Web Analytics Made Easy - Statcounter

هر ساله با فرا رسیدن فصل سرما و افزایش استفاده مردم از وسائل گرمایشی، با وجود همه هشدارها و توصیه‌ها برای رعایت کردن موارد ایمنی، شاهد جان باختن تعدادی از هموطنان بر اثر بی‌مبالاتی در استفاده از این وسائل هستیم.

حادثه‌هایی که در برخی موارد حتی به از دست رفتن کامل اعضای یک خانواده منجر شد به‌ عنوان مثال اواخر آبان امسال بود که چهار عضو یک خانواده شامل مرد و زن جوان با ۲ فرزندشان در خانه‌ای ۳۰ متری در محله زینبیه اصفهان به‌ دلیل مسموم شدن با گاز منوکسیدکربن جان باختند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حادثه‌هایی از این دست در بسیاری از نقاط استان اصفهان از ابتدای سال جاری تا کنون به‌ویژه در فصل پاییز رخ داد به‌ طوری که به گفته مدیر حوادث و فوریت‌های پزشکی استان اصفهان، مسمومیت با گاز منوکسید کربن (CO) از ابتدای امسال تاکنون، جانِ ۱۷ نفر را در این خطه گرفت که بیشتر آنها یعنی ۱۲ نفر مربوط به کلان‌شهر اصفهان بودند.

به گفته غفور راستین، از ابتدای امسال تا ۱۹ آذر جاری در استان اصفهان ۲۳۳ نفر بر اثر استنشاق گاز سمی منوکسیدکربن دچار مسمومیت شدند که از این تعداد ۲۱۶ نفر توسط اورژانس پیش‌بیمارستانی به بیمارستان منتقل و یا به‌صورت سرپایی در محل حادثه درمان شدند و ۱۷ نفر از آنها جان خود را از دست دادند.

وی، ۵۱ درصد از افراد مسموم شده را مرد، ۴۰ درصد را زن و ۹ درصد را کودک اعلام و تصریح کرد: بر اساس اطلاعات کسب شده، ۳۰ درصد از این حوادث به‌دلیل استفاده از زغال برای گرم کردن اتاق، ۲۱ درصد اشکال در دودکش بخاری، ۱۷ درصد ایراد آبگرمکن، ۱۱ درصد استفاده از گاز پیک‌نیک و زغال در چادر، ۹ درصد استفاده از گاز پیک‌نیک در خودرو و ۹ درصد استفاده از گاز پیک‌نیک برای گرم کردن مغازه و اتاق بوده است.

اصفهان، بیشترین تلفات را در کشور دارد

سخنگوی اورژانس کشور، بیشترین تعداد فوتی بر اثر مسمومیت با گاز منوکسید کربن در پاییز امسال ( از ابتدای مهر تا هشتم آذر) را مربوط به استان‌ اصفهان با ۱۱ نفر و آذربایجان شرقی با ۱۰ نفر اعلام کرد.

مجتبی خالدی در گفت و گو با ایرنا افزود: از یکم مهر تا هشتم آذر امسال هزار و ۶۶۳ نفر به‌دلیل استنشاق گاز منوکسیدکربن دچار مسمومیت شدند که از بین آنها ۸۷ نفر فوت کردند.

سخنگوی اورژانس کشور اظهار داشت: طبق آمار در این مدت ۳۶۹ نفر در تهران، ۱۴۳ نفر در فارس، ۱۲۸ نفر در آذربایجان شرقی و ۱۸۵ نفر در خراسان رضوی دچار مسمومیت با این گاز شدند.

وی با بیان اینکه در استان تهران پنج نفر به‌دلیل بروز مسمومیت با گاز منوکسید کربن فوت کردند، توصیه کرد: هموطنان برای نصب وسایل گرمایشی از افراد کارشناس بهره بگیرند.

آبگرمکن و دودکش بخاری از پر حادثه‌ترین موارد گازگرفتگی در اصفهان

مدیر کل مدیریت بحران استانداری اصفهان در گفت و گو با ایرنا، آبگرمکن‌های دیواری و دودکش‌های بخاری را از پر حادثه‌ترین موارد مسمومیت با منوکسیدکربن در این استان خواند و تاکید کرد: بسیاری از حادثه‌های رخ داده مربوط به اشکال در دودکش آبگرمکن، نداشتن کلاهک اچ (H)، مسدود بودن لوله دودکش و کافی نبودن ارتفاع عمودی آن بود.

