شکایت مدل اینستاگرامی از پسر چوپان
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۵۶۶۲۳
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، صبح دیروز دختر جوانی که از مدلهای معروف و پرطرفدار شبکه اینستاگرام بود با مراجعه به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران درباره شکایت خود از یک پسر جوان به قضات گفت: من صفحه اینستاگرامی پرمخاطبی دارم و خودم نیز بهعنوان مدل در ایران و ترکیه فعالیت دارم البته برای رسیدن به این جایگاه خیلی تلاش و هزینه کردم اما الان صفحهام از پرآگهیترین صفحات شبکههای مجازی است و افراد مختلفی درخواست تبلیغ کالا و حرفهشان را در صفحه من میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند ماه قبل پسر جوان و خوش قیافهای برایم پیام گذاشت و از من خواست برای کارش تبلیغ کنم. عکسهایش را که دیدم فکر کردم پولدار است، چرا که با خودروهای مدل بالا و لباسهای مارک دار و گران قیمتی عکس انداخته بود به همین خاطر قبول کردم برای بستن قرارداد و صحبت با او ملاقات کنم. روز حادثه از من خواست به محل کارش در مهرشهر کرج بروم. اما وقتی به آنجا رسیدم و این پسر را دیدم از تعجب جا خوردم هر چند ظاهری مرتب و خوش قیافه داشت اما او مرا به یک بیابان برد که حدود 100 رأس گوسفند در آنجا بود بعد هم گفت تو باید برای من و گوسفندهایم تبلیغ کنی.
از شنیدن حرفهایش خیلی عصبانی شدم و به نظرم رسید مرا مورد تمسخر قرار داده است بههمین خاطر گفتم من نمیتوانم برای شغل شما تبلیغ کنم. بعد هم میخواستم از آنجا بروم که پیشنهاد داد با خودرواش که بعد فهمیدم از دوستش قرض گرفته بود مرا به تهران برساند. با بیمیلی قبول کردم اما بین راه ناگهان او تغییر مسیر داد و میخواست مرا به سمت شهریار ببرد. اعتراض کردم و از او خواستم خودرو را نگه دارد تا من پیاده شوم. اما او بر سرعتش افزود من که خیلی ترسیده بودم شیشه خودرو را پایین کشیدم تا خودم را بیرون بیندازم اما او با من درگیر شد و مرا مجروح کرد. هرطوری بود خودم را از دستش خلاص کردم و از پنجره بیرون پریدم و فرار کردم.
قضات بعد از شنیدن این ماجرا از متهم خواستند تا در این باره از خود دفاع کند. پسر جوان در حالی که منکر موضوع آدم ربایی بود، گفت: من نمیخواستم او را بدزدم و قصد مزاحمت هم نداشتم. فقط میخواستم مرا بهعنوان یک دامدار ثروتمند در صفحه اینستاگرامش معرفی و برایم تبلیغ کند اما او قبول نکرد. بین راه هم میخواستم کمی بیشتر با او باشم و وقت بگذرانم اما او شروع به سرو صدا کرد و خودش را بیرون انداخت. الان هم حاضرم با او ازدواج کنم. البته من زن دارم اما اگر موافق باشد او را هم به عقد خودم درمیآورم. اما دختر جوان که از شنیدن حرفهای این پسر بشدت عصبانی شده بود شروع به اعتراض کرد و خواهان مجازات وی شد.
در پایان جلسه قضات دستور بازداشت متهم را صادر کردند و برای صدور حکم وارد شور شدند.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: دادگاه کیفری تبلیغ مدل اینستاگرامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۵۶۶۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای نجات خودم شوهرم را کشتم
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی