Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-04-26@05:12:05 GMT

شهابِ خاکستری سینمای ایران!

تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۴۹۶۴۰

شهابِ خاکستری سینمای ایران!

نقطه عطفِ فیلم در شروع این است که قصّه بدون هیچ مقدمه‌ی اضافی ضربه ابتدایی آغاز درام را وارد می‌کند و تماشاگر را وارد التهابی می‌کند که در کشاندن او تا پایان قصه موثر و حیاتی است. تمام گره‌های لازم در فیلمنامه با چفت و بستی منطقی دیده شده است رخدادها اگرچه برشی از زندگی یک خانوادهی 3نفره است اما باور مخاطب هرگز در مقابل آن مقاومتی ندارد که چرا این‌اتفاقات باید اینگونه دست در دست هم دهند و داستان را به مسیر دلخواه فیلم بکشانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درواقع بُن‌مایه‌ی قصه در یک ماجرای دوخطی شکل می‌گیرد اما حلقه های اتصال اتفاقات برای رساندن قصه به سراشیبی لازم برای شکل‌گیری التهابِ نهایی با منطق دراماتیک دستکاری نشده است و تماشاگر برای واقعیتِ پشت هر اتفاق می‌تواند منطقی را در چیدمان ذهنی اش لحاظ کند.

فیلم در مدیریت و هدایت بازیگران بسیار موفق عملکرده است شاید نکته اصلی موفقیت کارگردان در مراقبت از بازیگران به این نکته اساسی بازگردد که لایه‌های زیرین و ابعاد هر شخصیت به موقع و براساس خواسته داستان رقم می‌خورد به همین دلیل است که تماشاگر اگر به جای کنکاش در شخصیت ها از ابتدا خودش را به داستان بسپارد می‌تواند به موقع سورپرایز شود.

شهاب حسینی در قاب مشترک با ساره بیات بارها دیده شده است و این بارهم هردو بازیگر، بازی قابل قبولی دارند به خصوص این‌که شهاب حسینی قراراست ایفاگر نقشی خاکستری با ابعادی که گاهی غلظت سیاهی و سفیدی اش تغییر می‌کند تماشاگرش را به سمتی ببرد که در لحظاتی حق را برای او قائل شود و گاهی نه.

ساره بیات هم در چند سکانس ایفاگر مادرانهای قوی و تاثیرگذار است اگرچه گاهی براساس نوع مونتاژ شاهد جامپ حسی(پرش های حسی) در بازی او هستیم اما مشخصا این تکنیک به خواسته ی کارگردان و احتمالا متناسب برای حفظ ریتم فیلم اتفاق افتاده است.

پژمان جمشیدی که این روزها به همه ثابت کرده که بیش از فوتبالیست بودن یک بازیگر است در نقشی متفاوت با تیپ کاراکترهای کمدی، نقشی کاملا جدی و داراری لابیرنت های دراماتیک را ایفا می‌کند اگرچه تماشاگر با مزه پرانی های او در تراژدی ترین لحظات این فیلم هم میخندد اما او کاملا از پس نقشی جدی برآمده و به خوبی تماشاگر را باخود همراه نگه می‌دارد.

طلا معتضدی نویسنده این فیلم سینمایی به واسطه نگارش فیلمنامه های متعدد در حوزه تله‌فیلم آشنایی مفصلی با ژانرهای گوناگون دارد و مشخصا فضای چندلایه قصّه نشان از این دارد که او در درهم‌تنیدن قصّه ها و رساندن آن به یک محور ثابت بسیار موثر عملکرده است و امیرحسین ترابی کارگردان فیلم هم در نمایش این قصّه مشخصا به‌دنبال ایجاد یک رئالیته بوده است و از هرگونه خودنمایی پرهیزکرده است.

«هزارتو» بیش از آن‌که یک رده بندی سنی را در اکران لحاظ کرده باشد به یادآوریها و تذکراتی اجتماعی کنایه می‌زند درواقع قبل ازاین‌که تو را به قضاوت وادار کند شرایطی را مهیا می‌کند که تو فرصت انتخاب داشته باشی و گاهی حتی نتوانی شخصیت هارا مقصر ببینی یا به آنها اعتمادکنی و حق بدهی.

فیلم به جای اینکه قضاوتی درمورد مقوله خیانت داشته باشد تلاش می‌کند تا چرایی های این رخداد را برای مخاطبش تحلیل و بررسی کند و عملا این مسئله تماشاگر را به فکر فرو می برد تا با اطمینان حق را به تصمیم یک شخصیت بدهد یاخیر و این مسئله بی تردید نقطه قوّت فیلم در تحلیل انسان ها و تصمیماتشان است.

