شنوایی سنجی و استفاده از سمعک؛ پاسخ برانگیخته پایدار شنوایی چیست؟
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۷۸۳۸۹
بیش از 2 دهه از ظهور ASSR و ورود آن به عرصه کلینیکی می گذرد و این آزمون به سرعت جایگاه خود را در جهت ردیابی آستانه های شنوایی نوزادان و اطفال پیدا کرد
.ما در مجموعه کلینیک سمعک برتر سعی داریم مطابق با تکنولوژی های روز دنیا پیش برویم. این آزمون غیر تهاجمی بوده و برای ثبت پاسخ نیاز به دخالت بیمار یا ارائه پاسخ توسط بیمار نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ثبت پاسخ توسط 3 یا 4 الکترود انجام می گیرد که بر روی سر قرار داده می شود و بدین ترتیب پاسخ به شیوه ثبت از راه دور انجام می گیرد. پاسخ ASSR با ارائه محرک تون خالص مدوله شده ثبت و جمع آوری می گردد.
برخلاف دیگر اعضا خانواده الکتروفیزیولوژیک، پاسخ ASSR فاقد قله است و حاصل ثبت در فرکانس های مختلف به صورت نموداری ثبت می شود که این نمودار با کاربرد فاکتور های اصلاحی حدود منحنی شنوایی فرد را نشان می دهد.به طور معمول فرکانس های 500،1000،2000،4000 هرتز جهت ثبت پاسخ استفاده می شود که در برخی از تجهیزات همانند کلینیک شنوایی سنجی سمعک برتر، امکان ثبت پاسخ همزمان در این 4 فرکانس و در 2 گوش وجود دارد که این طریقه ثبت پاسخ را MASTER می نامند.کاربرد این روش موجب افزایش سرعت در ثبت پاسخ های ASSR می شود و به این طریق زمان انجام آزمون کاهش می یابد.
برای تست شنوایی نوزاد ثبت پاسخ ASSR به همراه OAE و ABR و انجام تمپانومتری می تواند یک مجموعه کامل از آزمون های شنوایی باشد که برای ردیابی وضعیت شنوایی در گروه سنی زیر 6 ماه و بالاتر از آن و در گروه های ناتوان از همکاری در ثبت پاسخ رفتاری، مفید و موثر می باشد.
یکی از تفاوت های اساسی آزمون ASSRبا آزمون ABR در آن است که در آزمون ABR ازمجموعه پاسخ های ثبت شده میتوان استنتاج کرد که بطور مثال کاهش شنوایی در کدام محدوده فرکانسی است. اما در آزمون ASSR افت شنوایی در محدوده فرکانسی بالا و پایین و یا شکل و شیب منحنی شنوایی و مواردی نظیر آن قابل ردیابی است.
از نظر تشخیصی، آزمون ASSRکمک چندانی در ردیابی ضایعات نداشته و تنها با تغییرات فرکانس مدولاسیون می توان محل تولید پاسخ در دستگاه عصبی شنوایی را تغییر داد. به طور مثال در تشخیص ضایعات ساقه مغز یا تومور شنوایی موثر نمی باشد اما دقت بالایی در اندازه گیری میزان کم شنوایی نوزادان و بخصوص تنظیم دقیق سمعک نوزاد دارد.
پژوهش های متعدد نشان میدهد که در آزمون ASSR دقت تخمین آستانه با افزایش کاهش شنوایی بیشتر می شود و شاید این موضوع به دلیل حسایت بالای آزمون ASSR در شدت های بالا می باشد.
کاربردها:
اندازه گیری دقیق آستانه های شنوایی در فرکانس های مختلف امکان تنظیم دقیق سمعک و دیگر وسایل کمک شنوایی با تعیین آستانه های شنوایی در سنین نوزادی تعیین کاندیداتوری کاشت حلزون نوزاد در سنین پایین و جلوگیری از اتلاف وقت برای دریافت خدمات توانبخشی مناسبمزایا:
برای بررسی شنوایی نوزادان پاسخ ASSR از زمان تولد وجود دارد لذا می توان این ارزیابی را در بدو تولد انجام داد. آزمون ASSR را میتوان تا حداکثر سطح خروجی مبدل انجام داد، از این رو با این آزمون می توان کم شنوایی های شدید و عمیق را مورد بررسی قرار داد.که در تنظیم سمعک کودک هم کمک شایانی به ما میکند. پاسخ های ASSR را می توان نزدیکی آستانه رفتاری ردیابی کرد و میتوان محدوده فرکانسی 250 -8000 هرتز را مورد ارزیابی قرار داد.به طور کلی در کلینیک شنوایی سنجی سمعک برتر طبق پروتکل جهانی، تست شنوایی نوزاد در بدو تولد ابتدا با دستگاه OAEانجام می شود نوزادانی که این مرحله را قبول می شوند در یک ماهگی،سه ماهگی و سپس تا دو سالگی چکاپ های تکمیلی تر جهت ارزیابی دقیق فرکانس های شنوایی را انجام می دهند.
