پولپاشی آمریکا در انتخابات انگلیس؛ مداخله با اسم رمز حمایت از علم
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۴۰۰۱۰
ترامپ و همراهانش معتقدند که برای تحقق برگزیت سخت و افزایش امکان تسلط اقتصادی واشنگتن بر لندن، هرگونه سرمایهگذاری انتخاباتی در انگلیس قابل توجیه است. ۱۱ آذر ۱۳۹۸ - ۱۸:۲۷ بین الملل آمریکا نظرات - اخبار بین الملل -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، برگزاری انتخابات زودهنگام 12 دسامبر امسال در انگلیس، مولد منازعات تازه ای در این کشور بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ورود دلار سرمایهداران آمریکایی
به عبارت بهتر، سرمایهداران آمریکایی و حتی برخی سیاستمداران این کشور، نسبت به انتخابات سراسری انگلیس به مانند بستری برای سرمایه گذاری اقتصادی بلند مدت در این کشور مینگرند.
سرمایهداران بزرگ آمریکایی به خوبی میدانند که حمایت از برخی احزاب و گروههای سیاسی در انگلیس، میتواند در آینده نزدیک، این گروهها را وامدار آنها در حوزه اقتصاد و تجارت خارجی انگلیس نماید. بر این اساس، سرمایه گذاری در انتخابات انگلیس از طرق غیر مستقیم، به سرمایهداران آمریکایی امکان میدهد تا در آینده اقتصادی و سیاسی انگلیس نفوذ بیشتری داشته باشند.
روزنامه گاردین در یکی از تازهترین گزارشهای خود در این خصوص می نویسد: «این فقط رایدهندگان انگلیسی نیستند که آینده این کشور را تعیین میکنند. به نظر میرسد تعدادی از افراد و موسسات ثروتمند در ایالات متحده، تاثیر به سزایی در شکلگیری این آینده، خصوصا در دوران حساس فعلی دارند؛ دورانی که منازعه بر سر برگزیت و آینده اقتصادی انگلیس به نقطه اوج خود رسیده است.»
گاردین در ادامه، به برخی آدرسها و نشانههایی اشاره میکند که ادعای این روزنامه را عینیتر و مصداقیتر میسازد: «در طول پنج سال گذشته، 11 موسسه آمریکایی به جریانهای دست راستی در انگلیس، حدود 3.7 ملیون دلار کمک مالی اعطا کرده اند. این پول در عمل، در راستای تقویت این جریانها هزینه شده است.»
گزارش| تبعات ورود بلومبرگ به کارزار انتخاباتی آمریکا؛ وقتی میلیاردرها به میدان میآیندسندرز: میلیاردرها نباید بتوانند انتخابات را بخرنداندیشکده| مضرات رئیس جمهور میلیاردر برای اقتصاد آمریکاکمکهای مالی خارجی به گروههای انگلیسی غیر قانونی است؟
بر اساس گزارش گاردین، یکی از ثروتمندان نومحافظه کار آمریکایی که همواره در طول دهههای اخیر نقش به سزایی در اعطای این کمکها به جریانهای افراطی دست راستی در انگلیس داشت، جان تمپلتون نام داشت. او در سال 2008 درگذشت و الان دیگر زنده نیست. او به تنهایی 3.3 میلیون دلار به گروههای سیاسی متبوع خود در انگلیس کمک کرده است. هم اکنون این روند از سوی بنیاد تمپلتون ادامه دارد. اعضای این بنیاد گزارش گاردین در خصوص دخالت ایالات متحده در انتخابات و عرصه سیاسی و اقتصادی انگلیس را به چالش کشیده و معتقدند که اعطای کمکهای خارجی به گروههای مختلف در انگلیس غیر قانونی نیست.
یکی از اعضای موسسه تمپلتون در پاسخ به روزنامه گاردین مدعی شده است که علی رغم پشتوانه کمکهای خارجی (که برخی گروههای سیاسی در انگلیس آن را دریافت کردهاند)، این گروهها استقلال فکری خود را حفظ کرده اند. حمایت از تحقیقات دانشگاهی، حمایت از راه اندازی مباحثات و گفتوگوهای مدنی در حوزه علوم تجربی و انسانی و فلسفه و سایر حوزه های پژوهشی، از جمله بهانههایی است که اعطای کمکهای مالی نهادهای آمریکایی به زیرگروههای وابسته به احزاب انگلیسی در قالب آنها صورت میگیرد. به عبارت بهتر، سرمایه گذاران آمریکایی، سعی میکنند در راستای جلوگیری از افشاگریهای گسترده و ایجاد حساسیت در میان افکار عمومی، شکل و قالب توجیه پذیری را برای کمکهای مالی خود به احزاب و گروههای مورد علاقه خود تعریف کنند.
