متهم به قتل در دادگاه: میخواستم پدرم را بترسانم
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۶۹۴۶۲
ساعت 24 -پسر جوان که به اتهام قتل پدرش با همدستی برادر و مادر خود در شعبه دو دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شده بود پس از نقض حکم از سوی دیوانعالی کشور صبح دیروز دوباره در شعبه هم عرض محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده از ۴ سال قبل با کشف جسد مردی ۴۶ ساله بهنام مجید در داخل صندوق عقب خودرویی در جاده ملارد کرج در دستور کار مأموران قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارآگاهان جنایی برای کشف راز این جنایت تحقیقات را از خانواده مقتول آغاز کردند که هر یک از آنها اظهار بیاطلاعی میکردند، اما در نهایت پسر بزرگ مقتول پس از دو هفته اعتراف کرد. او در اعترافهایش عنوان کرد: از مدتی قبل رفتارهای پدرم تغییر کرده بود و به نظر میرسید با زن دیگری ارتباط دارد. برای همین تصمیم گرفتم او را با کاتری که از قبل تهیه کرده بودم بترسانم، اما کارمان به درگیری کشید و کاتر به گردنش خورد. البته برادرم که دانشجوی پزشکی است و مادرم هم در جریان این ماجرا بودند و با من همکاری میکردند.
همین اعترافها کافی بود تا او به اتهام قتل عمد و برادر و مادرش هم به اتهام معاونت در قتل بازداشت شوند.
در نخستین جلسه محاکمه که در شعبه دو دادگاه کیفری استان البرز برگزار شده بود، فرید متهم ردیف اول، با درخواست قصاص پدربزرگ و مادربزرگش به اعدام محکوم شد، اما این حکم از سوی قضات دیوانعالی مهر تأیید نخورد و متهم اصلی به همراه دو متهم دیگر این پرونده بار دیگر در شعبه هم عرض - شعبه یک دادگاه کیفری - به ریاست قاضی قیومی و با حضور قاضی رنجبر مستشار دادگاه محاکمه شدند.
در ابتدای این جلسه دادگاه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند و پس از آن وکیل اولیای دم خواستار قصاص متهم و مجازات معاونان در قتل شد. دختر مقتول که، ولی دم او بود در جایگاه ایستاد و گفت: من به تازگی ۱۸ ساله شدهام اطمینان دارم که برادرم بیگناه است، اما به خاطر احترام به نظر پدربزرگ و مادربزرگم مجبورم طبق نظر آنها خواستار قصاص باشم. البته پدربزرگم اصلاً خواهان اعدام نوهاش نیست، اما پافشاری عمویم باعث شده تا او بر قصاص تأکید کند.
در ادامه فرید در جایگاه قرار گرفت و گفت: من قبول دارم که بانی این ماجرای تلخ بودم، اما به هیچوجه قصد کشتن پدرم را نداشتم. پدرم آدم عصبی بود با کوچکترین انتقادی وسایل خانه را میشکست.
پس از فرید، نوبت فرزاد برادرش رسید، او به قضات گفت: من با پدرم رابطه بهتری داشتم و بیشتر مواقع در درگیریهای خانوادگی من میانجیگری میکردم آن موقع ۲۰ ساله بودم. برادرم از من خواست همراهش شوم، اما به یکباره پدرم را غرق در خون دیدم.
قاضی از او پرسید چرا بعد از این اتفاق به پلیس گزارش ندادی؟
او گفت: میخواستم به اورژانس زنگ بزنم که فرید جلوی مرا گرفت. بعد هم که به خانه برگشتیم او به من و مادرم گفت اگر به کسی چیزی بگوییم خودکشی میکند که البته ماجرا بعد از دو هفته لو رفت.
پس از پایان اظهارات برادر قاتل، مادرشان در جایگاه ایستاد و گفت: شوهرم خیلی عصبانی بود اخلاق خوبی نداشت. آنها وقتی باهم درگیر شدند خواستم مانعشان شوم، اما ناگهان این اتفاق افتاد. ما هیچ نقشهای از قبل طراحی نکرده بودیم.
پس از اظهارات متهمان، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
روزنامه ایران
منبع: ساعت24
کلیدواژه: قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۶۹۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عجیبترین بخشش در خوزستان: مقتول دستور بخشش قاتلش را داد
همشهری آنلاین - حوادث: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلاآنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاصمتهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاصبا قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدممیلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجه ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.
کد خبر 847311 برچسبها اهواز _ خوزستان قتل - قاتل حوادث ایران