Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-01@17:01:31 GMT

«یک محسن عزیز» سفرنامه‌ای عرفانی است

تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۶۸۷۳۷

«یک محسن عزیز» سفرنامه‌ای عرفانی است

جواد کامور بخشایش گفت: معمولا ما اثرگذارترین آثار درباره شهدا را در آثاری می‌بینیم که نویسنده توانسته با روح شهید ارتباط برقرار کند. بر این اساس معتقدم که این کتاب یک سفرنامه عرفانی است.

به گزارش مشرق، نشست نقد و بررسی کتاب «یک محسن عزیز» روایتی مستند از زندگی شهید محسن وزوایی، نوشته فائضه غفار حدادی، با حضور نویسنده اثر، جواد کامور بخشایش(منتقد و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس)، عبدالرضا وزوایی (برادر شهید وزوایی)، میثم رشیدی مهرآبادی(کارشناس مجری) و جمعی از علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی در کتابخانه مرکزی پارک شهر تهران برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ابتدای این نشست فائضه غفار حدادی، ضمن ابراز خوشحالی از روبرویی با مخاطبانش در جلسات نقد کتاب، درباره روند نگارش این کتاب گفت: همانطور که در مقدمه کتاب «یک محسن عزیز» عنوان کرده‌ام، من ابتدا هیچ گونه آشنایی با شهید محسن وزوایی نداشتم و به دنبال نوشتن این کتاب نرفتم و طی یک همکاری در پروژه ای که با حوزه هنری داشتم، نوشتن این کتاب به من پیشنهاد شد. اما با توجه به اینکه این شهید را نمی‌شناختم، این پیشنهاد را رد کردم. چراکه معتقدم تا نویسنده خودش تحت تأثیر سوژه قرار نداشته باشد، نمی تواند مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.

وی افزود: اما پس از چند ماه دیگر نتوانستم دوام بیاورم و از شهید وزوایی بگذرم؛ چرا که همه فکر من را درگیر کرده بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم جستجوی مختصری درباره این شهید انجام دهم و در تحقیقاتم متوجه شدم که کتاب‌ها، نشریات و مستندات بسیاری درباره این شهید وجود دارد. این سوال برای من ایجاد شد که چه لزومی دارد کتاب دیگری به جمع این کتاب‌ها اضافه شود. اما نکته‌ای که به آن برخوردم این بود که این شهید ویژگی‌های خاصی دارد که در سایر کتاب های دیگر از این دست، چنین جامعیتی را نمی‌توان دید.

غفار حدادی ادامه داد: بر همین اساس یک روز به همراه فرزندانم به بهشت زهرا(س) رفتم و پس از جستجوی بسیار مقبره شهید محسن وزوایی را پیدا کردم و آنجا سنگ‌هایم را با ایشان وا کندم و از ایشان خواستم که اگر لایق این کار هستم، بتوانم برای ایشان قلم بزنم. فردا آن روز از حوزه هنری با بنده تماس گرفتند و دوباره از من خواستند که نگارش آن را بر عهده بگیرم که من هم پذیرفتم. در آغاز تصور می‌کردم اثر جدیدی که حاصل خواهد شد، حدود ۲۰ درصد نکات جدید به کتاب های قبلی اضافه کند، اما امروز می‌توانم بگویم چیزهای بسیار جدیدی به کتاب های گذشته و سوژه اضافه شده و معتقدم که باز هم این ظرفیت وجود دارد که در ادامه ابعاد دیگری از این شخصیت مطرح شود.

سبک جدیدی در نگارش آثار حوزه دفاع مقدس

در ادامه این نشست جواد کامور بخشایش با ابراز خرسندی از برگزاری این نشست، و کارکرد موثر برگزاری جلسات نقد در ارتقای ادبیات داستانی و سایر آثار حوزه دفاع مقدس، گفت: هر کتابی شایسته نقد نیست و از این بابت به نویسنده و همه دست اندرکاران این کتاب تبریک می‌گویم که این شایستگی و ویژگی را پیدا کرده است. این کتابی است که درباره شهید محسن وزوایی از فرماندهان نابغه دفاع مقدس است که درباره ابعاد مختلف شخصیتی این شهید می توان کتاب های مستقل و جداگانه ای نوشت. با توجه به فرآیند تولید این کتاب، مخاطب درمی‌یابد این بوده که از شهید محسن وزوایی، یک محسن عزیز به جامعه معرفی کند.

وی با بیان اینکه این کتاب اولین کتاب درباره این شهید محسن وزوایی نیست، ادامه داد: آنچه بیشترین آثار حوزه ادبیات دفاع مقدس در جامعه کنونی را به خود اختصاص داده، خاطره نگاری است؛ آثاری مانند دا، دختر شینا، فرنگیس و غیره که راوی آن ها حی و حاضر هستند و نویسنده این کتاب ها هرچند نویسندگان توانمندی هستند، اما راوی را در اختیار دارند. اما نوشتن درباره کسی که به لحاظ جسما حی و حاضر نیست، بسیار کار سختی است و باید از این جنبه به خانم حدادی تبریک گفت که در نوشتن، ایشان یک نبوغ و ابتکار را بکار بردند.

جواد کامور بخشایش درباره سبک این کتاب نیز عنوان کرد: در ادبیات ما سبک‌های مختلفی در نوشتن از شهدا رایج است، می‌توانم بگویم که به این یقین رسیده ام این کتاب به لحاظ نگارش، پژوهش و پردازش، سبک جدیدی پیش پای ما می گذارد. به طوری که نویسنده از نوشته ها و سبک‌های کلیشه ای عدول کرده که قطعا هم مخالفان جدی و هم موافقین جدی خواهد داشت و این اتفاق بسیار مهم و مثبتی است.

این پژوهشگر و منتقد ادبی با اشاره به خلاقیت‌های بکار گرفته شده در انتشار این کتاب گفت: این کتاب توجه ویژه‌ای به بحث واقعیت افزوده در کتاب دارد، به طوری که تمامی اسناد و تصاویر و حتی فیلمی که تصاویر آن در این کتاب به صورت سیاه و سفید آمده، می‌توان با استفاده نرم افزار معرفی شده، تمامی آن اسناد، عکس‌ها و فیلم‌ها را به صورت کامل و رنگی مشاهده کرد که این یک نوآوری از سوی انتشارات سوره مهر بوده است.

وی با اشاره به بعد معرفت‌شناختی در زندگینامه نویسی، گفت: سبک اعلامی این کتاب توسط نویسنده، روایت مستند عنوان شده است. اما متن کتاب و واژه هایی که نویسنده در متن کتاب استفاده می‌کند، آن را از یک زندگی نامه داستانی به یک سفرنامه عرفانی تبدیل کرده است. به همین دلیل من معتقدم که این کتاب یک سفرنامه عرفانی است تا یک زندگینامه انسانی؛ نویسنده جسارت به خرج داده و وارد دنیای دیگری شده که از آن نوشته های کلیشه ای فاصله گرفته است.

کامور بخشایش افزود: ما سبک دیگری را به صورت جسته گریخته در این کتاب هم می‌بینیم. کنار گذاشتند روایت های حاشیه ای و ارائه روایت واحد خود محسن وزوایی؛ بر این اساس هر آنچه که از زبان محسن روایت می‌شود، روایت مستند است.

این منتقد درباره برخی ویژگی‌ها و نقاط قوت این کتاب گفت: نکته اول توان قلمی در پردازش زندگی شهید است و نکته دوم پیگیری و سماجت نویسنده در ارتباط با خانواده شهید حتی تا خارج از کشور بوده که توانستند نامه های شهید را از دوران قبل از انقلاب تا شهادت او منتشر کند و همچنین با افرادی که تا کنون در این باره حاضر به گفتگو نشدند، گفتگو کند. نقطه سوم نیز یک نوار کاست ۹۰ دقیقه ای از خود شهید که قبلا پیدا شده بود و یک نسخه آن در بخش های اسنادی و نسخه دیگر نزد یکی از اعضای خانواده باقی و پنهان مانده بود که نویسنده توانست با سماجت این اسناد را که مهمترین فرازهای زندگی شهید از عملیات فتح المبین را بیان می‌کند، در این کتاب منتشر کند.

وی تأکید کرد: من این کتاب  را یک سفرنامه عرفانی می‌بینم. سفرنامه‌ای که برای نگارش آن از روح خود شهید وزوایی استمداد گرفته شده است. معمولا ما اثرگذارترین آثار درباره شهدا را در آثاری می‌بینیم که نویسنده توانسته با روح شهید ارتباط بگیرد.

در ادامه، برخی از حضار به بیان نظراتشان درباره کتاب «یک محسن عزیز» پرداختند.

