مرد جوان: با بررسی گوشی هستی فهمیدم به من خیانت میکند
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۴۹۳۴۷
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اگرچه ۱۳ سال با «هستی» اختلاف سنی داشتم، اما وقتی نگاهم به چشمان زیبا و معصومانه او در تصویری افتاد که خواهرم نشانم میداد، برای لحظهای قلبم لرزید و این گونه عاشق شدم تا جایی که تحصیلات تکمیلی را رها کردم با این حال خیلی زود ورق برگشت و آن چشمهای زیبا به گونهای شیطانی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینها بخشی از اظهارات جوان ۲۸ سالهای است که سوء ظن «خیانت» سراسر وجودش را فرا گرفته بود. او که دستاویزی بهتر از قانون نمیدید وارد کلانتری شد تا چارهای برای رهایی از این مشکل پیدا کند. این مرد جوان درحالی که بیان میکرد با این ازدواج آینده ام را تباه کرده ام، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: با آن که در یکی از رشتههای کارشناسی ارشد علوم انسانی دانش آموخته بودم، اما باز هم نمیتوانستم شغل مناسبی پیدا کنم. خدمت سربازی را تمام کرده و با خودروی پدرم مشغول مسافرکشی بودم تا این که تصمیم گرفتم در آزمون دکترا شرکت کنم و به عنوان هیئت علمی در یکی از دانشگاههای کشور استخدام شوم چرا که من بچه زرنگ فامیل بودم و اطرافیانم انتظار داشتند به رتبههای علمی بالا برسم. از سوی دیگر نیز هدفهای بزرگی را در ذهن داشتم که باید برای رسیدن به آنها ادامه تحصیل میدادم.
خلاصه اتاقم پر از جزوه و کتاب و دفتر بود و من خودم را برای آزمون دکترا آماده میکردم که روزی خواهر بزرگم در حالی که عکس دختر نوجوانی را در دست داشت وارد اتاق شد و گفت: این عروس خانم زن داداش آینده ماست!
با بی میلی سرم را بلند کردم و نگاهی به آن تصویر انداختم، اما در یک لحظه مانند برق گرفتهها نگاهم به چشمان زیبای آن دختر خیره ماند. به طوری که گویی سالها منتظر چنین فرشتهای بودم. چشمان معصوم آن دختر مرا گرفتار کرده بود، بی اختیار لبخندی زدم و خواهرم با خوشحالی به سوی مادرم دوید و فریاد زد: «نه چک زدیم نه چونه، عروس اومد به خونه!» خلاصه خیلی زود مراسم خواستگاری برگزار شد و من مقابل «هستی» نشستم. آن شب او به چیزی جز گلها و نقش و نگار قالی نگاه نمیکرد و با شرم و خجالت فقط به حرفهای من گوش میداد.
با خودم گفتم اگرچه او ۱۵ سال دارد، اما نجیبترین دختری است که میتواند مرا برای رسیدن به خوشبختی همراهی کند، اما مادرم مخالف ازدواج ما بود. او اعتقاد داشت پدر هستی سابقه دار است و در خانواده آشفتهای زندگی میکند که از نظر فرهنگی و اجتماعی تفاوت زیادی داریم با این حال من عاشق چشمهای هستی شده بودم و نمیتوانستم به این استدلالها توجه کنم.
بالاخره با وجود همه مخالفتها من و هستی پای سفره عقد نشستیم به طوری که خود را خوشبختترین مرد روی زمین تصور میکردم. ولی مادرم درست میگفت، خانواده آشفته هستی تاثیرات نامطلوبی بر رفتار و شخصیت او گذاشته بود و هنوز مدت کوتاهی از ازدواج مان نگذشته بود که بهانه گیری و خودسریهای هستی آغاز شد.
پدر و مادر او جدا از یکدیگر زندگی میکردند و من سعی داشتم همه خواستههای او را تامین کنم تا بهانهای برای مشاجره وجود نداشته باشد. با این حال، زمانی مسیر زندگی ام به بی راهه رفت که تازه فهمیدم همسرم تألمات روحی و روانی دارد و چند بار خودکشی ناموفق داشته است و حتی با مردان غریبه بسیار بی پروا ارتباط دارد.
او هیچ تعهدی به من نداشت و همواره در حال پیامک بازی با مردان غریبه بود. چند بار او را بخشیدم تا شاید دست از این ارتباطهای گناه آلود بردارد، اما فایدهای نداشت تا این که بعد از یک مشاجره لفظی از خانه خارج شد و به مکان نامعلومی رفت. بعد از چند روز دوباره به خانه بازگشت و من با بررسی تلفن همراهش دریافتم او به من خیانت میکند و همچنان با مردان غریبه در ارتباط است.
اکنون مدت هاست که سوء ظن خیانت زندگی ام را به نابودی کشانده و دیگر نمیتوانم به چشمان شیطانی او نگاه کنم و ... شایان ذکر است به دستور سرهنگ نوروزی (رئیس کلانتری شفا) پرونده این مرد جوان در دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسیهای کارشناسی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث حوادث زن خیانت کار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۴۹۳۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنایت در خیابان بیسیم/ پسر جوان با ضربه چاقو قربانی شد
به دنبال قتل پسر جوان در خیابان بیسیم، یک سناریوی جنایی مقابل کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، اواسط اردیبهشتماه امسال، مرگ مشکوک پسر جوانی در یکی از محلههای جنوب تهران از سوی مردم به مرکز فوریتهای پلیسی 110، گزارش داده شد.
با اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و جسد پسر جوانی را مشاهده کردند که در جریان یک درگیری به قتل رسیده بود؛ بررسیهای اولیه نیز نشان میداد که قاتل پس ارتکاب جنایت قبل از رسیدن ماموران کلانتری 159 بیسیم پا به فرار گذاشته است.
تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، احتمالاً پسر جوان متوجه شده که قاتل قصد دارد تا موتورسیکلتش را سرقت کند به همین خاطر برای جلوگیری از این اقدام به خیابان آمده اما در جریان درگیری هدف ضربه چاقو قرار گرفته است.
قتل دایی و خاله بهخاطر تقسیم ارثیه میلیاردی با ضربات سنگپس از بررسی میدانی صحنه جرم، کارآگاهان ماموریت یافتند تا با اقدامات گسترده اطلاعاتی و بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خیابان ابتدا عامل این جنایت را شناسایی و سپس نسبت به دستگیری وی اقدام کنند.
به گزارش تسنیم، جسد مقتول برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در رابطه توسط کاراگاهان جنایی ادامه دارد.
انتهای پیام/