«لیلاج» به زنان نگاه متفاوتی دارد/ روایت بازیگر نقش رعنا از بازیگری در مرداب
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۱۶۰۲۹
بازیگر نقش رعنا در فیلم سینمایی «لیلاج» از ویژگیهای این نقش و سختیهای بازی در این فیلم میگوید.
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ وهنر خبرگزاری آنا، فیلم سینمایی «لیلاج » به کارگردانی داریوش یاری و با بازی بازیگرانی همچون مهران احمدی، محیا دهقانی، حامد کمیلی، رضا اخلاقیراد و نسرین بابایی با سوژه و فضایی متفاوت از آثار فعلی سینمای ایران از ششم آذرماه روی پرده رفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رعنا (محیا دهقانی) نوازنده ساز در شرف برگزاری کنسرتی در اروپاست که باخبر میشود دختر نوجوانش «ملودی» برای دیدار و در حقیقت کمک به پدرش بیژن( حامد کمیلی)، به زادگاه رعنا رفته است. رعنا سه سال پیش به خاطر دائمالخمر بودن بیژن از او جداشده و بیژن هم برای فرار از دست طلبکاران به زادگاه رعنا در منطقهای تالابی در حاشیه دریای خزر پناه برده است؛ جایی که رعنا شانزده سال پیش درست در سن دخترش از آنجا فرار کرده است. رعنا کنسرت را رها میکند و برای پیدا کردن دخترش به زادگاه خود باز میگردد….
محیا دهقانی بازیگر نقش «رعنا» به عنوان شخصیت اصلی این فیلم است. فیلمهای «شیار 143»، «ماجرای نیمروز» و سریالهای «پایتخت4» و «قهر و آشتی» از جمله آثاری است که دهقانی در آنها ایفای نقش کرده است.
وی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره چگونگی حضور در فیلم لیلاج گفت: در سال 1395 و در روزهای پایانی بازی در فیلم ماجرای نیمروز بود که توسط یکی از عوامل فیلم به آقای یاری معرفی شدم. به من گفتند آقای یاری دنبال یک بازیگر خانم در محدوده سنی 30 تا 35 سال میگردد. من آن موقع 25 سالم بود. از یک طرف فیلمنامه آقای یاری و خانم خسروآبادی بسیار جذاب بود و بازی در این نقش را دوست داشتم و از سوی دیگر به دلیل داشتن اختلاف سن با این شخصیت، از بازی در این نقش میترسیدم.
کار هنرمند این نیست که صرفاً گزارشگر باشد، بلکه باید به آسیبهای اجتماعی نگاه تحلیلی داشته باشد
این بازیگر سینما و تلویزیون اظهار کرد: فکر میکنم در جلسهای که با آقای یاری داشتم ایشان هم در سپردن این نقش به من تردید داشت.چون از نظر چهره، جوانتر از نقش بودم. در صحبتهایی که با ایشان داشتم این اطمینان را دادم که از پس این نقش بر میآیم.
وی عنوان کرد: قبل از شروع کار، چند بار با آقای یاری و تعدادی از عوامل، به لوکیشن فیلم در شمال کشور رفتیم و آن شرایط و فضایی که قرار بود اتفاقات فیلم در آن رقم بخورد را از نزدیک دیدیم. من قایقسواری بلد نبودم، حتی قرار بود یک مربی قایقسواری همراه گروه باشد و به بازیگران آموزش بدهد.هماهنگیهایش هم انجام شد،اما وقتی به محل فیلمبرداری رسیدیم یکی از افراد محلی آنجا شاید در یکی دو ساعت پارو زدن در قایق روی مرداب را به من آموزش داد و آمدن آن مربی هم لغو شد.
دهقانی افزود: لیلاج یک کار مستقل بود و متأسفانه این مستقل بودن روی کارگردان و عوامل فشار میآورد. در مجموع یک کار خیلی سخت از نظر شکل بازیها، لوکیشن که یک مرداب مه آلود بود و شرایط محیطی را تجربه کردیم و مثل فیلمهای دیگری که همه شرایط فیلمبرداری تحت کنترل باشد نبود.بارندگی و سرمای شدیدی را داشتیم و حتی شاید برای اولین بار بود که میدیدم در ساحل شمال برف نشسته است؛ یعنی اینقدر سرمای عجیبی بود.
وی گفت: برای بازیگر، ایفای نقش در شرایط تحت کنترل و آرام خیلی راحت است، اما چنین شرایطی واقعاً نیاز به تلاش و تمرکز دارد. در بعضی سکانسهای خارجی و زیر باران احساس میکردم که از شدت سرما دهانم قفل میشد و واقعاً نمیتوانستم به راحتی کلمات را ادا کنم.