در مجموع تست DPOAEوTEOAE به بررسی حلزون و سلول های شنوایی می پردازد، حال اگر نوزادی دارای ریسک فاکتور باشد،مانند: تولد زودرس،کمبود اکسیژن موقع زایمان، وزن پایین، بیلی روبین(زردی) بالا، ضربه به سر، بستری در بخشNICU و...کاندید تست شنوایی ABR قرار میگیرد.
تست ABR توسط الکترودهایی که روی پیشانی و پشت گوش نوزاد وصل می شود و پاسخ های صوتی را دریافت می کند. با کمک تست ABR میتوانیم محدوده کم شنوایی را ردیابی کنیم چنانچه میزان کم شنوایی در حد شدید تا عمیق باشد، نوزاد کاندید تستASSR می باشد چراکه دقت تست ASSR در کم شنوایی های زیاد، بیشتر است. که می توانیم آستانه های دقیق شنوایی را بررسی کنیم و طبق آن تنظیم دقیق سمعک را انجام میدهیم.
در روش های معمول تنظیم سمعک ممکن است به علت کوچک بودن حجم مجرای گوش، فرکانس های بالای شنوایی بیش از اندازه تقویت شوند اما در REM این ارزیابی به صورت کامل و دقیق انجام می شود و با آستانه های به دست آمده از تست ASSR تنظیم کاملی را برای نوزاد انجام دهیم.
تنظیم روتینی که تمامی کلینیک ها مجهز به آن می باشند، تنظیم سمعک های دیجیتال و هوشمند و فراهوشمند با هایپرو است. و ما در کلینیک شنوایی سمعک برتر مفتخریم که با داشتن بروزترین تجهیزات شنوایی در تشخیص، بررسی و درمان مشکلات شنوایی و تجویز سمعک بیمارن سهیم باشیم. به همین علت توصیه می کنیم حتما در تنظیم سمعک و بخصوص در نوزادان به علت عدم همکاری، از دستگاه REM استفاده شود که متاسفانه در اکثر مراکز همچنان به شیوه قدیم عمل می کنند.
کلینیک تخصصی سمعک برتر (بررسی و درمان وزوز، بررسی سرگیجه،تجویز سمعک)
(نماینده فروش سمعکSIEMENS)
آدرس: خیابان شریعتی بالاتر از ظفر روبروی بیمارستان ایرانمهر کوچه مرشدی پلاک 17 واحد یک
تلفن: 02122909216 - 09125403032 پذیرش با هماهنگی قبلی- صبح و عصر
منبع: طرفداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۷۸۳۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرصتسنجی سناریوهای تعامل آمریکا در آینده جنگ غزه
به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه خبری مرکز مطالعاتی الزیتونه در مقالهای به بررسی رفتارشناسی آمریکا طی شش ماهه گذشته جنگ غزه پرداخته و مینویسد که ایالات متحده آمریکا در شش ماه گذشته به صورت گسترده و در سطح بالا به مدیریت جنگ طوفان الاقصی در غزه پرداخته و به عنوان شریک کامل رژیم صهیونیستی در این جنگ تجاوز طلبانه مشارکت کرده است.
دولت آمریکا با وجود مشغولیت در مدیریت پرونده روسیه و جنگ در اوکراین و همچنین رقابت با چین، خود را ناگزیر دانست تا بار دیگر به صورت قوی وارد درگیریهای منطقه شود، چرا که احساس کرد ساماندهی ساختارهای امنیتی و نظامی و اقتصادی در منطقه که آنها را پیش از این طراحی کرده بود؛ در آستانه فروپاشی است.
