همسرم از بی توجهی رنج می برد/چرا هنرمند باید از دنیا برود تا از او یاد کنیم؟!
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۴۲۰۳۵
ایسنا/هرمزگان بیشک تمام کسانی که در بندرعباس در زمینه گیتار فعالیت دارند، او را میشناسد و یا حداقل نام او را شنیدهاند. حمید سعید ۵۲ سال سن دارد و متولد محله سریگ بندرعباس است. کار موسیقی را از کلاس سوم راهنمایی آغاز کرد و اولین سازی که شروع به یادگیری آن کرد"ارگ ملودی کای" کوچکی بود ؛ازآنجاییکه علاقه به گیتار داشت با چوب و حلب روغن و سیم ترمز گیتاری درست میکند که با آن نواختن ملودی را تمرین میکرد تا اینکه پولتوجیبی اندکیاش را جمع کرد تا به ۱۰۰۰ تومان رسید و اولین گیتارش را که "کلاسیک اِکمونت هلندی" بود در بندرعباس خریداری کرد و اولین شعری را که با آن یاد گرفت عاشِـق بودُم بی نِگاهِ توای دِلبر بود
حمید سعید یادگیری گیتار را از ملودی شروع کرد تا اینکه به کمک آقای نفیسی نواختن آکورد را فرامیگیرد و پسازآن با مطالعه کتابهای خودآموز موسیقی بر دانش موسیقیاش میافزاید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دهه شصت با نوازندگی ارگ توسط ناصر عبدالهی و خوانندگی وی، کارش را بهصورت گروهی ارائه میدهد که سعید در این گروه گیتار برقی مینواخت. از جمله سازهایی که حمید سعید نواختن آنها را بلد است میتوان از ارگ، انواع گیتار(برقی، کلاسیک، فولک، باس و ...)، جاز، ترامپت، عود، آکاردیون، ویلن و ... را نام برد.
حمید سعید در بسیاری از کارهای مرحوم زندهیاد ابراهیم منصفی مانند "تا تو قَدر مهِ بُدونی دیر اَبوت، از اون شُو کهِ چِشمُم وازت کهَ وا تو بودم مهِ آشنا و اَمون اَز ناموندگاری" همکاری داشته است.
حال مدتی است این هنرمند چیرهدست هرمزگانی در بستر بیماری است و این روزها نواختن را بالاجبار کنار گذاشته است به همین مناسبت تعدادی از فعالین عرصه موسیقی هرمزگان با رفتن به منزل استاد سعید سبب بهبود وضعیت روحی وی شدند.
خواننده مطرح پاپ کشورمان در گفتوگو با ایسنا، افزود: واقعاً از بانیان این برنامه ممنونم که بار دیگر نشان دادند که جامعه موسیقی هرمزگان با همدلی میتواند بسیاری از مشکلات را پشت سر بگذارد.
غلامرضا صنعتگر با بیان اینکه از کودکی استاد سعید را شناخته و همواره عاشق هنر این هنرمند بودم، تصریح کرد: متأسفم امروز شاهد بودم وی نه کلامی صحبت میکند و نه مینوازد و این مایه ناراحتیام است.
وی با اشاره به اینکه امیدوارم با این همدلی بتوانیم حال این هنرمند را بهبود بخشیم، خاطرنشان کرد: باید همگی دستبهدست هم دهیم تا حال این هنرمند بار دیگر خوب شود.
صنعتگر در پایان گفت: ایکاش در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و صداوسیما اتاق فکری تشکیل میشد تا حالوروز هنرمندان امثال استاد سعید اینگونه نبود.
نوازنده مطرح عود کشور در گفتوگو با ایسنا، افزود: امروز به منزل استاد سعید آمدیم تا با همدلی یکدیگر بتوانیم کمی از مشکلات جسمی این هنرمند را کاهش بخشیم.
مرتضی کریمی با اشاره به اینکه باید همگی تلاش کنیم بار دیگر استاد سعید را سرپا نگاهداریم، تصریح کرد: اگر دلمان خوش و حالمان مناسب باشد با همدلی هیچگاه شاهد چنین اتفاقاتی نخواهیم بود.
همچنین بانی این محفل در گفتوگو با ایسنا، افزود: امروز خوشحالم هنرمندان و پیشکسوتان دعوتم را برای حضور در منزل استاد سعید پذیرفتم تا هرچند اندک بتوانیم حال این هنرمند قدیمی را خوب کنیم.
محمود قلندری با بیان اینکه از تمامی مسئولان استان میخواهم که ننشینند و تنها نظارهگر از بین رفتن هنرمندانمان باشند بلکه هر کس در هر جایگاهی به دنبال دست گرفتن از هنرمندانی باشند که تنها راه درآمدشان هنر است و زمانی که دیگر نتوانند ارائه هنر داشته باشند منبع درآمدیشان قطع میشود.
این طنزپرداز هرمزگانی با اشاره به اینکه باید همگی حمایت کنیم و متولیان فرهنگ و ارشاد هرمزگان باید در این مدت حامی هنرمندان باشند، اضافه کرد: نگذارند دیر شود و دیگر عذاب وجدان کار برایمان باقی بماند.
همسر استاد حمید سعید در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه واقعاً ممنونم از تمامی کسانی که آمدند و باعث شدند لبخند پس از مدتها بر چهره این هنرمند بنشیند، تصریح کرد: از سالها قبل همسرم دارای فشارخون و قند خون بود و چند سال قبل دچار سکته قلبی، ماه قبل دچار سکته مغزی و هفته گذشته دومین سکته مغزی را پشت سر گذاشت.
وی با بیان اینکه باید فشارخون و قندخونش کنترل کنیم تا بتواند سلامتی کامل را به دست آورد، اظهار کرد: چند مدتی است که دیگر همسرم فعالیت هنری نمیکند و هرچه میگوییم هم دیگر انگیزهای برای فعالیت ندارد.
همسر استاد حمید سعید با اشاره به اینکه از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان توقعی ندارم چون کاری نمیکنند و حتی یک تماس هم نگرفتهاند، اظهار کرد: چرا باید تا کسی از این دنیا رفت یادش کنیم؛ همسرم اکنون به همدلی و توجه جامعه و مسئولان نیاز دارد.
وی با بیان اینکه همسرم نه بیمه است و نه درامد بازنشستگی دارد، عنوان کرد: همسرم از بیتوجهی رنج میبرد و تنها خواهش می کنم نگذاریم وقتی هنرمندی در جا افتاد یا فوت کرد از وی یاد کنیم.
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۴۲۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
زن جوان که به اتهام قتل همسرش با کارد میوهخوری پای میز محاکمه ایستاده بود مدعی شد، شوهرش قصد داشته او را خفه کند.
به گزارش مشرق، اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: روزنامه ایران