دهقانی عنوان کرد: همه بازیگران و عوامل سازنده فیلم «لیلاج» عالی بودند و از کار در کنار آنان احساس خوبی داشتم.
لیلاج یک کار مستقل بود و متأسفانه این مستقل بودن روی کارگردان و عوامل فشار میآورد.
بازیگر نقش رعنا در فیلم لیلاج درباره ویژگی اصلی این شخصیت نیز گفت: رعنا زنی است که ریشهاش در یک فضای سنتی است، اما از این ریشه فرار کرده و حالا خصلتهای یک زن مدرن را دارد. او خودش را بهروز کرده و به خاطر تجربه تلخی که در زادگاهش داشته از خانواده و همشهریان خود بریده است. با این حال دختر نوجوانش دوباره به همان فضا پناه آوردهغ ضمن این که همسرش هم برای فرار از مشکلات مالی، تهران را ترک کرده و به زادگاه رعنا آمده است.این بچه بهانهای برای بازگشت رعنا به آن ریشههایی شده که او از آنها بیزار است و برایش تبدیل به کابوس شده است.
دهقانی با تأکید براهمیت مسئولیت و دغدغه اجتماعی در این فیلم گفت: این مسئولیت اجتماعی هم برای کارگردان و هم برای من مهم بود. خشونت علیه زنان یکی از محورهای لیلاج است. همواره در تاریخ به اشکال گوناگون به زنان اجحاف شده، اما امروز دلیل ندارد هر چیز تلخی را به همان تلخی نشان دهیم. به نظر من کار هنرمند این نیست که صرفاً گزارشگر باشد، بلکه باید به آسیبهای اجتماعی نگاه تحلیلی داشته باشد؛ باید ریشهیابی کندکه چرا نگاه اعضای جامعه به یک زن باید این گونه ناشایست باشد؟چرا یک اتفاق تلخ در نوجوانی باید این قدر آینده این زن را تحت تأثیر قرار دهد ؟به نظرم لیلاج تا اندازه زیادی توانسته این اتفاق را رقم بزند.
وی افزود: این هنرمند است که به مخاطبانش خوراک فکری میدهد،امّا متأسفانه الان برعکس شده و انگار فیلمنامهنویسان و کارگردانان و بازیگران ما به تماشاگران میگویند که شما بگویید تا ما بنویسیم و بسازیم و بازی کنیم. فیلمساز باید نیازهای فرهنگی مخاطبانش را بفهمد. الان فیلمهاییبه عنوان فیلم کمدی روی پرده هستند که هیچ چیزی را به داشتههای مخاطب اضافه نمیکنند.
دهقانی اظهار کرد: اگر بخواهم به دوستان و اطرافیانم از «لیلاج» بگویم، میگویم فیلمی است که به زنان و مشکلات آنها نگاه بسیار متفاوتی دارد و فکر میکنم پس از تماشای آن در سینما به این باور میرسید که وقت و هزینهای که کردهاید هدر نرفته و آوردهای برای شما داشته است.
انتهای پیام/4104/
منبع: آنا
کلیدواژه: فیلم لیلاج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۱۶۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنیدن ملودیهای شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعهای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب میشد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه میکند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترینها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژههای خود استفاده کند.
سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابونپزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفتهای منصور (برادر رعنا) با او ازدواج میکند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته میشود. پس از سالها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود میشود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده میشود.
گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژههای داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب میشوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیتهای خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.
جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سالهای بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازیهای اصولی، مقبول و دیالوگهای خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهرهگیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازیهای روان از ویژگیهای «رعنا» محسوب میشود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشقها، رشادتها، مبارزهها، آرمانها، تلخیها و شیرینیها بگوید و چه خوب هم در آن سالهای کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همینها «رعنا» را با تجربه اندوزیهایش در اذهان به یادگار گذاشت.
اما یکی از ویژگیهای مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب میآمد توانست یکی از مولفههای مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان میشود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در میآید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا میکند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار میدهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.
موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفههای موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روشهای نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانهای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و میکوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درستترین و علمیترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیتهای او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی میشویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترینها شوند.
طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفههای درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا میکنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی، چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.
گرچه در رسانهها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است، اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد میشود، در برخی از گفتگوهای رسانهای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژهای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه میشود، اول از دست اندرکاران پروژه میخواهم که بخشهایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان میگذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام میدهم.
این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش میکند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتگوهای رسانهای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاههای موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفهها به مواردی، چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقیها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش میکنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم، چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمیدهم.
همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمیترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که میتوان در آهنگسازی فیلمهای «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.
چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدتهای زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش میکنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزههای دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر میآید میبایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی