نباید فرقی بین مربیان ایرانی و خارجی در ایران باشد
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۸۳۹۹۴
به گزارش خبرنگار مهر، دراگان اسکوچیچ امشب در نشست خبری پیش از بازی تیمش مقابل ماشین سازی تبریز اظهار کرد: فردا بازی بسیار مهمی در مقابل ماشین سازی تبریز داریم. متاسفانه هفته گذشته شانس بسیار خوبی را در مقابل شاهین بوشهر برای کسب سه امتیاز بازی از دست دادیم.
اسکوچیچ بیان کرد: یکسری مشکلات برای بازی فردا داشتیم زیرا برخی از بازیکنانمان مانند مسلم مجدمی چهار کارته بود و یکسری بازیکن مصدوم داشتیم اما بر این باوریم که کسانی که فردا به عنوان بازیکن جایگزین، بازی می کنند در همان سطح هستند و برای موفقیت تیم تلاش می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: به دلیل فاصله کم میان بازیها قدری کارمان سخت شده و تنها برای ریکاوری زمان در اختیار داریم و نه تمرین مناسب اما مشکلی نیست چرا که این شرایط برای تمام تیمها همین شکل است، به طور حتم بازیکنان تمام تلاششان را خواهند کرد تا فردا با پیروزی از زمین خارج شوند.
اسکوچیچ تصریح کرد: ماشین سازی تیم بسیار خوب، جوان، پرتحرک و خطر ناکی است، اگر ۶ بازی گذشته این تیم را بررسی کنیم می بینیم که سه برد و سه تساوی داشتند و هیچ باختی را نداشتند اما امیدواریم که با حمایت هواداران که مطمئنم فردا پر تعداد در استادیوم ظاهر می شوند بتوانیم بازی خیلی خوبی را انجام دهیم و برنده میدان باشیم.
سرمربی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه با توجه به مواجه تیم با مشکل مالی، شرایط تیم در ادامه لیگ چگونه خواهد بود، گفت: باشگاه باید این مشکل را به نحوی حل کند تا بتوانیم از نظر مالی تقویت شویم چرا که در نیم فصل نیاز به جذب بازیکنان جدید و حفظ بازیکنان موجود داریم و این برمی گردد به باشگاه که مشکل را حل کند تا بتوانیم در این باره موفق عمل کنیم.
اسکوچیچ یادآور شد: یادم می آید ما آخرین تیمی بودیم که کار را آغاز کردیم و زمانی وارد بازار شدیم که همه تیم ها نفراتشان را بسته بودند و ما چندان فرصتی برای انتخاب بازیکن نداشتیم. حتی یک ماه بود که نحوه بازی بازیکنان خارجی را بررسی می کردم اما به رغم انتخاب به دلیل مشکلات مالی امکان جذب نداشتیم و به همین خاطر در برخی از پست ها ما جایگزین نداریم، البته این مربوط به زمان گذشته است و ما هیچگاه از بابت گذشته و شرایط بد مالی که با آن مواجه بودیم شکوه و گلایه ای نخواهیم کرد، باید با شهامت و جرأت با این مسائل روبرو شویم اما در نیم فصل نیاز به جذب بازیکنانی در برخی از پست ها داریم .
وی گفت: همانطور که می دانید تیممان تیم جمع و جور و کم تعدادی است و به طور حتم به افزایش تعداد بازیکنانمان برای جایگزینی در شرایط ضروری نیاز داریم تا در آینده به مشکل برنخوریم.
اسکوچیچ، درباره پیشنهاد قبول سرمربی گری وی از سوی باشگاه تراکتورسازی نیز افزود: پیشنهاد تراکتور سازی مربوط به هشت ماه پیش است و در استانبول هم با مدیرعامل این تیم دیدار کردیم. اما در حال حاضر سرمربی تیم نفت آبادان هستم و تمام تلاشم بر این است که بازی فردا را ببریم.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه تمام جامعه فوتبال و دیپلماسی کشور دست به دست هم دادند تا استراماچونی برگردد به باشگاهی که همچون نفت به صورت دولتی اداره می شود، اگر ۱۰ درصد آن تلاش برای بازگرداندن استراماچونی برای تیم صنعت نفت بود شاید شرایط بهتری داشت، اظهار کرد: به نظرم اگر بنا باشد که به شخصی کمک شود بایستی این شرایط برای همه یکسان باشد نباید هیچ فرقی میان مربی خارجی یا ایرانی و یا بازیکن خارجی و یا ایرانی وجود نداشته باشد، دستگاه دیپلماسی و فدراسیون برای استراماچونی پول پرداخت می کنند من هم از آنان طلب دارم و بایستی طلب من را هم پرداخت کنند، نمی خواهم این تفاوت دیدگاه نسبت به مربیان خارجی وجود داشته باشد ما همگی همکاریم.
وی در پاسخ به این مسئله که چرا حفظ امتیاز در آخر بازی در تیم نفت انجام نمی شود، تصریح کرد: این مسئله تنها مختص تیم صنعت نفت نیست و متاسفانه این خصیصه در میان فوتبال ایران و بازیکنان ایرانی رخنه کرده است، گاهی وقتی بازی خوبی انجام می دهند ریلکس و آسوده خاطر می شوند و این گونه نباید باشد، ضمن اینکه هفته گذشته محمد اهل شاخه را پیش از بازی به دلیل مصدومیت از دست دادیم و مجبور به تغییر سیستم بازی شدیم و یکسری اشتباهات بچه گانه از بازیکنان سر زد، اما این فوتبال است و نمی خواهم به گذشته برگردم چون فردا بازی مهمی در مقابل ماشین سازی تبریز داریم و تمام حواسم به بازی فردا است.
به گفته وی مسلم مجدمی به دلیل چهار کارته شدن تنها محروم بازی فردا میان نفت و ماشین سازی است ضمن اینکه اسامی مصدومان نیز باقی می ماند تا ببینیم فردا چه پیش می آید.
کد خبر 4796687منبع: مهر
کلیدواژه: دراگان اسکوچیچ تیم فوتبال صنعت نفت آبادان تیم فوتبال ماشین سازی انتخابات مجلس شورای اسلامی بوشهر مجلس شورای اسلامی ایلام گرگان قزوین بارش برف ثبت نام کاندیداها یاسوج تعطیلی مدارس خطبه های نماز جمعه بیرجند انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی شهرکرد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۸۳۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام