آنچه در ایران گذشت
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۸۳۷۱۱
استاد پیشکسوت و برجسته ما، دکتر رضاییان میگفت: روزنامهنگاری حرفهای نه قدرت را ابزار رسانه میبیند نه رسانه را ابزار قدرت میداند بلکه هرکدام باید در جای خود کار خود را انجام دهد. در روزنامهنگاری مثلث معروفی است که اضلاع آن عبارتند از: سیاست رسانه، ارزش رویداد و نیاز مخاطب و در این مثلث، نیاز مخاطب ضلع افقی و پایینی را شکل میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مثلث باید دایرهای جهتدار را در نظر گرفت که مرتب در حال گردش است و وظیفه متوازن کردن سه ضلع مثلث را برعهده دارد. این دایره همان روزنامهنگاری حرفهای است. این روزها، 10 روز سخت، پرالتهاب، نگرانکننده و البته آزاردهنده و تلخ گذشت. روزهایی پرحادثه که با طرح اصلاح قیمت بنزین شروع شد و دامنه آن به اعتراضات خیابانی رسید. روزنامهها و رسانهها دراین فضا چگونه حرکت کردند؟ ما براساس همان سیاست اصلی تلاش کردیم تا مسئولیت اجتماعی خود را ایفا کنیم و پلی باشیم بین حکومت و مردم. در حوادث اخیر ما روزنامهنگاران حداقل در روزنامه ایران، منفعل نبودیم، مانند برخی سکوت نکردیم. حرف داشتیم. درست یا غلط در صحنه بودیم و خود را پنهان نکردیم. ما به جای اطلاعرسانی لحظه به لحظه در فضای غبارآلود و آشوبزده و پر از نگرانی به روزنامهنگاری تحلیلی روی آوردیم. حوادث آبان ماه را خیلی زود واکاوی کردیم و تلاش کردیم تا روزنامهنگاری تحلیلی و عمقی را اجرا کنیم. در این چند روز بیش از 50 مورد یادداشت و گفتوگو منتشر کردیم و نیز دهها گزارش تحلیلی.
سعی کردیم که مراقب خط تند شدن فضای جامعه و ملتهب شدن آن و افزایش خشونت و ناامنی باشیم و آن را گوشزد کنیم. برای ما ایران و وطن و کشور و مردمان این سرزمین و نظم و نظام مهمتر از هر چیز بود. بین اعتراض با تخریب و خشونت در جامعه تفکیک قائل بودیم. از مصیبت ناامنی و خطر تخریب بلندتر حرف زدیم اما از هر دو گروه جامعه نوشتیم. چه آنان که معترض بودند و حرف داشتند و مشکل؛ چه آنان که بعد از شلوغیها در خیابان آمدند تا از اقتدار و امنیت بگویند.
دولتی صرف نبودیم، هرچند تلاش کردیم تا صدای دولت در روزگار بیصدایی باشیم و حرف دولت را به گوش مخاطبان خود برسانیم .هم صدای مردم را نوشتیم هم گفتمان مسئولان را. میدانیم که البته صدای مردم کمعمقتر بود. هم نقد شنیدیم و هم تشویق شدیم اما نه اولی ما را از راهمان منصرف کرد و نه دومی سرعت ما را افزایش داد.
ما در «ایران» جای نهاد امنیتی ننشستیم، هرچند در گفتوگوهای میان خود از دلایل و اتفاقات حرف زدیم اما آن را به جامعه نکشاندیم. ما رسانهنگار و خبرنگار و تحلیلگر هستیم نه برنامهریز و کنشگر سیاسی و فعال چریکی. ما هم مثل خیلیها از کشتهها و زخمیها شنیده زیاد داریم اما برای ما جزئیات این حوادث روشن نبود، امکان راستیآزمایی نامشخص بود، پس دروغ نگفتیم و نخواستیم مسیر را منحرف کنیم. معتقدیم باید صبورتر بود، در خشونت و ناامنی حلوا خیرات نمیکنند. سؤال ما این بود چرا مثلاً فلان شبکه فارسی زبان که مدعی است باید اخبار را همیشه با دو منبع چک کند، بیمحابا خبر از کشتهها و آشوب در ایران میداد. «روزنامهنگاری مسئولانه» را اولویت دادیم، معتقدیم درهر بحرانی نباید دنبال فالوور جمع کردن بود؛ ماهها و سالها نیز همین روش را نکوهش کردیم. البته میشد خیلی چیزهای دیگر را نوشت و گفت اما از نظر ما یا زمانش مناسب نبود، یا فهم ما ناقص بود. شاید امکانات آن را نداشتیم و بنیه روزنامهنگاری ما ضعیف بود و البته رد نمیکنیم که شاید خودسانسوری بر ما غلبه کرد اما منفعل نبودیم. در دل آنقدر کلمهها و جملهها را جابهجا کردیم تا باشیم و بنویسیم.
