Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-26@12:15:29 GMT

فقدان بازار سینمایی؛ موضوعی که باید برجسته شود

تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۹۵۹۳۰

فقدان بازار سینمایی؛ موضوعی که باید برجسته شود

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، «سینمای ایران با وجود استعدادی که در سابقۀ تولید و نیروی انسانی آن به چشم می‌آید و همچنین با وجود درخشش قابل توجه در جشنواره‌های سینمایی جهان، از حیث اقتصادی و تولیدی چشم انداز روشنی ندارد. در سال‌های اخیر با رونق گرفتن گیشۀ و افزایش فروش فیلم‌های ایرانی سینماهای کشور امیدها به این حوزه افزایش یافته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 اما رونق گیشه سینماهای ایران به طور غیرمتوازن رخ داده و درنهایت به افزایش کمّیت و کیفیت تولید منجر نشده است. همچنین در میان آثار سینمای کشور تعداد کمی توانسته‌اند دخل وخرج کنند و غالب آنها میزان هزینه و درآمد متوازنی ندارند.

رشد صنعت سینمای، به عنوان حوزه‌ای که هم از حیث اقتصادی و فرهنگی و هم به لحاظ سیاسی اهمیت دارد، و همچنین به عنوان یک صنعت استراتژیک در دستور کار کشورهای مختلف قرار دارد. مهمترین دلیل کوچک ماندن سینمای ایران، فقدان بازار سینما در ایران است. در سینمای ایران، عرضه و مصرف محصول سینمایی از قواعدی خارج از قواعد داخلی سینما پیروی می‌کند. تولید فیلم در ایران وابسته به بودجه‌هایی بیرون از ساختار عرضه و تقاضا در سینما رخ می‌دهد. غالب تولیدات سینمایی در ایران با بودجۀ دولتی و یا با بودجه‌های خصوصی بدون در نظر داشتن نیاز مخاطب و با دلایل دیگری صورت می‌گیرد. ازاین رو نسبت به مخاطب خود فارغ است. همچنین عرصۀ تولید بدون پیگیری تعهد خود به کیفیت محصول، به شکلی اقتضایی و با هدف رسیدن به بالاترین سود ممکن در کوتاه مدت وارد میدان می‌شود. لذا بازار سینما در ایران پدید نمی‌آید. به همین جهت مهمترین سیاست در سینمای ایران باید تأسیس بازار سینما و تقویت دو جهت اساسی آن یعنی تولید و مخاطب باشد».

سینما؛ صنعت آمیخته با هنر

سینما را امروز دیگر نه به عنوان یک سرگرمی صرف که به عنوان یک استراتژی و ابزار اثرگذار در حوزه فرهنگ و سیاست در نظر می‌گیرند. ابزاری که کشورها و ملل، بسته به قدرت، تجهیزات و سرمایه‌گذاری‌هایشان از آن بهره می‌گیرند تا ایدئولوژی‌ها، ارزش‌ها و هنجارهایشان را در قالب‌هایی شکیل، خواستنی و به عنوان ارزش‌هایی جهانی به خورد جهانیان بدهند. بر این اساس سال‌ها است که سینما از حالت هنر برای هنر خارج شده و به یک صنعت استراتژیک با قابلیت اثرگذاری بالا بدل گردیده است.

این که امروز آمریکا کشور آزادی‌ها و تداعی خواستن، توانستن است شده و زندگی و سبک زندگی آمریکایی سبکی برتر و غالب برای بسیاری از مردم جهان تصور می‌شود و روز به روز بیشتر اشاعه می‌یابد، بازتابی است از آنچه هالیوود و صنعت سینمای آمریکا می‌خواهد و این را مدیون سال‌ها تجربه، کار و مهمتر از آن سرمایه گذاری‌های جدی و حرفه‌ای در این زمینه است. آمریکا و بازوی اجرایی آن در سینما، یعنی هالیوود، امروز نبض بازار سینمایی را در دست دارد و این در دست داشتن بازار به آنها قدرت اقتصادی و قابلیت اثرگذاری اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بخشیده است.