منصور شیشه‌فروش با بیان اینکه همه این موارد منجر به خروج گازهای سمی از لوله آبگرمکن دیواری یا بخاری می‌شود، اضافه کرد: آبگرمکن‌های دیواری نباید در فضایی با مساحت کمتر از ۶۰ متر مربع نصب شوند و باید هنگام نصب از مسدود نبودن لوله آن اطمینان حاصل کرد.

وی با تاکید بر اینکه هر یک از وسایل گرمایشی در خانه‌ها باید دارای لوله دودکش مجزا باشند، تصریح کرد: مردم باید به این موضوع بسیار توجه کنند که حتما اجازه ورود هوای تازه به خانه خود را بدهند و نباید همه درها و منافذ مسدود باشد.

شیشه‌فروش با اشاره به اینکه رنگ شعله بخاری باید آبی رنگ باشد، اضافه کرد: اگر رنگ شعله زرد یا نارنجی باشد نشانه کمبود هوا در محیط است.

وی، ایمنی شیرهای گاز را نیز بسیار مهم خواند و اظهار داشت: شلنگ گاز باید از نوع مخصوص باشد و برای بستن آن از سیم استفاده نشود بلکه بَست های ایمن و موجود در بازار خریداری شود.

به گفته وی انفجار و حادثه‌های بسیاری به‌دلیل استفاده از سیم برای محکم کردن شلنگ گاز رخ داده است زیرا سیم باعث پاره شدن شلنگ پس از مدتی و خروج گاز از آن می‌شود.

شیشه‌فروش با اشاره به اینکه دستورهای مربوط به ایمنی مصرف گاز به همه دستگاه‌های اجرایی استان ابلاغ شده است، خاطرنشان کرد: همه دستگاه‌ها از جمله آموزش و پرورش، اداره ورزش و جوانان، اصناف و دانشگاه‌ها ملزم به رعایت این دستورها در فضاهای فرهنگی و ورزشی، آموزشی، مسجدها، سینماها و مکان‌هایی مانند تالارها هستند.

وی با تاکید بر اینکه گاز منوکسید کربن، سریع وارد خون انسان و آسیب‌های بسیار می‌شود، گفت: با توجه به میزان تلفات حادثه‌های گاز گرفتگی در استان از مردم می‌خواهیم که این توصیه‌ها را جدی بگیرند و بدانند که هرگونه سهل‌انگاری، خسارت‌های جبران‌ناپذیری به‌همراه دارد که ممکن است باعث از دست رفتن جان خودشان یا اطرافیانشان شود.

 سال گذشته در مجموع ۴۷۱ نفر در استان اصفهان دچار مسمومیت با گاز منوکسید کربن (CO) شدند که از این تعداد ۲۶ نفر جان باختند.

گاز منوکسید کربن بی رنگ و بی بو است که بر اثر احتراق ناقص تولید شده و بخاری، آبگرمکن، شومینه و اجاق گازها به علت سیستم تهویه نامناسب (دودکش) عامل مسمومیت با این گاز می‌شود.

کارشناسان می‌گویند قبل از نصب بخاری و وسایل گرمایشی باید از باز بودن مسیر دودکش و لوله‌های بخاری مطمئن شد و هر فردی در صورتی‌ که در فضای بسته دچار علایم سردرد، سرگیجه و تهوع شُد باید به سرعت از محل خارج شده و در هوای آزاد تنفس کند؛ چنانچه علائم بهبود یافت، بی‌شک در معرض مسمومیت با گاز بوده است.

در صورت مواجهه با بیمار دچار مسمومیت با منوکسیدکربن، ابتدا او را از محل خارج کرده یا در و پنجره‌ها را باز کنید تا هوای تازه وارد اتاق شود؛ سپس با شماره ۱۱۵ تماس بگیرید.

به گزارش ایرنا منوکسیدکربن، گازی بی رنگ و بی بو یا همان قاتل نامرئی با شروع فصل سرما با آماری گسترده‌تر اما آرام و بی‌صدا خانواده‌هایی را عزادار می‌کند و هرساله با آغاز فصل سرما میزان مسمومیت با CO افزایش می‌یابد.

