پروژه کشتهسازی؛ اینبار در عراق/ نفوذیها جریانهای داخلی را به جان هم انداختند
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۴۵۸۴۰
آشوبگران برای اینکه به هدف خود که همان ناامن جلوه دادن کشورهاست دست یابند، پروژه موسوم به «کشتهسازی» را کلید زدهاند و در عراق برای تحت فشار قرار دادن حشدالشعبی و حکومت این کشور، اجرای این توطئه خطرناک را در پیش گرفتهاند.
گروه بینالملل خبرگزاری آنا: جمعه شب گذشته در حالی که موج اعتراضات در مقایسه با ماه گذشته فروکش کرده بود، شماری فرد مسلح ناشناس با وارد شدن به میدان «الخلانی» و پل «السنک» بغداد، دهها نفر را کشتند و مجروح کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کشورها در این بیانیهها اقدامات «گروههای مسلح» را محکوم کردند و البته مقصودشان تشکیلات حشدالشعبی بود که بخشی از نیروهای مسلح عراق قلمداد میشوند و اقداماتشان کاملاً قانونی است. حشدالشعبی بارها تأکید کرده که وظیفه کنونی نیروهای این تشکیلات حمایت از شهرهای عراق در برابر تروریستهاست و آنچه درباره مداخله این نیروها در تظاهرات جاری کشور گفته شده، صحت ندارد.
آشوبگران پل السنک بغداد را بستند
حوادث اخیر عراق به ویژه کشتن معترضان در اطراف پل «السنک» و پیش از آن در ذیقار، نجف و سایر نقاط این کشور که با هدف سرنگون کردن حکومت عراق انجام میشود، اقدامی نیست که یکشبه و با برنامهریزی لحظهای انجام شده باشد و مشخص است سالها بر روی آن طراحی شده و از سوی سفارتخانههای غربی و سرویسهای اطلاعاتی عربی-صهیونیستی حمایت میشود.
خطدهی این جریانها را جوانانی برعهده گرفتهاند که ذهن آنها در پروژههای نفوذ همچون «آیلپ» شستشو داده شده و دولت آمریکا با مستمسک قرار دادن یک دوره آموزشی با بنمایه تفریحی، آموزشی و اجتماعی افرادی را تربیت کرده که جهتدهی آشوبها و اغتشاشات را با تحریک مردم به ماندن در خیابانها و سر دادن شعارهای ضد دولتی برعهده دارند. (بیشتر بخوانید)
پروژه نفوذ جریان های داخلی را به جان هم انداخت
پس از اینکه اغتشاشگران، حوادث السنک و میدان الخلانی را رقم زدند و به کشته و زخمی شدن دهها معترض منجر شد، هیچکس باور نمیکرد که خطر نفوذ تا حدی باشد که جریانهای داخلی عراق را به جان هم بیندازد. برخی گروههای سیاسی تلاش کردند جریان حامی مقتدا صدر، رئیس جریان صدر عراق را متهم جلوه دهند و برخی دیگر از دست داشتن جریان حکمت ملی که مدتهاست نقش اپوزیسیون را بازی میکند و از منظر خیرخواهی منتقد سیاستهای حکومت است، خبر میدادند.
مقتدا صدر از حامیان خود خواست تا صفشان را از صف اغتشاشگران جدا کنند
با وجود این اتهامزنیها هم جریان صدر و هم حکمت ملی با انتشار بیانیههای جداگانه صف خود را از صف اغتشاشگران جدا کردند و از حامیان خود خواستند با حفظ رویکرد اعتراضی، در جمع آشوبگران حاضر نشوند. حجت الاسلام سیدعمار حکیم، رئیس جریان حکمت ملی عراق نیز با صدور پیامی با تأکید بر سخنان مرجعیت عالیقدر تشیع، خواستار تسریع در انتخاب رئیس دولت انتقالی عراق شد و هرگونه خشونت، تخریب و آسیب زدن به اموال دولتی و خصوصی که هیچ مجوز قانونی و شرعی ندارد محکوم کرد.
وی همچنین از دستگاه قضایی خواست همه کسانی که در اقدامات خشونتآمیز، تخریب، قتل و ربایش دست داشتهاند، بازخواست کند. حکیم از تظاهرکنندگان مسالمتجو و نیروهای امنیتی خواست برای جداسازی عناصر نفوذی که بهدنبال به انحراف کشاندن روند مسالمتآمیز تظاهرات اصلاحطلبانه هستند، تلاش و همکاری کنند.
افشای نقش نفوذیها در حوادث اخیر بغداد
بارها طرفهای خیرخواه عراق چه داخل و چه خارج این کشور درباره حفظ وحدت و مقابله با پروژه نفوذ هشدار داده بودند؛ هاشم الموسوی، سخنگوی سابق مقاومت اسلامی نجباء در اظهاراتی درباره وجود تشکلهای نفوذی در عراق هشدار داده و گفته بود: سفارت آمریکا در تلاش است تا ایدههای متفاوتی را برای هدف قرار دادن ارزشهای اسلامی و انسانی در عراق ارائه دهد و از همه امکانات برای ایجاد شکاف میان بخشهای جامعه عراق استفاده میکند.
هاشم الموسوی، سخنگوی سابق مقاومت اسلامی نجباء
وی افزود: هدف این سفارتخانه از اجرای برنامههایی همچون آیلپ تجهیز ارتشهای سایبری و اعزام آنها به آمریکا برای ورود به دورههای آموزشی به بهانه برنامههای تقویت توانمندی و استعدادهاست، اما درواقع هدف واشنگتن تربیت افرادی به عنوان تحلیلگران سیاسی است که بعدها در صفحههای تلویزیون ظاهر شوند و «اسلام سیاسی» را هدف قرار دهند و این توهم را ایجاد کنند که اسلام سیاسی شکست خورده است و باید جنبشی مدنی سکانداری عراق را برعهده بگیرد.
آمریکاییها پس از ایجاد ناآرامی در عراق برای آغاز سناریوی درگیری «شیعی - شیعی» برنامه گستردهای دارند که با همکاری اقلیم کردستان، عربستان، امارات و اردن یک جنگ تمام عیار را در این کشور آغاز کنند.
هفته گذشته نیچروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق به همراه پسر عموی خود مسرور بارزانی، رئیس حکومت محلی اقلیم برای دومین بار در یک ماه گذشته به دعوت محمد بنزاید، ولیعهد امارات به ابوظبی سفر کرد. پس از این دیدار بود که یک خبر بسیار مهم منتشر شد که توجه و حساسیت رسانهها را بهدنبال داشت و آن اینکه امارات سه هواپیمای حامل تسلیحات نظامی را بدون هماهنگی با دولت مرکزی عراق به اقلیم کردستان ارسال کرد.
طبق اطلاعات به دست آمده، سران اقلیم کردستان از آمریکاییها مأموریت گرفتهاند که نقش اساسی را در طرحی ایفا کنند که عراق را همزمان با ناآرامیها در مناطق مرکزی و جنوبی، وارد یک جنگ تمام عیار میکند.
باوجود همه هشدارها و تذکرات دلسوزانه، دولت عراق تازه به فکر این موضوع افتاده است که بر روی پروژه نفوذ «تحقیقات» انجام دهد. وزارت کشور عراق روز گذشته و پس از حوادث السنک اعلام کرد که قصد دارد درباره نقش عوامل نفوذی در حوادث اخیر تحقیق کند.
این اقدام قابل قدردانی ولی با تأخیر دولت عراق باعث شد تا نقش رسانهها در زمینه افشای عوامل پشت پرده پررنگتر شود و امروز خبرگزاری «براثا» عراق در خبری مهم برخی از مکالمات عاملان هرج و مرج و کشتار در حادثه السنک و میدان الخلانی را افشا کرد؛ افشاگریای که بار دیگر وجود دستهای پشت پرده در هدایت اقدامات مشکوک را در جریان تظاهرات این کشور ثابت کرد.
طبق این گزارش، در روز حادثه یکی از حاضران در پل «السنک» که گفته میشود مسئول گروههای جنایتکار و اغتشاشگر در اطراف این پل است، با «عامر عبدالمجید السعدون» مسئول گروههای اغتشاشات و جنایات وابسته به حزب منحله بعث تماس گرفت و وی را در جریان جزئیات حوادث میدانی این منطقه قرار میدهد. وی پسر «عبدالمجید السعدون»، از رهبران حزب بعث است که در حال حاضر در ترکیه بهسر میبرد.