فروش سالیانه سینماهای آمریکا و کانادا طی پنج سال گذشته با رشدی ۴ درصدی به رقم ۱۱.۴ میلیارد دلار رسیده و همچنان بیشترین سهم از فروش فیلم در جهان در اختیار فیلم‌های هالیوودی است؛ چنانچه ۲۰ فیلم نخست پُرفروش در سال ۲۰۱۷ در جهان، فیلم‌هایی یا تماماً آمریکایی و یا تولید مشترک با آمریکا بوده‌اند.

کشور ما جزو مرزهای جغرافیایی است که تجربه و زمینه مستعدی در حوزه سینما و تولیدات سینمایی داشته است، اما هرگز نتوانسته است تا چیزی به اسم بازار سینمایی (در معنایی که از عرضه و تقاضایی اصولی و مستمر بهره ببرد) را تجربه کند.

عمده‌ترین علت کوچک ماندن سینمای ایران به رغم نیروی انسانی مستعد و پتانسیل‌ها، تجارب و درخشش‌های گذشته، فقدان بازار سینما است. عمده تولیدات در سینمای ایران با بودجۀ دولتی و یا با بودجه‌های خصوصی بدون در نظر داشتن نیاز مخاطب و با دلایل دیگری شکل می‌گیرد؛ مساله‌ای که باعث نوعی از بی‌توجهی به مخاطب و در نظر نگرفتن نیازهای وی گشته است. بر این اساس و در فقدان توجه به کیفیت محصول و صرف تعقیب بیشترین سود ممکن در کمترین زمان، محصولاتی وارد میدان می‌شوند که اهدافی کوتاه مدت و مادی را دنبال می‌کنند. در نتیجۀ این اتفاق، تولیدات سینمایی نه تنها نیازهای صحیح مخاطب داخلی را پوشش نمی‌دهند که کمترین ارزش و تمایل را برای مخاطب غیرایرانی و بازارهای خارج از ایران دارند. این معضل باعث پانگرفتن بازار سینما در ایران شده است؛ موضوعی که نیاز به بررسی‌هایی اساسی دارد.

چرا بازار سینما نداریم؟

یکی از مهمترین علل عدم شکل گیری بازار در صنعت سینمای ایران دائمی نبودن روند عرضه و تقاضای فیلم‌های تولیدی است. در واقع یکی از شروط اساسی برای بازار نامیدن صنعت سینمایی در هر کشور، روند باثبات و شیوه غیردوره‌ای بودن تولیدات، مشتریان یا مخاطبان این تولیدات است.

یکی از مولفه‌های مهم در حرکت یک کشور به سمت داشتن یک صنعت سینمایی پرقدرت را می‌توان در موضوعی به نام کمپانی‌ها یا استودیوهای فیلمسازی بزرگ، همچون بالیوود در کشور هند دانست. 

از عمده‌ترین معضلات سینمای ایران که بارها در نقدهای مختلف (به ویژه در سال‌های اخیر) از سوی سینماگران، صاحبنظران، متخصصان و علاقمندان این حوزه مطرح شده، بحث توجه‌های آنی و اهداف کوتاه مدت فیلمسازان در سینمای ایران با هدف کسب سود بیشتر و سریع‌تر است. مساله‌ای که باعث استحاله داستان، فیلمنامه نویسی، کیفیت ساخت، برجستگی فنی شده و حتی کیفیت بازی و بازیگری را تحت الشعاع قرار داده است. بر این اساس اگرچه بازیگران سینمای ایران به دلیل مباحث متعددی (از جمله ورود پول‌های مشکوک به بدنه سینما) از دستمزدهای گزاف برخوردار شده‌اند و بعضا تبدیل به برند شده و دستمزد اینان پیش از هرچیز تضمین شده و پرداخت می‌شود، اما لزوما کیفیت بازیگری‌شان افزایش نیافته و شرایط و ساختار هم آنان را به این موضوع سوق نداده است.

در نتیجۀ مجموع این عوامل، تولیدات در زمانی فشرده ساخته و تدوین شده و به جامعه‌ای که به این سبک از سینما عادت داده شده، ارائه می‌شوند. تولیداتی که نه تنها درون مایه و محتوای قابل توجهی ندارند، بلکه به سان غذاهای فست‌فودی‌ای هستند که در عین چرب، مضر و بی‌خاصیت بودن افراد را صرفا به دلیل خوشمزگی جذب کرده و به عادت‌های مصرفی آنها تبدیل شده‌اند.  

