نگاه ملی همراه با هوشمندی می خواهیم
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۱۵۲۰۸
مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تحربی می گوید: یکی از اهداف ما این است که فیلمساز در فضای زیست خود در هر گوشه ای کشور، زندگی و کار کند و مرکز گسترش یا سایر نهادها در همان لوکیشن امکان فیلم سازی را برای او فراهم کنند.
خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : سیزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت به عنوان نخستین تجربه جدی «محمد حمیدی مقدم» به عنوان مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی آخرین روز خود را سپری کرد تا فردا دوشنبه بیست و پنجم آذرماه با برپایی مراسم اختتامیه پایان یابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ماه های گذشته، تحول در ساختار حمایتی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از سوی شما مطرح شده است. این تحول به چه الگویی برای فیلم سازی در مرکز منجر می شود؟
برای مثال، سال گذشته در زمینه فیلم سازی در اقلیم شمال کشور شاهد تجربه ای موفق بودیم که محصول تلاش مستندسازی بومی بود؛ فیلم سازی که به فضای زیست خود و طبیعت آن اقلیم اشراف کامل داشت. این شکل از شناخت مستندساز از کوه ها و جنگل های لوکیشن فیلمبرداری چیزی نیست که با چند بار بازدید از لوکیشن حاصل شود. به همین خاطر نتیجه کار درخشان بود.
اتفاقا فیلم در داخل و خارج کشور بسیار دیده شد.
بله، چنین تجربه ای علاوه بر موفقیت در داخل، در جشنواره های خارجی مورد توجه قرار می گیرد؛ چرا که با واقعیت امروز ما که از قضا امیدبخش، رو به جلو و با اعتماد به نفس است، همرا می شود.
یعنی معتقدید مستندی که در جشنواره خارجی دیده می شود لزوما انتقادی نیست.
به نظرم این نگاه هوشمندانه است که در عین نقدهایی که مطرح می کند در واقع نگاه ملی دارد. در این جا مستندساز سوژه و فضای خود را به درستی برگزیده است. به همین خاطر است که ما در این فیلم، امید، نشاط و اتکا به خود را به خوبی مشاهده می کنیم.
چنین مستندی علاوه بر جایگاهی که به عنوان یک فیلم سینمایی دارد، چه کارکردهای دیگری می تواند داشته باشد؟
چنین مستندی واجد پیام فرهنگی ماست و در هر شهر و روستای کشور ما که به نمایش دربیاید، خانواده ها از تماشای آن لذت خواهند برد. از سوی دیگر مخاطب خارجی در جشنواره بین المللی برای دیدن آن به سالن می رود. همه این ها به این خاطر است که فیلم در چارچوب درستی قرار گرفته است.
بنابرآن چه گفتید، ریل گذاری پیش روی مرکز گسترش و تجربی چه خواهد بود؟
هدف گذاری پیش روی مرکز حمایت از این گونه آثار است. این که هم به بافت خودمان توجه کنیم یعنی به مسائل خارج از پایتخت و کلانشهرها. و همه این ها از سوی فیلم ساز همان منطقه صورت گیرد تا لازم نباشد این سینماگر برای فیلم ساختن به تهران مهاجرت کند.
یکی از اهداف ما این است که فیلمساز ما در فضای زیست خود در هر گوشه ای کشور، زندگی و کار کند و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یا سایر نهادها در همان لوکیشن امکان فیلم سازی را در اختیار او بگذارند، نه این که استعدادهای ما از شهر و روستا خود آواره شوند و شاهد چالش های پس از آن باشیم.
پایان پیام/14منبع: شبستان
کلیدواژه: مسجد کانون های فرهنگی هنری مساجد خبرگزاری شبستان کانون های مساجد استان بوشهر مجلس طرح ملی فهما اردبیل شیراز مسجد سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۱۵۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی کاهش یافته است؟
به گزارش خبرآنلاین عرب نیوز در تحلیلی نوشت: آیا قفقاز جنوبی به خاورمیانه جدیدی تبدیل شده است یا به میدان بازی ثانویهای برای منافع ژئوپلیتیک خاورمیانه تبدیل شده است؟ تحلیلگران اغلب از پرونده سوریه برای پیوند هر دو منطقه استفاده می کنند. ما در هر دو موضوع همان بازیکنان را مشاهده میکنیم: ترکیه، روسیه، ایران و در پس زمینه، اروپاییها و ایالات متحده. با این حال، آنچه که به عنوان «خاورمیانه جدید» توصیف میشود، رابطه جدید شکل گرفته بین روسیه و ترکیه است.
پس از بحران قره باغ و پیامدهای جنگ اوکراین، یک تغییر ژئوپلیتیکی بزرگ رخ داده است. ارمنستان، آذربایجان و گرجستان اکنون حضور جهانی قویتری دارند و به طور فعال به دنبال تغییر استراتژیهای سیاست خارجی خود از نفوذ روسیه هستند. آذربایجان روابط خود را با ترکیه، اسرائیل و اتحادیه اروپا تقویت کرده و ارمنستان که از حمایت روسیه ناامید شده است، به وضوح تعامل خود را با اتحادیه اروپا و به ویژه فرانسه گسترش داده است. همچنین، ارمنستان به دنبال گسترش روابط نظامی با هند است. گرجستان نیز با آشفتگی داخلی مواجه است و به دنبال تقویت روابط خود با ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا است.
