رادیو تمام نمیشود
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۳۶۹۹۴
بهروز رضوی گوینده رادیو، ترانهسرا و بازیگر ایرانی سال۱۳۲۶ در یزد به دنیا آمد. رضوی آنطور که خود میگوید همکاریاش با رادیو را از سال ۱۳۴۷ شروع و طی پنجاه سال حضور در رادیو، سینما، تئاتر و شعر در قالب ترانهسرا را هم تجربه کرد. امروز بهبهانه پنجاهمین سال فعالیت رضوی، مراسم نکوداشتی برای او برگزار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رادیو از کودکی برای من جذاب بود و بههمین دلیل وقتی برای اولین بار از طرف مرحوم پوران فرخزاد و همایون نوراحمد برای شرکت در برنامهای ادبی به شبکه دو رادیو دعوت شدم. وقتی قرار شد بهعنوان یک جوان بیستساله برای اولین بار پشت میکروفن رادیو بنشینم تمام حسهای عجیب و متناقض جهان در وجودم نشست. از دلهره تا هیجان و خوشحالی و مجموعهای از این حالات به من دست داد اما خوشبختانه از عهده کار برآمدم و از همانجا کار من با رادیو در سال 1347 شروع شد. همانطور که آمد از کودکی شنونده پروپاقرص رادیو بودم و همیشه آرزو داشتم که آدمهایی که در این جعبه کوچک حرف میزنند را ببینم و جای آنها باشم و آنها را ببینم. این علاقه ادامه پیدا کرد تا بزرگتر شدم. یکی از برنامههایی که خیلی دوست داشتم برنامهای بود که آقای مانی اجرا میکرد و چیزی بود مثل «سلام صبح بهخیر» امروزی و یک برنامه دیگر که با فروزنده اربابی همکاری میکردند و البته «قصهشب» جایگاه ویژهای برایم داشت. رادیو رسانه یگانهای است و بهعقیده من هیچوقت جایگاه خودش را در جامعه از دست نداده و نخواهد داد و حتی روزبهروز این جایگاه و علاقه مردم نسبت به رادیو بیشتر و بیشتر شد. رادیو در دسترسترین وسیلهای است که هر کسی میتواند با آن در هر جایی که باشد ارتباط برقرار کند و از آن بهعنوان رسانه گرم یاد میکنیم که به دل مخاطب ورود میکند و جهان رؤیایی برای او تصویر میکند و شنونده این تصویری که از طریق گوینده به گوشش میرسد را در ذهن خودش تجسم میکند و با آن پیش میرود. پس این تعامل باعث میشود رادیو گیرایی بیشتری نسبت به رسانههای دیگر داشته باشد؛ حتی زمانی که تلویزیون وارد کشور شد ما فکر میکردیم که رادیو فراموش خواهد شد اما چنین اتفاقی نیفتاد و امروز هم با وجود گستردگی اینترنت و پادکست و کتاب صوتی و... رادیو باز هم جای خود را حفظ کرده و من فکر نمیکنم به این زودیها رادیو از بورس بیفتد. آنچه رادیو را از تلویزیون متفاوت میکند آن است که مخاطب بهعنوان مخاطب مجبور نیست دستوپا بسته جلوی رادیو بنشیند و تماشا کند اما بیننده تلویزیون حتماً باید چشماش با نقطههای نورانی درگیر شود و گرنه هیچچیز متوجه نمیشود. رادیو اما داستان ویژهای دارد و شما را آزاد میگذارد که هرجا در هر حال و کاری هستید آن را بشنوید؛ تلویزیون وقت آدم را میگیرد و ایجاد مزاحمت میکند اما رادیو نه. تجربهگرایی و کنجکاوی باعث شد من طی این پنجاه سال سینما را هم تجربه کنم و با چهرههای مطرحی مثل آقای کیانوش عیاری در آبادانیها و چند فیلم دیگر از دههپنجاه شروع به همکاری کنم. بعد از این تجربهها، احساس کردم که همچنان رادیو برایم از همه چیز جذابتر است و چیزی نمیتواند جای آن را بگیرد. به هر صورت بیش از پنجاه سال از فعالیت من در رادیو گذشت و حال که به این نیم قرن نگاه میکنم باور میکنم که هر کسی باید فقط و فقط دنبال علاقهاش برود تا حداقل کاری انجام بدهد که آن را دوست داشته باشد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۳۶۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درگذشت صدای جوان رادیو
به گزارش "ورزش سه"، این گزارشگر و گوینده قدیمی رادیو ورزش پس از تحمل یک دوره بیماری در نهایت در عین تاسف و اندوه علاقهمندان به ورزش درگذشت.
علاقهمندان مسنتر ورزش، مسعود اسکویی را از زمانی به خاطر میآورند که او به گزارش رقابتهای والیبال میپرداخت؛ گزارشهایی که قدمتش حالا به نیم قرن میرسد.
درباره اسکویی میشود به این نکته اشاره کرد که او یکی از شناختهشدهترین صداهای رادیو در چند دهه گذشته بوده است؛ صدایی جوان و بدون تغییر در طول سالیان که شاید پس از عطاءالله بهمنش در ذهن مردم ماندگار شد و شنیدنش در هر مکانی نام اسکویی را به ذهن میآورد.
او در اواخر دهه ۶۰ و در دوره آغاز سرگرمیسازی در صداوسیما، صبحها در برنامه "سلام، صبحبخیر" اقدام به تفسیر رقابتهای ورزشی میکرد و در آنجا دوباره به یک صدای مرجع در میان علاقهمندان به ورزش تبدیل شد. اسکویی حتی در جام جهانی ۱۹۹۰ بازی آلمان و یوگسلاوی را گزارش کرد که البته این یکی از معدود تلاشهای او برای تبدیل شدن به یک گزارشگر فوتبال بود که او در نهایت خود تشخیص داد که این عرصه را به افراد دیگری واگذار کند.
اسکویی در ۲-۳ دهه گذشته به صورت دائم در رادیو ورزش مشغول به کار بوده و به عنوان گوینده و مجری و تهیهکننده برنامههای مختلفی را در دست داشته، از رقابتهای مربوط به والیبال تا برخی گفتگوها و البته برنامه عجیبی با عنوان "با اسکویی".
او چهره مورد احترام در بین اهالی ورزش بود و از کسانی است که میشود عنوان پیشکسوت را برایش به معنای واقعی کلمه استفاده کرد.
روحش شاد و یادش گرامی.