نیمقرن فیلمسازی داریوش مهرجویی و جای خالیاش در «فجر ۳۸»
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۱۴۵۵۳
آفتابنیوز :
مهرجویی که روزگاری به آمریکا رفت تا در دانشگاه فقط سینما بخواند، رشته اصلیاش را به فلسفه با گرایش سینما تغییر داد و در دهه ۱۳۴۰ شروع به فیلمسازی کرد تا سال ۴۸ که یکی از آثار ماندگار سینمای ایران یعنی «گاو» را ساخت؛ فیلمی که تولیدش سختیهای خود را داشت و تهیهکنندههای زیادی آن را رد میکردند، چون آن روزها دور، دورِ فیلمهایی مثل «گنج قارون» با رقص و آواز بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در همان سالهای قبل از انقلاب چند فیلم دیگر از جمله «دایره مینا» را ساخت و چند سال بعد از انقلاب هم با «اجاره نشینها» یکی از بهترین فیلمهای کمدی سینما را ثبت کرد.
مهرجویی در سال ۶۸ تصمیم به ساخت فیلمی میگیرد که هیچ تهیهکنندهای حاضر به همکاری برای تولید آن نمیشود، چون آن را در فروش موفق نمیدانند ولی مهرجویی که دوست داشت آنچه را در سر دارد بسازد برای اولین بار خودش تهیهکنندگی یک فیلم را برعهده میگیرد و این طور میشود که «هامون»، یکی از به یادماندنیترین فیلمهای مهرجویی و سینمای ایران میشود.
«بانو»، «سارا»، «پری»، «لیلا»، «بمانی»، «درخت گلابی» و «مهمان مامان» دیگر کارهای مهم و شاخص این فیلمساز در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ بودند تا اینکه سال ۸۵ «سنتوری» ساخته شد؛ فیلمی که در جشنواره فجر تحسینبرانگیز بود و جایزه هم گرفت، اما شبِ اکران عمومیاش توقیف شد. این توقیف که ضربه سختی برای مهرجویی بود، سه ماه بعد به قاچاق دیویدی فیلم ختم شد و حاشیههای پیش آمده بر سر همین ماجرا باعث مرگ یا به قول خود مهرجویی دقمرگ شدن سرمایهگذار و تهیهکننده فیلمش «فرامرز فرازمند» هم شد.
او که در تمام این سالها مشغول نوشتن و ترجمه هم بوده، پس از «سنتوری» بهسراغ ساخت فیلمهایی رفت که دیگر مثل قبل علاقهمندان و مخاطبانش را راضی نمیکرد؛ فیلمهایی که اگرچه شاید با دغدغه شخصی و اجتماعی مهرجویی ساخته شدند اما انتظار طرفداران مهرجویی را برآورده نکردند و این تصور را پیش آوردند که شاید دوران اوج او هم با تاراج «سنتوری» به پایان رسیده است.
اما مهرجویی که چند سالی بود میخواست قصهای دیگر از «سنتوری» بسازد، در آستانه نهمین دهه زندگیاش فیلمی ساخته که بعضی همکارانش آن را متفاوت از فیلمهای چند سال اخیر او میدانند؛ «لامینور» فیلمی که خیلیها منتظر رونمایی آن در جشنواره سیوهشتم فجر بودند و هستند ولی مهرجویی هیچ فرمی برای نمایش آن در جشنواره پر نکرده چون میگویند: دلخور است، دلخور از حاشیههایی که برای سرمایهگذاری فیلمش ایجاد شد و حتی دلخور از اینکه انگار نبودنش در جشنواره فیلم فجر برای هیچ مسئول سینمایی مهم نبود.
او که در دهههای ۷۰ و ۹۰ میلادی یعنی زمانی که سینماگران ایرانی به اندازه امروز موفقیتهای خارجی نداشتند، جوایز زیاد و مهمی را از جشنوارههای بینالمللی مثل برلین و ونیز دریافت کرده، این روزها سرگرم تدوین فیلمش است تا آن را به اکران عمومی برساند؛ ولی شاید هم جایی خارج از بخش اصلی برای نمایش تازهترین اثر این فیلمساز ۸۰ ساله ایران در جشنواره فجر باز شود.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: داریوش مهرجویی سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۱۴۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگترین گنج گمشده ایران کجاست؟
تا به حال از خود پرسیدهاید که بزرگترین گنج گمشده ایران کدام گنج است و به چه دورهای تعلق دارد؟
بزرگترین گنج ایران چیست؟ جواب این سوال بستگی به این دارد که شما چگونه بخواهید به چنین پرسشی پاسخ دهید. آیا دنبال بزرگترین جواهر ایران هستید یا بزرگترین اثر باستانی کشف شده؟ نگاهی به بزرگترین مجموعه گنج کشف شده دارید یا دنبال گنجهای تک هستید؟ هر طور که بخواهید به این سوال پاسخ دهید یک جواب میگیرید.
به گزارش برنا، اگر دنبال بزرگترین مجموعه گنج تاریخ ایران باشید به عناوین مختلفی میرسید، اما بیتردید یکی از راز آلودترین جوابها گنج گمشده داریوش است، گنج گمشده در دل تاریخ.
گنج داریوش سوم هخامنشی – اگر هنوز وجود داشته باشد- بی تردید میتواند یکی از مهمترین و با ارزشترین گنجهای ایران باشد. قسمتی از این گنج اسکندر مقدونی چپاول کرد آن هم درست هنگامی که پادشاهی ایران را تسخیر و گنجینه های شوش، ایسوس (شهری در کشور ترکیه کنونی)، دمشق و تخت جمشید را به غارت برد.
داریوش سوم کیست؟داریوش سو یا دارا آخرین شاهنشاه هخامنشی در میانه ۳۳۶ تا ۳۳۰ پیش از میلاد بود. او فرزند آرشام و سیسیگامبیس بود. او آخرین شاه رسمی هخامنشیان بود.
هنگامی که اردشیر سوم بر تخت نشست و بر آن شد تا شاهزادگان دیگر را از میان بردارد؛ نام داریوش در میان آنان نبود و همین نشان دهنده آن است که او عنوان ممتازی در آن دوران نداشتهاست. اما در نهایت داریوش در جنگ با کادوسیان چنان رشادتی از خود نشان داد که اردشیر او را «دلیرترین پارسیان» نامید و او را ساتراپ ارمنستان کرد.
اما داریوش چطور شاه شد؟باگواس، وزیر بزرگ دربار اردشیر سوم، پس از مسموم کردن اردشیر سوم، پسر او ارشک را بر تخت نشاند اما چیزی نگذشت که وی ارشک را هم مسموم کرد. باگواس سپس ساتراپی ارمنستان یعنی داریوش سوم را به تخت پادشاهی نشاند تا بازیچه دست خود باشد، چنین نشد و داریوش در نهایت وزیر خائن را کشت.
در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، در هگمتانه داریوش قصد داشت با سامان دهی دوباره نیروها به جنگ اسکندر برود، اما چون اسکندر به سوی ماد لشکر کشید در این کار ناکام ماند و به همراه برادرزادهاش بسوس و جمعی از بزرگان از راه ری به سمت غرب رفت.
در حوالی دامغان، بسوس شاه را از ترس نزدیک شدن لشکر اسکندر و طمع جانشینی زخمی کرد و خود به باختر رفته و عنوان اردشیر پنجم را بر خود نهاد. هنگامی که اسکندر بر بالین شاه رسید، او مرده بود. پس اسکندر برای مشروعیت بخشیدن به فتوحات خود، ابتدا او را با احترام دفن کرد و سپس به تعقیب اردشیر پنجم رفته و او را مجازات کرد.
ماجرای گنج داریوش هخامنشی چیست؟اسکندر مقدونی در تخت جمشید حدود ۹,۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰,۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت. هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲٫۲۶ کیلوگرم بود، یعنی بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر بیش از ۵۰ کاروان بزرگ از حیوانات بارکش که تنها غنیمت یکی از شهر های ایران را با خود حمل می کردند.
مورخ مشهور یونانی دیودور نوشته که اسکندر بیش از ۳,۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰,۰۰۰ جفت قاطر (بیش از ۲۳,۰۰۰ حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد.
گنجهایی که داریوش سوم با خود بردداریوش سوم با کاروان کوچکی از گنجینهها به پایتخت تابستانی یعنی هگمتانه رفت. بر اساس برخی روایتهای تاریخی داریوش هخامنشی پیش از آن که بمیرد دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی این شهر پنهان کنند. اسکندر پس از فتح هگمتانه اثری از هیچ گنجی پیدا نکرد.
این گنجینه که به گفته کارشناسان حدودا نصف دارایی خاندان هخامنشی بوده، برای بازسازی ایران و جمع آوری لشکری انبوه توسط داریوش حمل میشد.
در تمام سالهای بعد تلاشها برای یافتن گنج داریوش هخامنشی بینتیجه ماند و هیچ کس نتوانست سرنخی از این گنج پیدا کند.
کانال عصر ایران در تلگرام