* خوشحالم که این کتاب را خواندم و با بخش های مختلف کتاب، ارتباط برقرار کردم. از زحمات نویسنده محترم ممنونم.

* حتی خواندن این حجم از کتاب هم سخت بود، چه برسد به نوشتنش که می دانیم چقدر برای آن زحمت کشیده اید. می خواستم از شما تشکر کنم که این محسن عزیز را به ما شناساندید. در فصل «و هو محسن» نمی توانستم اشک هایم را کنترل کنم و من هم دوست داشتم در تابوت محسن باشم.

* من فقط فرصت کردم که مقدمه کتاب را بخوانم و البته بسیار برایم جذاب بود. از نظر من نمی شود به این مقدمه ایرادی وارد کرد. کتابی با این وضعیت احساسی، حاصل نظظر خود شهید است و به نظر من به راحتی نمی شود آن را نقد کرد.

تلاشی ارجمند برای بازنمایی شخصیت یک شهید

عبدالرضا وزوایی، برادر شهید محسن وزوایی نیز در این نشست طی سخنانی گفت: با توجه به اینکه اکثر آثار منتشر شده و تولید شده درباره شهید محسن وزوایی ایراداتی داشت، پیش از شکل‌گیری این اثر ذهنیت خوبی در این زمینه نداشتم. به همین دلیل بنده به هیچ عنوان به دنبال به وجود آوردن این اثر نبودم و این تلاش خانم غفار حدادی بود که روزی از طرف حوزه هنری تماس گرفتند و این موضوع را مطرح کردند. بنده هم به سیاق توصیه به سایر دوستان، به ایشان گفتم که پرداختن به زندگی یک شهید در قالب کارهای اداری روزمره نمی‌گنجد و اگر ایشان چنین قصدی دارند، بهتر است که انجام آن منصرف شوند.

وی افزود: با شنیدن صحبت‌های خانم غفار حدادی دلگرم شدم و در طول چند جلسه ای که در این رابطه داشتیم، برای من واضح شد که ایشان اخلاص شدیدی در کارشان و ارتباط با شهدا و به خصوص شهید محسن وزوایی داشتند و این کار را فراتر از یک کار اداری و وظیفه سازمانی می‌دانستند. آغاز این همکاری و پیگیری‌های ایشان باعث شد از مسائلی درباره شهید وزوایی مطلع شویم که در این ۴۰ سال بر ما پوشیده بود. مانند نامه‌های ایشان که سال‌ها نزد خواهرم در خارج از کشور پنهان مانده بود. این موضوع باعث شد تا من هم برای جمع آوری آثار، عکس، فیلم، نامه و هر آنچه در باره شهید وجود داشت، تلاش کنم.

برادر شهید محسن وزوایی یادآور شد: خوشبختانه نکته مشترکی که در آغاز این کار بین من و خانم غفار حدادی وجود داشت این بود که هر دو معتقد بودیم که درباره شهدا نباید دروغ گفت، غلو کرد و باید حقیقت را گفت. امروز شهادت می‌دهم که اگر چه ممکن است مقدار بسیار کمی خطای غیر عمد در هر کاری از جمله این کتاب وجود داشته باشد، اما بیش از ۹۵ درصد مطالب ارائه شده در این کتاب با استناد به منابع معتبر بوده و سراسر حقیقت است. گرچه هنوز حقایق بسیاری از شهید محسن وزوایی وجود دارد که هنوز مطرح نشده است. چرا که در طول سه سال مدت نگارش این کتاب، همواره مطالب و اسناد جدیدی از ایشان کشف می‌شد و حتی از زمان انتشار کتاب تا کنون هم مطالبی به دست ما رسیده که بخش دیگری از حقایق درباره این شهید را عیان می‌کند که مجال ارائه در این کتاب را پیدا نکرد.

وی همچنین درباره برخی انتقادات مطرح شده درباره این کتاب گفت: انتقاداتی درباره متن کتاب وجود داشت، اما خانم حدادی با هدف گیری مناسب نسبت به مخاطبانش، بهترین زبانی که می‌توانست برای اثرگذاری بر آنها انتخاب کند را بکار گیرد. این کتاب سعی نکرده محسن را دست نیافتنی کند، بلکه این امید را می‌دهد که ما نیز می‌توانیم با خلوص نیت و عمل صالح می‌توانیم با الگوبرداری از شخصیت شهید به این جایگاه برسیم.

