قدر استقلال را می دانیم؟
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۹۰۴۲۵
آزادی و استقلالمان به بادی نیامده که به بادی برود. به کوتاه زمانی نیامده که به کوتاه زمانی برود. به عیاشی نیامده که به آشوب برود. اینجا همه چیز جان برده است، خون برده است و جوانی را برده و مادری مانده است. پدری را برده و فرزندی مانده است. مانده هامان خوب می دانند که هزینه دادیم و حالا زمانِ برداشت است؛ اگر بگذارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ ما برای آن که ایران گوهری تابان شود، خون دل ها خورده ایم. بزرگانی را تقدیم کردیم تا آزادی نصیبمان شود. تا از چنگال بیگانگان خارج شویم و به قول قدیمیترهامان خودمان بشویم آقای خودمان... یک روز رئیس علی دلواری ها، یک روز میرمَهناها، ستارخان و باقرخان ها و کوچکخانجنگلیها و مدرسها و شیخ فضلاللهها، هر یک ترور فیزیکی و شخصیتی شدند تا ما آزاد شویم. صد سال؟ دویست سال؟ و یا بیشتر و کم تر جان و آبرو دادیم، تا بگوییم ما خودمان هستیم. یک روز روس ها، یک روز انگلیسی ها، یک روز پرتغالی ها و هلندی ها را از کشور بیرون کردیم و جلوتر که آمدیم شاخ به شاخ آمریکایی ها شدیم و صدا در حنجره گرم ایرانی مان انداختیم که می خواهیم خودمان باشیم و ما را تابِ تحملِ تسلطِ اجنبی نیست...
در مسیر، بسیار غمها دیدیم. جمعیت چند میلیونی از هموطنانمان را زیر دست و پای سربازان انگلیسی از دست دادیم، زنانمان از دردِ ترکشهای خمپارههای صدامیانِ پلید فریاد کشیدند و از دیدن جنازهی سوختهی فرزندانشان بیشتر و چه بسیار منابعی که بین روس ها و انگلیس ها دست به دست و همه چپاول شد. برای آزادی مان جنگیدیم. مبارزه کردیم؛ مبارزه مان چند صد سال طول کشید تا بهمن ۵۷، آزاد شدیم. آزادی از چنگال زورگویان و زورمندان که رقم خورد، فراتر رفتیم؛ تا جایی که جلوی تمدنشان، تفکرشان و همه دار و دسته هایشان قد علم کردیم.
حتی آزاد و مستقل هم که شدیم برای حفظ آزادی مان، استقلالمان، خون دادیم و آبرو. از جوانانمان گذشتیم. ستون فقراتمان را کشتند. بهشتی هامان، مطهری هامان؛ اصلا قصد به قتل اماممان نیز داشتند اما باز ما ایستادیم. ایستادیم چرا که نمی خواستیم آزادی مان را از دست بدهیم. نمی خواستیم بله قربان گوی اجنبیها باشیم.
از پدرانمان آموخته بودیم، زندگی زیر سایه دشمنان برکت ندارد و ره به جایی نمی برد. جنگیدیم و سر دادیم، سردار دادیم. باقری و باکری و آوینی و بسیار از این نام آشنایان دادیم. جوانانی را گمنام دادیم. متوقف نشدیم. با سرعت ادامه دادیم. تحریم شدیم؛ جام زهرها نوشیدیم؛ کارد به استخوان هامان رسید؛ کودکان بیماری های خاصمان زیر فشار تحریمی جان خود را از دست دادند؛ ولی باز ایستادیم. اصلا آن قدر ایستادیم که وزیر اجنبی ها نوشت برایمان، اگر آرامش می خواهید باید عادی باشید نه آرمانی! یعنی متوقف شوید. اما ما ادامه دادیم و می دهیم. آرمان های بلند، آرامش و سکون نمی طلبد، حرکت می خواهد، ما نمی خواهیم بنده بیگانه باشیم. ما می خواهیم خودمان باشیم آن هم با آرمان های بلندمان. با آینده ای روشن که چون نور خورشید، چشمان نامبارک بیگانه را بیازارد و اگر اصرار بر نگاه بد داشت کورَش کند.