عمده‌ترین منبع تولید این گاز سوختن ناقص نفت و گاز است ولی در اثر احتراق هر نوع ماده سوختنی بویژه در محیط های در بسته و فاقد اکسیژن تولید گاز منوکسید کربن امکان‌پذیر است.

استفاده از آبگرمکن یا بخاری‌های مستعمل یا دارای نقص فنی و بدون دودکش یا دارای دودکش بدون عملکرد مناسب در محل سکونت، بیشترین موارد ابتلا به مسمومیت را تشکیل می‌دهند.

اما از علل مسمومیت‌های تنفسی هم می‌توان به استفاده از زغال در محیط بسته یا چادر مسافرتی، مسمومیت با گاز فاضلاب، گاز خودرو در داخل توقفگاه، خروج لوله بخاری از منفذ، بخاری بدون دودکش، خرابی آبگرمکن، استفاده از وسایل گازسوز در خودرو و چادر سفری و یا نصب آبگرمکن در حمام اشاره کرد.

به علت بی رنگ و بی بو بودن این گاز، ممکن است وجود آن در محیط تا زمان ایجاد علایم مسمومیت شدید احساس نشود.

علائم مسمومیت حاد با این گاز شامل سردرد، سرگیجه، تهوع و استفراغ و درد شکم و سپس حالت بیهوشی، تشنج و اغماست.

در بیماران مبتلا به ناراحتی های قلبی ممکن است تشدید بیماری یک علامت هشدار دهنده باشد.

از سایر علائم مسمومیت با گاز منوکسید کربن می‌توان به سفتی عضلات، افزایش تعداد تنفس، کاهش فشار خون و گاه تنگی مردمک ها اشاره کرد.

کارشناسان معتقندند کاهش مرگ و میر ناشی از استنشاق گاز منوکسیدکربن در اصفهان و حتی در کشور نیازمند آگاهی‌بخشی جامعه دارد که متاسفانه برنامه ای برای پیشگیری بسیاری از امورات مربوط در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و... نداریم چرا که بخشی از  اعتبارات را باید برای فرهنگ‌سازی هر اموری در بخش پیشگیری هزینه کرد تا نتایج مثبت حاصل شود.

برچسب‌ها گازگرفتگی مسمومیت با منوکسیدکربن مدیریت بحران اصفهان فرهنگ سازی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: گازگرفتگی مسمومیت با منوکسیدکربن مدیریت بحران اصفهان فرهنگ سازی گازگرفتگی مسمومیت با منوکسیدکربن مدیریت بحران اصفهان فرهنگ سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۰۱۳۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آدینه با داستان/ چی از آسمان افتاد؟!

      داستان کوتاه

      مریم رحمَنی

       یک چیز سنگینی پرت شد توی حیاط. درست زیر پنجره‌ی اتاق خواب. از خواب پریدم و اولش فکر کردم خوابی دیده‌ام.مثل وقت‌هایی که خواب می‌بینم و بلافاصله بعد از بیدار شدن دنیای خواب و بیداری را نمی‌توانم از هم تفکیک کنم.

   پرده‌ی پنجره را کنار زدم و توی تاریکی مطلق حیاط هیچ چیز ندیدم. بی‌اختیار دست کشیدم به تشک تخت و دستم که به جسم گرم جمشید خورد، بی که برگردم و نگاهش کنم، پتو را کشیدم تا زیر چانه‌ام و سعی کردم دوباره بخوابم. چشم‌هایم بسته نمی‌شد و مدام تصویر مردی قوی هیکل می‌آمد جلوی چشمم که با نقاب مشکی و چاقوی تیز توی دستش بالای سر من و جمشيد ایستاده و... . هی چشم‌هایم را باز می‌کردم و سعی می‌کردم با تکان خوردن جمشيد را بیدار کنم، اما حالا بعد از گذشت یازده سال دیگر فهميده بودم این شکل خروپف کردن پشت سرش خواب عمیقی است که با این تکان‌ها، حتی با افتادن احتمالا یک هیکل درشت مردانه توی حیاط نمی‌شود بیدارش کرد. 