در ادامه این نشست جواد کامور بخشایش به بیان نکاتی درباره بخش‌بندی کتاب، توجه به آثار پیشتر منتشر شده در این زمینه، مواردی درباره توالی تاریخی حوادث و نکاتی درباره سایر ابعاد شخصیتی شهید محسن وزوایی در این کتاب پرداخت.

سخنران انتهای این نشست هم فائضه غفارحدادی بود. وی در جمع بندی سخنان خود گفت: من مردد بودم که از عبارت زندگینامه داستانی یا روایت مستند استفاده کنم. در بازارهای کتاب های زندگینامه داستانی تشتتی وجود دارد که من را نسبت به این نامگذاری دچار تردید می کرد.

نویسنده این کتاب افزود: در مورد شیفتگی من به شخصیت شهید وزوایی، من اگر می خواستم وارد بعد نظامی و رزمی محسن بشوم، مطمئن بودم که خواننده و مخاطبان کتاب دلزده می شوند و تلاش کردم در حد مخاطبان ۱۵ تا ۳۵ سال مطالبی را بیان کنم که موجب دلزدگی نشود. به نظر من در بعد نظامی محسن باید کتاب دیگری نوشته بشود و حتی در دانشگاه ها تدریس بشود.

وی ادامه داد: من در روایت ها به گفته های یک نفر اکتفا نکرده ام و وقتی که روایت ها تناقض داشته، حتما به دنبال روایت صحیح تر می رفتم و خدا شاهد است که حتی در انتخاب این روایت ها به کیفیت ادبی کتاب و پیشبرد داستان هم کاری نداشته ام و فقط و فقط به فکر بیان واقعیت و نشان دادن آن بوده ام. مثلا مصاحبه خوبی از یکی از همرزما محین داشتیم که به شدت داستانی و زیبا بود و محسن را بالا می برد اما در مراحل پایانی ویرایش کتاب یک نفر به گفته های ایشان تشکیک کردند که باعث شد من برگردم و بقیه رراویت ها را بخوانم و آن را حذف کنم. این کار منجر به تغییراتی در کتاب بود که گلگی هایی هم از سوی ناشر به همراه داشت.

غفارحدادی در پایان تاکید کرد: هر فصل را که می نوشتم، هر سطر را با آقای دکتر وزوایی می خواندیم و ایشان به شدت به اسناد و مدارک حساس بودند و دست و پای من برای نوشتن تک تک جملات می لرزید تا بدون مدرک و سند نباشد و لذا شیفتگی من به شخصیت محسن در نوشتن کتاب تاثیری نداشته.

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار سکه و ارز تحولات عراق تحولات لبنان سهمیه بندی بنزین کتاب نمایشگاه کتاب محسن وزوایی شهید محسن وزوایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۶۸۷۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند

فوزیه بشارت در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: از اواخر سال ۹۷ در کلاس‌های داستان نویسی آقای سراج‌الدین معناگر از اساتید این عرصه شرکت کردم و سه ماه پس از اینکه در این کلاس ها شرکت کردم تلاشم را برای نوشتن کتاب به نتیجه رساندم.

وی با باراز خوشحالی از آموختن داستان نویسی بیان کرد: بعد از این کلاس آموزشی اولین کتاب من برای چاپ به انتشارات رفت.

وی با بیان اینکه شهرستان بیجار شاعران زیادی دارد که اشعار را به زبان گروسی سروده‌اند، افزود: من اولین زنی هستم که زبان بیجار گروسی را به داستان و رمان تبدیل کرده است.

دومین اثرم به کتاب صوتی تبدیل شد

بشارت ادامه داد: همچنین اولین کسی هستم که دومین کتاب داستانی خود با عنوان «هورمسگه گان ژنیگ» را در بیجار به کتاب صوتی تبدیل کرده‌ام که این اقدام با کمک شهر کتاب به یک کتاب صوتی تبدیل شد و همچنین کتاب بنده به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.

نویسنده بیجاری به ایده‌پردازی آثار خود اشاره کرد و ابراز داشت: ایده های داستان نویسی را بعضاً از محیط اطراف و یا حتی فیلم‌ها و یا کتاب‌هایی که می‌خوانیم و حتی اتفاقاتی که در گذشته بوده گرفته می شود و در این میان تنها ایده‌هایی به داستان تبدیل می‌شود که پتانسیل لازم برای داستان شدن را داشته باشد.

