ناگفتههای تورج شعبانخانی/ از نادانی شبکههای فارسیزبان تا همکاری با فریدون فروغی
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۱۷۲۲۴
بخشهایی از گفتگو با تورج شعبانخانی را مرور میکنیم.
زمان خدمت سربازی در ساری و بعد از موفقیت ترانه آدمک، آهنگ دیگری هم ساختید و برای اجرا به خوانندهای دادید؟
شاید باورتان نشود، در بیستوچهار ساعت شبانه روز ساز در بغلم بود و شعر جلوی صورتم. در حال ساختن آهنگ تازه بودم و به این نوع زندگی عادت کرده بودم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تمام وقتتان را به موسیقی اختصاص داده بودید؟
بله. اگر انقلاب رخ نمیداد شاید همه چیز شکل دیگری به خودش میگرفت. در هر صورت، خوشحالم که این همه وقت برای کار آهنگسازی گذاشتم و احساس پشیمانی نمیکنم.
پایان خدمت سربازی و بازگشت همیشگی به تهران از ساری، مصادف با مشهور شدنتان بود.
به تهران که برگشتم، زمان شروع کار بود. تلویزیون کارش را شروع کرده بود و هفتهای دو روز به آن جا میرفتم. استاد حنانه آنجا تدریس میکرد. زندگیام تبدیل به آن نوازندهای شد که شب و روز درگیر است. طوری بود که شبها ساعت چهار تازه میخوابیدم. هفت و نیم صبح هم بیدار میشدم تا کار را شروع کنم. در کل، سه ساعت و نیم میخوابیدم. اول صبح باید سر کلاس درس دانشگاه حاضر میشدم. برای یک سالی به خودم فشار آوردم. اما دیدم نمیشود به این شکل ادامه داد یا باید این راه را بروم یا آن راه را. زمانی که انصراف دادم و تحصیل را کنار گذاشتم و مشغول کار حرفهای آهنگسازی شدم، دیگر معلوم است که زندگی حرفهای یک آهنگساز چگونه است. زندگیام تبدیل شد به یک زندگی هنری که دیگر شبیه زندگی آدمهای معمولی نبود. کار آهنگسازی شروع شده بود و باید دانه دانه به هنرمندان معروف یا تازه وارد، کار میدادم. حتماً از خوانندگان تازه کار تست میگرفتم. در حقیقت، از همان ابتدای کار کمی سختگیر بودم. بارها از من پرسیده شد چرا با فلانی یا فلانی کار نمیکنم. از ابتدا عقیدهام بر این بود که آدم باید خط مشخصی داشته باشد و کسانی را انتخاب کند که به سبک کار او میخورند. کسانی را برای کار انتخاب میکردم که باور داشتم میتوانند کارهای مرا انجام دهند و توانایی اجرا و خواندن ملودیهای مرا دارند.
یعنی با آن نوع کار راحت بودند؟
بله، راحت باشند. سعیام بر این بود که کار را برایشان آسان کنم، زیرا افرادی که وارد این کار میشدند در آن ماندگار شده و در این حرفه میماندند. بحث فقط تواناییهای اجرا نیست. بحث مخارج هم هست. خوانندهای که میخواهد حرفهای شود، حتماً باید روزی یکی دو ساعت بخواند تا صدایش جا بیفتد. این کار کمک میکند تا صدایش برای مردم و شنوندگان تثبیت شود. خواندن کار ساده و راحتی نیست. کار کردن زیاد میخواهد و تلاش و ممارست. زحمت زیادی میطلبد و بسیار بسیار کار سختی است. خیلیها از من در این رابطه میپرسند. ممکن است شروع آن جذاب باشد. اما وقتی کسی بهصورت حرفهای در آن افتاده و درگیر میشود، باید تلاش بسیار زیادی به خرج دهد. چنین کسی باید خودش را حفظ کند، زیرا بالا آمدن مهم نیست. نکته مهم و اصلی این است که بتواند خودش و موقعیتش را حفظ کند. هم موقعیتش را و هم شخصیتش را.