حالا سوال این است که ربط این موضوع با فقدان کمپانی‌های فیلمسازی که به مرور باعث آسیب به بدنه سینما می‌شوند در کجاست؟

پاسخ در این مساله است که در واقع یکی از مهمترین اهداف و کارویژه‌های این کمپانی‌های فیلمسازی، آینده‌نگری و ساختن یک برند پرقدرت و جلب اعتماد جامعه سینمایی و مردم یا همان مخاطبان بالقوه است. یعنی یک کمپانی سینمایی دقیقا در جهت بازار سینما در مفهوم عام و صنعتی‌اش و در تقابل با وضعیت حال حاضر سینمای ایران عمل می‌کند. به بیان ساده‌تر، این کمپانی‌ها تلاش می‌کنند تا با قربانی کردن لحظه، حال و سود کوتاه مدت، آینده، اعتماد و سود بلند مدت را برای خویش بخرند. آنان تلاش می‌کنند تا در خلال زمان اثر بگذارند و بعضا ذره ذره برای خویش اعتبار می‌خرند و می‌دانند که این شکل از سرمایه گذاری در طول زمان (و نه صرف حال حاضر) خروجی‌ای ماناتر، سودی بزرگتر و قدرتی گسترده‌تر برایشان به ارمغان می‌آورد (استودیوهایی که بعضا آن قدر قدرت دارند که سفارش دهندگانی چون سی.آی.ای، کاخ سفید یا دفتر رئیس جمهوری آمریکا سفارش دهنده آنان است).

در حقیقت ماهیت و هسته اصلی آن چیزی که از آن تحت عنوان هالیوود یاد می‌شود، مجموعه‌ای از کمپانی‌ها و استودیوهای فیلمسازی است. کمپانی‌هایی نظیر برادران وارنر (متعلق به شرکت تایم وارنر)، پارامونت پیکچرز (متعلق به شرکت وایاکام)، فاکس قرن بیستم (متعلق به شرکت نیوز کورپریشن)، والتدیزنی پیکچرز/ تاچاستون پیکچرز(متعلق به شرکت والتدیزنی)، کلمبیا پیکچرز (متعلق به شرکت سونی آمریکا) و یونیورسال پیکچرز( متعلق به شرکت کام کست)، ازجمله شرکت‌های بزرگ و چندرسانه‌ای هستند که حوزۀ فعالیت‌شان از تولید فیلم و تأسیس سالن سینما تا تأسیس شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی و روزنامه را در برگرفته است. 

لزوم تغییر سیاست حمایتی

بر اساس آنچه بیان شد یکی از مهمترین دلایل ناکارآمدی سینمای کشورمان در عرصه بین المللی و محرومیت برخورداری از سینما به عنوان یک صنعت، عدم وجود بازار در صنعت سینمایی کشور یا به بیان دیگر عدم وجود یک عرضه و تقاضای ثابت و پایدار در این حوزه است. برای استمرار یک بازار با عرضه و تقاضایی دائمی و مستمر، نیاز به یک بازنگری در برنامه‌ها و شیوه دخالت دولتی داریم. این بدان معنا است که حوزه سینما به عنوان یک صنعت که تازه در شکل استودیوهای فیلمسازی درحال پاگرفتن است، قوام یافته و کمک‌های دولتی (که همواره حضور داشته و در برخی زمان‌ها و ادوار _ مثلا دهه ۶۰ _ خود باعث خلق آثاری فاخر در سینمای ایران گردیده است) شکل مدونی پیدا کرده و تغییر شکل دهد. یعنی حضور دولت به عنوان یک کمک دهنده مالی و دستگیر، کاهش یافته و بیشتر به این حوزه به شکلی حرفه‌ای و همچون بسیاری از نهادهای موثر ورود کند و به جای صرف تخصیص اعتبار کمک و وام برای آن ردیف بودجه‌ای مجزا تعریف و اجرا کند.