در قسمت قبل نوع رفتار آمریکا در مورد جنگ غزه و همچنین شکافهایی که در مواضع دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا و کابینه «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی دیده میشود، مورد بررسی قرار گرفت و تصریح شد که با وجود اختلافاتی که در جزییات روند جنگ و مدیریت آن وجود دارد، تاکنون هیچ اختلاف نظر اساسی در خصوص اهداف این جنگ به وجود نیامده است. در این قسمت به بررسی مولفههای ثابت و متغیر سیاستگزاری آمریکا در قبال جنگ غزه و برشمردن سناریوهای مختلف تعامل آمریکا با آینده این جنگ می پردازیم و نحوه تعامل با هر کدام از این سناریوها را بررسی می کنیم.
سوم: مولفههای سیاست آمریکا در قبال جنگ
موضعگیری آمریکا نسبت به جنگ غزه تحت تاثیر مجموعهای از مولفههای پایدار استراتژیک و همچنین شاخصهای فوری و متغیر است که در روند درگیریها و پیامدهای آن بر منافع آمریکا به ویژه منافع حزب دموکرات مشخص میشود. این مولفهها عبارتند از:
۱- مولفههای راهبردی (ثابت):
این مولفهها شامل رویکردها و مواضع آمریکا در خصوص رژیم صهیونیستی و درگیری عربی- اسراییلی در منطقه طی دهههای اخیر است که قبل از عملیات طوفان الاقصی جریان داشته و احتمالاً طی مراحل آینده نیز به همین صورت خواهد بود. این مولفهها شامل موارد زیر است:
الف: تمایل آمریکا به ادامه سلطه و نفوذ در منطقه و اجازه ندادن به قدرتهای بزرگ دیگر برای مانعتراشی در روند نفوذ آمریکا یا تهدید منافع این کشور در خاورمیانه که آمریکا همواره آن را منطقه حیاتی و مهم برای منافع استراتژیک خود میداند.
ب: ادامه سلطه بر تجارت نفت و مناطق نفتخیز جهانی در خاورمیانه و تضمین عدم دسترسی رقبای بینالمللی آمریکا به این مناطق و همچنین اصرار بر فروش نفت با دلار و گسیل شدن درآمدهای اقتصادی آن به بازارهای آمریکا. در نتیجه این سیاست میزان سرمایهگذاریهای عربی در اقتصاد آمریکا بالغ بر ۱.۷ تریلیون دلار است که مبالغ قابل توجهی از این سرمایهگذاریها جز با اجازه دولت آمریکا قادر به خروج از بازار این کشور نیستند.
ج: تامین امنیت و حمایت از رژیم صهیونیستی و تضمین برتری نظامی آن در تقابل با کشورهای منطقه و تحریک روند عادیسازی بین اسراییل و دولتهای عربی و اسلامی. این موضوع برای آمریکا یک هدف استراتژیک است که در نتیجه تغییر دولتها و تحولات سیاسی مربوط به آن تحت تاثیر قرار نمیگیرد. کمکهای سالیانه آمریکا به اسراییل بالغ بر ۳.۸ میلیارد دلار است، علاوه بر اینکه این رژیم بدون هیچ محدودیتی حق دسترسی به تکنولوژی نظامی آمریکا را نیز دارد.
د: مانع تراشی در مسیر ایجاد قدرتهای منطقهای تهدید کننده منافع آمریکا. فرقی نمیکند که این قدرتها جنبشهای منطقهای باشند یا کشورهای عربی و اسلامی. تلاش برای مهار ایران و کنترل جنبش حماس به عنوان هدف راهبردی و ثابت سیاست آمریکا در منطقه بخشی از این رویکرد است.
ه: تلاش برای حفظ پایگاههای آمریکا در منطقه. آمریکا حدود ۶۳ پایگاه نظامی در ۱۲ کشور عربی منطقه دارد.
و: تضمین فروش تسلیحات و تکنولوژی نظامی به متحدان آمریکا در منطقه.
علاوه بر این مؤلفههای راهبردی ثابت، که در رفتار دولت آمریکا در خصوص جنگ غزه تاثیرگذار است، عامل مهم و اساسی دیگری نیز در این روند وجود دارد که میتوان آن را در فعالیت گسترده گروهها و لابیهای صهیونیستی در آمریکا دانست. این لابیها قدرتهایی تاثیرگذار هستند که از حمایت و همبستگی رسانههای این کشور بهرهمند می شوند. علاوه بر اینکه بازرگانان صهیونیست نیز تاثیر زیادی در اقتصاد آمریکا و تامین مالی ستادهای انتخاباتی در انتخابات ریاستجمهوری این کشور دارند. لذا این عامل نیز نقش اساسی در تعیین مواضع دولت آمریکا نسبت به جنگ غزه و مجموع تحولات مربوط به درگیری عربی- اسراییلی دارد.