  نور چراغ توی حیاط هی خاموش و روشن می‌شد و داشتم فکر می‌کردم کاش برای عوض کردنش بیشتر پافشاری کرده بودم یا لااقل خودم می‌رفتم یک لامپ می‌خریدم و خودم عوضش می‌کردم، حالا مگر عوض کردن یک لامپ چقدر کار دارد که من این چیزها را بیاندازم گردن جمشید و او هم هربار با گفتن جمله‌ی "چقدر جدیدا حساس شدی"، از زیرش شانه خالی کند و مثلا بگوید فعلا که نور دارد! 

  لای پنجره باز بود و سوز تندی می‌آمد توی اتاق که برای هوای اردیبهشت ماه زیادی سرد بود. بالاپوشم را از روی پشتی صندلی برداشتم و انداختم روی دوشم. 

   برگ‌های درخت اکالیپتوس توی خیابان که نصفش کشیده شده بود توی حیاط خانه‌ی ما، همین‌طور داشتند تکان می‌خوردند و یک صدای خش‌خش ریزی توی هوا می‌رقصید. 

   بوی دود سیگار از کنار بینی‌ام رد شد و بی‌هوا سرم را بالا گرفتم و دنبال ماه توی آسمان گشتم. در هوای آلوده‌ی مرکز شهر و وسط این‌همه شلوغی کمتر پیش‌ می‌آید ماه را گوشه‌ای از آسمان ببینم. با زن همسایه‌ی طبقه‌ی بالا که آمده بود دم پنجره و سیگار می‌کشید چشم تو چشم شدم. سرم را به علامت سلام تکان دادم و بالاپوشم را از دو طرف هی کشیدم فقط برای اینکه کاری کرده باشم. چون آن‌قدرها که تصور می‌کردم باد سردی نمی‌وزید. 

-شما هم خواب‌تون نمیاد؟ 
- یه صدایی از توی حیاط شنیدم، اومدم پی‌اش! 

هم‌زمان گوش تیز کردم که صداهای اطرافم را به‌خاطر بسپارم. 

- من هیچ صدایی نشنیدم! 
-مطمئنید؟ صدای وحشتناک افتادن یه چیزی از پشت بوم بود.
 
کلمه‌ی پشت بام در لحظه روی زبانم چرخید وگرنه اصلا چه می‌دانستم آن "چیز" احتمالا سنگین از کجا افتاده روی زمين. 


به شازده کوچولو فکر کردم و دوباره فکر کردم آن صدا برای شازده کوچولو بودن زیادی بزرگ بود. 

زن گفت: چای یا قهوه می‌خورید؟ 
گفتم: این موقع شب نه! خوابم می‌پرد و تا صبح باید داستان‌سرایی کنم! 
از حرف خودم خندیدم و گمان کردم حرف بامزه‌ای زده‌ام، چهره‌ی بی‌تفاوت زن از آن فاصله و زیر نور کم رمق ماهی که اصلا نمی‌دانستم کجاست خنده‌ام را جمع کرد و دوباره بالاپوشم را از دو طرف کشیدم به خودم. 

زن گفت: شب‌ها خیلی طولانی‌اند. 
و دیدم که سیگار دیگری روشن کرد. روی نیمکت کهنه‌ی وسط حیاط نشستم تا راحت‌تر بتوانم به حرف‌هایش گوش کنم. گردنم درد گرفته بود.
-شاید بهتر باشد از اول غروب دیگر چای یا قهوه نخورید! 

-پس چکار کنم؟ 
- من و همسرم فیلم می‌بینیم. گاهی بازی می‌کنیم. منچ و مارپله. 

دوباره خندیدم و دوباره خنده‌ام را و بالاپوشم را جمع کردم. 
- فیلم‌های توی خیابان را هر روز می‌بینم. فیلم زندگی خودم را هرشب مرور می‌کنم. فیلم به چه کارم می‌آید. 

داشت لابلای برگ‌های اکالیپتوس دنبال چیزی می‌گشت. 
- ها... بیا... اومد بالاخره

-چی اومد؟ 
-ماه! خودتم داشتی دنبالش می‌گشتی.

از روی نیمکت بلند شدم و آمدم نزدیک ساختمان روی پنجه‌ی پا و دیدمش. عینکم را نزده بودم و چیزی که می‌دیدم مجموعه‌ای ابری از نور زرد بود. خب همین هم غنیمت بود. اینکه من درست نمی‌دیدمش دلیل بر درست نبودنش نبود. 