مکالمه عامر السعدون با یکی از عاملان حادثه «السنک»
در این مکالمات مشخص میشود عامر السعدون نقش هماهنگکننده اغتشاشگران را با هدف انتقال آنها به پل السنک برعهده داشته و نیز اثبات میشود که وی از پیش درباره حوادث اطلاع داشته و از آن برای اجرای پروژه کشتهسازی و قتل جوانان بیگناه حاضر در منطقه سوءاستفاده کرده است.
هشدار برای توطئهای خطرناک
این در حالی است که دبیرکل جنبش عصائب اهل الحق, روز گذشته یکی از زیر مجموعه های بسیج مردمی عراق, درباره پیامد فراخوان برای برپایی تظاهرات عظیم امروز در شهر بغداد هشدار داد.
قیس خزعلی در واکنش به فراخوان طرفهای مختلف برای برپایی تظاهرات گسترده امروز در بغداد گفت, این تظاهرات میتواند موجب شود تا بیشترین میزان از افراد کشته و زخمی شوند و بغداد با هرج و مرج شدیدی روبرو شود.
وی که در نشستی با جوانان سخن می گفت, این اقدام را برنامهای برای به نابودی کشاندن موسسات, ایجاد بیثباتی امنیتی و سرقت از بانک مرکزی دانست و از این حرکت به عنوان اتفاقی خبیثانه یاد کرد.
طرف های مختلفی در عراق با انتشار فراخوان, از معترضان در کشور خواستهاند با ورود به بغداد, از تظاهرات اعتراضی که از حدود دو ماه پیش در پایتخت آغاز شده است حمایت کنند.
قیس خزعلی، دبیرکل جنبش عصائب اهل الحق
پروژه کشتهسازی در عراق
با بررسی اغتشاشات رخ داده در کشورهای حامی مقاومت از ایران گرفته تا لبنان، مشخص میشود آشوبگران برای اینکه به هدف خود که همان ناامن جلوه دادن کشورهاست دست یابند، پروژه موسوم به «کشتهسازی» را کلید زدهاند. مزدوران عربی- صهیونیستی در لبنان جوانان را کشتند و مسئولیت آن را بر گردن حزبالله انداختند، در ایران نیز مدعی چندین هزار کشته شدند! و سپاه و نیروهای امنیتی را عامل آن معرفی کردند و در عراق نیز برای تحت فشار قرار دادن حشدالشعبی و حکومت این کشور، کشتهسازی میکنند.
سردار علی فدوی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره اجرای این پروژه شوم در ایران گفته بود: اغتشاشگران با استفاده از کلتهای خفیف به شکم بسیاری از مردم از فاصله یک متری یا نیم متری شلیک کردند و مردم را کشتند.
در این راستا و پس از حوادث السنک بغداد، نیمهشب گذشته سه انفجار استان میسان عراق را به لرزه درآورد که دو انفجار در مقابل منزل رهبر جنبش «انصارالله الاوفیا» و مدیر بانک «الاسکان الزراعی» و انفجارسوم در یکی از مجتمعهای پزشکی وابسته به «عصائب اهل الحق» بود. در همه این حوادث رسانههای ضدعراقی حشدالشعبی را متهم کردهاند.
پیشتر در استان میسان چند شخص مسلح تلاش کرده بودند «باسم الزبیدی»، یکی دیگر از فعالان اعتراضات این کشور را به قتل برسانند که این اقدام آنها راه به جایی نبرد و تنها توانستند الزبیدی را مجروح کنند. همچنین در حادثه مشابه دیگر «مهند الکعبی»، یکی دیگر از دستاندرکاران تظاهرات کربلا هدف اقدام تروریستی قرار گرفت، اما زنده ماند.
در اتفاق مشابه دیگر افراد مسلح «ایهاب جواد الوزنی» یکی دیگر از فعالان اعتراضات عراق را در خیابان «قبلة الحسین» در کربلا هدف گلوله قرار دادند، اما وی جان سالم به در برد و زنده ماند.
با توجه به این وقایع، همکاری مردم عراق با نیروهای امنیتی و حفظ چارچوبهای اعتراض، توجه به خواستههای رهبران سیاسی مبنی بر اجتناب از پیوستن به صف اغتشاشگران و هوشیاری در برابر اوباش مسلح، میتواند شرّ این توطئه خطرناک را از سر این کشور دور سازد.