با تمام این اوصاف به نظر می آید که فیلم تمام نمی‌شود و نمی‌توان برای آن تعریفی با عنوان پایان باز داشت چرا که موقعیت فاینال قصّه آتشی است که شعله ور می ماند و خاموش نمی‌شود و در حقیقت آدمها از اشتباه خود به آسیبی می‌رسند که می‌تواند به یک سرانجام برسد اما در این فیلم کارگردان برای آن سرانجامی ندیده است و تماشاگر را با یک تراژدی رها می‌کند.

 

منبع:برنا

منبع: پارسینه

کلیدواژه: شهاب حسینی بازیگر فیلم هزارتو سینمای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۴۹۶۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۷ فیلم‌ که مثل «بیبدن» بر اساس پرونده‌ای واقعی ساخته شده‌اند

همشهری آنلاین: پرونده‌های جنایی یکی از متداول‌ترین منابع اقتباس سینمایی در جهان مخصوصا در هالیوود هستند. فقط در دو دهه اخیر پرونده‌های جنایی مختلفی دستمایه ساخت فیلم سینمایی قرار گرفته‌اند، از «زودیاک» گرفته تا «جانی بوستون». در سینمای ایران پرداختن به پرونده‌های جنایی به اندازه هالیوود رواج ندارد، چراکه موانعی زیادی در مسیر به تصویر کشیدن آنها وجود دارد. با این حال، در سال‌های اخیر برخی کارگردانان و فیلمنامه‌نویسان با رایزنی‌هایی که با مسئولان انجام داده‌اند، امکان به فیلم درآوردن تعدادی از پرونده‌های جنایی را در چارچوب‌های توافق‌شده به دست آورده‌اند. جدیدترین نمونه‌ای که در سینمای ایران یک پرونده جنایی را مبنای اقتباس قرار داده، «بیبدن» ساخته مرتضی علیزاده است که خط داستانی آن با پرونده مشهور «غزاله و آرمان» بسیار مشابهت دارد، هرچند کارگردان فیلم بارها چنین مشابهتی را رد کرده و فیلمش را حاصل چند پرونده جنایی و نه یک پرونده خاص دانسته است. جز این فیلم، کدام فیلم‌ها در سینمای ایران بر اساس یک پرونده جنایی واقعی بوده‌اند؟

ماهی و گربه (۱۳۹۲)

«ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری فیلمی است با بیش از دو ساعت زمان و تک‌پلان درباره گروهی جوان که دور دریاچه‌ای کمپ زده‌اند و در نزدیکی دریاچه سه مرد میان‌سالِ عجیب‌وغریب کلبه‌رستورانی را می‌چرخانند. نمی‌شود گفت این فیلم مستقیما از روی پرونده جنایی خاصی اقتباس شده. جمله‌ای در ابتدای فیلم می‌آید که می‌گوید این فیلم بر اساس ماجرای واقعی رستورانی بین‌راهی که از گوشت چرخ‌کرده انسان استفاده می‌کرده ساخته شده است. این خبر، حتی در صورت موثق بودن هم، در خود فیلم چندان مهم نیست. «ماهی و گربه» فیلم فرم است تا مضمون.

خشم و هیاهو (۱۳۹۴)

پرونده قتل لاله سحرخیزان، همسر ناصر محمدخانی، بازیکن سال‌های دور تیم فوتبال پرسپولیس و تیم ملی، تا مدت‌ها تیتر اول رسانه‌ها بود و مردم هم با کنجکاوی اخبار این پرونده را دنبال می‌کردند. زنی به نام شهلا جاهد، همسر صیغه‌ای محمدخانی، به عنوان متهم به قتل دستگیر شد و با اینکه پس از گفت‌وگویی با محمدخانی حاضر به پذیرش اتهامش شد، اما تقریبا در ۸ سالی که تا روز اجرای حکم اعدام در زندان بود، هیچ‌گاه قتل لاله را گردن نگرفت. «خشم و هیاهو» ساخته هومن سیدی به این پرونده پرداخت و اتفاقا محمدخانی به استفاده بی‌اجازه دست‌اندرکاران فیلم از این ماجرا معترض شد. مطابق معمول هم سیدی ارتباط فیلمش با این پرونده را تکذیب کرد.

لانتوری (۱۳۹۵)

تنها قسمتی از فیلم «لانتوری» ساخته رضا درمیشیان است که یک پرونده جنایی را تداعی می‌کند. پاشا که بارها علاقه‌اش را به مریم ابراز کرده و از سوی او پس زده شده، در نهایت با پاشیدن اسید روی مریم از او انتقام می‌گیرد. پاشا دستگیر می‌شود و مریم در قصاص او مصر است. صحنه قصاص پاشا یادآور پرونده آمنه بهرامی و اسیدپاش‌اش است. آمنه تا مدت‌ها حاضر به رضایت دادن نبود و بر اجرای حکم قصاص پافشاری می‌کرد، اما دست آخر از اجرای حکم قصاص که منجر به نابینایی اسیدپاش می‌شد گذشت کرد.

