بررسی نظریه امنیتی رژیم صهیونیستی؛ تشدید شکاف در جامعه اسرائیل و ناکامی در ترمیم آن
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۴۴۵۵۱
در کتابی با عنوان برنامههای کلی نظریه امنیتی اسرائیل٬ در چهار بخش به بررسی این نظریه و اهداف و دستور کار آن از ابتدای حاکمیت صهیونیستها پرداخته شده است. ۱۲ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۷ بین الملل آسیای غربی نظرات - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز مطالعاتی اطلس رژیم صهیونیستی از زمان آغاز حاکمیت خود با چالشهای امنیتی مختلفی مواجه بوده و همین امر موجب شده تا مقامات آن٬ اصولی را طبق نظریه امنیتی که بن گوریون نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در دهه 50 از قرن 20 مشخص کرد٬ برای امنیت داخلی آن طراحی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رژیم صهیونیستی از ابتدای مسیر خود آرزو داشت حاکمیت خود را گسترش دهد. مجموعه حوادثی که میان سالهای 1921 تا 1920 در تاریخ صهیونیستها اتفاق افتاد منجر شد تا آنها بفهمند که تنها زیر سایه یک نظریه امنیتی مستقل میتوانند به حاکمیت خود ادامه دهند. این امر موجب شد تا بن گوریون در واقعیت به اصل دیوار فولادین تکیه کند که البته این نظریه فقط در حد یک تئوری نبود و عملی شد.
متن این اصل این است: مادامی که اعراب حتی اندکی امید به خلاص شدن از ما دارند٬ ما نباید به امکان توافق و سازش اعراب و خواستههای آنها فکر کنیم .اصل دیوار فولادین٬ یکی از مبانی اساسی در نظریه امنیت رژیم صهیونیستی است که بن گوریون آن را بنا کرد. طبق این اصل هرچند امکان حل و فصل درگیری میان صهیونیستها و اعراب با زور امکانپذیر نخواهد بود؛ اما بدون زور هم حاکمیت رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت.
نظریه امنیت داخلی اسرائیل موفقیت خود را تا جنگ "یوم کیپور" میان رژیم صهیونیستی و اعراب (سوریه و مصر) در سال 1973 ثابت کرد و کشورهای عربی نتوانستند با قدرت نظامی هیچ شکافی در دیوار فولادین ایجاد کنند وهمین امر منجر شد تا نوع برخورد خود در درگیری با رژیم صهیونیستی را تغییر دهند.
در دهه 80 و 90 از قرن بیستم٬ تغییرات استراتژیکی عمیقی در حاکمیت رژیم صهیونیستی به وجود آمده و توافقنامههایی میان آن با کشورهای اردن و مصر امضا شد. در این سالها همچنین مسئله فلسطین در دستور کار سیاسی امنیتی و بینالمللی قرار گرفته و اتحادجماهیر شوروی از همپاشید که در نتیجه این فروپاشی٬ نظام جهان وموازنههای قدرت ومنافع در منطقه خاورمیانه به طور کلی تغییر کرد.
حوادث و تحولات دیگر در نیمه اول از دهه دوم قرن 21 موجی از انقلابهای اجتماعی و سیاسی را در جهان عرب به دنبال داشت.اما جبهه داخلی صهیونیست ها نیز دچار تغییر و تحولات زیادی شد.
با توجه به افزایش تعداد شهرکنشینان در این سالها٬ رژیم صهیونیستی دچار شکافها و نگرانیهای داخلی شده است. از جمله شکافهای موجود در جامعه صهیونیستی٬ اختلاف و شکاف میان ثروتمندان و فقرا٬ فرقه شرقیها و اشکنازیها٬مهاجران اتیوبی و سایر صهیونیستها٬ تلمودیها و سکولارها٬ مرکز سرزمینهای اشغالی و پیرامون آن و بالاتر از همه اینها اختلاف موجود میان احزاب سیاسی مختلف صهیونیستی است. افراطگرایی و وجود مهاجران در میان شهرکنشینان صهیونیستی انگیزه خدمت در ارتش آن را تحت تاثیر قرار میدهد.
