درگذشتِ نصرت کریمی ؛ «آقاجان» دایی جان ناپلئون
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۵۰۹۸۰
عصر ایران ؛ نهال موسوی - نصرت الله کریمی بازیگر، کارگردان، مجسمهساز و عروسکساز امروز (12 آذر) در ۹5 سالگی به مرگ طبیعی درگذشت. نصرت کریمی بیشتر به دلیل ایفای نقش "آقا جان" سریال دایی جان ناپلئون ساخته ناصر تقوایی در سال 56 شناخته شده است اما غیر از این، او به دلیل فیلمهایی که ساخته هنرمندی بحث برانگیز و جنجالی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کریمی با الهام از نوعی خاص از کمدی ایتالیایی موسوم به لاندو بوزانکایی (هنرپیشه معروف ایتالیایی) ، فیلمهای «درشکه چی» ، «محلل» ، «تختخواب 3 نفره» و «خانه خراب» را با نویسندگی و بازیگری خودش ساخت که هر کدام به یک موضوع اجتماعی در قالبی طنز میپرداخت و اتفاقا همین فیلمها باعث شد که بعد از انقلاب او در زمینه ساخت فیلم ممنوع الفعالیت شود.
ساخت فیلم "محلل" پیرامون یک مساله فقهی، شهید مرتضی مطهری را واداشت در همان زمان اکران در ابتدای دهه پنجاه جوابیهای بر این فیلم در مجله "زن روز" منتشر کند.
نصرتالله کریمی در اول دی ماه 1303 در تهران متولد شد. وقتی تحصیلات ابتدایی را میگذراند، با اجرای تئاتر "روحوضی" آشنا و به تئاتر علاقمند میشود. وی با دیدن فیلمهای چارلی چاپلین به شدت تحت تاثیر او بود.
او بعد از 3 سال یعنی از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ به تحصیل در زمینه هنرهای نمایشی، چهرهپردازی و طراحی صحنه، در تنها آموزشگاه تئاتر که در تهران وجود داشت، پرداخت. مهمترین استاد و راهنمای او در آن سالها، هنرپیشه و کارگردان برجسته تئاتر، عبدالحسین نوشین بود.
کریمی از سال ۱۳۱۹ به بعد به عنوان بازیگر، گریمور و طراح صحنه در تماشاخانههای مختلف تهران به کار پرداخت. او در سال ۱۳۲۳ به گروه تئاتر نوشین پیوست و تا سال ۱۳۳۱ همچنان در این گروه عضویت داشت. او از سال ۱۳۱۹ تا ۱۳۳۱ در تئاترهای مختلف به عنوان گریمور، بازیگر و گاه نمایشنامهنویس و کارگردان فعالیت میکرد.
در سال 31 پس از ازدواج با یکی از بازیگران تئاتر سعدی، به اتفاق او برای تکمیل تحصیلات خود عازم ایتالیا شد و آنجا با وساطت سفیر وقت ایران دستیار سوم «ویتوریو دسیکا» شد. بعد از آن به جهت آموختن تئاتر عروسکی عازم پراگ( چک و اسلواکی) شد و آنجا بعد از گذراندن دورة پنج ساله رشتهٔ کارگردانی سینما و تلویزیون، یک سال نیز دوره تکنیک فیلمهای عروسکی را گذراند و با مدرک فوق لیسانس فارغالتحصیل شد.
بعد از چند سال کار تئاتر و دوبله فیلمهای خارجی به همراه حسین سرشار و فهیمه راستکار، در اردیبهشت ۱۳۴۳ به ایران مراجعت کرد و در همان سال به دعوت وزارت فرهنگ و هنر مسئولیت کارگاه نقاشی متحرک را به عهده گرفت و در آنجا فیلمهای زیادی را با تکنیکهای انیمیشن و عروسکی ساخت که در آرشیو وزارت ارشاد موجود هستند.
از سال 1350 شروع به ساخت فیلم سینمایی کرد و 4 فیلم ساخت همان طور که ذکر شد هر کدام از آنها به نوعی جنجالی بود.
وی در سالهای پس از انقلاب به مجسمهسازی، ساخت تیزرهای تبلیغاتی و پرورش کاکتوس هم میپرداخت تا بتواند هزینه زندگیش را تامین کند. ساخت ۵۰۰ مجسمه و برگزاری بیش از 10 نمایشگاه (صورتکها)، در کنار ساخت چندین تیزر یک دقیقهای برای مباره با آلودگی هوا، ایمنی، صرفه جویی آب و تنظیم خانواده در زمره این فعالیتهای کریمی هستند.
نکته جالب توجه این است که نصرت کریمی در دهه شصت به یک پرورشدهنده کاکتوس بدل شده بود. خودش در این باره گفته است: «فزونی قلمههای سادهام در پایان تابستان، مرا به پرورش دهنده کاکتوس تبدیل کرد تا جایی که بهترین گلفروشهای تهران خریدار کاکتوسهایم شدند! این تیغ های کاکتوس باعث شد که من به کسی بدهکار نشوم و سفره ام هم کمرنگ تر نشد.»
