طنز را به معنای واقعی در این کتاب بخوانید
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۸۵۰۰۶
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از انواع ادبی، نمایشنامه است که نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر هم به آن پرداخته میشود. همه نام ویلیام شکسپیر را شنیده ایم؛ نمایشنامهنویسی که در دوران ملکه الیزابت در انگلستان زندگی میکرد.
حالا نمایشنامه تنها به سبک نمایشنامههای شکسپیر نوشته نمیشود بلکه ژانرهای دیگری هم در نمایشنامه نویسی دیده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طنز با آنچه در برخی فیلمهای به اصطلاح طنز ما دیده میشود، فرق دارد. طنز مساوی لودگی و مسخره بازی نیست. در طنز قرار نیست با تمسخر یک موقعیت یا یک تیپ اجتماعی، اثر خلق شود. در حقیقت طنز اعتراضی نسبت به مشکلات و نابسامانیهایی است که در یک جامعه وجود دارد. گویا جامعه نمیخواهد به طور مستقیم این اعتراضها را بشنود و از این رو وجدان بیدار و ضمیر آگاه شاعران و نویسندگان با بزرگنمایی و نمایان جلوهدادن جهات زشت و منفی و عیبها و نقصهای پدیدهها و روابط حاکم در حیات اجتماعی، در صدد تذکّر، اصلاح و رفع آنها بر میآیند. در واقع طنز در عین نشاندن لبخند بر لب مخاطبانش آنها را به تفکر وا می دارد. حال با این تعریف باید دید کتاب «طنزآوران جهان نمایش» واقعاً نمایشنامهای طنز است یا نه.
کتاب «طنزآوران جهان نمایش» یک مجموعه چند جلدی است که در حال حاضر به جلد هشتم رسیده است. در هر جلد از این مجموعه یک یا دو نمایشنامه نویس طنزپرداز معرفی میشوند. جلد هشتم این مجموعه به کارل فالنتین میپردازد. این کتاب با ترجمه داریوش مودبیان در انتشارات گویا منتشر شد. در ابتدا کتاب به یکی از چالشهای تئاتر میپردازد و این مسئله را بررسی میکند که «تئاتر باید اجباری شود» پس از آن نمایشنامههای کارل فالنتین آمده است. اما این نمایشنامهها واقعا طنز هستند یا نه؟
نمایشنامههای فالنتین که در جلد هشتم کتاب «طنزآوران جهان نمایش» آمده است، به واقع طنز هستند. در آن اثری از لودگی و مسخرگی نیست. تنها موقعیتهایی را خلق میکند که طنز هستند برای مثال در یکی از نمایشنامههای کتاب با عنوان در مغازه کلاه فروشی دو شخصیت را معرفی میکند که حرف یکدیگر را متوجه نمیشوند یا در نمایشنامه «تو که سیاست سرت نمیشه» دو فرد را نشان میدهد که هیچکدام چیزی درباره سیاست نمیدانند و تنها ادعا میکنند که در این باره اطلاعات دارند و گافهای یکدیگر را به رویشان میآورند و موقعیتهای دیگری از این دست در این کتاب دیده میشود. اینها نشان میدهند طنز واقعی چیست. در عین حال که مخاطب را به تفکر وادار میکند، لبخندی هم بر لبانش مینشاند.
کارل فانتین نوازنده، دلقک، نویسنده، نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس، هنرپیشه، تهیه کننده و کارگردان آلمانی در واقع مبدع نوعی تئاتر است که برای اجرای آن به امکانات صحنهای و حتی تئاتری نیاز ندارد. فقط دو سه بازیگر با قریحه و مستعد و طنزپرداز کمیک را میخواهد. هم وطنش برتولت برشت که از سال ۱۹۱۹ با وی همکاری مستقیم داشت او را با «چارلی چاپلین» مقایسه میکند. داریوش مودبیان مترجم کتاب هم پژوهشگر، نویسنده، بازیگر، کارگردان، مدرس، مترجم تئاتر رادیو تلویزیون و تئاتر است. او لقب «شوالیه هنر و ادب» را از کشور فرانسه دریافت کرد و مجموعه طنزآوران جهان نمایش حاصل پنج دهه پژوهش و فعالیت هایش در عرصه نمایش کمدی است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ادبیات نمایشنامه طنز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۸۵۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصههای واقعی رئالیتیشوها را میبینند
شیدا یوسفی که تجربه بازی در سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه خانگی را در کارنامهاش دارد، پیش از شروع فعالیت حرفهای خود در سینما و تئاتر در حوزه منشی صحنه مشغول بوده و نخستین تجربه حرفهای خود و بستر معرفیاش به جامعه را سریال «ممنوعه» میداند.
این هنرمند پس از حضور در تلویزیون، وارد پلتفرمهای شبکه خانگی شده و تا امروز در رئالیتیشوها و سریالهای مختلفی نقشآفرینی کرده و بازیگری را به صورت حرفهای دنبال میکند. حضور او در فصل دوم گیمشوی «زودیاک» بهانهای شد تا با او به گفتوگو بپردازیم.