انتهای پیام/4106/4033/
منبع: آنا
کلیدواژه: حشدالشعبی اوضاع عراق پروژه کشته سازی پل السنک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۴۵۸۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرونده نیکا شاکرمی؛ ماجرای مرگ نیکا چه بود؟
بررسی پرونده نیکا شاکرمی، توسط مراجع ذیصلاح قانونی، مشخص کرده است، مرگ او ارتباطی با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوک در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفته است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، چهار روز بعد از فوت مهسا امینی، در تاریخ 29 شهریور 1401 و با شروع اغتشاشات در ایران، خبرهای جدیدی در مورد فردی به نام «نیکا شاکرمی» به عنوان کشته اغتشاشات، بازخوردهای بسیاری در بین افکار عمومی و شبکههای اجتماعی داشت.
نیکا شاکرمی دختر 16 سالهای بود، که در روزهای ابتدایی اغتشاشات 1401، با سقوط از ساختمانی در تهران فوت کرد و این همزمانی باعث سوءاستفاده رسانههای معاند و انتشار شایعه کشتن او توسط نیروهای امنیتی در فضای مجازی و رسانههای بیگانه شد.
پرونده نیکا شاکرمی از بحثبرانگیزترین پروندههای قضایی مربوط به اغتشاشات گذشته بود. پرونده ویژهای که حتی شبکه خبری سیانان به عنوان یکی از شبکههای صاحب نام آمریکایی نیز آن را سوژه گزارشهای خود کرده بود.
نیکا شاکرمی؛ یکی از اولین گزینههای پروژه کشتهسازی
«کشتهسازی»، پروژهای قدیمی، اما همیشه در دسترس برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران است که در مقاطع مختلف پس از انقلاب اسلامی با ایجاد هر آشوبی در کشور، به ابزاری برای اجرای نقشههای شوم دشمنان تبدیل شده است که البته در هر مرتبه، پروژه آنها رسوا میشود.
پس از ایجاد ناآرامیها و اغتشاشات خیابانی 1401، در شهرهای مختلف ایران، پروژه کشتهسازی باز هم به راه افتاد و رسانههای ضد انقلاب، به صورت روزانه با طرح اسامی مختلف و در شهرهای مختلف ادعا میکردند که این افراد با شلیک مستقیم گلوله یا ضرب و شتم و یا در بازداشت و تحت شکنجه، توسط ماموران امنیتی و انتظامی کشته شدند، در حالی که بعد از بررسی پرونده فوت تک تک این افراد توسط مراجع قضایی مشخص شد، که این افراد با استناد به مدارک مستدل و متقن موجود به دلایل دیگری جان خود را از دست داده بودند.
خبر درگذشت نیکا شاکرمی، نوجوان 16 ساله و اهل خرمآباد استان لرستان که در تهران زندگی میکرد، همزمان با اغتشاشات، فرصتی مناسب برای جریان ضد انقلاب، جهت قرار دادن نامی جدید در پروژه کشتهسازیها بود. با انتشار این خبر، تحت این عنوان که نیکا به دلیل حضور در اعتراضات خیابانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر و کشته شده است، پروژه جدید تخریب اذهان عمومی آغاز شد.
نیکا شاکرمی، از اولین افرادی بود که ضد انقلاب، از طریق پروژه کشتهسازی، فوت او را به پای نظام نوشتند. شبکه سیانان همگام با جریان رسانهای غرب و با انتشار دو فیلم، مدعی شد که نیکا شاکرمی در اغتشاشات بازداشت شده است. در حالی که طبق بررسی موضوع بعد از وقوع حادثه، از سوی مرجع قضایی و اسناد و مدارکی که در این زمینه جمعآوری شد، مشخص شد که این ادعا دروغی بیش نبوده است.
شرح پرونده نیکا شاکرمی توسط دادسرای جرایم جنایی تهران
در تاریخ 30 شهریور 1401، پیدا شدن پیکر دختری نوجوان، در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافینژاد تهران، به پلیس گزارش داده شد. طبق مشاهدات، این دختر بر اثر سقوط از پشتبام فوت کرده و کولهپشتی و گوشی موبایل او، روی سکوی پشتبام خانه چهارطبقه مجاور قرار داشت.
بعد از ورود دستگاه قضایی به موضوع، جهت مشخص شدن علت مرگ نیکا شاکرمی و بررسی پرونده در دادسرا، محمد جواد شفیعی، سرپرست دادسرای جنایی استان تهران، در آبان 1401، درباره جزئیات این پرونده توضیحاتی ارائه داد و گفت: ساعت 7:30 روز چهارشنبه 30 شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیراکرم متوجه جسد زن جوانی در حیاط منزل خود میشوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع میدهند. در پی آن اکیپهای تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه میشوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.
در آزمایشهای کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگیهای متعدد در ناحیه سر، لگن، اندامهای فوقانی و تحتانی، دست و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان میدهد فرد از بلندی به پایین پرتاپ شده است و هیچ گونه آثار گلوله در بدن مرحومه کشف نشد.
در جریان بررسیها در دادسرای جرائم جنایی تهران، جهت بررسی علت فوت نیکا شاکرمی، فیلمی از 7 ساعت قبل از پیدا شدن جسد نیکا منتشر میشود که نشان میدهد او در حال گفتگو با موبایل به خانه نیمه کارهای در مجاورت کوچه پشتی خانه خالهاش رفته تا اینکه صبح روز بعد جنازهاش در حیاط خانه مشرف به بالکن خانه نیمهکاره پیدا شده است. همچنین، با بررسی دوربینهای مداربسته مشخص شد که نیکا با فردی در ساختمان نیز ارتباط نداشته است و کسی هم او را تعقیب نمیکرده است.
به گفته بازپرس پرونده، در پشت بام ساختمانی که جسد نیکا شاکرمی کشف شد، فیلترهای سیگار و کیف او پیدا شد که داخل کیف: حوله، عینک شنا و سیگار وجود داشت. همچنین گوشی همراه او نیز در محل پیدا شد که در حالت هواپیما قرار داشت و در حال پخش موسیقی بود.
ادعاهای متناقض خانواده نیکا شاکرمی
یکی از دوستان نیکا درباره صحبتهای خاله نیکا با رسانههای خارجی، مطالب قابل تأملی را مطرح کرد. طبق اظهارات یکی از دوستان نیکا، آتش شاکرمی از ادعای کشته شدن نیکا در بیبیسی خوشحال بود و میگفت: خوب شد که این خبر به گوش همه رسید وگرنه مردم خرم آباد میگفتند نیکا دختری خیابانی بوده و در نهایت خودکشی کرده است!
یکی از ادعاهای دیگری که خاله نیکا در گفتگو با بیبیسی و در جریان بازجویی خود مطرح کرد، این بود که: چند روز بعد از مفقودی نیکا، شخصی از طرف یکی از دوستانش با او تماس میگیرد و ادعا میکند که خانوادهاش از مسئولین رده بالای سپاه هستند و نیکا در بازداشت سپاه بوده، از او بازجویی شده و برایش پرونده تشکیل شده و یکی دو روز اخیر به اوین منتقل شده است. در حالی که، بازپرس شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، در رابطه با این ادعای خاله نیکا گفت: فرد مورد نظر احضار شد و صراحتا حرفهای خاله نیکا را انکار کرد.
طبق گفته بازپرس دادسرای امور جنایی تهران، مادر نیکا شاکرمی در جریان بازپرسی اعلام کرده بود که با دخترش زندگی میکرده، اما با انجام تحقیقات، مشخص شد نیکا چندین ماه بود که با خاله خود و جدا از مادر زندگی میکرده است.
اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت 21:26 تا 23:05 شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیامها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت 04:57 بامداد سیام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش مینویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»
مادر نیکا ساعت 19:09 دقیقه، سی و یکم شهریور یعنی یک روز پس از حادثه مجددا به دخترش پیام میدهد و از او میخواهد به خانه برگردد، مادر با بیان این جمله که زندگیت را تباه نکن به نیکا پیشنهاد میدهد، یک ماه در بیمارستان بستری شود تا مسئله حل شود و میگوید: «تا یک ماه آینده خانه را به تهران میآورم.»
خاله نیکا نیز در 31 شهریور طی پیامی که نشان از نگرانی احتمالی او درباره خودکشی نیکا دارد به او میگوید: «نیکا عزیزم، نذار اشتباهات بقیه باعث بشن تو به خودت آسیب بزنی»
این پیامها، حاکی از وجود اختلافات نیکا با خواندهاش و وضعیت ناپایدار سلامت روحی و روانی او بود. علاوه بر آن، پیامهای رد و بدل شده بین نیکا و مادر و خالهاش با اظهارات خاله و دوستان نیکا، در تعارض است و حاکی از واقعیتی است که با روایت دروغ شبکههای معاند فاصله فراوانی دارد.