کمکهای مالی و نگرانی از عدم شفافیت
هم اکنون این نگرانی وجود دارد که اعمال کمکهای ظاهرا «مستقل» و «غیر سیاسی» به احزاب و گروههای انگلیسی، منجر به ایجاد نوعی عدم شفافیت سیاسی و اقتصادی در آینده این کشور شود. گاردین در توصیف این وضعیت بغرنج می نویسد :«واشنگتن همواره موضوع نفوذ طرفهای خارجی در انتخابات ایالات متحده را مدنظر قرار داده و نسبت به آن هشدار می دهد، این در حالی است که آمریکایی های ثروتمند خود درصدد تاثیرگذاری در انتخابات دیگر کشورها (از جمله انگلیس) هستند.»
این پارادوکس و دوگانگی هدفمند، برخاسته از سیاستهای کلان ایالات متحده در قبال دیگر بازیگران بینالملل و تلاش برای تسلط بر امور اقتصادی و سیاسی دولتها صورت میگیرد. چنانچه مشاهده می شود، در این معادله اساساً دولتهای اروپایی و غیر اروپایی و حتی دولتهای همراه یا غیرهمراه برای ایالات متحده تفاوت چندانی ندارند.
حساسیتهای کنونی انگلیس درباره سرمایههای آمریکایی
آنچه مسلم است این است که در قبال انگلیس بازی به مراتب برای ایالات متحده حساستر است. هم اکنون لندن در وضعیت و نقطهای قرار دارد که باید میان «برگزیت سخت»، «برگزیت نرم» و «تکرار همهپرسی» تصمیم نهایی و قطعی خود را اتخاذ کند.
ترامپ و همراهانش (و موسسات اعتباری و سرمایه گذاری غیررسمی وابسته به کاخ سفید)، معتقد هستند که جهت تحقق برگزیت سخت و افزایش امکان تسلط اقتصادی واشنگتن بر لندن، هرگونه سرمایهگذاری انتخاباتی در این کشور اروپایی قابل توجیه است. رئیس جمهور ایالات متحده و سرمایهگذارانی که اکثراً با مشی ترامپ در قبال انگلیس همراه هستند، معتقدند که تحقق برگزیت نرم ( برگزیت همراه با توافق) یا برگزاری همهپرسی دوباره، امکان هر گونه مانور بی حد و حصر شرکتهای تجاری آمریکا در لندن و دیگر شهرهای انگلیس را از بین می برد. بنا بر این آنها هر هزینهای را صرف میکنند تا لندن به نقطهای به غیر از «خروج سخت از اروپا» نرسد.
متحدان نزدیک و مداخلات آمریکا
مروری بر گزارش اخیر گاردین و دیگر رسانههای انگلیسی درباره مداخله سرمایهداران آمریکایی در انتخابات انگلیس به خوبی نشان میدهد که حتی نزدیکترین متحدان ایالات متحده در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و در اروپا نیز از مداخلهجویی این کشور در انتخابات خود مصون نیستند. بدون شک در آیندهای نزدیک، افشای زد و بندهای مالی احزاب و گروههای انگلیسی با افرد ثروتمند و شرکتهای آمریکایی در انتخابات، خود میتواند به یک پرونده جنجالی و مستمر در لندن تبدیل شود؛ پروندهای که دامنه بحرانهای داخلی در انگلیس را گستردهتر و بر عمق بحرانهایی که از سال 2016 (زمان برگزاری همه پرسی برگزیت) در این کشور رخ داده خواهد افزود.
انتهای پیام/
R36439/P/S8,89,1128/CT5منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۴۰۰۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزینههای آمریکا در برابر بلندپروازیهای اتمی عربستان
عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از میدل ایست نیوز، سال گذشته میلادی(2023)، کمتر از یک ماه پیش از عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر همه چیز تغییر کرد، اسرائیل و عربستان سعودی در حال مذاکره برای عادی سازی روابط بودند. پس از دههها روابط سرد، هزینهای که اسرائیل باید برای صلح با عربستان پرداخت میکرد مسلماً بالا بود: علاوه بر تضمینهای امنیتی ایالات متحده آمریکا و حداقل امتیازات نمادین اسرائیل در مورد حاکمیت فلسطین، مذاکرهکنندگان سعودی خواستار دستیابی به فناوری هستهای غیرنظامی بودند.