نصرت الله کریمی پدر بابک کریمی (بازیگر نقش قاضی فیلم جدایی نادر از سیمین) و همچنین پدر همسر مهرداد اسکویی مستندساز مطرح ایرانی است.
قابل توجه است که مرحوم نصرت الله کریمی با نصرت کریمی تفاوت دارد که در قید حیات است و به عنوان دستیار کارگردان در شماری از آثار سینمایی از جمله "سرب"، "ردپای گرگ"، "هور در آتش"، "کانی مانگا" و "کارناوال مرگ" در سینمای ایران فعالیت داشته است.
آقای مهرداد خدیر در نوشتاری با عنوان دردسرها و امتیازات همنامی/ از حسین خطیبی تا نصرت کریمی و عباس عبدی و البته هادی خسروشاهی! اشاره کردهاند که:
جالبتر از همه اما شیطنتی است که به مسعود کیمیایی -کارگردان پرآوازۀ سینما- نسبت داده میشود. میگویند جوانیکدام عباس عبدی درگذشت؟ دردسرهای همنامی! عاشق سینما و بازیگری روزها به او مراجعه می کند تا شاید نقشی در فیلمی به او بدهد و چون نپسندیده بوده طبعا نمی پذیرد. تا این که ناگهان خبردار می شود نام این جوان جویای نام نصرت کریمی است بی آن که هیچ نسبت و ربطی به نصرت کریمی فیلم های پیش از انقلاب داشته باشد و گویا بیشتر به خاطر نامش (نصرت کریمی) در نقشی کوتاه به بازی میگیرد.
وقتی نام او در تیتراژ میآید جماعت گمان میکنند همان نصرت کریمی معروف است که بعد از انقلاب اجازۀ بازی ییدا نکرد و در پایان فیلم گمان میکنند همین که نام نصرت کریمی در تیتراژ آمد و تصویر او را بر پرده ندیدند، به معنی حذف و سانسور نقش اوست!
-----------------------------------------------------------------
بیشتر بخوانید:
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: نصرت الله کریمی نصرت کریمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۵۰۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال مدال اهدایی یک دختر به علی دایی
انتشار تصاویری از یک ورزشکار کنار علی دایی با این تیتر که «فلان ملیپوش مدالش را به علی دایی اهدا کرد» حاشیهساز شده است. برخی ورزشکاران قدیمی مدعی شدند این خانم نه عضو تیم ملی بوده و هست و نه مدالی بینالمللی دارد که بخواهد به دایی اهدا کند! در همین اثنا مریم رنجبرساری، عضو سابق تیم ملی تیر و کمان در یک استوری که در اینستاگرامش منتشر کرد به همین شخص تاخت.
به همین بهانه با او تماس گرفتیم تا علت را جویا شویم. رنجبرساری گفت: ایشان چند سال پیش گفته قهرمان کاراته است، اما فدراسیون کاراته تکذیب کرد. معلوم نیست او از چه طریقی اسپانسر پیدا میکند، اما در بیوی اینستاگرامش نوشته قهرمان تیر و کمان است! بچههای کاراته هم برای من فرستادند و پرسیدند این را میشناسی؟ گفتم نه. اصلا بچههای کاراته هم او را قبول ندارند.
رنجبرساری ادامه داد: خود من به دلیل اینکه پول اعزام و تجهیزات برای رفتن به مسابقات را نداشتم از تیم ملی کنار رفتم. مثل من زیاد بودند، اما اگر او به تیم ملی رفته احتمالا پول هزینههای خودش را داده و به تیم ملی رسیده! ملیپوش سابق افزود: او اصلا مدالی نداشته که به علی دایی تقدیم کند. برای من عجیب است او علی دایی را چطور پیدا کرده و به دیدار یکی از بزرگان ورزش ما رفته است. ورزشکاری به بزرگی علی دایی از قبل رزومه طرف مقابل را میبیند و بعد به دیدار ورزشکاری میرود. اما این ورزشکار اصلا مدالی نداشته است! شاید مدال استانی بوده است، اما نه بچههای کاراته و نه تیر و کمان میگویند او مدالی نیاورده است. من فقط به این فکر میکنم و از این ناراحتم چرا برای من که قهرمانی آسیا را داشتم اسپانسری نبود، اما برای ورزشکاران این شکلی دو تا سه تا اسپانسر پیدا میشود!
وی در ادامه با اشاره به هزینههای سنگین در تیر و کمان که خیلیها از پس آن برنمیآیند و به ناچار خداحافظی میکنند، افزود: سال ۸۹ یا ۹۰ بود که تیمهای پرسپولیس و استقلال در تیر و کمان تیمداری میکردند و من به عضویت استقلال درآمدم. رقابت بین این دو تیم در همه رشتهها جذاب است و در آن سال هم رقابت نزدیکی داشتیم و در نهایت ما قهرمان شدیم و آقای فتحاللهزاده مدیرعامل وقت استقلال قرار بود نفری ۵ سکه به ما پاداش بدهند، اما ما که چیزی ندیدیم!