نظریه امنیتی صهیونیستی باید اهداف داخلی صهیونیستها رادر نظرگرفته و شهرکنشینان را ترغیب برای تلاش در راستای تحقق این اهداف کند. این نظریه باید بسیاری از جوانب پیچیده را در نظرگرفته و یک نقطه توازن مناسب برای زمان کنونی و سالهای آینده رژیم صهیونیستی تعیین کند.
بنابراین در سایه خطرات جنگ و نیز مدیریت هرگونه خطر ناشی از اقدامات ژئوپلیتیکی در آینده٬ بحث درباره مرزهای امنیتی قابل دفاع یک بحث ضروری برای صهیونیستهاست.
این نظریه همچنین از نظر سیاسی نیز قابل توجه بوده و نیازبه یک چشمانداز داخلی جامع برای حال و آینده رژیم صهیونیستی دارد.
در سند این نظریه٬ چالشهای اصلی امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در آینده مورد توجه بوده و این نظریه همچنین پایه تحولات سیاست امنیتی واستراتژیکی ارتش صهیونیستی است.
هدف از تنظیم این سند این است که ابزاری برای مقامات وتصمیمگیرندگان سیاسی در راستای تلاش برای چگونگی مقابله با چالشهای پیشروی امنیت داخلی صهیونیستها باشد.
وجود امنیت داخلی برای اسرائیل٬ یک استراتژی در سطح داخلی را ایجاب میکند که متشکل از استراتژی سیاسی، نظامی، اقتصادی و آموزشی باشد. همچنین جامعه شهرکنشینان صهیونیستی و بحث جمعیتی آن از جمله موارد حائز اهمیت در این استراتژی است و این استراتژیهای مختلف در واقع استراتژیهای امنیت داخلی هستند که رژیم إسرائیل بر آنها نظارت دارد.
این نظریه همچنین درباره گروههای اصلی کار امنیتی رژیم صهیونیستی صحبت کرده و جنبههای امنیتی و جنگی در راستای اهداف و منافع داخلی صهیونیستها را توضیح میدهد.
مستند شبکه الجزیره قطر|40 دقیقه نفسگیر برای یگان ویژه ارتش اسرائیل در نوارغزهخشم فلسطینیان از عادیسازی علنی روابط امارات و اسرائیلعلاوه براین٬ نظریه مذکور به راهکارهای اصلی در برابر تغییر وضعیت و تهدیداتی که رژیم صهیونیستی در آینده با آن مواجه خواهد شد٬ میپردازد. این بدان معناست که نظریه امنیتی اسرائیل باید اهداف همیشگی از هرجنگ و تقابلی را توضیح داده و دستورالعملهایی را برای اهداف قابل تغییر در متن هرگونه درگیری مشخص کند.
نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی قدرت خود را از چندین منبع به دست آورده و بر اساس آن پایهگذاری میکنند: اطلاعات ژئواستراتژیکی اسرائیل ٬ تصمیمگیری و تحرک بر اساس ملاحظات امنیت نظامی در مقابله با هرگونه خطر یا تهدید احتمالی و نیز قدرت اقتصادی صهیونیستها.
اسناد اصلی امنیتی إسرائیل زمینه امنیت داخلی آن رافراهم میکند.
اسناد اصلی در سطح استراتژیکی بزرگتر٬ اسنادی است که منافع سیاسی به آن دیکته کرده و به اهداف و منافع حیاتی داخلی استناد میکند.
تفاوت رایج میان 3 نوع از اسناد در زمینه امنیت داخلی رژیم صهیونیستی
-عقیده امنیت داخلی: این نظریه شامل مبانی و قواعد اصلی است که ناشی از شرایط اصلی حاکمیت صهیونیستها و نیازهای اولیه آنهاست. این اصول با ثبات نسبی در طول زمان مشخص می شوند و مؤلفه مهمی در طراحی نظریه امنیت داخلی هستند.
امنیت داخلی: هدف این نظریه تامین امنیت داخلی رژیم صهیونیستی بوده و شامل همه اصولی است که در زمینه امنیت داخلی بر سر آنها توافق شده است. این نظریه مطابق با چشم انداز بلند مدت و بر اساس منافع حیاتی داخلی اسرائیل مورد ارزیابی قرار می گیرد.
