Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری میزان»
2024-04-28@00:31:33 GMT

روستای ونیز مکانی مناسب برای سفر زمستانی

تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۴۲۱۶۶

روستای ونیز مکانی مناسب برای سفر زمستانی

خبرگزاری میزان- روستای صراخیه که به ونیز ایران شهرت دارد، در منطقه‌ای بکر و در میان تالاب شادگان قرار گرفته است. این تالاب، از معدود تالاب‌هایی است که نامش به عنوان یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های طبیعی منطقه و جهان، در فهرست سازمان بین‌المللی یونسکو قرار گرفته است. تاریخ انتشار: 23:01 - 11 آذر 1398 - کد خبر: ۵۷۲۹۹۴

به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان، با شروع فصل زمستان مسافرت‌ها به سمت مناطقی می‌رود که باران کمتری و هوای مطلوب تری دارند زمستان است و بهترین فصل برای سفر به مناطق جنوبی ایران و لذت بردن از حال و هوای بهاری و دلچسب طبیعت بی‌نظیر و منحصربفردشان! در استان خوزستان و در شهرستان شادگان، در بخش خنافره و در دهستان ناصری، روستایی وجود دارد که می‌تواند مقصد سفر بعدی شما در زمستان باشد!

روستای صراخیه که به ونیز ایران شهرت دارد، در منطقه‌ای بکر و در میان تالاب شادگان قرار گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این تالاب، از معدود تالاب‌هایی است که نامش به عنوان یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های طبیعی منطقه و جهان، در فهرست سازمان بین‌المللی یونسکو قرار گرفته است.

حتما تاکنون نام شهر افسانه‌ای ونیز در پاریس به گوشتان خورده باشد و خیابان‌ها و کوچه‌های مملو از آب را دیده باشید که مردم برای رفت و آمد در آن در قایق استفاده می‌کنند، ولی به احتمال زیاد نام شهری در کشورمان که به ونیز ایران شهرت دارد را نشنیده باشید.

روستای صراخیه که به ونیز ایران نیز شهرت دارد، در منطقه‌ای بکر و در میان تالاب شادگان قرار گرفته است. این تالاب، از معدود تالاب‌هایی است که نامش به عنوان یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های طبیعی منطقه و جهان، در فهرست سازمان بین‌المللی یونسکو قرار گرفته است.

خانه آن‌ها از وسط آب می‌گذرد، نه فقط خانه که زندگی در این روستا هر روز در کوچه‌های آبی شروع می‌شود و در خانه‌های آبی تمام. برای گذر از کوچه‌ها باید پارو زد تا از راهی به راه دیگر و از خانه‌ای به خانه دیگر رسید.

صراخیه، روستایی است کوچک در جنوب ایران در میانه تالابی بزرگ با خانه‌های ساده‌ای که در میان نیزار‌های سبز محصور شده‌اند. هیچ شباهتی به شهر تاریخی و افسانه‌ای ونیز ندارد، اما همین که کوچه‌ها آبی است و خانه‌هایش تا کمر در آب فرورفته شاید همین‌ها کافی بوده تا خیلی‌ها بگویند صراخیه، این روستای ایستاده بر تالاب شادگان، ونیز ایران است.

بیشتر بخوانید: بهترین مکان های برف بازی تهران و کرج

این روستا در نزدیکی تالاب شادگان در بخش خنافره، دهستان ناصری، شهرستان شادگان واقع شده است. سراخیه به‌عنوان یکی از روستا‌های قطب گردشگری خوزستان شهرت دارد. روستای سراخیه با بافت سنتی خود به ونیز ایران مشهور است، چون روی آب واقع شده و تنها وسیله رفت و آمد در این روستا قایق یا بلم است. اهالی روستا به زبان عربی صحبت می‌کنند.

همانطور که از شهرت روستای صراخیه بر می‌آید، برای رفت و آمد در روستا باید سوار بر قایق‌های چوبی شوید. این قایق‌ها، همان بَلَم هستند که شما را از میان نیزار‌ها می‌گذرانند تا بتوانید به روستای صراخیه رسیده و در آن گشت و گذار کنید. از مهم‌ترین جذابیت‌های سفر به این روستا، همین بَلَم سواری‌ها و گشت زدن در میان روستا است. شما می‌توانید با یکی از محلی‌ها، کل روستا را با قایق بگردید و البته اگر شرایط مناسب باشد و راهنمای شما هم تایید کند، در بخش‌هایی از تالاب هم شنا کنید.