تلاش کردیم تا خلأ اطلاعرسانی ناشی از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین را پرکنیم. بازتابدهنده صداهای موافق و مخالف در این طرح بودیم. از اثرات اقتصادی طرح و تأثیر آن بر اقتصاد از جزئیات طرح معیشتی و از خطرات نبود اینترنت و تأثیر آن در کسبوکارها و ضرر و زیان آن نوشتیم.
ما رسانهای قانونی هستیم نه بولتن زیرزمینی. به قواعد حکومتی هرچند هم منتقد باشیم، احترام میگذاریم و اجرا میکنیم. بیشک هرکدام ما آموختهایم در هر فضا چگونه بنویسیم و چگونه پیام را منتقل کنیم.
تأکید داریم بگوییم مگر برای انعکاس صدای مردم حتماً باید دوربین به دست و میکروفون در کف در خیابان این سو و آن سو رفت و با مردم حرف زد؛ اگر از گرانی و تورم بنویسیم، اگر در یادداشتی بگوییم مردم را نامحرم فرض کردید، اگر امنیت و آرامش مردم را بخواهیم، اگر درخواست کنیم مردم مکان و محلی برای اعتراض قانونی میخواهند و اگر مثلاً بگوییم قطع اینترنت کار آنها را مختل کرده است، این صدا، صدای مردم نیست.
ما از اینکه سالها در جامعه کاری شد که از رسانه اعتبارزدایی شود، سخت ناراحت و دلخوریم. از اینکه متهم به دروغگویی شویم، آزردهایم. از اینکه مخاطبان ما را باور نکنند، اندوهگین و سردر گریبانیم، اما همه اینها باعث نشد تا سکوت کنیم، چیزی نگوییم و چیزی ننویسیم. چه کنیم که روزنامه را نمیخوانند و نخوانده، ندیده و نشنیده قضاوت میشویم. شما را به خدا آن سوی دنیا و این سوی دنیا دست از متهمسازی و انگ زدن و قضاوت نادرست بردارید.
اگر خیابانها شلوغ بود، در تحریریهها هم همهمه بود. یکی نگران امنیت سرزمینش بود، یکی دلنگران مردم. یکی سودای آرامش داشت، یکی ترس خشونت. خبرنگاری، صفحاتی را که قبلاً درباره حاشیهها و مردم بیپناهش نوشته بود، ورق میزد.
این چند خط را نوشتم تا بگویم روزنامهنگارانی که من میشناسم، آدمهای باشرفی هستند، فرقی نمیکند در کدام رسانه دولتی یا حکومتی یا مستقل باشند یا حزبی؛ آنها مثل مردمند و از مردم. انتخاب ما روزنامهنگاری در کشور است با همه قواعد درست و نادرستش.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۸۳۷۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهبرد اصلاح طلبان برای مدیریت فضای داخلی مجلس دوازدهم/اعتراف تلویحی هم میهن: آشوبهای ۷۸ کار دوستان ما بود!
اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که انتخابات مجلس را تحریم کردند.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که استقبال گرم لاهور و کراچی از رئیسجمهور ایران، تتر به جای دلار در معاملات نفتی و بازی با آمار واردات خودرو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
اصلاح طلبان راهبرد خود برای فضای داخل مجس شورای اسلامی را مشخص کرده اند، بر اساس اخبار دریافتی اصلاح طلبان ضمن تاکید بر شکل گیری فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی و لزوم مدیریت بهینه آن، خارج از پارلمان تاکید کرده اند که هدف اصلی این جریان در مجلس باید تعمیق شکاف میان قالیباف و جبهه پایداری و حامیان دولت باشد.
روزنامه آرمان امروز درباره ترکیب مجلس آینده نوشته است:
با نزدیک شدن به روز برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی گویا فضای انتخاباتی در داخل مجلس هم در حال گرم شدن است و چنان که از خبرهای پشت پرده و البته جلوی پرده میتوان فهمید باید بگوییم شاخههای تندروی اصولگرا در حال افزایش تحرکات خود برای کنار زدن «محمدباقر قالیباف» هستند. بعد از اینکه خبرهای جلسه «حمید رسایی» با برخی از نمایندگان در رسانهها منتشر شد روز گذشته نوبت به «مجتبی ذالنوری» بود، نایب رییس کنونی مجلس که تلاش دارد خود را در جمع نامزدها حفظ کند رسید تا انتقادهای تندی از نوع مدیریت مجلس بکند، هرچند در نطق خود اعلام کرد که در مورد فرد خاصی صحبت نمیکند ولی بهخوبی مشخص بود که مخطالبش چه کسانی بود.