آزادی و استقلالمان به بادی نیامده که به بادی برود. به کوتاه زمانی نیامده که به کوتاه زمانی برود. به عیاشی نیامده که به آشوب برود. اینجا همه چیز جان برده است، خون برده است و جوانی را برده و مادری مانده است. پدری را برده و فرزندی مانده است. مانده هامان خوب می دانند که هزینه دادیم و حالا زمانِ برداشت است؛ اگر بگذارند.
این روزها عدهای که چشم به پولهای کثیف شده با نفت سعودیها دوخته اند آنچنان افسار گسیخته به دل شهر زدند که گویا بی اطلاعند از مسیری که آمدیم؛ از مسیری که برای آزادی آمدیم. این روزها عده ای بس نشسته اند در استودیو های بی بی سی و ایران اینترنشنال و منوتو، و پولهایشان را جلوی در تحویل می گیرند و گویا یادشان نیست این ها همان پول های خونِ هم وطنانی است که به دست همین انگلیسی ها در جنگ جهانی کشته شدند. بس نشسته اند و چشم دوخته اند به دستان ربع پهلوی که شاید برایشان دستی بالا بزند و دستی در جیب کند اما گویا بی اطلاعند که ربع پهلوی خود از جیب مادر ارتزاق می کند!
ملتی صدها سال جنگیده است تا آزاد شود و مستقل. حال عدهای بر مبل های نرم و گرم انگلیسی تکیه زده اند و می خواهند همه چیز به روز اول برگردد. می خواهند دوباره مشروطه از دیگ انگلیسی ها سربرآورد. البته انگلیسی ها سرگرم خودشان و برگزیتشان هستند و تاج ملکه را سفت چسبیده اند که خدایی ناکرده زمین نخورد. حالا دیگر آقازادهی سلمان شاه به پشتوانهی ترامپِ دیوانهی نزدیک به استیضاح و یا محکومیت است که می خواهد خود نمایی کند اما گویا جوان است و رسم بازی با دم شیر را نمی داند!
ملتی صدها و میلیونها جوان داده است تا روزهای خالی از غیر را تجربه کند؛ خالی از بیگانه را. حال عده ای می خواهند با تئوری های شکست خورده شان بار دیگر فریاد از مدنیت سر دهند، جلوه ای دیگر از نور خاموش شدهی فکرشان را رهسپار خیابانهای شهر گردانند. سیاسیونِ چشم به دستِ غرب دوخته ای که سالهاست شنای کرال پشت در نعلبکی قجری و پهلوی را تمرین می کنند.
این روزها ملت مظلومی درگیر و دار نقشه داخلی و خارجی است تا تمام همتش برای آزادی را زیر سوال ببرند. داخلی ها بیانیه ۷۷ نفری صادر می کنند و بعدش تق نوشته تاج زاده در می آید که کدام ۷۷ نفر، کدام بیانیه و کدام حمایت از اغتشاش. اصلا کدام مدنیت و کدام اصلاح طلبان. چه زیبا گفت خداوند متعال که «و چون گفته شود به منافقان تباهی نکنید در زمین (بکفر و نافرمانی و فریب با مؤمنان) گویند ما فقط اصلاح کنندهایم/ بدانید که ایشان فساد کننده اند (فتنه انگیزند) ولکن نمیفهمند (که تبهکارند)». برخی از این افساد کنندگان که خود را اصلاح طلب می نامند بعد از کلی صغری و کبری چیدن بعد از کلی راه فرعی و انحرافی ایجاد کردن برای فرار از عملکرد ضعیف سیاسی و اقتصادی خود حرفشان را در یک جمله می گویند و آن اینکه با عادی سازی روابط بساط تحریم ها جمع شود.
گویا تمام بساط این روزها برقرار است تا ملتی باور کند تمام تلاشش برای آزادی اشتباه بوده است. ملتی باید بپذیرد که پا بر تلاش مردان تاریخش بگذارد و سر تعظیم در برابر اربابِ آقایان و خانم های بیانیهی نویسِ افساد طلبِ دروغ گو که به هم مسلکانشان نیز خنجر می زنند، فرود آورد تا آقایان انگیزه های آلوده سیاسیشان را دنبال کنند. تا آنها هم شبیه شاهک ها و حاکمک های زمان هرج و مرج، نان خود را در جلوی درب دربار آمریکا و آل سعود تحویل بگیرند و شعبان بی مخ های زمان را راهی خیابان کنند...