یکی دیگر از جذابیت‌های روستای صراخیه، باب بودن بازی‌های محلی خاصی در آن است. کودکان این روستا به جای مشغول بودن به بازی‌های کامپیوتری مدرن، طناب‌کشی بازی می‌کنند و یا مسابقه‌ی قایق‌رانی می‌گذارند که شما هم می‌توانید اگر دلتان خواست، آن‌ها را همراهی کنید.

از دیگر جاذبه‌های ونیز ایران تماشای گله‌های گاومیش است که در این منطقه به وفور دیده می‌شوند. پرندگانی هم که به سمت تالاب کوچ کرده‌اند نیز امکان پرنده نگری را برای شما فراهم می‌کنند و می‌توانید حسابی از دیدن گونه‌های مختلف پرنده‌ها لذت ببرید. این گونه‌ها به خصوص در فصل زمستان که آب و هوای روستا معتدل است، به وفور در اطراف تالاب دیده می‌شوند.

اهالی روستای صراخیه به زبان عربی صحبت می‌کنند، ولی نگران نباشید، شما می‌توانید به راحتی در یکی از آلاچیق‌هایی که امکانات اولیه را برای اقامت دارند، استراحت کنید. اگر مایل باشید که چند روزی را برای لذت بردن از زیبایی‌های صراخیه اختصاص دهید، می‌توانید برای اقامتتان در شب، به شهر‌های اطراف رفته و در هتل اقامت کنید. روستای صراخیه با اهواز ۱۱۰ کیلومتر فاصله دارد.

در پایان تاکید می کنیم اگر برای زمستان امسال برنامه‌ای دارید که به جنوب ایران سفر کنید و در میان زیبایی‌های آن، سری هم به ونیز کوچک ایران بزنید و باز هم مراقب طبیعت تالاب باشید تا نه خدشه‌ای به زندگی اهالی روستا وارد کرده و نه اکوسیستم طبیعی آن را به‌هم بزنید.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: ونیز ایران سفر به خوزستان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۴۲۱۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیین گاوکشان 

چاقویش را می‌گیرد سمت آفتاب. می‌خواهد مطمئن بشود که تیز است. تیغه چاقو، برق می‌زند. مثل برقی که در چشم اهالی روستاست. بعد چاقو را می‌کشد به گردن حیوان و خون فواره می‌زند. طناب‌های کفنی می‌گذارند حیوان دست و پایی بزند. جوی خون روی خاک خشک راه می‌افتد و اهالی صلوات می‌فرستند... حالا آن‌ها خاطرشان جمع است که امسال هم کشت و کار خوبی خواهندداشت و قنات روستا پر آب خواهد بود و آسمان خشکی نخواهد کرد. از ایران کهن تا همین امروز، سنت قربانی کردن گاو در «اسفنجان»، سنت برکت‌خواهی است.

سفر به اسفنجان 

روستای سرسبز و زیبای اسفنجان شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی، نامی آشنا برای گردشگران و توریست‌هایی است که همه ساله از شهرها و استان‌های همجوار برای تماشای یک آیین و سنت چندین ساله خود را به این روستا می‌رسانند. برای رفتن به روستای اسفنجان مبدأ حرکتمان تبریز است، بار و بنه سفر را بسته و دل به جاده می‌زنیم، حالا که بر بال قلم و کاغذ راهی روستای اسفنجان می‌شویم تا رسیدن به روستای بکر و زیبای اسفنجان ۶۵ کیلومتر راه در پیش داریم. بعد از طی ۳۶ کیلومتر به شهرستان اسکو می‌رسیم، تابلوهای نصب شده در ورودی و خروجی اسکو مسیر جاده اسفنجان را به ما نشان می‌دهد و بقیه مسیر نیز تا روستای اسفنجان ۲۰ دقیقه‌ای طول می‌کشد تا در میان انبوه متراکم درختان گردو، سیب، زردآلو و بادام به اسفنجان برسیم. این روستای تاریخی رسمی دیرینه دارد که همه ساله اهالی روستا با مشارکت در آن به ادای نذر خود می‌پردازند.