-سیاست امنیت داخلی: سیاست امنیت داخلی اولویتها و دستورکار سیاسی را برای اجرای اقدامات ضروری در راستای امنیت شهرکنشینان صهیونیستی مشخص میکند
نظریه امنیت داخلی در سطح استراتژیکی بزرگتری تحلیل میشود وماموریت آن تطبیق و هماهنگی و هدایت کلیه منابع و ابزارهای مورد نیاز برای تحقق اهداف داخلی است. این نظریه از منافع و اهداف داخلی رژیم صهیونیستی ناشی میشود که اهداف امنیت داخلی را تعیین میکند.
نظریه امنیتی اسرائیل همچنین پایه و اساس اسناد امنیتی درهمه سطوح نظامی آن است. این نظریه همچنین تلاشهای رژیم صهیونیستی در راستای امنیتی داخلی آن را در سطوح و دورههای زمانی مختلف هماهنگ میکند.
3 سیستم در سیستم امنیت داخلی صهیونیستها فعالیت دارد که در ارتباط و هماهنگی با یکدیگر هستند:
-سیستم امنیت داخلی که توسط مقامات اجرایی صهیونیستها مدیریت شده و به گونه ای سازماندهی میشود که بتواند تلاشهای سیستم امنیت داخلی را در تمام مدت؛ چه در زمان جنگ و چه در شرایط عادی که ممکن است صهیونیستها در آستانه جنگ باشند٬ مدیریت کند. رئیس رژیم صهیونیستی که همان رئیس بخش اجرایی صهیونیستهاست٬ در راس سیستم امنیت داخلی قرار دارد. وزارت امنیت که توسط وزیر امنیت اداره می شود ، ضمن این سیستم امنیتی با تمام اجزای نظامی و غیرنظامی آن است.
باید اشاره کنیم که وزارت امنیت رژیم صهیونیستی یکی از مولفههای سیستم امنیت داخلی آن به شمار میرود که همین امر موجب ایجاد ابهام و اختلاف در زمینه نقش و مسئولیتهای رئیس رژیم اسرائیل که در راس این سیستم امنیتی است٬ و وظایف و نقش وزیر امنیت میشود.
-سیستم نظامی که شامل همه نیروهای مسلح در حاکمیت رژیم صهیونیستی است و ریاست آن را رئیس ستاد ارتش بر عهده دارد. این سیستم دارای دو سیستم جانبی است: سیستم اجرایی که ارتش از طریق آن عملیاتها را انجام میدهد و سیستم نهادی حرفهای که بر ساختار ارتش نظارت دارد.
-سیستمهای امنیتی دیگر همچون "موساد" و "شاباک" و سیستمهای سایبری تحت نظارت نخستوزیر بوده و در کنار سیستم امنیت داخلی رژیم صهیونیستی فعالیت میکنند. همچنین پلیس اسرائیل نیز ضمن همین سیستم است.
قابل توجه است که این سیستمها دارای روابط پیچیدهای بوده و بحث و جدل در خصوص این روابط سالهاست که ادامه دارد.
در این سیستم٬ کار جنگ و سیاست با یکدیگر تداخل دارد و به سادگی نمیتوان آنها را از هم جدا کرد؛ از این رو نظریه امنیت داخلی اسرائیل موظف است تا مبانی ساماندهی نقشها و وظایف طرفین را تعریف کرده و روابط و عوامل مشترک میان آنها را مشخص کند.
بخش آخر این کتاب به ارزشهای داخلی رژیم صهیونیستی پرداخته که جزء مبانی اصلی حاکمیت صهیونیستها معرفی شده و وجه مشترک همه شهرکنشینان صهیونیستی است:
-رژیم صهیونیستی٬ مدعی است که شهر قدس در فلسطین اشغالی٬ وطن یهودیان بوده و در این خصوص به تاریخ جامعه یهود در سرزمینهای اشغالی فلسطین استناد میکند.
-صهیونیستها مدعی هستند که إسرائیل یک کشور یهودی بوده که میخواهد بدون در نظر گرفتن اختلافات قومی ومذهبی به حقوق کامل خود دست یابد.
-رژیم إسرائیل ادعا دارد که به اصول منشور سازمان ملل متحد و بخشی جدایی ناپذیر از جامعه بین المللی وفادار است.
