تعامل میان پدیدارشناسی، علوم اجتماعی و هنرها
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۱۱۴۱۹
کتاب حاضر مجموعهای است از مقالات ارائهشده در کنفرانس بینالمللی و میانرشته ای «پدیدارشناسی، علوماجتماعی و هنرها» که به موضوع ارتباط نگرشی هستیشناسانه و فلسفی و بینشی علمیاجتماعی با قابلیّت خاصِ تحلیل پدیدۀ هنر پرداختهاند. رویکرد پدیدارشناسانه، به دلیل تأمل آن بر تصاویر ذهنیِ روشنِ خودآگاهی و همچنین بر ساختارهای عینی نظیر زیباشناسی، ارتباط، معنا، قلمروهای محدود معنا، موسیقی و ادبیات، غور در دیدگاه ذهنی هنرمندان و مفسّرین را میسّر میسازد چراکه تمامی ساختارهای مزبور به نوعی، به کار تحلیل دقیق و اساساً فلسفی میآیند که پدیدارشناسی به آن شناخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخش نخست کتاب به ارتباط زیباییشناسی و علوماجتماعی پرداخته و مبانی نظری دیدگاه شوتز در باب هنر و اصول زیباییشناسی پدیدارشناسانه از منظر اجتماعی را مورد کنکاش قرار می دهد. در بخشهای دوم تا چهارم که بیشتر جنبه موضوعی و خاص دارند، مصادیق بارز به کارگیری این اصول در تحلیل آثار هنری در حوزههای ادبیات، موسیقی، فیلم، و عکاسی از رهگذر تحلیل و نقد مطالعات شوتز در هر حوزه ارائه میشوند.
مؤلفین مقالات کتاب حاضر، ضمن نقد و بررسی آراء شوتز و پیروان مکتب او، برهمکنشی حوزههای پدیدارشناسی، جامعهشناسی و هنرها را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادهاند. در واقع، اهتمام این نویسندگان اثبات این مدعاست که تحلیل فرایندهای تولید، دریافت و تفسیر آثار هنری مستلزم در نظرگرفتن دیدگاههای ذهنی و عینی مولف و مخاطب است.
مولفین مقالات با در دست داشتن دو امکان پدیدارشناسی، فرصت توصیف زیستجهان مرکزیتیافته ذهنی کنشگر (هنرمند یا مخاطب) و همچنین ساختارهای ابژکتیو ادبیات، موسیقی و به طور کلی حوزه زیباشناسی و نیز نقش علوماجتماعی در بازسازی ساختار تاریخیاجتماعیِ درگیر در خلق و دریافت اثر هنری، چارچوبی نوین برای تحلیل آثار هنری در حوزههای ادبیات، موسیقی، عکاسی، فیلم و هنرهای تجسمی فراهم آوردهاند.
در این راستا، تفسیر خلاقانهای از برخی آثار برجسته در این شاخهها ارائهشده و تعامل پدیدارشناسی، علوماجتماعی و هنر در درک و تبیین این برآوردهای نظری، مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت کتاب برای خوانندۀ ایرانی، علاوه بر آشنایی با دیدگاههای شوتز، فرصتی است که برای آشنایی وی با شیوه تحقیق در آثار هنری با رویکرد فلسفی پدیدارشناسانه بر اساس مبانی جامعهشناسی فراهم میشود.
کتاب حاضر پویایی دیدگاه پدیدارشناسانه آلفرد شوتز و نقش بهسزای آن را در درک شایسته زیباشناسی، علوماجتماعی، پدیدارشناسی و فصل مشترک آنها در ارتباط با حوزههای خاصی نظیر ادبیات، موسیقی و هنرهای بصری آشکار میسازد. همچنین، چنانکه از این نوشتار برمیآید، محقّقین پیشکسوت و جوان در رشتههای گوناگون و از ملّیتهای مختلف، چارچوب مطالعاتی شوتز را برای تحلیل هنر مناسب یافتهاند. در واقع این کتاب، جامعترین متن موجود در زمینه چارچوب ارائهشده توسّط شوتز در رابطۀ میان پدیدارشناسی و علوماجتماعی و هنرها است.
این اثر با ترکیب دو حوزه پدیدارشناسی و علوماجتماعی، چارچوبی بدیع برای تحلیل پدیده هنری مهیا ساخته و امکان تفسیری خلاقانه از گستره آثار و اشکال هنری متمایز و همچنین درک ملاحظات نظری در همبستگی هنرها، پدیدارشناسی و علوماجتماعی را فراهم میسازد.
کتاب «تعامل میان پدیدارشناسی، علوم اجتماعی و هنرها» نوشته مایکل باربِر و یوخن درهر جامعترین متن موجود در زمینه چارچوب ارائهشده توسط آلفرد شوتز در رابط میان پدیدارشناسی و علوماجتماعی و هنرها با ترجمه زهرا عبدالله از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شد.
برچسبها تازه های نشر فلسفه انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتمنبع: ایرنا
کلیدواژه: تازه های نشر فلسفه تازه های نشر فلسفه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۱۱۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش ایسنا، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت نوشت:« یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینهسازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون کرد. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزونتری هستند. نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند.
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بیهیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفتهساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جزو آن را فرو نگذارد و برای بیشینهسازی آنها پیوسته بکوشد. سرانجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که می دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی می شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فروشدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای « خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص های زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱.سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲.پیروی از الگوی گفتوگوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳.افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴.فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴.برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنج های ناگزیر زندگی حفاظت میکند. یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن.
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.»
انتهای پیام