این موضوع مستلزم آن است که سینما نه به عنوان یک شاخه هنری که نیاز به دستگیری دارد، بلکه به عنوان یک بازوی اجرایی که توان اثرگذاری، ساخت ارزش‌ها و انتقال آنان را دارد و می‌تواند صادر شود، مورد توجه قرار گیرد. ضمن این که در خلال این رویکرد می‌توان با پروبال دادن به سرمایه گذاران خصوصی در قالب استودیوها یا کمپانی‌های مستقل، به روند ثبات و استمرار عرضه و تقاضا و شکل دادن به یک برند شخصی با مولفه‌هایی با دوام که مخاطبانی همیشگی دارد، امکان رشد داد.

منبع: چالش‌ها و راهکارهای رونق تولید در سال 1398 (صنعت سینما)؛ مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی؛ مهرماه 1398.

برچسب‌ها هالیوود فروش فیلم ها مطرب آکادمی اسکار سینما نمایش نقد فیلم اکران فیلم

منبع: ایرنا

کلیدواژه: هالیوود فروش فیلم ها مطرب آکادمی اسکار سینما نمایش نقد فیلم اکران فیلم هالیوود فروش فیلم ها مطرب آکادمی اسکار سینما نمایش نقد فیلم اکران فیلم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۹۵۹۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمید سهیلی سرباز سینما بود/ راش‌هایی که اسناد تاریخی مهمی هستند

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط‌عمومی موزه سینما، مستند «مرمت آثار باستانی» به کارگردانی زنده‌یاد حمید سهیلی و با حضور پژمان مظاهری‌پور، مستندساز و اسکندر مختاری، پژوهشگر و استاد معماری و مرمت و جمعی از هنرمندان و علاقه‌مندان به این عرصه در قالب برنامه «شب‌های مستند» موزه سینما روی پرده رفت. پژمان مظاهری‌پور مستندساز گفت: جای حمید سهیلی در میان ما خالی است. او آثار ماندگاری از خود باقی گذاشت. سهیلی فعالیت حرفه‌ای خود را با سمت مدیر تدارکات و مدیر تولید در سریال «آتش بدون دود» به کارگردانی زنده‌یاد نادر ابراهیمی آغاز کرد. او سپس پژوهش‌های مرتبط با ایران‌شناسی را در موسسه «ایران پژوه» که توسط آقای ابراهیمی اداره می‌شد آغاز کرد.

وی ادامه داد: در این گروه سهیلی با محمدرضا مقدسیان و عزیزالله حاجی مشهدی کار می‌کرد. آن‌ها کار پژوهشی مجموعه «سیاحت ایران» که قرار بود داریوش مهرجویی آن را تهیه و کارگردانی کند انجام می‌دادند. یک قسمت از این مجموعه که درباره «قلعه الموت» است به تولید رسید اما از نگاتیوهای آن اطلاعی در دست نیست. حمید سهیلی تصاویری به صورت هشت میلیمتری از روزهای تولید آن بخش را در اختیار داشت و تعلق خاطر او به مستندسازی در اینجا مشخص می‌شود. او اولین فیلم مستند خود را در مجموعه «سفرهای دور و دراز هامی و کامی» تجربه می‌کند که در ارتباط با مراحل استخراج ذغال سنگ است.

آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری به شمار می‌روند

مظاهری‌پور همچنین گفت: او پس از انقلاب اولین مجموعه مستند خود با نام «دست آفریده‌ها» را ساخت که در اتباط با کارگاه‌های صنایع دستی است. سهیلی فرد بسیار دقیق و منظبتی بود و در ساخت آثار خود با پژوهشگران تراز اول هر رشته مشورت می‌کرد. سال ۵۸ شش فیلم درباره تاریخ خط ساخت و به سراغ دکتر مهرداد بهار از اسطوره‌شناسان مطرح رفت. این مجموعه دارای یکی از مصاحبه‌های مهم بهار است. او در «مرگ یزدگرد» به عنوان مدیر تدارکات و تولید با بهرام بیضایی نیز همکاری کرد و سپس مجموعه «به سوی سیمرغ» را در قالب ۱۲ فیلم کار کرد که مربوط به تاریخ نقاشی ایران است و آیدین آغداشلو در اثر همراه او بوده است.

