Web Analytics Made Easy - Statcounter

تورج شعبانخانی که تازه فوت کرده و ناصر عبداللهی هر دو این ترانه را به بهترین شکل خوانده بودند و حالا دیگر موسیقی «بهار بهار» تنها یادآور یک خاطره از دو استعداد درخشان موسیقی است.

تورج شعبانخانی این اواخر بسیار بیمار بود اما تحمل می‌کرد، چند بار در ماه‌های گذشته در مراسم شعرخوانی که داشتیم حضور پیدا کرد و با آن حال بیمارش برای ما خواند هرچند که بیمار بود و صدایش ضعیف، اما صدایش همان گرما را داشت و همه ما از شنیدن صدایش بسیار لذت بردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امروز تمام شاعران داغدار از دست دادن ایشان هستند. اما واقعیت این است که ایشان درون ما زنده است و همیشه هم زنده خواهد ماند.

هر انسانی درون خودش کاش‌هایی از کارهایی که انجام نداده است دارد. هرچند که تورج خیلی فراموش شد اما بازهم همینجا ماند و به زندگی ادامه داد. او این اواخر بسیار بیمار بود و بودجه‌ای که لازم است یک هنرمند برای زندگی داشته باشد هیچ وقت برای او فراهم نبود و از آن محروم بود به عبارتی تمام درها رویش بسته شده بود.

موضوع دردناک فقط نبودش نیست، زمانی که بود وقتی آدم می‌دید که او چگونه سختی می‌کشد واقعا حسرت می‌خورد و ناراحت می‌شد که چرا کسی که یک هنرمند بزرگ، یک آهنگساز ماهر و یک خواننده سرشناس بود حالا باید به این روز دچار شود؟

همیشه دغدغه‌اش کشف استعدادها بود بارها به من گفته بود اگر کسی را می‌شناسی که با استعداد است به من معرفی کن و من این کار را کرده بودم این کار را می‌کرد چون یک هنرمند واقعی بود و دغدغه یک هنرمند بزرگ باید همین موارد باشد.

با اینکه خودش خیلی کم کار شده بود اما همیشه به فکر اعتلای هنر و شکوفایی استعدادهای تازه بود.

پیش از انقلاب بود که با هم آشنا شدیم و کارهای زیادی با یکدیگر انجام دادیم. همه فکر می‌کنند اولین برخورد ما مربوط به آهنگ «بهار بهار» است اما ما پیش از آن هم کارهای زیادی با هم انجام داده بودیم.

تورج نه تنها یک آهنگساز موفق بود بلکه یک خواننده بسیار خوب هم بود. کمتر کسی پیدا می‌شود که در هر دو این موارد به این اندازه مهارت داشته باشد به نظرم تورج به نوبه خودش بسیار محبوبیت داشت.

واقعا از نبود او دچار افسوس و اندوه فراوانم کاش این اتفاق نمی‌افتاد، کاش این اواخر او به این اندازه بیمار نبود یا حداقل انقدر اذیت نمی‌شد.

یادش در دل‌ها زنده می‌ماند همانطور که داغش دل‌ها را می‌سوزاند او با رفتنش یک جامعه هنری را عزادار کرد روحش شاد./خبرآنلاین

بیشتر بخوانید

مردی که اعتبار هنرش را از مردمش داشت

خالق ملودی‌های خاص

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۵۴۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است

ایسنا/لرستان یک نویسنده و پژوهشگر معتقد است: جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است.

محمدجعفر محمدزاده امروز (۱۵ اردیبهشت ماه) در دومین نشست ایوار درباره شعر میرنوروز که در محل دانشنامه مطبوعات ایران برگزار شد، بیان کرد: بازخوانی اشعار عرفانی و تعلیمی میرنوروز نشان می‌دهد جایگاه این شاعر مهم عصر صفوی در گنجینه شعر فارسی مغفول مانده است. شاعرانی مانند میرنوروز را باید از نگاه ملی ارزیابی کرد و بررسی آثار او باید مقوم هویت ملی ما در چارچوب ایران فرهنگی باشد. 

رئیس دانشنامه مطبوعات ایران ادامه داد: اگرچه وجه غالب اشعار میرنوروز سبک هندی بوده، اما تاثیرپذیری او از شاعران سبک عراقی و آثار شاعرانی مانند نظامی مشهود است.

نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» افزود: همان‌طور که امروزه بیش از ۴۰۰۰ رباعی الحاقی و منسوب به خیام وجود دارد، به دلیل تفوق وجه شاعرانگی و تاثیرگذاری میرنوروز بر ادبیات منطقه، اشعار فراوانی به این شاعر شیفته منسوب شده است که باید با نگاه علمی سره را از ناسره شناسایی کرد. 

شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است 

علی‌اکبر شکارچی، موسیقی‌دان و فرهنگ‌پژوه نیز در این نشست گفت: میرنوروز شاعری وارسته و آزاده بود که شعرش آمیخته با عشق و هنر است، گویی دست او در جیب خدا بوده است. شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است و تا شاعری درونش ‌پالایش نشده باشد اشعار پرشور دینی نمی‌تواند از درون او بجوشد. 

مولف کتاب «بیست ترانه کهن لری» تاکید کرد: اینکه تمنیات در کنار الهیات در شعر میرنوروز وجود دارد طبیعی و برخاسته از حقیقت روح انسان است. توجه به تمایلات نفسانی و ابعاد جسمانی بخشی از وجود آدمی است و دلیلی بر انکار آن وجود ندارد. 

خالق «کوهسار» و «بهارباد» با بیان خاطراتی از شکل‌گیری گروه چاووش در کنار اساتیدی مانند حسین علیزاده و زنده‌یادان هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان، افزود: ملودی‌های لری برخاسته از زندگی و طبیعت است و شعر میرنوروز نقش مهمی در بالندگی موسیقی لری داشته است.  

«میرنوروز» شاعری است که باید از نو شناخت 

کرم علیرضایی، نویسنده کتاب «میرنوروز، شاعر ناشناخته» نیز در دومین نشست ایوار، با اشاره به اینکه نگاه به میرنوروز باید تعدیل شود و تغییر کند و شخصیت این عارف و منتقد زمانه خود به درستی شناخته شود، گفت: دو چهره بودن این شاعر شیفته طبیعت شعر او است و نباید گاهی او را اهریمنی و گاه اهورایی دانست تا آنجا که امروز در زیست‌بوم او هیچ‌ کوچه‌ای حتی به نام او نیست. 

مولف «ترانه‌های لری میرنوروز» به جنبه‌های عاطفی شعر میرنوروز اشاره و اظهار کرد: آنیمای عشق در شعر میرنوروز تبلور دارد که نباید آن را هرزه پویی تلقی کرد. 

علیرضایی افزود: سه نوع زن در شعر میرنوروز برجسته است، زن اهورایی، زن اهریمنی و زن آرمانی و آنیمایی که جای بررسی روانشناختی دارد. 

میرنوروز شاعری سرآمد به لحاظ سبکی و زبانی است 

فرزین رسایی، مترجم و زبان‌شناس نیز در دومین نشست ایوار گفت: بررسی احوالات میرنوروز در پژوهش‌های امروز مغفول مانده است و توقع می‌رفت ادیب و محقق ارجمندی مانند عبدالحسین زرین‌کوب، در کارنامه آثار خود به معرفی شعر میرنوروز می‌پرداخت. 

وی آشنایی‌زدایی را هنر محتوم شاعران خواند و بیان کرد: در شعر میرنوروز هنجارگریزی و هنجارآفرینی‌های بسیار به چشم می‌خورد.  

او ادامه داد: موسیقی شعر میرنوروز چه به لحاظ آوایی و موسیقی بیرونی و چه به لحاظ ساختار عمودی و موسیقی درونی سرشار از ابتکار و نوآوری شاعرانه است. 

این مترجم و پژوهشگر زبان افزود: اشعار بسیاری به میرنوروز نسبت داده می‌شود که به دلایل سبکی و محتوایی می‌توان آنها را شناسایی کرد و از دیوان او سترد. 

رسایی با اشاره به ترجمه‌ناپذیری شعر، گفت: در جغرافیای میرنوروز مردم سرشت شاعرانه دارند و اتفاق زبانی در شعرهای میرنوروز و پدیدارشناسی شعر او شایسته بررسی بیشتر است. 