با ادامه جنگ اسرائیل و مقاومت فلسطین، در حالی که افکار عمومی عرب، از جمله خود سعودیها، از کشتار مردم فلسطین به دست رژیم صهیونیستی خشمگین هستند، حتی اگر مقامات سعودی علاقهمند به گفتوگو با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل باشند، به احتمال زیاد مذاکره برای صلح پایدار غیرممکن خواهد بود.
از آنجایی که ایالات متحده به چگونگی ارتقای ثبات در خاورمیانه، چه در طول جنگ غزه و چه پس از آن، میاندیشد، موضوع برنامه هستهای عربستان سعودی مسئله مهمی است. اگر واشنگتن امیدوار است که روابط عربستان سعودی را با اسرائیل عادی کند، باید به خواستههای ریاض برای همکاری هستهای غیرنظامی تن بدهد – تحولی که میتواند به طور چشمگیری تصویر امنیت منطقه را تغییر دهد.
اگرچه عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است.
اگر چه عربستان سعودی ممکن است در شرایط کنونی به توسعه هستهای غیرنظامی پایبند باشد، اما با توجه به تهدیدهایی که در منطقه حس میکند، ممکن است وسوسه شود که در آینده به سمت برنامههای هستهای نظامی حرکت کند. ایالات متحده باید برای کاهش این خطر تلاش کند که خطمشی دشواری برای واشنگتن است: چرا که اگر واشنگتن همکاری زیادی با سعودیها نداشته باشد ممکن است حمایت عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل را از دست بدهد و آمریکا نفوذ خود را به رقبایی مانند چین واگذار کند.
اما اگر آمریکا از برنامه غنیسازی هستهای عربستان سعودی، بدون قید شرط ،حمایت کند آن وقت ریاض میتواند از این فرصت برای توسعه یک برنامه تسلیحات هستهای استفاده کند؛ لذا به نظر می رسد، واشنگتن باید جاهطلبیهای هستهای مسالمت آمیز عربستان سعودی را بپذیرد، اما بر اقدامات قوی و مقررات سختگیرانه برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هستهای از سوی سعودیها و جلوگیری از یک مسابقه تسلیحاتی منطقهای پافشاری کند.
نمونههای گذشته مانند کره شمالی، و لیبی نشان داد که برنامه هستهای غیرنظامی کشورها میتواند راهی برای توسعه سلاحهای هستهای باشد و این موضوع در مورد عربستان سعودی هم صدق می کند. برخورداری از فناوریهای با کاربرد دوگانه در یک برنامه غیرنظامی، مانند قابلیتهای غنیسازی، میتواند عربستان سعودی را قادر کند تا از طریق انحراف و پنهانکاری، قابلیتهای هستهای خود را به سمت کاربردهای نظامی ارتقا دهد. این قابلیت هستهای نهفته میتواند بهعنوان ابزاری برای چانهزنی یا رفتار خصمانه مورداستفاده قرار گیرد.
تعدادی از عوامل؛ از جمله تمایل به تقویت امنیت ملی، بازدارندگی از دشمنان احتمالی، و افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی میتواند عربستان سعودی را به دستیابی به تسلیحات هستهای سوق دهد، اما انگیزه اصلی احتمالاً میتواند رقابتهای منطقه با همسایگان از جمله ایران باشد؛ اما در حال حاضر، به نظر میرسد ایران تصمیم گرفته است که گام بعدی را برندارد و برنامه هستهای خود را به نظامی شدن سوق ندهد.
واشنگتن میتواند نقش تعیینکنندهای در اینکه آیا عربستان سعودی به سلاح هستهای دست یابد یا خیر، ایفا کند، اما یک سؤال اساسی باقی میماند: ایالات متحده آمریکا تا کجا حاضر است از عربستان سعودی محافظت کند؟ آیا ایالات متحده به ریاض ضمانتهای امنیتی قاطعانهای مانند تعهد به قرار دادن عربستان سعودی زیر چتر هستهای خود میدهد؟ آیا آمریکا حاضر است یک اتحاد امنیتی رسمی مشابه آنچه که در اروپا یا شرق آسیا دارد با عربستان امضا کند؟ اگرچه گفتوگوهای مداوم در مورد یک رابطه دفاعی رسمی وجود دارد، اما توافق امنیتی بین ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی هنوز قطعی نیست و با نقطه نهایی فاصله زیادی دارد. بهویژه اینکه احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد.