این فیلمساز سینمای مستند افرود: سهیلی از سال ۶۲ تا ۷۰ مجموعه «معماری ایرانی» را کارگردانی کرده است که پژوهشگر اصلی آن نیز خودش بوده است. حمید سهیلی فردی بسیار متواضع بود به همین دلیل فیلم‌های او تیتراژ ندارند.

وی با بیان اینکه مجموعه «معماری ایرانی» در استودیو گلستان ساخته شده که متعلق به شبکه یک تلویزیون است، بیان کرد: سهیلی در این اثر نیز از کارشناسان مطرحی استفاده می‌کند که در معماری ایران افرادی معتبری هستند. محمد کریم پیرنیا و اسکندر مختاری که در این برنامه حضور دارد از جمله این افراد بودند.

وی ادامه داد: سهیلی در این مجموعه به بافت‌های شهرهای ایران می‌پردازد و کار بسیار سنگین و پیچیده‌ای را صورت می‌دهد. او ۳۳ فیلم در این مجموعه تولید می‌کند که هر یک در حکم یک سند معتبر است. گفتار ماندگار متن فیلم را آقای میرفخرایی خوانده‌اند که این موضوع نیز از ویژگی‌های این مجموعه به حساب می‌آید. مستند «مرمت آثار باستانی» دارای پشتوانه معتبر پژوهشی است. حمید سهیلی فردی بسیار متعهد، امانت‌دار و اخلاق‌محور بود و جوایزی را که برای فیلم‌های خود دریافت می‌کرد، به نهاد حامی فیلم‌هایش تقدیم می‌کرد. او ۱۰۴ فیلم ساخته است که در تاریخ سینمای مستند ایران ماندگار است؛ سهیلی دارای نشان درجه ۲ هنری بود اما لیاقت او بسیار بالاتر از دریافت نشان درجه یک بود.

شخصیتی استثنایی در سینمای مستند

در ادامه این نشست اسکندر مختاری از استادان حوزه معماری و مرمت نیز گفت: حمید سهیلی یک انسان استثنایی بود، چراکه همواره به دانش‌اندوزی می‌پرداخت و از فرصت‌های پیش آمده برای خود استفاده می‌کرد. من در جریان فیلم‌های «معماری ایرانی» با او آشنا شدم. او پیش از ساخت هر فیلم مطالعات زیادی انجام می‌داد. به همین دلیل یک کتابخانه شخصی مختص به خود داشت.

وی ادامه داد: سهیلی اعتقاد داشت که تفاوت میان کارشناسان و فیلمساز این بود که یک کارشناس به صورت تصویری به موضوع نگاه نمی‌کند و به همین دلیل نحوه نگاه او با ما تفاوت داشت. او خود نسبت به هر موضوع اشراف داشت و مصاحبه شونده زمانی که مقابل او قرار می‌گرفت متوجه این موضوع می‌شد.

مختاری با بیان اینکه سهیلی عالم را از عالم‌نما تشخیص می‌داد، ادامه داد: پس از ساخت فیلم، زمانی که صحبت‌های ما را می‌شنید، اگر از موضوعی در اثر خود نمی‌توانست دفاع کند، آن را تغییر می‌داد و اصلاح می‌کرد. او نریشن بیشتر مجموعه «معماری ایرانی» را خودش نوشت و من نیز در چند قسمت او را همراهی کردم. نکته مهم این است که سهیلی در نریشن و موسیقی به دنبال تاثیر عاطفی بر مخاطب نبود. من معتقدم اگر سهیلی فردی دانشگاهی در اروپا بود، به عنوان یکی از مهم‌ترین افرادی که در راستای پیشرفت‌های علمی کشور خود گام برداشته بود شناخته می‌شد.

وی اظهار کرد: دوره‌های تاریخی هنر ایرانی که سهیلی در آثار خود به تصویر کشیده است، در حکم یک دایره‌المعارف جامع است. این فرد استثنایی معایبی هم داشت و آن اینکه خود و همکاران را در تیتراژ فیلم معرفی نمی‌کرد. او تمام راش‌های استفاده نشده خود را به مرکز اسناد میراث فرهنگی تحویل داد که امروزه از اسناد تاریخی مهم به شمار می‌روند. مجموعه «مرمت آثار باستانی» امروزه بخشی از تاریخ معماری است.