بسیاری از تحلیلگران معتقد هستند که در دوران پس از جنگ اوکراین، نفوذ روسیه در این منطقه کاهش داشته است و ترکیه، کشوری است که بیشترین سود، به ویژه از طریق اتحاد با آذربایجان، را از وضعیت فعلی این منطقه برده است.
با این حال، آیا این وضعیت برای مدت طولانی تداوم خواهد داشت؟ آیا ارتش روسیه آنقدر بر جبهه اوکراین متمرکز است که در این منطقه حیاتی برای مسکو زمین بیشتری را از دست دهد؟ اگر این فرضیه درست باشد، اثرات این مهم به سایر کشورها و مناطق تحت نفوذ روسیه مانند آسیای مرکزی گسترش خواهد یافت.
به نظر میرسد این فرضیه درست نباشد. اگر وضعیت فعلی این منطقه با اتفاقات سال ۲۰۰۸ گرجستان مقایسه بشود، مشاهده میشود که روسیه به راحتی شکست نخواهد خورد. با وجود اینکه مسکو قادر به حفظ منافع خود در آنجا بود، ارتش را به آن منطقه گسیل کرد. روسیه نیروی غالب در این منطقه است. این کشور به عنوان دومین قدرت نظامی جهانی رتبه بندی شده است و مجموعه گستردهای از داراییهای نظامی خود از جمله بزرگترین نیروی تانک و یکی از بزرگترین زرادخانه های هستهای را حفظ کرده است. بر اساس بررسیهای نظامی، مسکو با بیش از ۱.۳۲ میلیون پرسنل نظامی فعال و طیف گستردهای از قابلیت های از زمین به هوا به دریا حضور قابل توجهی در صحنه جهانی دارد.
از سوی دیگر، ترکیه هشتمین ارتش قدرتمند جهان را دارد اما ارتش این کشور به خوبی مدرن شده و گسترش قابل توجهی داشته است. با تمرکز بر پیشرفتهای تکنولوژیکی و اعتماد به نفس، نیروهای مسلح ترکیه با داشتن مجموعه ای متنوع و پیچیده از سخت افزار نظامی و یک صنعت دفاعی قوی به یک بازیگر کلیدی در ناتو و فراتر از آن تبدیل شده اند.
روسیه هنگام تمرکز بر قفقاز، حضور نظامی استراتژیک خود را به ویژه در مناطق آبخازیا و اوسیتیا جنوبی حفظ میکند. در آبخازیا، پایگاه نظامی هفتم روسیه میزبان حدود ۴۵۰۰ پرسنل است، در حالی که پایگاه نظامی گارد چهارم اوسیتیا جنوبی میزبان حدود ۳۵۰۰ پرسنل است. علاوه بر این، روسیه دارای پایگاه نظامی ۱۰۲ در گیومری ارمنستان و پایگاه هوایی ۳۶۲۴ در فرودگاه Erebuni در نزدیکی ایروان است که تعداد پرسنل آن از ۳۲۱۴ تا ۵۰۰۰ نفر تخمین زده شده است. این پایگاهها نقش مهمی در نفوذ روسیه دارند. در همین حال، ترکیه هیچ پایگاه نظامی رسمی در منطقه قفقاز ندارد. با این حال، این کشور همکاری نظامی نزدیک با آذربایجان، از جمله تمرینات نظامی مشترک و توافقنامه های دفاعی را حفظ میکند. این مشارکت به ویژه در طول درگیری قره باغ آشکار بود، جایی که حمایت ترکیه نقش مهمی در پیروزی باکو در درگیریهای پیش از سپتامبر ۲۰۲۳ ایفا کرد، زمانی که کنترل کامل منطقه مورد مناقشه با ارمنستان را به دست آورد. حضور نظامی ترکیه در منطقه بیشتر به اتحاد و حمایت استراتژیک مربوط می شود تا پایگاه های فیزیکی.
از بسیاری جهات، ما امروز در یک مقیاس بزرگتری از عواقب جنگ گرجستان در سال ۲۰۰۸ زندگی میکنیم .این یک پیچ و تاب جالب است زیرا ترکیه برای روسیه همان استراتژی روسیه را برای ایالات متحده در میادین مختلفی چون سوریه و آفریقا اعمال میکند. هر دو کشور به دنبال جلوگیری از درگیریهای مستقیم هستند و یک روش عملیاتی پیدا کرده اند که مقابله غیرمستقیم را با همکاری در عرصههای دیگر ترکیب میکند. ما باید به یاد داشته باشیم که این منطقه از لحاظ تاریخی یک میدان نبرد برای قدرت های امپراتوری، از جمله امپراتوری عثمانی، ایران و روسیه بوده است. به همین دلیل است که با گسترش احتمالی جنگ در اوکراین، مقایسه وضعیت قفقاز جنوبی با خاورمیانه مناسب نیست. در عوض، ما باید جنگ روسیه و ترکیه در قرن نوزدهم را به یاد داشته باشیم. این جنگ در قفقاز انجام شد. یک چیز روشن است: نفوذ روسیه در یک چشم بر هم زدن کاهش نخواهد یافت، به ویژه که مسکو با افزایش چشمگیر ظرفیت نظامی صنعتی خود اکنون اقتصاد جنگی دارد.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902311