قربانی در اردیبهشت

فروردین‌ماه که به پایان می‌رسد و رقص شکوفه‌های اردیبهشتی دامن دشت و طبیعت را مسحور زیبایی خود می‌کند، مردمان این دیار نیز در سی و ششمین روز بهار که اولین هفته اردیبهشت ماه می‌شود، طبق رسم چندین ساله پدران و نیاکان خود با قربانی کردن گاو و ادای نذر سالی پر از برکت و حاصلخیزی را برای مردمان روستا طلب می‌کنند. ذبح گاو دراندیشه مردم پاک سرشت و پاک نهاد این روستا برای شکرگزاری و دوری از هر نوع حوادث و بلایای طبیعی و درخواست برای بارش باران و نزول رحمت واسعه الهی است.

چنان که مردم محلی می‌گویند رسم قربانی کردن گاو از همان قدیم الایام مرسوم بوده است و در پنجشنبه‌ای که به سی و ششمین روز بهار می‌رسد، ادای نذر قربانی کردن گاو با مراسم و تشریفات خاصی صورت می‌گیرد و مهم‌ترین کاری که اهالی روستای اسفنجان بعد از ذبح گاو قربانی انجام می‌دهند این است که حتماً باید از گوشت گاو، کوفته درست کرده و میل کنند. قربانی کردن گاو ریشه در باورهایی دارد که از اعتقادات دینی اهالی این روستا سرچشمه می‌گیرد. مردم روستا معتقدند حالا که خورشید بهاری بعد از یک زمستان سرد و سوزناک دامنه‌های سهند بر دشت و دامن طبیعت روستا سلامی دوباره می‌کند و با گرمی روحبخش خود طراوت و تازگی را به روستا هدیه می‌دهد ما نیز با قربانی کردن گاو شکرگزاری کرده و رفع بلایا و حاصلخیزی مزارع کشاورزی را از خدای مهربان طلب کنیم.

این رسم آن چنان در این روستا ریشه‌دار است که بسیاری از افراد و گردشگران برای خوردن کوفته خود را به این روستا می‌رسانند تا هم شاهد دیدن این مراسم سنتی باشند و هم کوفته دستپخت بانوان مهربان و خونگرم روستای اسفنجان را نوش جان کنند.

در کنار قنات

مراسم قربانی کردن گاو از صبح روز پنجشنبه بعد از ادای نماز صبح شروع می‌شود. یک یا دو روز قبل گاو مورد نظر توسط نذورات که توسط اهالی روستا جمع‌آوری شده خریداری می‌شود. بزرگان و ریش سفیدان روستای اسفنجان گاو مورد نظر را با ذکر سلام و صلوات و خواندن دعای توسل و ذکر در کوچه‌ها و محلات روستا می‌گردانند، طبق این رسم و رسوم تعدادی از جوانان روستا از قبل انتخاب می‌شوند تا اگر اهالی نذری داشته باشند در هنگام گرداندن گاو در محله‌های روستا آن‌ها را جمع‌آوری کنند. هنگامی که عطر و بوی اسپند و صدای صلوات در کوچه‌های روستا می‌پیچد هر لحظه بر تعداد شرکت‌کنندگان در این مراسم افزوده می‌شود. زنان و مردان یکی یکی از خانه‌ها بیرون آمده و گاو قربانی را همراهی کرده و دعا می‌خوانند و ذکر می‌گویند. آن‌ها معتقدند قربانی کردن گاو در اوایل اردیبهشت سبب کاهش بلایای طبیعی، مهار بادهای سیاه و هر نوع آسیب و گزند از روستا شده و سبب افزایش رزق و روزی و بارندگی و سرسبزی می‌شود.