در ادامه مظاهری‌پور درباره اهمیت گفتار متن در سینمای مستند نیز گفت: او در نوشتن متن بسیار دقیق بود و این کار را با حضور کارشناسان پیش می‌برد. او معتقد بود برخی از گفتارهای متن مجموعه «معماری ایرانی» برای مخاطب حوصله سربر است و از من می‌خواست در آثارم رویه‌ دیگری را پیش بگیرم. او عقیده داشت باید نریشن دارای وجهی قصه‌گو باشد تا بتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. میرفخرایی نیز تنها یک گوینده نبود بلکه فردی دانشمند، مولف و آشنا با علم بود.

مظاهری‌پور با اشاره به اینکه مستند «مرمت آثار باستانی» به صورت ۱۶ میلیمتری ساخته شده است، افزود: در زمانی که سهیلی با تلویزیون کار می‌کرد، نظام تهیه‌کنندگی وجود داشت و او نمی‌توانست راش‌ها را با خود داشته باشد و آن‌ها بعد از قطع نگاتیو در آرشیو سازمان صدا و سیما نگه‌داری شدند. او با هوشمندی بخشی از موارد فیزیکی باقی مانده از آثار خود را به سازمان میراث فرهنگی تقدیم کرد.

سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست

در ادامه این برنامه ارد عطارپور مستندساز شناخته‌شده سینمای ایران که از افراد نزدیک به حمید سهیلی به شمار می‌رفت درباره او گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما می‌دانست و اگر از او کمکی می‌خواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند. حتی اگر در حوزه‌ای اطلاعات کافی نداشت به مطالعه می‌پرداخت و آن را در اختیار سوال‌شونده قرار می‌داد.

وی ادامه داد: خط تولید فیلم مستند درباره تاریخ معماری ایران، تحت تاثیر فعالیت‌های حمید سهیلی است و افراد دیگری نیز از او الگوبرداری کرده‌اند. سهیلی زمانی به ساخت آثار مرتبط با تاریخ ایران مبادرت ورزید که آن زمان این اتفاق در کانون توجه نبود.

عطارپور یادآور شد: او با پافشاری کار خود را پیش می‌برد چراکه علاقه زیادی به وطن خود داشت. فیلم «مرمت آثار باستانی» دارای دقت، جزییات و دکوپاژی دقیق و برجسته است و توضیحات کاملی دارد. همچنین دارای پلان‌هایی بسته و تعلیقی جذاب است. این مجموعه به یونسکو عرضه شد و در آنجا به عنوان یک سند دیداری و شنیداری به ثبت رسید و افرادی در خارج از کشور نیز متوجه این گنجینه ارزشمند باقی مانده از او شدند.

وی در پایان بیان کرد: من در ماه‌های آخر عمر حمید سهیلی از او خواستم تا طرحی را برای ساخت ارایه دهد و جالب است تمام موضوعاتی را که در دست داشت درباره ایران بود.

برنامه «شب‌های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه‌کنندگان سینمای مستند در موزه سینما برگزار می‌شود.

کد خبر 6087717

دیگر خبرها

  • ۵۸۹ هزار مخاطب به سینما رفتند/ صدرنشینی «مست عشق»
  • پاکستان؛ فرصتی طلایی برای اکران و تولیدات مشترک سینمایی
  • حمید سهیلی سرباز سینما بود/ راش‌هایی که اسناد تاریخی مهمی هستند
  • ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران
  • پرفروش‌ترین سینما‌های کشور در فروردین اعلام شد
  • پرفروش‌ترین سینماهای کشور در فروردین اعلام شد
  • پرفروش‌ترین سینما‌های کشور در فروردین اعلام شد/ جمع کل؛ بیش از ۱۴۶ میلیارد و ۸۵۱ میلیون تومان
  • حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست
  • روزی که پل شریدر فیلمساز معروف آمریکایی به تهران آمد
  • شش فیلم داریوش مهرجویی در جشنواره مسکو‌ نمایش داده می‌شود