دوری میرنوروز از مراکز رسمی شعر عصر صفوی باعث غیبت او از تاریخ پژوهش‌های ادبی است 

در ادامه این نشست، یادداشت عبدالجبار کاکایی، شاعر خوانده شد. او با اشاره به اینکه بی‌توجهی میرنوروز به مرکز توسعه سبک‌های ادبی در قرن دوازدهم که اصفهان و شیراز بود، سبب شد تا در تاریخ پژوهش‌های ادبی کمتر از او یاد شود، تاکید کرد: میرنوروز بیش از نیایش‌نامه‌های فارسی و تحمیدیه‌هایش به واسطه مفردات گویش لری بین اهالی زاگرس طرف توجه بوده است. البته بین تحمیدیه‌ها و نعت‌هایش تا آثار غنایی از جهت فصاحت و بلاغت فاصله معناداری است که احتمالا به سیر تجارب شاعر برمی‌گردد. 

شاعر آثار «سال‌های تاکنون» و «آوازهای واپسین» با اشاره به سطح زیباشناختی آثار میرنوروز، افزود: قصه‌های عاشقانه برساخته از تک‌ بیت‌های میرنوروز، روال عادی تاریخ‌نویسی بومی سرزمین ماست که نیاکان ما در آثار نوابغ و نخبگان به بازکاوی رویاهای خویش می‌پرداختند. 

بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز، مقوم زبان فارسی است 

ساسان والی‌زاده، نسخه‌شناس و فعال فرهنگی و رسانه‌ای هم که در نشست ایوار به‌عنوان کارشناس مجری حضور داشت، بیان کرد: جورچین گنجینه زبان فارسی با بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز کامل می‌شود و کشف و معرفی این آثار مقوم زبان فارسی است. 

شاعر کتاب «هانا و بوطیقای ایوار» درباره جایگاه زن در آثار میرنوروز، گفت: میرنوروز شاعری است که زندگی در آثار او نبض تندی دارد. زن‌ستایی در شعر میرنوروز لطافتی دلنشین به اشعار او داده است، آنچنان که با آشنایی‌زدایی در شعر، استعاره «هِل» را برای معشوق به جای تصویر تکراری «گُل» به کار می‌برد که توجه به ارجاعات مفهومی و آرامش‌بخشی این واژه نشان از معماری لطیف ذهن این شاعر دارد. 

وی درباره نشست‌های ایوار توضیح داد: این حرکت فرهنگی مستقل هر ماه با نکوداشت یک چهره یا بازکاوی یک مسأله فرهنگی در بازآفرینی و معرفی فرهنگ لرستان در آیینه هویت و فرهنگ ملی تلاش دارد. 

ارجاعات پژوهشی ما به آثار سیاحان است 

اسعد غضنفری، فعال فرهنگی نیز در مراسم نکوداشت مقام میرنوروز، شاعر عصر صفوی، با تاکید بر اینکه به علت غلبه نداشتن رویکرد پژوهشی و بی‌توجهی به پژوهشگران بومی، ارجاعات و رویکرد ما در تحقیقات به آثار سیاحان غربی است، افزود: برای بازیابی هویت واقعی فرهنگ لرستان ضرورت دارد پژوهشگران به بازخوانی و بازیابی اسناد و منابع دست اول این جغرافیا دست یازند. 

این فعال فرهنگی با اشاره به مرارت‌ها و نحوه جمع‌آوری و تصحیح کلیات دیوان میرنوروز توسط زنده‌یاد استاد اسفندیار غضنفری امرایی در سال ۱۳۴۷ گفت: در آن زمان به‌جز در موسیقی، میرنوروز شناخته‌شده نبود و این میرعارف خداشناس را به نام شاعری لاابالی و هرزه‌گرد می‌شناختند. 

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!
  • در سرزمین ما شاعران پس از مرگ زنده می‌شوند / یک شاعر شهرستانی همه‌کاره هیچ‌کاره است
  • در سرزمین ما شاعران بعد از مرگ زنده می‌شوند / یک شاعر شهرستانی همه کاره هیچ کاره است
  • جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است
  • وزیر فرهنگ درگذشت یکی از بزرگان موسیقی کشور را تسلیت گفت
  • شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است
  • پیام تسلیت وزیر ارشاد در پی درگذشت هنرمند موسیقی خراسان شمالی
  • وزیر ارشاددرگذشت عیسی بخشی از بزرگان موسیقی خراسان را تسلیت گفت
  • پیام تسلیت مسئولان و جامعه هنری خراسان شمالی در پی درگذشت هنرمند موسیقی مقامی استان
  • جلوگیری از رها شدگی پایه و اساس بسیج هنرمندان باشد