بجز دو آهنگی که برای فریدون فروغی ساختید که او را تبدیل به خواننده معروفی کرد، آهنگ دیگری هم ساختید؟
یکدیگر را خیلی میدیدیم و قول و قرارهای زیادی هم با هم میگذاشتیم. اما هیچ کدام نتیجهای نداد. یک جورهایی به هم میخورد. شاید دلیلش این بود که شکل زندگیها عوض شده بود. شروع کار هر دو ما با آهنگ آدمک بود، اما حالا شرایط تغییر کرده بود. او یک خواننده بود و من یک آهنگساز. فریدون برای خودش بندی داشت که با آنها کار میکرد و با آنها برنامه میگذاشت. من دوست و رفیق خارج از بندش بودم. ما دوست بودیم. قرار بود برایش چند آهنگ بسازم. روی دو آهنگ توافق کرده بودیم. شعر آنها را پسندیده بود. یکی از آنها مال فرهنگ قاسمی و دیگری متعلق به فرهاد شیبانی بود. این موضوع مال سال ۵۶ است. با وقوع انقلاب، این آهنگها مسکوت ماندند. در حقیقت، کار و فعالیت من راکد شد. فکر میکنید چه شد که نشد دوباره با هم همکاری کنید؟شاید قسمت بود. مثلاً توقع او بالاتر رفته بود یا از جانب شما، موضوعی مطرح بود؟
نه. طفلک فریدون اهل این حرفها نبود. خدا رحمتش کند، خیلی بیریا و درویش مسلک بود. نمیدانم چه بگویم، چیز بخصوصی باعث عدم همکاریمان نشد. فقط همین مشغله کاری و زندگی و همین چیزها بود که نگذاشت باز هم با هم کار کنیم. این در حالی بود که در کنارهم بودیم و در هفته، دو سه باری همدیگر را میدیدیم. حالا که فکر میکنم، میبینم با وجود این دیدارها شرایط برای همکاری دوباره میسر نشد. سرنوشت آن دو آهنگ چه شد؟
آن آهنگها تکمیل نشدند. وقوع انقلاب مانع از ساخت و تکمیلشان شد. اینها پروژههایی بود که قبل از انقلاب داشتیم. بعد از انقلاب تا مدتها به سراغ آن آهنگها نرفتم و به نوعی، بایگانی شدند. خب، تا سالها بعد از انقلاب ما چیزی بهنام موسیقی پاپیولار نداشتیم. این موضوع تا هفده سال طول کشید، تا بالاخره موسیقی پاپیولار پذیرفته شود. در هر صورت، اگر آن زمان فریدون میتوانست کار کند و منعی نداشت، حتماً با او کار میکردم. آدمی بود که به هرحال مستحق زندگی خیلی بهتری بود. زندگی شخصی هر کسی به خودش مربوط است. طفلک بد هم آورد. ۲۴۱۲۴۱ کد خبر 1331667
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: نوازنده و آهنگساز موسیقی موسیقی پاپ آلودگی هوا باشگاه استقلال ایالات متحده آمریکا باشگاه پرسپولیس عراق آندره استراماچونی بارش برف باران شهر تهران بازار طلا و ارز اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۱۷۲۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران هراسی در مقابل آموزش زبان فارسی و تبلیغ سفر به ایران
محمد اسدی موحدی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه باید تلاش کرد تا گردشگران بیشتری به ایران بیایند، گفت: این اتفاق به نفع ایران است. من در کشورهای مختلفی مأموریت داشتهام معتقدم باید تا نخبگان و حتی مردم عادی به هر بهانهای از ایران دیدن کنند. چون دیدن و سفر کردن بهترین راه برای خنثی سازی تبلیغات علیه کشورمان است. برای من جای تعجب است که برخی از مردم در ارمنستان که با آنها اشتراکات فرهنگی زیادی داریم ایران را با کشورهای عقب افتاده مقایسه میکنند.
وی گفت: به تازگی ۷ نفر از بهترین بلاگرهای ارمنی را به ایران فرستادیم و از شهرهای کیش، اصفهان، کاشان و تهران بازدید کردند. در واقع این کارها جزو وظایف وزارت میراث فرهنگی است که باید کمک کند اما این کار را رایزنی و سازمان فرهنگ و ارتباطات انجام میدهد. یکی از وظایف رایزنان باید فعالیت در حوزه گردشگری باشد. ما به وزارت میراث فرهنگی انتقاد داشتیم که با رایزنان و سازمان فرهنگ و ارتباطات آن طور که باید، همراه نیستند. همچنین محتواها در سطح بین المللی نیست. هر چند به تازگی بهتر از قبل شده است.
وی تصریح کرد: رایزنان وظیفه دارند در حوزه گردشگری فعال باشند چه وزارت میراث فرهنگی حمایت کند چه نکند. گردشگری از اولویتهای کاری رایزنان فرهنگی است. من در ۷ ماهی که به ارمنستان آمدهام صد نفر را به ایران فرستادهام تا ایران را بیشتر بشناسند.
وی با بیان اینکه ایران هراسی، شیعه هراسی و اسلام هراسی در برخی از کشورها وجود دارد و یکی از چالشهای ماست گفت: باید تلاش کنیم در هر یک از این اضلاع کار کنیم و ترس و نگرانی که نسبت به ایران وجود دارد را برطرف کنیم. یکی از این کارها، ارتباط با نخبگان و رسانهها و دعوت از علمای اهل تسنن برای شرکت در کنفرانسهای علمی است.