در این فصل به منافع داخلی صهیونیستها به تفصیل پرداخته شده است:
-تعیین موقعیت حاکمیت صهیونیستها به گونهای که یک سرزمین مستقل یهودی برای ملت یهود وجود داشته باشد.
-گسترش یهودیان در همه مناطق فلسطین اشغالی که رژیم صهیونیستی با ادامه شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی و تشویق به آن در صدد تحقق این امر است.
-تقویت روابط خود با یهودیان سراسر جهان؛ صهیونیستها در ابتدای حاکمیت خود نیاز چشمگیری به کمکهای فرقههای مختلف یهودی برای گسترش شهرکسازی و موسسات آموزشی و مراکز بهداشت و... داشتند.
-دستیابی به برتری و پیشرفت فنی و علمی و اقتصادی که برای این کار باید اموال خود را در میان شهرکنشینان سرمایه گذاری کند.
-پیشرفت شهرکنشینان صهیونیستی در همه سطوح برای افزایش توانایی رژیم صهیونیستی در مقابله با همه قدرتهای منطقه.
-ایجاد قدرت اقتصادی که رژیم صهیونیستی به این منظور در تلاش برای گسترش روابط تجاری و اقتصادی بوده و صهیونیستها را به همکاری و مشارکت در بحثهای اقتصادی با کشورها و سازمانها و طرفهای بینالمللی تشویق میکند تا به این ترتیب قدرت داخلی و نظامی و علمی خود را افزایش و شکاف میان بخشهای مختلف جامعه صهیونیستی را کاهش داده و در جامعه بینالمللی جایگاهی برای خود پیدا کند.
-عادی سازی روابط با کشورهای همسایه؛ رژیم صهیونیستی در تلاش برای عادی سازی روابط با کشورها و به ویژه کشورهای همسایه و ایجاد ائتلافهایی با این کشوهاست.
-بهبود چهره صهیونیست ها در جهان؛ رژیم صهیونیستی برای مصونیت امنیتی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی به دنبال بهبود چهره و جایگاه خود در عرصه بینالمللی است که برای این کار روابط خود را با آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و حتی خاورمیانه تقویت میکند.
-ایجاد وحدت داخلی در میان صهیونیستها؛ رژیم إسرائیل در تلاش برای افزایش وحدت در میان گروههای مختلف جامعه صهیونیستی و کاهش شکافهای موجود میان آنهاست.
-سیستمهای دفاعی امنیتی که ارتش صهیونیستی در مرکز آنهاست به عنوان یک عنصر متحدکننده جامعه صهیونیستی نیز به شمار می رود.
اما صهیونیستها در راستای منافع امنیتی خود چندین اقدام را ضروری میدانند:
- ضرورت دفاع از حاکمیت رژیم صهیونیستی در مقابل دشمن در مرزهایی که قابلیت دفاع دارند.
-جلوگیری از شکلگیری تهدیدهای مدرن که خطرناکترین آنها دستیابی کشورهای دشمن رژیم صهیونیستی در منطقه به تواناییهای هستهای است.
-بازدارندگی موثر که از تحقق تهدیدهای پیشروی صهیونیستها و شهرک نشینان و اموال آنها جلوگیری کند.
-محافظت بر توافقنامههای صلح با مصر و اردن و تشویق به همکاری و تشکیل ائتلاف با برخی کشورهای عربی در منطقه.
-افزایش جمعیت شهرکنشینان صهیونیستی و دفاع از آنها در برابر انواع تهدیدها.
-تقویت قدرت و تواناییهای ارتش صهیونیستی برای دفاع از حاکمیت صهیونیستها در برابر تهدیدهایی که رژیم صهیونیستی و منافع آن را مورد هدف قرار میدهد. صهیونیستها معتقدند که ارتش باید در همه زمانها و شرایط و در همه عرصههای زمینی و هوایی ودریاییبرای محافظت از منافع داخلی آماده باشد.
- تلاش برای افزایش دورههای آتش بس میان جنگها به منظور فراهم شدن فرصت برای توسعه و رونق اقتصادی و اجتماعی و تقویت پتانسیلهای جامعه صهیونیستی.