گرداندن گاو در روستا تا ظهر طول می‌کشد، ریش سفیدان قصه کهن این رسم و رسوم را برای گردشگران تعریف می‌کنند و از پویایی این مراسم و مشارکت اهالی روستا و اینکه بسیاری از آن‌ها در این روز حاجت روا می‌شوند، سخن می‌گویند. در یک سوی دیگر روستا تعدادی از جوانان در کنار قنات پرآب در انتظار رسیدن گاو قربانی بر سر قنات هستند. اهالی روستا بعد از گرداندن گاو قربانی در روستا و جمع کردن نذورات مردمی آن را به سوی قنات پرآب روستا می‌برند تا گاو از آب قنات نوشیده و سیراب شود. به باور اهالی روستای اسفنجان گاو قربانی زمانی که از آب قنات می‌نوشد تا سیراب شود خداوند به حرمت این قربانی شادی، طراوت و حیات مجدد را به طبیعت و زندگی روستایی می‌بخشد و آن‌ها از خوان نعمت الهی بهره‌مند می‌شوند، به همین علت اهالی روستا تا وقتی که گاو به طور کامل از آب قنات سیر نشده باشد منتظر او می‌مانند.

خون در جوی

بعد از اینکه گاو از آب قنات سیراب شد اهالی روستا آن را به سوی زیارتگاه روستای اسفنجان که به« پیرسنگ» مشهور است می‌برند. این زیارتگاه در ضلع جنوب شرقی روستا واقع شده است. جوانان و ریش سفیدان روستا با مشارکت همدیگر گاو قربانی را سه دفعه به دور زیارتگاه پیرسنگ می‌گردانند و صلوات می‌فرستند. هر کدام از اهالی روستا به ذکر و راز و نیاز پرداخته و حاجت‌های خود را از خداوند طلب می‌کنند. بعد از زیارت مقبره «پیر سنگ» اهالی گاو قربانی را به طرف کوه« قربانگاه» که در زبان محلی به « قوربان داغی» مشهوراست می‌برند. این کوه در دو کیلومتری زیارتگاه « پیرسنگ» قرار دارد. طی زمانی که گاو قربانی به کوه «قربانگاه» می‌رود تعدادی از جوانان در محل « قربانگاه» جوی آبی حفر می‌کنند تا خون قربانی بعد از ذبح شدن در این جوی جریان پیدا کند. حالا قربانی به کوه «قربانگاه» رسیده است و قصاب به کمک جوانان می‌خواهد قربانی را ذبح کند. حالا روحانی روستا آیاتی از قرآن کریم و دعاهایی برای قبولی نذر اهالی روستا می‌خواند و همگی باهم دعا می‌کنند. اهالی روستای اسفنجان از خداوند می‌خواهند سالی پربرکت، پر از رزق و روزی و سالی به دور از خشکسالی داشته باشند.آن‌ها باران رحمت الهی را طلب می‌کنند تا جان و دل خود را زیر باران رحمت الهی شست‌وشو دهند و خداوند را به خاطر ارزانی کردن نعمت‌هایش شاکر و سپاسگزار باشند. حالا قربانی ذبح می‌شود و خونش آرام آرام در بستر جویی که جوانان ایجاد کرده‌اند، جاری می‌شود. بعد از ذبح گوشت قربانی در بین اهالی روستای اسفنجان و روستاهای همجوار تقسیم می‌شود و اهالی روستا طبق رسمی دیرینه‌ای که دارند از گوشت قربانی برای شام خود کوفته درست کرده و میل می‌کنند.

افسانه اسفنجان

آیین کهن قربانی کردن گاو در اسفنجان، افسانه‌ای هم دارد؛ افسانه‌ای که در میان اهالی، سینه به سینه نقل شده است.

می‌گویند در زمان‌های قدیم، جنگی میان اهالی اسفنجان و شماری از بیگانگان رخ می‌دهد. در این جنگ، شماری از مهاجمان کشته می‌شوند و شماری زخمی. زخمی‌ها در بیرون روستا افتاده بودند اما پیر روستا ممنوع کرده بود که کسی از اهالی به کمک زخمی‌ها برود. آن‌ها به تاوان تهاجمشان، باید زجر کشیده و مرگ را بپذیرند. در این میان، دختری مهربان از اهالی اسفنجان، تصمیم می‌گیرد به کمک زخمی‌ها برود. او با وجود آنکه می‌داند پیر روستا، این کار را منع کرده مخفیانه به کمک زخمی‌ها می‌رود. او برایشان آب می‌برد و زخم‌هایشان را می‌بندد. کار رسیدگی به زخمی‌ها چند روزی طول می‌کشد و برادران دختر، به رفتار خواهرشان شک می‌کنند و تصمیم می‌گیرند او را تعقیب کنند. صبح فردا برادرها، مخفیانه خواهرشان را زیر نظر می‌گیرند و وقتی می‌بینند او از روستا بیرون رفته و خود را به محل جنگ، جایی که زخمی‌ها آن‌جا افتاده‌اند، رسانده، می‌فهمند که خواهرشان، حرف پیر را زیر پا گذاشته است. آن‌ها این کار خواهرشان را خیانت می‌دانند و تصمیم می‌گیرند او را بکشند.

