت به این سیستم داشتم و آن تجربه به من کمک کرد.
و واکنشهای خوبی نیز در رسانههای این کشور و فضای مجازی آن در خصوص تو شاهد هستیم. البته در ایران این عملکردت منتقداتی نیز بهخصوص از سمت هواداران پرسپولیس داشتهاند و آنها به نوعی معتقدند در این تیم مطابق انتظار نبودی!
درباره واکنشهای مثبت باید بگویم خیلی خوشحالم که حداقل عملکرد خوبی داشتم و توانستم باعث شوم که پرچم کشورم بالا نگه داشته شود و این حس فوقالعادهای به من میدهد. درباره انتقادات هم تا حدی غیر منطقی است و قطعا عملکرد خوبی داشتم که پیشنهاد به دست آوردم. اینطور نبوده که عملکرد خوبی نداشتم و اکنون با پیشنهاد خارجی مواجه بودم و این منطقی نمیتواند باشد. من در هر تیمی که حضور داشتم بیشترین تلاش را میکردم تا بهترین عملکرد را داشته باشم. اما از آنجایی که پست مهاجم به شکلی است که بستگی به گلزنی دارد، شما نیاز به تجربه و شرایط مناسب برای گلزنی دارید. فکر میکنم این کاملا طبیعی است که شما هر چقدر به سمت آینده میروید عملکرد بهتری دارید چون تجربه بیشتری دارید و بیشتر بازی میکنید. من همیشه برای هواداران پرسپولیس احترام قائل هستم چون خودم را جزئی از این تیم و هواداران میدانم و در تمام دقایق که افتخار حضور در این تیم را داشتم سعی کردم بهترین اتفاق را شکل دهم تا موجب خوشحالی آنها شوم.
فکر میکنی این تیم (پرسپولیس) در فاصله پنج هفته مانده به صدر و در کورس با استقلال قادر به کسب قهرمانی باشد؟
با توجه به شرایطی که اکنون پرسپولیس دارد امیدوار هستم و به نظرم شانس زیادی برای قهرمانی دارند. فوتبال است و هزار اتفاق غیر قابل پیشبینی. اگر بچهها از پتانسیلی که دارند به بهترین نحو استفاده کنند قطعا امیدوارم اتفاقات خوبی بیفتد و شاهد این باشیم که جشن قهرمانی به رنگ قرمز شکل بگیرد.
بازیهای پرسپولیس را الان دنبال میکنی، با توجه به شرایط زمانی و تمرینی؟
صد درصد دنبال میکنم. نه الان که قبل از حضورم در تیم هم همیشه بازیهای پرسپولیس را بهعنوان هوادار آن دنبال میکردم. این هفته هم با نساجی بازی داریم یا دارند. تیمی که در بازی رفت تک گل سه امتیازی زدم. امیدوارم در این بازی هم همه بچهها و خصوصا عیسی موفق باشد. عیسی شرایط خوبی دارد و با توجه به پستی که دارد مسلما انتظارات از او بالاست و قلبا برای او آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم بتواند به تیم کمک کند و باعث بردهای پیاپی تا قهرمانی شود.
تو در دوران حضور کوتاهت در پرسپولیس هفت گل زدی و سهم 15 امتیازی تا به اینجا داشتی. قطعا اگر اتفاقی که انتظارش را داری (قهرمانی پرسپولیس) بیفتد، تو هم سهمی در آن خواهی داشت؟
درست است الان عضو تیم آویسپا فوکوئوکا هستم اما بهعنوان هوادار این تیم انتظار بهترین اتفاقات را برای پرسپولیس و هوادارانش دارم. اینکه هواداران خوشحال شوند برایم با ارزشترین چیز است و قطعا هیچ لذتی بالاتر از این نیست که پرچم پرسپولیس بالاتر از همه پرچمها قرار بگیرد.
چه چیز در ژاپن برای تو جالب بوده. سفری طولانی به این شهر داشتی و از شرایط غذایی راضی هستی؟
بله، حدودا 12 ساعت مسیر از تهران تا اینجا بود. از ایران به قطر، از دوحه به اوساکا و در نهایت فوکاکا سفر کردم و خیلی مسیر عجیب و طولانی بود. خسته کننده بود اما جذاب. ژاپن هم مطابق انتظار و چیزی که شنیده بودیم همه چیز بر پایه نظم و احترام است. احترام و نظم واقعی! البته سبک زندگی خودم هم همیشه به این شکل بوده و به نظم توجه داشتم و راستش را بگویم در ایران کمی دچار تغییر شده بود! (باخنده). اما اینجا واقعا یک چیز عجیب در بحث نظم و احترام است. در خصوص شرایط تغذیه هم مشکلی نیست. اینجا به شدت تغذیه سالمی دارند و جزء با کیفیتترین غذاهایی است که در یک کشور تجربه کردم. از نظر زبان هم مشکل خاصی نیست و باشگاه علاوه بر آپارتمان و اتومبیل شخصی که در اختیارم قرار داده، مترجم هم دارم و مشکلی وجود ندارد. در این مدت هواداران این تیم هم به من خیلی لطف دارند و احساس دو طرفهای به همدیگر داریم و سعی میکنم با عملکردم پاسخ محبت آنها را بدهم و برخورد آنها واقعا فوقالعاده است.
اما گلی که زدی فوقالعاده بود و شاید کاندیدای اول جایزه پوشکاش شود. چطور تصمیم به زدن آن ضربه گرفتی؟
قبل از اینکه در آن موقعیت قرار بگیرم باور کنید به آن فکر کرده بودم. چون تیم حریف مالکیت بیشتری داشت و بارها به دروازهبان آنها نگاه کرده بودم که به واسطه جلو آمدن تیمش، از دروازه فاصله زیادی گرفته بود. پنج دقیق قبل از گلی که زده بودم تمام این اتفاقات را در ذهنم مرور کرده بودم و خوشحالم که توانستم آنها را به نتیجه برسانم.