امروز ملتی را می بینیم که مجموعه ای از هجمه های روانی، رسانه ای و اقتصادی را به خود می بیند و در کنار این، بی تدبیری دولت مردان مدعی تدبیر، آتش به زندگیشان انداخته است. بی تدبیری هایی که یا از روی نادانی است که برآمده از انتخاب اشتباه است و یا بی تدبیری هایی از روی عمد تا که زم ها و فریدون ها و دار و دسته شان در شلوغی ها گم شوند. یا که بی تدبیری از جنس همان بیانیه های دروغین افساد طلبان.
برنامه های دشمنان برای ملت های آزادی خواه مدام تکرار می شود. امروز فشار اقتصادی، هجمه های روانی و رسانه ای و شاید هجمه ی نظامی در لیست سیاه اقداماتشان است و حتی عادل الجبیرِ کودک کش نیز باد در غب غب می اندازد و از جنگ علیه ایران اسلامی می گوید. گویا این مردک، شب ها را سر بر بالش های پر از پَر قو گذاشته و گرمای تشکچه اش آزارش داده که این چنین نطق گرفته و خود بزرگ بین شده که سعی دارد حرف از جنگ با شیر بزند آن هم در روزگاری که پس از چند سال هنوز از پس همسایه فقیر ولی مقاومش بر نیامده است.
سپاهِ ملت که خود زجر کشیده در مسیر آزادی است و کم فشار تحمل نکرده است، خوب ماجرای فشار های روانی و رسانه ای و اقتصادی را می فهمد. در بیانی جان سربازان آمریکایی را نشانه می رود. ارتش رزمایش ولایت برگزار می کند. سپاهی بند پوتین هایش بر عرشه کشتی انگلیسی می بندد. هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی را می اندازد و باز دفاع از آزادی ملت را نیروهای مظلوم امنیتی در دست میگیرند، در دورانی که دولتی ها خوابند و هر اقدامشان با همراهانشان ضد آزادی است.
حافظه تاریخی ملت اگر خوب کار کند چپاول گری های بیگانه را فراموش نخواهد کرد. فراموش نخواهد کرد که اگر نبود وحدت وطنی، اگر نبود جان دادن جوانان بسیجی و سپاهی و ارتشی فاتحه یک ملت که هیچ، یک امت خوانده بود. طلایه دار می شد داعش و از فردا معلوم نبود به جای این داعشی های وطنی و منورالفکران افساد طلب، داعشی های چشم آبی سوار بر شهر چه می کردند با ما و آنها نه فقط بانک و پمپ بنزین و حوزه علمیه که ابتدا سراغ خانه های ملت می آمدند تا پایان دهند نسل شیر بچه های ایرانی را و کار را یک سره کنند.
واضح و ساده بنویسیم وای به حال ملتی که بخواهد گذشته پر تلاشش برای استقلال را، فراموش کند، آن جاست که به گفته بزرگمان، سیلی خواهد خورد. وای به حال سیاسیونی که دیدند ماجرای شب های عملیات را اما درس نگرفتند. وای به حال بسیجیانی که دیدند پیام امامشان در ۲ آذر ۶۷ در راستای شروع جنگ عقیدتی جدید را اما در دنیای خود ماندند. دوران دورانِ روشنگری است، دوران پایان فساد افساد طلبان است، دورانی است که باید مبارزه کرد برای آرمان بزرگی که گذشتگانمان تا چند سده قبل برای آن جان و خون دادند. جنگ تمام شد اما مبارزه در قالب عقاید و افکارمان ادامه دارد...
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۹۰۴۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آزادی ۶ مرزبان ایرانی از طالبان
به گزارش صدای ایران به نقل از تسنیم،دقایقی پیش این مرزبانان با رایزنی مقامات انتظامی ایرانی و طالبان آزاد شده و در صحت و سلامت به خاک کشور بازگردانده شدند.
منابع محلی اذعان کردند که طالبان مرزبانان ایرانی را با اهدای گل و شیرینی بدرقه کردهاند.