طلاخون (۱۳۹۶)

مهین قدیری قاتل سریالی بود که پس از قتل ۵ زن و یک مرد در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ دستگیر و در ۲۹ آذرماه سال ۱۳۸۹ در زندان چوبیندر قزوین اعدام شد. بخش‌هایی از داستان مهین در فیلم «طلاخون» ساخته ابراهیم شیبانی با بازی شهاب حسینی آمده است. فیلم در اکران موفق نبود و شباهتش با پرونده مهین هم خیلی مورد توجه قرار نگرفت. مهین در اعترافاتش گفته بود به دلیل مشکلات مالی و بدهی دست به قتل‌ زده بود. محمدحسین حیدری نیز مستندی به نام «داستان مهین» بر اساس این پرونده ساخته بود.

هزارتو (۱۳۹۷)

سال ۱۳۹۳ محمدامین ۵ ساله در شهرستان جوین ربوده می‌شود و ربایندگان در تماس با خانواده این کودک درخواست ۵۰۰ سکه طلا می‌کنند. پلیس پس از مطلع شدن از ماجرا دست به کار می‌شود و افرادی را که مظنون به همکاری با ربایندگان هستند بازداشت می‌کند. با مرگ یکی از این افراد، سایر دستگیرشدگان از همکاری با پلیس خودداری می‌کنند و سرنوشت بچه مبهم باقی می‌ماند. این پرونده موضوع فیلم «هزارتو/ لابیرنت» ساخته حسین ترابی بود که شهاب حسینی و پژمان جمشیدی در آن بازی داشتند. فیلم خیلی دیده نشد و نتوانست توجهی جلب کند.

عنکبوت (۱۳۹۸)

سعید حنایی مردی چهل ساله بود که از مرداد ۱۳۷۹ تا مرداد ۱۳۸۰ در مشهد ۱۶ زن خیابانی را کشت. آخرین زنی که حنایی قصد کشتن او را داشت توانست از دستش بگریزد و ماجرا را به اطلاع پلیس برساند. حنایی پس از دستگیری عنوان کرده بود که انگیزه‌اش از این قتل‌ها خیرخواهانه بوده و هدفی متعالی را دنبال می‌کرده است. مستند «و عنکبوت آمد» که مصاحبه‌های نابی با حنایی داشت از این ماجرا ساخته شد. بعدها این مستند و خود پرونده سوژه فیلم «عنکبوت» ساخته ابراهیم ایرج‌زاد شد که تقریبا دو سالی طول کشید تا توانست با جلب رضایت مسئولان به روی پرده برود. محسن تنابنده نقش حنایی را بازی می‌کرد.

علف‌زار (۱۴۰۰)

این فیلم الهام‌گرفته از ماجرایی واقعی در سال ۱۳۹۰ در اصفهان الهام گرفته است. در این پرونده ۶ مرد به صورت غیرقانونی وارد یک مراسم خانوادگی در باغی می‌شوند و پس از حبس کردن مردان، به زنان تجاوز می‌کنند. کاظم دانشی، کارگردان فیلم، در اولین تجربه ساخت فیلم بلندش موضوعی ملتهب و سخت را برای کار برگزید که اتفاقا به لطف حضور پژمان جمشیدی اکرانی نسبتا موفق داشت. او فیلمنامه «بیبدن» را هم نوشته که باز بر اساس پرونده‌ای جنایی مشهوری است. اخیرا خبرهایی درباره ساخت سریالی بر اساس یک پرونده جنایی به دست او شنیده شده است. گویا دانشی علاقه خاصی به پرونده‌های جنایی دارد.

کد خبر 847038 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران مجله سینمای ایران قتل - قاتل

دیگر خبرها

  • سینمای سیار کودک و کارگاه آموزش رایانه در خاش افتتاح شد
  • «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست
  • ۷ فیلم‌ که مثل «بیبدن» بر اساس پرونده‌ای واقعی ساخته شده‌اند
  • علی ربیعی: تعطیلی روز شنبه توطئه نیست /بستن فضای مجازی چه خاصیتی دارد؟ وقتی خودتان هم در شبکه های مجازی هستید و تیک آبی و خاکستری می گیرید
  • مهدی تاج تماشاگر ویژه دیدار ایران و قرقیزستان
  • آلومینیوم - پرسپولیس، با حضور تماشاگران
  • مورد جالب ستاره پرسپولیسی/ اوسمار مخالف جدایی بود!
  • نکات مهم اوسمار درباره جدایی مهاجم گلزن
  • مهاجمان پرسپولیس می‌روند و پوشکاش می‌شوند!
  • بارش شهابی -Puppid 2024π را از دست ندهید