در ادامه اظهارات متناقض خانواده نیکا، میتوان به ادعای خاله او اشاره کرد که، گفته بود فردای مفقودی نیکا اعلام مفقودی کردند در حالی که طبق گفته خانواده نیکا، آنها در تاریخ 7 مهرماه اعلام مفقودی او را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ 9 مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده میشود. یعنی خانواده نیکا شاکرمی، برخلاف گفته آتش شاکرمی، نه تنها فردای آن روز که بعد از یک هفته اعلام مفقودی کردند.
علت فاصله زمانی مرگ نیکا تا تحویل جسد به خانواده شاکرمی
خانواده نیکا در تاریخ 7 مهرماه یعنی 9 روز بعد از مفقودی، اعلام مفقودی فرزند خود را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ 9 مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده شد. اما علت این فاصله زمانی به این خاطر بود که، بعد از کشف جسد، پیکر او به پزشکی قانونی منتقل شده بود و با توجه به اینکه مرحومه سابقهای نداشته، با انگشتنگاری اطلاعاتی در خصوص هویت او به دست نیامد.
شاهد بر این موضوع این است که در نامهای که از طرف سازمان بهشت زهرا (س) خطاب به کلانتری برای انتقال جسد متوفی به سالن تشریح نگاشته شده برای مرحومه نیکا شاکرمی عنوان «زن ناشناس» به کار برده شده، که این موضوع نشان میدهد هویت او بعد از کشف جسد، ناشناس بوده و مدارک هویتی نیز همراه او نبوده است.
همچنین در دستور قضایی که برای انتقال جسد نیکا از بیمارستان به پزشکی قانونی از سوی افسر تحقیق پلیس، صادر شده نیز هویت نیکا شاکرمی، تحت عنوان «مجهولالهویه» ذکر شده است.
با توجه به این مدارک، دلیل علت فاصله زمانی بین مرگ نیکا و تحویل جسد او به خانواده؛ ناشناس بودن جسد و تأخیر خانواده نیکا برای اعلام مفقودی، بوده است.
در مورد دفن نیکا هم شایعاتی توسط رسانههای بیگانه، مطرح شد و ادعا شد که اجازه خاکسپاری نیکا شاکرمی، در خرم آباد داده نشده است.
اما دایی مادر نیکا در توضیح دلیل دفن نیکا در روستای حیاتالغیب گفت: «ما در ابتدا در این باره با دو نظر در فامیل مواجه بودیم، فامیل پدر مرحوم نیکا بر خاکسپاری او در جوار پدرش تأکید داشتند، ما هم با این موضوع موافق بودیم. اما مادرش در ابتدا مخالف بود که بعد از صحبتهایی که کردیم، با توجه به فراخوانهایی که شده بود و احتمال میدادیم برخی بخواهند در مراسم شلوغ کنند و جان مردم دیگری به خطر بیافتد، یعنی همان جریانی که میتواند قاتل نیکا باشد در تهران، ممکن است بیاید و در این مراسم هم اغتشاشی را ایجاد کند و حتی باز هم کشتهسازی کند، تصمیم بر خاکسپاری او در روستای پدری با حضور اقوام درجه یک گرفتیم.»
دلایل تقویت فرضیه خودکشی نیکا شاکرمی
همانطور که بیان شد، با بررسیهای انجام شده، مشخص شد که نیکا به دلیل سقوط از بالای ساختمان فوت کرد، اما اینکه نیکا به چه دلیلی از ساختمان پرت شد نامشخص ماند. یکی از فرضیههای مطرح شده، فرضیه خودکشی نیکاست. علاوه بر مکالمات نیکا با مادرش، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده میشود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد. همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز این موضوع تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع به عنوان مطمئنترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد.
نیکا به یکی از دوستانش که تصمیم به خودکشی داشت گفته بود: تنها راه مطمئن خودکشی، سقوط از ارتفاع است که قطعا کشنده است.
نهایتا، بررسی پرونده نیکا شاکرمی، نشان میدهد مرگ او نه به اغتشاشات ربط داشته و نه توسط نیروهای امنیتی انجام شده، اما رسانههای معااند با اتکا به اظهارات متناقض خانواده او و ادعاهای دروغین خود، اقدام به انتشار دادههای غلط درباره مرگ نیکا کردند و حتی بعد از مشخص شدن ابهامات نیز دست از ادعاهای خود نکشیدند.