-سیطره و برتری ارتش در زمینه هوایی و دریایی تا مسیر هوایی و دریایی رژیم صهیونیستی در همه زمانها و شرایط امن باشد.
-دفاع از ساختار رسانهای که عملکرد کلیه سیستمهای ضروری برای اهداف امنیت داخلی را ممکن میسازد.
-ایجاد مشروعیت داخلی و خارجی برای تحرکات ارتش صهیونیستی و استفاده آن از نیروهای نظامی در درگیریها.
-افزایش همکاریها و ائتلافات منطقهای و بینالمللی و قبل از همه با آمریکا. این همکاریها باید مبتنی بر تواناییهای اطلاعاتی و دفاعی متعدد در سطوح مختلف و نیز بازدارندگی باشد.
انتهای پیام/
R36346/P/S8,90/CT10منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۴۴۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتحاد ملتها، انزوای صهیونیسم
تهاجم اخیر صهیونیستها به غزه وکشتار بیش از۴۰هزارانسان طی هشت ماه اخیر، اوضاع این رژیم جعلی را پیچیدهتر از قبل کرده است و حالا علاوهبر افکارعمومی، دولتها وسیاستمداران نیز یکی پس ازدیگری درصدد این هستند تا از ابزارهای دیپلماتیک برای توقف این نسلکشی استفاده و متجاوزان صهیونیست را متوقف کنند.در تشریح شرایط بحرانی پس از طوفانالاقصی باید به این گزاره استناد کرد که حتی آمریکا نیز توان نجات صهیونیستها از منجلابی که در آن فرورفتهاند را ندارد، کما اینکه کنترل اوضاع از دست کاخ سفید نیز خارج شده و آنها در داخل و خارج آمریکا گرفتار بحران حمایت بیقید و شرط از صهیونیستها هستند. بعید نیست که بایدن در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری هزینه هنگفتی را بابت این پشتیبانی بپردازد.
صدای واحد سیاستمداران در توقف جنایات اسرائیل
بنابر شواهد موجود، اوضاع صهیونیستها در منطقه نیز تعریفی ندارد و اگر تاکنون تنها جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین دشمن رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا شناخته میشد اما دایره این تقابل رو به افزایش است و حتی متحدان قدیمی و سنتی آمریکا در منطقه که حامی اسرائیل بودند نیز به انتقاد از جنایات ضدانسانی صهیونیستها علیه مردم غزه پرداخته و خواستار آتشبس فوری هستند؛ پانزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی، یکی از این محافل بود که مقامات حاضر در آن ضمن حمایت از آرمان قدس، آمادگی خود برای مقابله با زیادهخواهی صهیونیستها را اعلام کرده و خواهان اقدام نهادهای بینالمللی در اینخصوص شدند. مواضعی که حکایت از افزایش حامیان مردم غزه دارد و نگرانیهای صهیونیستها درخصوص انزوای جهانی را صدچندان کرده است؛ ترکیه یکی از کشورهایی است که پیش از این با تعاملات اقتصادی با رژیم جعلی اسرائیل در جهت تحقق اهداف صهیونیست حرکت میکرد و حالا از تحریم این رژیم کودککش سخن میگوید.