چه شد در گیمشوها حضور پیدا کردید؟
این روزها بازی مورد علاقهام مافیاست. نخستین باری که بازی در «شبهای مافیا» را تجربه کردم، شرکتکنندگان برنامه فقط خانمها بودند که با یک ماه تمرین، بازی را یاد گرفتم. از آن زمان هم در همه مسابقات مافیا حاضر بودم. از سری اول «زودیاک» به بعد هم، هفتهای دو بار جدا از تمرینات با بچهها جمع میشویم و بازی میکنیم و این بازی برایم بسیار جذاب شده در حدی که گاهی در دورهمیهای خانوادگی حوصلهام سر میرود و دوست دارم با دوستانم مافیا بازی کنم.
با کدام فیلم یا سریال به مردم معرفی شدید؟
به نظر خودم سریال «ممنوعه» سبب معرفی من به مردم شد که نخستین کارم در شبکه خانگی بود. در این سریال جزو نقشهای اصلی بودم که سبب شد بیشتر دیده شوم. البته طبق تجربیات من تا امروز، مخاطبان صداوسیما و نمایش خانگی دو دسته کاملاً مجزا از هم هستند. به عنوان مثال در شهرستانها جوانان من را به واسطه حضورم در «شبهای مافیا» یا «مافیا زودیاک» و حتی «ممنوعه» که تماماً تولید شبکه نمایش خانگی هستند میشناسند اما افراد مسنتر به واسطه نقشم در سریالهای صداوسیما با من آشنا هستند.
شما در صداوسیما هم سابقه حضور در سریالهای پرمخاطبی مثل «نونخ»، «بچه مهندس» و آثار دیگر را دارید، به عنوان یک بازیگر، حضور در صداوسیما برای شما دلنشینتر است یا در نمایش خانگی؟
هر کدام از این مدیومها مزایای خوش را دارد، اما مسائلی هست که شاید در هیچ کجای دنیا از لحاظ مناسبات دغدغه بازیگران نباشد مثلاً طراحی لباس یا گریم در صداوسیما بسیار سختگیرانه است اما در شبکه نمایش خانگی بازیگران فضای آزادتری دارند. بازی در محصولات پلتفرمهای نمایش خانگی جذابیت خودش را دارد. مخاطب ایرانی این روزها درگیر برنامهها و سریالهای خانگی شده و مورد پسندش است حتی به نظرم در جامعه امروز مردم به حدی دغدغه فکری دارند که سریالهای طولانی را پس میزنند و به دنبال مینیسریالها میروند و آنها را راحتتر میپذیرند.
تکرار ساخت رئالیتیشو در مورد بازی مافیا مخاطب را خسته نمیکند؟
شخصاً «زودیاک» را از تمام بازیهای مافیا بیشتر دوست دارم و فکر میکنم کسی که بازی مافیا را دوست داشته باشد درگیر این سناریو و این برنامه میشود. یکی از جذابیتهای این بازی این است که حتی اگر بازیکن حرفهای هم باشید، ممکن است در روند بازی دچار اشتباههای جبرانناپذیری بشوید که این دقیقاً مثل زندگی ماست که سراسر تجربه است و قطعاً از اشتباهاتمان درس بیشتری میگیریم. ضمن اینکه مافیا بازی خستهکنندهای نیست زیرا حتی در جمعهای خصوصی هم هیچ وقت دستها تکراری نمیشود و همیشه بازیها و اتفاقهای جدید رخ میدهد.
از طرفی هم فکر میکنم بازی خانمها و آقایان با یکدیگر روند برنامه را بهتر کرده چون معمولاً در بازی، خانمها کمتر به هم اعتماد میکنند یا با هم تعارف و رودربایستی دارند اما زمانی که در بازی خانمها و آقایان کنار هم حضور دارند، بازی حرفهایتر میشود. همچنین حضور شخصیتهای معروف ورزشی یا اهالی موسیقی در برنامه، مخاطبان برنامه را بیشتر کرد. «زودیاک» بستری برای مخاطب ایجاد کرد تا رفتار و احساس افراد مورد نظر را ببیند و آن را حس کند.
در گذشته بسیاری از هنرمندان با این تفکر که حضور در رئالیتیشو میتواند آینده شغلی آنها را تهدید کند در این برنامهها شرکت نمیکردند، امروز این تصور چقدر تغییر کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش از خودم مثال میزنم، من در حوزه بازیگری تحصیلات آکادمیک دارم و قطعاً شغل خودم را بازیگری میدانم اما دوست دارم در برنامههای اینچنینی نیز حضور داشته باشم. برنامههای رئالیتیشو جذابیتهای خاص خود را دارند که علاوه بر سرگرمی و جذابیت، از لحاظ اقتصادی نیز برای شرکتکنندگان قابل توجیه است که با توجه به وضعیت خود مجاب به حضور در این برنامهها بشوند. گذشته از این مسائل، همان طور که خانم «شبنم مقدمی» در رئالیتیشو «صداتو» به عنوان داور حضور دارد یا «محسن کیایی» به عنوان مجری به این برنامه میآید، به همین صورت تمام بازیگران کمکم به سمت این برنامهها خواهند آمد زیرا رئالیتیشوها معمولاً مورد پسند مردم واقع میشوند و مگر غیر از این است که ما بازیگران یکی از اهداف اصلیمان سرگرم کردن مردم و ساخت اوقاتی خوش است؟ مثلاً مردم در برنامه «صداتو» به صدای یک شخص عادی که در نانوایی کار میکند اما صدای خوبی دارد و آواز میخواند گوش میکنند و لذت میبرند، بنابراین کسی که دوست دارد قصه بشنود تماشای برنامههای رئالیتیشو را انتخاب میکند.