-قشنگه.. نه؟ 
-خیلی 

-فکر کن یه چیز گرد خیلی بزرگ وسط آسمون همینجور معلق وایساده، خود تو هم روی یه چیز گرد خیلی بزرگِ معلق وایسادی! اون تو رو نگاه می‌کنه، تو اونو. 

صدای گوشخراش یک موتور سیکلت برای چند لحظه ارتباط کلامی ما را قطع  کرد. 

دستم را گذاشتم پشت گردنم و پرسیدم: شما صدای افتادن چیزی را از آسمان نشنیدید؟ 
- شاید شازده کوچولو بوده و با صدای بلندی خندید. آن‌قدر صدای خنده‌اش بلند شد که فکر کردم حتما جمشيد از خواب می پرد.
 
-برای صدای شازده‌کوچولو زیادی بزرگ بود آخه
-گفتی قهوه نمی‌خوری؟ 
حتی منتظر جوابم نماند. پنجره را بست و چراغ را خاموش کرد. 

یک برگ اکالیپتوس از روی زمين برداشتم و با دستم خردش کردم. بوی عجيبی دارد و هربار که همچین بوهایی به هم می‌خورد تصمیم‌های عجیبی برای خانه‌داری می‌گیرم. مثلا اینکه چند برگ ازش بچینم و ببرم خانه و شب‌ها دم‌نوش‌های خوشمزه درست کنم. یا این‌که فردا عصر حتما کیک هویج درست می‌کنم و برای همسایه‌ی طبقه‌ی بالا می‌برم و باهاش دوست می‌شوم. یا از این به بعد حتما توی قوری چای عناب می‌ریزم. 

برگ‌ها را از توی دستم ریختم کف حیاط. 

توی آشپزخانه صدای سوت کتری بلند شد. جمشيد با قیافه‌ی یک قاتل فراری نشسته بود پشت میز و یک صدای ممتد زشت را با جعبه‌ی خالی کبریت در می‌آورد و هی زیر لب می‌گفت انگار یه دسته غاز وحشی حمله کردن تو اتاق خواب! صدای کشیده شدن پایه‌ی صندلی از جایم پراند و جمشيد درست روی لبه‌ی درگاهی آشپزخانه رویش را به‌سمتم برگرداند و گفت: یادته گفته بودی وقتی بچه بودی یه دسته غاز وحشی از وسط کوچه‌تون رد شدن و تو ترسیدی؟ 

گفتم آره. اولین‌بار بود که یکی از بچه‌های کوچه داشت ماجرای قتل اميرکبير توی حمام فین رو تعریف می‌کرد. 

- و تو فکر کردی قاتل‌های امیرکبیر حمله کردن! 
قهقهه زد و محکم خورد به در آشپزخانه. از صدای کوبیده شدن در به دیوار تکان سختی خوردم و پشت گردنم تیر کشید. 

بعد خودش را جمع کرد و صورتش را جدی کرد و گفت:
-حق داشتی! حمله‌ی غازهای وحشی خیلی ترسناکه! 

قوطی نسکافه و جعبه‌ی چای کیسه‌ای کنار هم و هر دستم روی یکی‌شان. 
یا باید چای می‌خوردم یا یک قهوه‌ی فوری.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • لزوم هدایت درست انتخاب رشته دانش آموزان در دانشگاه‌
  • اصفهان پایان هفته بارانی است/ افزایش ۳ درجه‌ای دما
  • با عوارض ناشی از گازگرفتگی حیوانات چه باید کرد؟
  • لزوم استفاده از شیوه‌های نوین در جذب گردشگر
  • کشف ۷۰۰ میلیارد تجهیزات سرمایشی قاچاق در اصفهان
  • کشف۷۰۰ میلیارد تجهیزات سرمایشی قاچاق در اصفهان
  • اتصال دوباره واحد شماره ۲ بخاری نیروگاه شهید رجایی به شبکه سراسری
  • وقتی هوش مصنوعی از هر چیزی توپ درست کنه! (عکس)
  • (ویدئو) نحوه درست کردن برنج پف کرده در خیابان‌های هند
  • آدینه با داستان/ چی از آسمان افتاد؟!