وزارت بازرگانی ترکیه با اعلام این خبر گفت: تا زمان اعلام آتشبس دائمی و امکان ورود کمکهای بشردوستانه به غزه، تمامی مبادلات تجاریاش با رژیم صهیونیستی را متوقف خواهد کرد. این سخنان مجددا توسط هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه در گامبیا تکرار شد: آنکارا آمادگی خود را برای بهکارگیری تمام امکانات ممکن به منظور اعمال فشار به اسرائیل اعلام میکند. بدین ترتیب ترکیه به صورت رسمی به جمع مخالفان این رژیم جنایتکار پیوست.اگرکمی به عقب برگردیم، متوجه چرخش ۳۶۰ درجهای دولتهای منطقهای علیه صهیونیستها میشویم و بدین ترتیب میتوان شتاب صورتگرفته در بحران مشروعیت این رژیم غاصب را درک کرد؛ آمریکاییها با هدف تثبیت جایگاه صهیونیستها در منطقه، پروژه عادیسازی را در دستور کار قرار دادند تا بدین ترتیب به روابط دیپلماتیک و سیاسی جهت دهند و شرایط را مهیای اجرای برنامههای غرب در منطقه کنند اما این رویای صهیونیستها مثل دیگر پروژههایشان به بنبست خورد؛ البته بهرغم عادیسازی روابط با برخی از کشورهای عربی اما صهیونیستها در میان ملتهای عربی با بحران مشروعیت مواجه هستند و اظهارات فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان مبنی بر اهمیت تأمین گذرگاههای بشردوستانه امن برای پایان دادن به درد و رنج فلسطینیان که خواستار آتشبس فوری و دائمی در نوار غزه شد، نشان از انزوای صهیونیستها در منطقه غرب آسیا دارد. درحالی که مقامات آمریکایی به پیشواز صلح دولتهای عربی با رژیم صهیونیستی میرفتند اما وقایع چند ماه اخیر نشان داد که صلح با سگ هار منطقه، اتفاق باطلی است و برای تحقق صلح باید موانع ایجاد صلح را از میان برداشت درحالی که رژیم صهیونیستی ذاتا وماهیتا متجاوزاست وحیاتش به جنگ و جنایت گرهخورده است.
حضور در اجتماعات ضدصهیونیستی
علاوهبر محکومیت جنایات صهیونیستها توسط مردم کشورهای مسلمان وعربی، در اروپا نیز کمپینها، گروهها و سازمانهای مردمنهاد،تحرکات مداومی علیه جنایات رژیم صهیونیستی بهراه انداختندوخیابانهای کشورهای مختلف اروپایی، مملو از معترضانی بود که خواهان فشار دیپلماتیک علیه رژیم جعلی اسرائیل بودند، تلاشهایی که نتیجه داد و منجر به انزوای صهیونیستها در شورای امنیت شد. جنبش اخیر دانشجویان آمریکایی نیز بازتاب زیادی داشته و به دانشگاههای مطرح دیگر کشورها نیز رسیده است. صرفنظر از مباحث حقوقبشری و اخلاقی، مخالفت مردم آمریکا با اختصاص مالیاتشان برای اعطای تسلیحات به رژیم کودککش اسرائیل، یکی دیگر از مسائلی است که دولت بایدن را با چالش جدی مواجه کرده، زیرا ایالات متحده ۲۳۶ میلیارد دلار به شکل کمک و سرمایه در بحث پدافندی و سامانههای دفاع موشکی به صهیونیستها داده است و همین امر اختلافاتی را در میان گروههای سیاسی ایالات متحده ایجاد کرده است؛ سندرز در اعتراض به این سیاست در نطقی در مجلس آمریکا اعلام کرد: «فعالیت غیر خشونتآمیز فلسطینیها با چالش اشغال خشونتآمیز روبهرو است خشونتی که میلیاردها دلار از پول مالیاتدهندگان آمریکایی صرف تامین بخشی از آن میشود» و به همین منظور کمپینهایی در مخالفت با فروش تسلیحات و اختصاص پول مالیاتدهندگان به صهیونیستها به راه افتاده است که ممکن است زمینهساز تغییرات راهبردی در سیاست آمریکا شود که اگر این اتفاق هم نیفتد اما
به انزوای دامنهدار اسرائیل میانجامد.