از آن طرف، خواهر در حال رسیدگی به زخمی‌هاست که صدای برادرانش را می‌شنود و می‌فهمد که آن‌ها به کار او پی برده‌اند و می‌خواهند به تاوان این سرکشی، او را بکشند. دختر به طرف کوه فرار می‌کند و برادرانش در پی او می‌دوند. دختر می‌خواهد بگوید «یا هو پناهم بده»، اما به اشتباه می‌گوید «یا کوه پناهم بده» و کوه دهان باز می‌کند و دختر را در خودش می‌گیرد. دختر به درون زمین فرار می‌کند اما موهایش از زمین بیرون می‌مانند.  برادران سر می‌رسند و می‌فهمند که خواهرشان در زمین پناه گرفته است؛ آن‌ها هر چه می‌کوشند نمی‌توانند با کشیدن موها، خواهرشان را از زمین بیرون بیاورند. شب می‌شود و برادران به روستا برمی‌گردند و آماده می‌شوند تا فردا با بیل و کلنگ برگردند و خواهرشان را از دل زمین بیرون بیاورند.

شب، آسمان طوفانی می‌شود. بادی سهمگین برمی‌خیزد و نزدیک است که باغ‌ها و خانه‌های مردم اسفنجان را خراب کند. طوفان چندین و چند شبانه‌روز به طول می‌انجامد. برادران دختر می‌فهمند که در حق خواهرشان، نامهربانی کرده‌اند. آن‌ها از کارشان پشیمان می‌شوند اما طوفان همچنان ادامه دارد. یکی از همان شب‌ها پیرزنی در روستا دختر را در خواب می‌بیند. دختر می‌گوید: مادرم زمین امر کرده که اگر می‌خواهید طوفان آرام بگیرد، باید گاوی را در نزدیکی جایی که من در زمین فرو رفته‌ام قربانی کنید. سپس جویی بکنید تا خون گاو در این جوی جاری بشود و به موهایم برسد و موهایم را رنگ کند. فقط در این صورت است که باد آرام خواهد گرفت.  اهالی اسفنجان، فردا صبح، گاوی را انتخاب می‌کنند و او را با عزت و احترام به نزدیکی همان‌جایی می‌آورند که موهای دختر بیرون است. آن‌ها گاو را قربانی می‌کنند و جویی می‌کنند تا خون گاو به موهای دختر برسد و موهایش را رنگ کند. موهای دختر که رنگ خون می‌گیرد، طوفان فروکش می‌کند.

اهالی اسفنجان، از آن موقع، هر سال در موعدی که دختر در دل زمین پناه گرفته، گاوی را قربانی کرده و خونش را در جوی جاری می‌کنند؛ این موعد، در سی و ششمین روز بهار است؛ زمانی که بادی گرم می‌وزد که در سرتاسر منطقه، به باد اسفنجان معروف است.
 

معصومه درخشان

دیگر خبرها

  • مطالبات مردم روستاهای آبپخش پیگیری می‌شود
  • جاده پُر دست انداز یکی از روستا‌های فومن
  • آیین گاوکشان 
  • تشدید موج اعتراضات علیه رژیم صهیونیستی در دوسالانه هنر ونیز
  • تامین آب آشامیدنی روستای کهن دژ
  • خریدهای زمستانی پرسپولیس برای انتقام در اراک
  • روستای نظرلو در شهرستان شبستر به شهر تبدیل شد
  • ۳۲۰۰مترمربع از معابر روستای ابیانه سنگ‌فرش شد
  • پیگیری ،مشکلات تردد اهالی روستای رباط قره بیل
  • نبود تیر برق در محله ای از روستای اوغلی تبریز