۲- مولفههای فوری (متغیر):
این مولفهها شامل حوادث و انگیزههای موقت و شاخصهای منطقهای و بینالمللی است که در روند تصمیم سازیهای داخل آمریکا از جمله در خصوص جنگ غزه تاثیرگذار است. مهمترین این موارد عبارتند از:
الف: تاثیر انتخابات آینده آمریکا در نوامبر ۲۰۲۴. شاخصهای نگران کنندهای برای دموکراتهای آمریکا در خصوص مجازات آنها نسبت به موضعگیری آن در جنگ غزه مطرح شده است.
ب: افول وجهه آمریکا در سطح کشورهای عربی و اسلامی به علت جانبداری و حمایت نامحدود از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه که این کشور را شریک کامل نسلکشی اسراییل در غزه معرفی میکند. جانبداری آمریکا از رژیم صهیونیستی به ادعاهای این کشور در خصوص ارزشهای تمدنی غرب و آزادی و حقوق بشر و دفاع از حقوق زنان و کودکان که آمریکا طی دهههای گذدشته داعیهدار آن بوده، آسیب میزند.
ج: نگرانی آمریکا از فرسایش در دو جنگ طولانیمدت در سایه ادامه درگیریها در اوکراین و پیشبرد جنگ غزه.
د: تمایل آمریکا به بازگشت آرامش به منطقه. جنگ غزه استراتژی آمریکا برای کاهش تنش در منطقه و کاهش ورود به درگیریهای مسلحانه را با اختلال مواجه کرده است.
ه: تمایل به منحصر کردن جنگ در غزه بین گروههای مقاومت و ارتش رژیم صهیونیستی و نگرانی از گسترش دامنه جنگ و تبدیل شدن آن به جنگ منطقهای که مورد نظر آمریکا نیست.
و: افزایش تهدیدات دریانوردی در دریای سرخ بعد از عملیات انصارالله یمن در حمله به کشتیهایی که به سمت سرزمینهای اشغالی حرکت میکنند. این موضوع آسیبهایی را متوجه تجارت بینالملل کرده و منافع آمریکا و متحدان غربی آن را تهدید میکند و خسارتهای زیادی به رژیم صهیونیستی وارد کرده است. آمریکا به همین علت حملاتی را ضد اهداف مشخص در یمن انجام داده، اما نتوانسته در عزم و اراده آنها نسبت به این عملیات خلل ایجاد کند.
ز: بروز اختلاف در میان دموکراتها که نشانههای آن در اختلاف بین جو بایدن رئیس جمهور آمریکا و جوانان دموکراتیک و شاخه ترقی خواه این حزب که رویکردهای انتقاد آمیز نسبت به سیاستهای اسراییل دارند، دیده میشود.
نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ در مارس ۲۰۲۴ نشان میدهد که برای اولین بار اکثریت دموکراتهای آمریکا همبستگی بیشتری با فلسطینیها نسبت به رژیم صهیونیستی دارند. شکافها در میان حزب دموکرات در مورد گسترش حمایت از لابیهای صهیونیستی و افزایش فشار بر آنها و مداخلههای آن در عرصه سیاسی آمریکا نیز مشاهده می شود و در حال حاضر ۲۵ موسسه مخالف مداخلههای لابیهای صهیونیستی در سیاستگزاری آمریکا هستند.
ح: ادامه سلطه یکجانبه گرایی در تصمیم سازیهای شورای امنیت ملی آمریکا در راستای تامین اهداف و منافع رژیم صهیونیستی. در حال حاضر ۸۲ نفر از اعضای کنگره آمریکا از رژیم صهیونیستی در جنگ ضد غزه حمایت کرده و مخالفت خود را با آتشبس اعلام کردهاند.
ط: افزایش نگرانی آمریکاییها نسبت به سیاستهای نتانیاهو و افراطگرایان موجود در کابینه که باعث بروز شکاف سیاسی و جامعه شناختی و ایدئولوژیک در جامعه صهیونیستی شده است. دولت آمریکا همچنین نگرانی خود را نسبت به تنشهای نتانیاهو در قبال سیاستهای آمریکا و نادیده گرفتن منافع این کشور اعلام کرده است.