وی ادامه داد: سخت‌ترین لحظه نوشتن زمانی است که ایده‌ای را در ذهن داری و می خواهی این ایده را به داستان تبدیل کنی که تبدیل این ایده در قالب داستان کار دشواری است.

مشکلات چاپ و نشر از مسایل سد راه نویسندگان

بشارت تصریح کرد: بحث چاپ و نشر کتاب نیز از سایر مسایل مهمی است که سد راه نویسندگان قرار دارد و یکی از کتاب‌های کردی بنده که توسط ناشر انجام شد متاسفانه نشر به خوبی توسط ناشر انجام نشد و خود من آثارم را ارسال می کردم.

نویسنده بیجاری اضافه کرد: نویسنده کتابی که می‌نویسند نمی خواهد تنها برای خود نگه دارد بلکه ناشر باید در راستای نشر اثر تلاش کند و این بخشی از مشکلات نویسندگان است.

بشارت ادامه داد: اولین کتاب من در اواخر سال ۹۷ با عنوان «سه رچوپی ئاگر له ریخه سیه» توسط خانم فروزان محمدی به زبان فارسی در حال ترجمه است و به زودی منتشر می شود.

استقبال مردم از کتاب «اشک‌های یک زن»

وی گفت: کتاب «اشک‌های یک زن» خیلی بازتاب خوبی داشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت و در مسابقات کشوری هم حائز رتبه های برتر شد و به کتاب صوتی نیز تبدیل شده است.

وی تصریح کرد: آثار بنده در خارج از کشور نیز به چاپ رسیده و خوشبختانه با استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته و این اولین آثار گروسی است که در فرای مرزهای ایران اسلامی منتشر شده است.

بشارت اعلام کرد: همچنین کتاب «سه مای چاره نوس» (رقص سرنوشت) از دیگر آثار نوشته شده توسط بنده است که در حال ترجمه به زبان فارسی است و به زودی روانه بازار خواهد شد.

نویسنده بیجاری به آثار جدید و در حال نگارش خود اشاره کرد و بیان داشت: در حال حاضر دومین رمان خود را به زبان گروسی در حال نگارش دارم و معتقدم ترجمه این کتاب‌ها موجب تبادل اطلاعات فرهنگی خواهد شد و بنده آثار خود را به زبان گروسی به نگارش در می آورم.

وی بازخورد مخاطبان اشاره کرد و ابراز داشت: خوشبختانه آثار بنده مورد استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته است و بعضاً مخاطبان با من تماس می گیرند و از نگارش کتاب به زبان و گویش گروسی بسیار تقدیر کردند که موجب زنده شدن زبان و گویش گروسی شده و تاثیرگذاری زیادی بر مخاطب داشته است.

آثار نویسنده همچون فرزند برای مادر است

بشارت اضافه کرد: کتاب و آثار یک نویسنده مانند یک فرزند برای مادر هستند و من با تمام لحظات کتاب‌هایم همزاد پنداری کرده‌ام و هریک از این آثار به نوعی برای من ارزشمند است.

وی اعلام کرد: همچنین در ۱۲ روزنامه مطالب بنده چاپ شده است و به اعتقاد من بزرگترین حمایت و کمک می‌تواند حمایت مسولان در نشر و چاپ کتاب کمک کنند.

بانوی نویسنده بیجاری به کتاب‌های صوتی نیز اشاره کرد و اذعان داشت: در دوره حاضر بیشتر مردم به دلایل مشغله کاری ترجیح می‌دهند از کتاب های صوتی استفاده کنند اما خود من اعتقاد دارم لذت خواندن کتاب به حالت فیزیکی بودن آن و ورق زدن صفحات بهتر است وافرادی که زمان دارند حتماً از کتاب‌های فیزیکی برای مطالعه استفاده کنند.

کد خبر 6092806

دیگر خبرها

  • پل آستر نویسنده معروف آمریکایی درگذشت
  • پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت
  • «پل آستر»‌ درگذشت
  • مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند
  • بحران ادبیات داریم
  • فائضه غفار حدادی با سفرنامه حج به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • این سردار سپاه، پزشکان را شگفت زده کرده بود /از حضور در عملیات پارتیزانی تا آزادسازی خرمشهر
  • کتابی پر ازجاهای خالی!
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • دانشجویی که فرمانده جنگ بود