این روزنامه اصلاحطلب در بخش دیگری از گزارش خود مینویسد:
او در این بین حتی مواردی در خصوص اصلاح روند فعالیت مجلس را هم مطرح کرد. که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. باتوجه به تحرکات شاخههای تندروی اصولگرا مانند شریان، پایداری و صبح ایران باید بگوییم که آنها پروژه عبور از قالیباف را پیش از شروع رقابتهای ۱۱ اسفند آغاز کرده بودند. در روزی که رائفیپور در میتینگ انتخاباتی خود هدف را رقابت با قالیباف عنوان کرده بود. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که در بین ۵ گزینه مطرح شده تنها قالیباف است که از شاخه غیر تندرو وارد میدان انتخابات ریاست مجلس خواهد شد.
روزنامه آرمانملی دیگر روزنامه اصلاحطلب است که علاقه خاصی به مدیریت مجلس آتی داشته و نیمنگاهی نیز به انتخاب رئیس بعدی دارد، این روزنامه مینویسد:
هر چه به روزهای پایانی عمر مجلس یازدهم نزدیکتر میشویم انتظارات برای تشکیل و آغاز به کار مجلس دوازدهم بیشتر میشود و گعدهنشینیها و دورهمیهای منتخبان مجلس دوازدهم برای تاثیرگذاری بیشتر در مجلس آینده افزایش مییابد. البته در دور نخست که شاهد رقابت درون گروهی اصولگرایان با یکدیگر بودیم و قابل پیشبینی هم بود لیست امناء دست بالا را پیدا کرد و اکثریت نفرات راه یافته از تهران به مجلس از این لیست بودند. حال اینکه در دور دوم مجددا همه چیز طبق روال دور اول انجام خواهد شد و تمام کسانیکه در دور اول حدنصاب ممکن آرا را بهدست نیاورده بودند باهم به رقابت خواهند پرداخت. اما اینکه در دور دوم انتخابات چه میزان از واجدان شرایط بخواهند در انتخابات شرکت کنند خود محل سوال است.
اصلاح طلبان تاکید دارند تقویت موضع قالیباف در مجلس از اهداف اصلی این جریان می باشد اما نه به دلیل حمایت از شخص قالیباف بلکه بر اساس این راهبرد که قالیباف ضعیف شده نمی تواند نزاع و اختلاف در میان جبهه اصولگرایی را در داخل و خارج مجلس تامین کند.
به باور اصلاح طلبان تاکید بر حضور قالیباف در راس مجلس گرچه در فرایند مذاکره برای تامین سهم برای فراکسیون اصلاح طلبان و بازی در این مجلس موثر است اما به طور کلی ۲ راهبرد اصلی را هدف قرار می دهد؛ یکی تولید نزاع میان اصولگرایان و تعمیم آن به شکست یکدست سازیدومی مشغول سازی قالیباف، تولید مساله برای وی!
گفتنی است اصلاح طلبان به ویژه اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که مشارکت در انتخابات آن را تحریم و عملا مبارزه با حاکمیت را تجویز کرده بودند و حال با برنامه ریزی برای مجلس آینده علاوه بر به نمایش گذاشتن دورویی خود، از سوی دیگر اعتیاد این جریان به قدرت را نیز عیان می سازند.
اعتراف تلویحی یک روزنامه اصلاحطلب!
روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای در ۲۴ سال پیش پرداخته است. در این یادداشت که مطابق ادبیات اصلاحطلبان، از آن اتفاق در اردیبهشت ۷۹ با عنوان توقیف فلهای نام برده شده، فضای رسانهای کشور را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است. در واقع به نظر میرسد هممیهن خواسته یک مشکل بزرگ را ناشی از آن توقیف بداند و گران فروشی کند!
هممیهن در سرمقاله خود آورده که «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاه مدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵ درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
در ادامه این مطلب آمده است که:
اکنون در چه وضعی قرار داریم؟ اثرگذاری صداوسیما در مقایسه با ماهوارههای فارسیزبان بسیار ضعیف و در حاشیه قرار دارد. صداوسیما از حیث میزان بینندگان بهشدت افت کرده و مهمتر از افت کمی، افت کیفی بهرهمندان از این رسانه هستند که بیشتر شامل افراد سالمند، با تحصیلات پایین و افراد غیرشهرهای بزرگ و روستایی، که کمترین اثرگذاری را در فضای عمومی و اجتماعی دارند!
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توییتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه اتفاق ۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟
یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵ درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.» آیا اصلاحطلبان مسئولیت این تشویش اذهان عمومی را میپذیرند؟