ی: گسترش تاثیر جریان مسیحیت صهیونیسم در آمریکا شامل دهها میلیون نفر از آمریکاییهای هوادار اسرائیل است که بنا بر انگیزههای ایدئولوژیک از رژیم صهیونیستی حمایت میکنند. بیشتر این افراد در بستر حزب جمهوریخواه هستند و نسبت قابل توجهی از رای دهندگان به این حزب را شامل میشوند.
ک: نگرانیهای آمریکا از پیامدهای احتمالی ادامه جنگ غزه بر ثبات برخی قدرتهای منطقهای متحد آمریکا که در نتیجه افزایش خشم مردمی نسبت به مواضع سست این دولتها و ناتوانی آنها در مقابله با جنایتهای جنگی رژیم صهیونیستی در معرض تهدید قرار گرفته است.
چهارم: سیاستهای احتمالی آینده دولت آمریکا نسبت به جنگ غزه
در سایه مجموع مؤلفههای استراتژیک و متغیرهای موجود در ترسیم مواضع دولت آمریکا و همچنین منافع حزب دموکرات قبل از انتخابات، میتوان سناریوهای احتمالی زیر را در خصوص مواضع آینده آمریکا نسبت به جنگ غزه تا پایان سال جاری میلادی ترسیم کرد:
سناریوی اول: ادامه حمایتهای آمریکا از استمرار طولانی مدت جنگ تا پایان سال جاری و ارائه حمایتهای سیاسی و نظامی و اقتصادی لازم به رژیم صهیونیستی بدون افزایش فشار برای توقف جنگ.
سناریوی دوم: ورود جدیتر آمریکا به عرصه تنشهای منطقه در نتیجه گستردهتر شدن دامنه جنگ منطقهای و ورود طرفهای دیگر به آن.
سناریوی سوم: حمایت آمریکا از آتشبس که میتواند به بازگرداندن آرامش به منطقه منجر شده و زمینه ساز پیشبرد روند سازش بین عربستان و اسراییل شود.
امکان سنجی سناریوهای مطرح شده:
۱- در سایه تاثیر مؤلفههای استراتژیک مطرح شده بر سیاستگزاریهای آمریکا، احتمال موفقیت و پیشبرد سناریوی اول و ادامه حمایت آمریکا از جنگ طولانی مدت بیشتر است. آمریکاییها در این عرصه قدرت کنترل چالشهای فوری و موقت در تقابل با این سناریو را دارند.
به زعم تصمیم سازان آمریکایی، این سناریو فرصت بیشتری به رژیم صهیونیستی برای تحقق اهداف جنگ غزه میدهد و زمینهساز فرسایش ایران و تضعیف متحدان منطقهای آن میشود. احداث بندرگاهی برای ورود کمکهای انسانی به نوار غزه در مقابل سواحل این کشور نشان از آمادگی آمریکا برای تعامل طولانی مدت با این جنگ است. این بندر میتواند برای افزایش فشار بر سیاستهای مصر به عنوان جایگزینی برای گذرگاه رفح مطرح شود، علاوه بر اینکه ممکن است به گذرگاهی برای کوچ اجباری فلسطینیان از غزه تبدیل شود.
این سناریو البته با چالشهایی مواجه است که میتواند فرصت تحقق اهداف آمریکا و اسرائیل از جنگ را با مشکل مواجه سازد:
* دشوار بودن شکست دادن مقاومت فلسطین و خلع سلاح آن در سایه پایداری و قدرت گروههای فلسطینی برای ادامه مبارزه.
* مشکل بودن ایجاد حاکمیت جایگزین در غزه که مانند کرانه اختری امکان هماهنگیهای امنیتی با آن وجود داشته باشد، چرا که چنین تشکیلاتی مورد تایید مردمی در غزه نیست.
* رویکردهای افراطی کابینه نتانیاهو و به تعطیلی کشاندن تلاشها برای ایجاد روند سیاسی بر اساس راه حل تشکیل دو دولت، کشورهای عربی را به سمت ایفای نقش در ترتیبات امنیتی در مورد آینده غزه بعد از جنگ کشانده است.