اسدی موحد بیان کرد: رسانه و فضای مجازی تأثیر زیادی در شناخت از ایران دارد. در این زمینه سازمان فرهنگ و ارتباطات پیشرو شده است و پلتفرمهای خوبی را برای مقابله با ایران هراسی طراحی کرده است.
وی تصریح کرد: برخی از کشورها که تلاش میکنند ایران هراسی به وجود بیاورند در تلاش هستند ایران را به عنوان یک مقصد امن گردشگری نشان ندهند. ما وظیفه داریم در این زمینه تلاش کنیم که برعکس آن اتفاق بیفتد. یکی از راههای مبارزه با آن، تبادل دانشجو و گروههای هنری است. فیلمها و تولیدات فرهنگی و هنری به مبازره با ایران هراسی کمک میکند. ایران محتوای خوبی دارد اما نتوانسته به خوبی آن را عرضه کند. در حال حاضر کشورهای دیگر در ارمنستان از طریق فیلمها و سریالها نفوذ فرهنگی قوی کردهاند. در صورتی که تشابهات فرهنگی با ارمنستان ندارند ولی ایران با ارمنستان تشابهات فرهنگی به خصوص درباره سبک زندگی و اصول خانواده داریم ولی نتوانستهایم آن را به خوبی ارائه کنیم.
وی افزود: رفت و آمد نخبگان بین ایران و ارمنستان و دانشگاههای دو کشور زیاد شده است. چندی پیش همایش میراث مکتوب برگزار شد و چند نفر از اساتید ایرانی هم در آن حضور داشتند.
اسدی موحد گفت: ارمنستان کمتر از سه میلیون نفر جمعیت دارد اما این کشور ظرفیت زیادی برای فعالیتهای فرهنگی و علمی دارد. برای من شگفت انگیز است که این کشور آنقدر فضای کار دارد مثلاً معرفی صنایع دستی ایران در ارمنستان ظرفیت بسیار خوبی است. بنابراین باید در این زمینهها بیشتر کار کرد.
این رایزن فرهنگی گفت: قصد داریم هفتههای فرهنگی متعددی در ارمنستان برگزار کنیم. هفته فرهنگی همدان سال گذشته برگزار شد و امسال استانهای خراسان رضوی و آذربایجان شرقی و غربی، کردستان و مازندران هفته فرهنگی برگزار میکنند. هر چه مدیران این استانها بیشتر درخواست کنند و پیگیر باشند ما هم در برگزاری این هفتههای فرهنگی کمک شأن میکنیم.
وی درباره آموزش زبان فارسی در کشور ارمنستان نیز توضیح داد: مسجد کبود ایروان فضای کافی برای برگزاری کلاس دارد، در این کلاسها زبان فارسی آموزش داده میشود. در حال حاضر ۶ کلاس زبان فارسی در چهار سطح ابتدایی متوسطه، پیشرفته و فوق پیشرفته برگزار میشود. اینها فرصتهای فرهنگی خوبی است که در ارمنستان داریم. اینجا کتابخانه ای با ۸ هزار کتاب دارد که محل رجوع نخبگان و محققان است. همچنین در سه دانشگاه کرسی ایران شناسی داریم. قبلاً ۱۷۰۰ دانش آموز زبان فارسی در مدارس ایروان داشتیم که این تعداد در طول ۶ ماه به سه هزار و ۳۰۰ نفر رسیده است. این افراد از کلاس پنجم تا نهم زبان فارسی یاد میگیرند. این فرصت منحصر به فردی است.
وی ادامه داد: در کشورهای دیگر هم آموزش زبان فارسی داریم و افراد این زبان را به دلیل علاقه شأن یاد میگیرند ولی سیستماتیک نیست. اما دولت ارمنستان از دو سال پیش اعلام کرده که مدارس باید زبان سوم را نیز به دانش آموزان تعلیم دهند که یکی از آنها باید زبان کشورهای همسایه باید باشد. این قانون و روابط خوب سیاسی و فرهنگی دو کشور باعث شده آموزش زبان فارسی در ارمنستان گسترش یابد.
وی افزود: ما باید نسخه جدایی در ارمنستان برای آموزش زبان فارسی بپیچیم. نمیتوان همان الگویی که در کشورهای دیگر برای ترویج زبان فارسی وجود دارد در این کشور هم پیاده کرد. باید این آموزشها با توجه به ذائقه دانش آموز ارمنی تدوین شود. بهتر است معلمان و مدیران مدرسههای ارمنی به ایران بیایند چون مدیر هست که تصمیم میگیرد چه زبانی در مدرسه تدریس شود. ایجاد انگیزه در افراد موجب میشود تا برای افزایش ساعت آموزش تلاش کنند.
کد خبر 6096705 فاطمه کریمی