فراتر از یک اتحاد امنیتی، آمریکا میتواند ریاض را به امضای «توافقنامه 123» برای همکاری هستهای وادار کند. این قراردادها نام خود را از بخشی از قانون انرژی اتمی آمریکا گرفته است که بر اساس آن امکان دسترسی به فناوری هستهای غیرنظامی آمریکا در ازای تعهد صریح طرف مقابل به خودداری از تولید تسلیحات فراهم میکند. ایالات متحده در خصوص این توافقات به صورت موردی با 47 کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه مذاکره کرده است. این توافق نامهها معمولاً یک کشور را ملزم میکند که به پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، سطح غنیسازی را محدود کند و سوخت هستهای مصرف شده را به ایالات متحده بازگرداند تا از بازفرآوری مواد تسلیحاتی جلوگیری کند. شاه بیت طلایی توافقنامه 123 ممنوعیت کامل غنیسازی است.
با اینحال، یکی از موانع چنین توافقی، تمایل ریاض به غنیسازی اورانیوم در داخل برای تولید برق هستهای، بهجای تکیه بر اورانیوم غنی شده در خارج است. اگر ایالات متحده قادر به مذاکره در مورد ممنوعیت کامل غنیسازی نباشد و تمایلی به دادن امتیازات دیگر نداشته باشد، ممکن است عربستان سعودی برای کمک به فناوری هستهای به کشورهای دیگر مانند چین متوسل شود که منجر به ازبینرفتن شفافیت در مورد فعالیتها و تأسیسات هستهای این کشور و ازدسترفتن نفوذ ایالات متحده خواهد شد.
بنابراین، برای جلوگیری از چرخش عربستان به چین، ایالات متحده آمریکا ممکن است نیاز به مصالحه داشته باشد. واشنگتن میتواند پیشنهاد ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم در عربستان سعودی را بدهد که به ریاض اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر زنجیره تأمین سوخت هستهای خود و کاهش وابستگی آن به تأمینکنندگان خارجی داشته باشد. ایالات متحده همچنان میتواند بر تدابیر محکم برای جلوگیری از توسعه برنامه نظامی عربستان سعودی پافشاری کند. برای مثال، میتواند تقاضا کند که هر تأسیسات غنیسازی، توسط متخصصین آمریکایی اداره شود یا سازوکار خاموشکردن از راه دور را نصب کند. اما واشنگتن باید در مورد چنین مفادی چشمانداز روشنی داشته باشد: این اقدامات مطمئناً خطر گسترش سلاحهای هستهای عربستان را کاهش میدهد، اما آنها را از بین نمیبرد.
ضرورت دارد که آمریکا از همان ابتدا برای محدودکردن توانایی عربستان سعودی برای توسعه برنامه تسلیحات هستهای، تلاش کند. واشنگتن نمیتواند تأخیر را تحمل کند.
بهعنوان جایگزینی برای غنیسازی عربستان، واشنگتن میتواند عرضه مطمئن اورانیوم غنیشده را برای رآکتورهای عربستان تضمین کند و نیاز این کشور به تأسیسات غنیسازی داخلی را از بین ببرد. احتمالات؛ از تعلیق طولانیمدت غنیسازی داخلی عربستان تا فعالیت تأسیسات غنیسازی زیر نظر متخصصین ایالات متحده بهجای پرسنل سعودی، همچنین تا مکانیسمهای خاموشکردن از راه دور در صورت تصاحب احتمالی، متغیر است.
واشنگتن میتواند ممنوعیت غنیسازی را بهعنوان بخشی از همکاری دفاعی دوجانبه شرط کند. این میتواند به شکل یک ممنوعیت رسمی امضا شده توسط ریاض، یا یک سند تکمیلی غیرالزامآور همراه با یک توافق رسمی باشد که حاوی یک ماده اضافی است که در آن عربستان سعودی موافقت میکند زیرساخت چرخه سوخت را ایجاد نکند.
این رویکرد به ریاض اجازه میدهد تا حق فنی غنیسازی را حفظ کند، اما از قبل موافقت میکند که از آن استفاده نکند. با توجه به تهدیدها در منطقه، تقویت توافق امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی همچنان اولویت اصلی عربستان و عاملی برای محدودکردن جاهطلبیهای هستهای آن خواهد بود.
سیاستگذاران آمریکایی باید به همتایان سعودی خود بر مزیتهای فناوری رآکتورهای آمریکایی نسبت به فناوری چین و روسیه تأکید کنند و بر مزایای فنی و پایبندی به استانداردهای ایالات متحده آمریکا برای برنامههای هستهای و تقویت شفافیت، تأکید کنند. آنها همچنین باید از عربستان بخواهند تا به حفظ نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین ،که مشخصه آن هنجارها و همکاری است، متعهد باشد. اگر واشنگتن نتواند به ریاض پیشنهادی قانعکننده بدهد، خطر ازدستدادن هرگونه نفوذ بر تواناییهای هستهای عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
انتهای پیام/