گزارشهای غیرمستند رسانههای خارجی در مورد مرگ نیکا شاکرمی
عملیات روانی از مهمترین ابزار دشمنان در تحلیل و تبیین جنگ ترکیبی علیه ایران اسلامی است. عملیاتی که رفتهرفته پیچیدهتر نیز میشود. جنگ تبلیغاتی علیه ایران توسط رسانههایی مانند: بیبیسی فارسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، فاکس نیوز، سی ان ان و... سازماندهی میشود.
در اغتشاشات 1401، سیانان به عنوان یکی از بازوهای رسانهای دشمن، برای نشر اخبار کذب درباره ایران تبدیل شد. در این پروژه، سیانان به عنوان یک رسانه انگلیسی زبان به ظاهر معتبر، به انتشار گزارشهایی علیه ایران پرداخت.
تا پیش از این، رسانههای سرشناس آمریکایی در جنگ روانی علیه ایران، برای حفظ اعتبار خود، سعی داشتند فیک نیوزها، جعلیات، اخبار کذب و چرندیات خود در مورد ایران را از طریق رسانههای زرد وابسته به خود مانند: شبکههای منوتو، اینترنشنال، آمدنیوز و در مواردی بیبیسی فارسی، به اذهان و افکار مخاطبان خود برساند، اما در مورد وقایع سال گذشته ایران، به دلیلی بیاعتباری و بیحیثیتی این شبکهها، رسانه ظاهرا معتبری مانند سیانان هم وارد این بازی شد و شروع به نشر اخبار واهی درباره اغتشاشات ایران کرد.
سیانان در این پروژه، برای اعتباربخشی به گزارش خود به سراغ افرادی با هویت مشخص رفت. از جمله این افراد نیکا شاکرمی بود. پروژهای که با توسل به قدرت فضای مجازی و خلاءهای قانونی به شکل وسیع تری گسترش پیدا کرد.
سیانان در گزارش خود برای اثبات بازداشت نیکا شاکرمی استنادات عجیبی آورده بود؛ مثلا حضور نیکا شاکرمی در اغتشاشات را دلیلی بر بازداشتش مطرح کرد در صورتی که موضوع حضور نیکا در اغتشاشات و دستگیری او از سوی مادر و خاله وی مطرح شده بود و شاهدی بر این ادعا که نیکا دستگیر شده است، وجود ندارد.
همچنین سیانان مدعی شده بود که نیکا در ساعت 20:37 دقیقه دستگیر و بازداشت شده بود و تلفن همراه وی از دسترس خارج شد؛ در حالی که این ادعا، حتی تماسهای نیکا با خانواده و اطرافیانش بعد از این ساعت در بین ساعت 11:30 الی 11:40 که از سوی مادر نیکا نیز تأیید شده است را نادیده گرفته بود.
بررسی گزارشهای سیانان نشان میدهد که ظاهرا این رسانه خود را «مرجع» میداند و ادعاهایی که از سوی رسانهها و منابع نامعتبر مطرح شده را، «تأیید» میکند.
این جریان نشان میدهد که پروژه تهدید امنیت روانی و فیزیکی مردم ایران به قدری برای دشمنان ایران مهم است که ترسی از خدشه حیثیت و اعتبار رسانههای جریان اصلی خود ندارند و این امر در مورد ادعای سیانان، در ماجرای «نیکا شاکرمی» نیز مشاهده شده است.
ژیار گل، گزارشگر بیبیسی فارسی نیز در یک گاف بزرگ، درباره فوت نیکا شاکرمی به پیدا شدن پیکر او در کهریزک اشاره میکند و با تأکید میگوید: چرا جنازه او را به کهریزک بردند و در واقع این موضوع را یکی از نشانههای جنایت علیه او معرفی میکند!
در حالی که، ظاهرا نمیدانست، مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک قرار دارد و افراد برای پیدا کردن اجساد مفقودشده باید به آنجا مراجعه کنند!
بیبیسی فارسی نیز، بدون هیچ سندی و صرفا بر اساس شنیدهها، مدعی شده بود که نیکا در تجمع 29 شهریور 1401 مفقود شده و پس از 11 روز جسد او به خانواده تحویل داده شده است.
در نهایت، با بررسی پرونده نیکا شاکرمی توسط مراجع ذی صلاح، مشخص شد که مرگ او نه تنها توسط نیروهای امنیتی انجام نشده، بلکه ارتباطی نیز با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوکش، در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفت.
منبع: میزان
انتهای پیام/