عوامل فشار بر صهیونیستها در سطح منطقه
همانطور که اشاره شد، دینامیسم فشار بر اسرائیل برای تن دادن به آتشبس و توقف بمباران غزه در سطحی فراتر از فلسطین اشغالی در حال رخ دادن است و غیر از مواردی که ذکر شد، باید به تحرکات محور مقاومت که نقش بسزایی در انزوای دفاعی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی داشت، اشاره کرد. محور مقاومت و دولتهای همسو با آرمان قدس شریف از مهمترین عوامل اثرگذار بر سرنوشت جنگ و انزوایی هستند که اسرائیل دچار آن شده است؛ مقاومت اسلامی منطقه اصلیترین نیروی میدانی در جهت توقف جنگ است. این جریان متشکل از نیروهایی متمرکز و تشخصیافته در سطح منطقه است که نمایندگی گفتمان مقاومت در برابر سلطهجویی و سلطهپذیری را عهدهدار است و در تحولات پس از طوفانالاقصی به لحاظ عملیاتی، به صورت هماهنگ و منسجم به یاری مقاومت فلسطین برخاست و هماهنگی و انسجام گروههای محور مقاومت در کمک به توفیق در راهبردهای عملیاتی را میتوان بهوضوح مشاهده کرد. هدف قرار دادن پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه و انهدام تجهیزات و تجمعات نظامیان صهیونیستی توسط حزبا... لبنان تا تهدید منافع اقتصادی رژیم صهیونیستی از طریق هدف قرار دادن و توقیف کشتیهای حامل کالاهای تجار صهیونیست توسط انصارا... یمن، بخشی از این اقدامات است که مانع گسترش جنگ در منطقه شده و پیام شفافی را به حامیان فرامنطقهای اسرائیل رسانده است.جغرافیای سیاسی اسرائیل نیز یک محیط خفهکننده را پیرامون این رژیم جعلی ایجاد کرده که از بدو تاسیس هویت جعلی اسرائیل همواره به عنوان یک تهدید ژئوپلیتیکی و استراتژیکی موردتوجه بود؛ زیرا در شمال اراضی اشغالی زرادخانههای موشکی مقاومت اسلامی لبنان، حزبا... قرار دارد و شرق آن از سوی چهار میلیون آواره فلسطینی مستقر در اردن تهدید میشود. ضمن اینکه این منطقه در تیررس حملات گروههای مقاومت عراق و سوریه از شرق و شمالشرق است و در جنوب هم گردانهای قسام و نیروهای حماس بر صهیونیستها اشراف دارند و قلب اراضی اشغالی هم در اختیار جهاد اسلامی و گردانهای جنین است. همین امر بازدارندگی دفاعی صهیونیستها را به حداقل رسانده که اوج آن در عملیات وعده صادق محقق و هیمنه پوشالی صهیونیستها که غره به امنیت غیرقابل نفوذ دفاعی و اطلاعاتی بودند، درهم شکسته، افول صهیونیستها در منطقه غرب آسیا محرز شد. این امر موجب شد ۱۰ کشور مقابل دفاع مشروع ایران قرار گرفتند تا شاید فروپاشی صهیونیستها را به تعویق بیندازند.البته واقعیتهای موجود در نظام بینالملل به گونهای رقم خورده که نگرانی سیاستمداران غربی نسبت به نابودی قریبالوقوع اسرائیل شدت یافته است و صاحبنظران، رسانهها و مراکز مطالعاتی صهیونیستی نیز بر آن باور دارند و نسخههای مختلفی را تجویز میکنند اما بازتاب این شرایط در سرزمینهای اشغالی، نشاندهنده واقعیت صهیونیستهاست؛ چراکه شهرکنشینان امیدی به استمرار اسرائیل و آینده آن ندارند، بهویژه که فراز و نشیب ماههای اخیر، وضعیت آمریکا که مهمترین شریک راهبردی اسرائیل بود را هم به چالش کشیده و بعید نیست که غروب این دو متحد استکباری همزمان رخ دهد.
تحریم کالاهای صهیونیستی
تحریم کالاهای صهیونیستی یا شرکتهای حامی صهیونیسم یکی از اقدامات خودجوش در این عرصه بود و بدینترتیب شرکتها و برندهای مرتبط با اسرائیل و آمریکا، هدف تحریمهای گسترده فعالان و هواداران فلسطین در کشورهای اسلامی قرار گرفت. استارباکس از جمله این شرکتها بود که پس از ضرر و زیانهای فراوان، اقدام به صدور بیانیهای در وبسایت خود در مورد کارکرد شعبههایش در خاورمیانه کرده و مدعی شد که «این شرکت یک سازمان غیرسیاسی است و شایعات مبنی بر حمایت از دولت یا ارتش اسرائیل غیرواقعی است.» شواهدموجود، حکایت از آن داردکه کمپین جهانی علیه کالاها وبرندهای اسرائیلی - آمریکایی در جهان بهویژه کشورهای اسلامی، روند موفقیتآمیزی را طی و شریانهای اقتصادی این رژیم جعلی را فلج کرده تا حدی که این شرکتها با کاهش فروش ۷۰ درصدی مواجه شدند.