* افزایش فشارهای بینالمللی برای توقف جنگ و پیگیری اوضاع انسانی در غزه
۲- شانس تحقق سناریوی دوم یعنی ورود آمریکا به جنگ منطقهای فراگیر کمتر از موارد دیگر است. چرا که آمریکاییها در حال حاضر پیگیر جنگ روسیه در اوکراین و مدیریت رقابت خود با چین هستند و تمایلی به گسترش دامنه درگیریها و جنگی جدید نیستند. چون چنین جنگی قدرت آمریکا را به فرسایش میکشاند و به نفع این کشور نیست. در سایه تناقض ایجاد شده در محاسبات آمریکا با کابینه رژیم صهیونیستی، به نظر میرسد اسرائیلیها جسارت بیشتری در مخالفت با رویکردهای دولت بایدن از خود نشان میدهند.
۳- احتمال تحقق سناریوی سوم با افزایش مولفههای مربوط به ایجاد تغییر تدریجی در تاکتیک دولت آمریکا در حمایت از ایده رسیدن به آتشبس دائم در نوار غزه به شرط تحقق اهداف آمریکا و اسرائیل در مورد پایان دادن به حاکمیت حماس و تحقق شرایط مورد قبول آمریکا برای آینده غزه افزایش پیدا کرده است. از جمله این شاخصها میتوان به رای ممتنع آمریکا در مورد قطعنامه ارایه شده از سوی ۱۰ کشور عضو غیر دایم در شورای امنیت اشاره کرد که خواستار آتشبس فوری جنگ غزه در طول ماه مبارک رمضان شده بود.
این سناریو انسجام بیشتری با تمایل آمریکا برای ایجاد نظم جدید منطقهای و بازسازی ساختار منطقه و مدیریت رقابت با چین و پیشبرد عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و تمرکز بیشتر بر ابعاد اقتصادی از جمله پیشبرد کمربند اقتصادی از دهلی نو به سمت اروپا برای مقابله با کمربندهای چین دارد. این روند می تواند ادامه سلطه آمریکا در منطقه را تامین کرده و آن را از طریق بازیگران منطقهای تحت هژمونی آمریکا نگه دارد. رژیم صهیونیستی نقش اساسی در پیشبرد این راهبرد ایفا میکند.
پنجم: رفتارها و گزینههای احتمالی آینده آمریکا در مورد جنگ غزه
در سایه رفتار کنونی آمریکاییها و با اشاره به مؤلفههای استراتژیک و فوری تاثیرگذار بر موضع این کشور نسبت به جنگ غزه میتوان رویکردها و گزینههای دولت آمریکا تا زمان برپایی انتخابات ریاست جمهوری در این کشور را در موارد زیر برشمرد:
۱- با وجود اینکه ائتلاف استراتژیک طولانی مدت میان آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد و با وجود ادامه حمایتهای آمریکا از اهداف رژیم صهیونیستی در جنگ غزه و اصرار به حمایت اسراییل و تامین منافع این رژیم، اما به نظر میرسد که اختلافات و تنش تدریجی بین دولت بایدن و نتانیاهو علت افزایش یافته و هزینههای سیاستهای نتانیاهو و راستگرایان افراطی برای کابینه دموکرات آمریکا بیشتر شده است.
شکست امنیتی و نظامی اسرائیل در روز ۷ اکتبر این احساس را در میان آمریکاییها ایجاد کرد که تلآویو به اندازهای که تصور میکردند قدرتمند نیست و ممکن است به سرباری استراتژیک برای منافع آمریکا تبدیل شود. آنها به این نتیجه رسیدهاند که اسراییل به جای انجام وظایف کارکردی خود در حمایت از منافع آمریکا در منطقه نیازمند حمایتهای سیاسی و نظامی و اقتصادی گسترده و مستمر آمریکا است تا خطرات موجودیتی خود را برطرف کند.
البته آنچه که مطرح میکنیم به معنی کنار گذاشتن حمایت آمریکا از اسراییل نیست، بلکه ممکن است اولویتهای آمریکا باعث جداسازی نتانیاهو از پرونده اسرائیل شود. این موضوع در سایه شکاف یهودیان آمریکایی با مواضع کابینه نتانیاهو و همچنین شکاف موجود در داخل جامعه صهیونیستی در قبال کابینه و رویکردهای سیاسی و ایدئولوژیک آن بیشتر قابل پذیرش است.
در همین راستا میبینیم که محبوبیت رژیم صهیونیستی در جامعه آمریکا و به ویژه در میان جوانان آمریکایی تنها در دو سال ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ از ۶۴ درصد به ۳۸ درصد کاهش پیدا کرده و این یک تاثیر مقطعی نیست که فقط منحصر به جنگ غزه باشد.
۲- همزمان با ادامه تلاشها برای مهار و محاصره ایران، این احتمال وجود دارد که در آینده فشارهای بیشتری بر جنبشهای مقاومت منطقه وارد شود تا آنها را تضعیف کند. آمریکاییها به صورت همزمان به دنبال ایجاد تحریک در میان کشورهای عربی ضد این گروهها برآمده و تلاش میکنند تنشهای فرعی و غیر اولویتدار مانند درگیریهای طایفهای و قومیتی بین آنها ایجاد کنند تا منطقه را تضعیف کرده و فشارها بر اسرائیل را کاهش دهند.
۳- این احتمال وجود دارد که آمریکا به دنبال تحقق اهداف خود در تضمین سلطه بر منطقه و بستن راه روسیه و چین و جلوگیری از سرمایهگذاری آنها و تقویت حضورشان در منطقه، راهکارهای برونرفت از بحران کنونی را تنها در سیاستهای خود منحصر سازد.
۴- پیشبینی میشود آمریکا به دنبال ایجاد مجدد آرامش و کاهش تنش در منطقه باشد تا از به فرسایش کشاندن خود در جبهههای متعدد درگیری جلوگیری کرده و فرصت لازم برای ادامه جنگ در اوکراین و مدیریت رقابت با چین را به دست آورد. این در حالی است که سیاست نتانیاهو مبتنی بر گسترش دامنه درگیریها و طولانیتر کردن آن و کشاندن آمریکا به جنگ فراگیر با ایران است.
۵- آمریکاییها احتمالاً سیاست خود را در عرصههای فلسطینی و عربی تقویت خواهند کرد و تلاش خواهند کرد موقعیت سیاسی غزه را تغییر داده و جنبش حماس را از مدیریت این منطقه خلع کنند و نقش بیستری به تشکیلات خودگردان فلسطین بدهند. در این میان ممکن است نقش بیشتری به کشورهای عربی و حتی ترکیه برای ساماندهی اوضاع امنیتی آینده غزه داده شود.
۶- احتمالاً آمریکاییها تلاش خود را برای پیشبرد روند عادیسازی روابط عربی با رژیم صهیونیستی به ویژه در جبهه عربستان سعودی گسترش خواهند داد و تلاش خواهند کرد موانع این مسیر را از پیش رو بردارند.
۷- آمریکاییها با در پیش گرفتن گفتمانی تبلیغاتی، مدعی اولویت دادن به ابعاد انسانی و احترام به قوانین بشردوستانه بینالمللی خواهند شد و با انتقاد از کشته شدن غیر نظامیان در غزه تلاش خواهند کرد حجم پیامدهای منفی این جنگ بر وجهه آمریکا در میان ملتهای منطقه و جهان را کاهش دهند و تبعات حمایت تمام قد خود از جنایتهای اسرائیل را برای خود به حداقل برسانند.
ششم: پیشنهادها
در سایه رویکردها و رفتارهای احتمالی آینده آمریکا در مورد جنگ غزه میتوان پیشنهادهای زیر را مطرح کرد:
۱- اعمال فشار حداکثری بر آمریکا جهت تاثیرگذاری بر مواضع آن در جنگ غزه که میتواند تاثیر بسزایی در تعیین روند درگیریها داشته باشد. در این زمینه میتوان از اهرم فشار در عرصههای داخلی و خارجی در مرحله انتخابات ریاست جمهوری در این کشور بهره برد.
۲- پذیرش همگرایی آمریکا با جنگ غزه و دوری از بزرگنمایی در خصوص اختلافات بین دولت بایدن و کابینه بنیامین نتانیاهو در روند جنگ. در این زمینه نباید تاثیر متغیرهای فوری در حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی بر اساس منافع سیاسی و انتخاباتی نادیده گرفته شود.
۳- ادامه حمایت از مقاومت و تقویت بستر مردمی آن به عنوان مهمترین و تاثیرگذارترین عامل در تعیین روند درگیریها است که میتواند بیشترین تاثیر را بر مواضع طرفهای منطقهای و بینالمللی نسبت به این جنگ داشته باشد.
کد خبر 6080654