Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-01@10:13:21 GMT

راه‌حل منازعات سیاسی

تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۱۸۰۶۶

راه‌حل منازعات سیاسی

روزنامه در شرق در بخشی از گفت‌ وگوی احمد غلامی با مراد ثقفی و احمد میدری درباره امر اجتماعی، آورده است: در گفتمان سیاسی مسلط، شاید بیش از همه این مفهوم را جایگزینی برای «امر سیاسی» دانسته‌اند که مروجان آن بنا دارند با جاانداختنش امر سیاسی را به محاق ببرند یا به تعطیلی بکشانند. درحالی‌که قرائت دیگری از «امر اجتماعی» هست که در تاریخ سیاسی کشورهای دیگر به‌ کار گرفته شده و از قضا امر اجتماعی را در امتداد امر سیاسی می‌داند و به ‌تعبیر دیگر، برای امر اجتماعی وجهه‌ای سیاسی قائل است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از مراد ثقفی که مطالعات اجتماعی مختلفی دارد و از احمد میدری که با استفاده از نظریه اقتصاددانان نهادگرا تعارض منافع را در کانون تحلیل قرار می‌دهد، دعوت کردیم تا به این موضوع بپردازند که چه نگاهی به امر اجتماعی دارند. مراد ثقفی معتقد است امر اجتماعی باید در پیوند با امر سیاسی فهم شود و اگر جز این خوانده شود، اهمیت و کارکرد این مفهوم لطمه می‌خورد. او با اشاره به روند تولید یا به‌ تعبیر ژاک دونزولو ابداعِ امر اجتماعی چنین تحلیل می‌کند که حلِ بسیاری از منازعات بدون اتکا بر امر اجتماعی ممکن نیست. احمد میدری نیز به تعارض منافع اشاره می‌کند و معتقد است اگر این موضوع را مبنای تحلیل قرار دهیم، می‌توانیم با نگاهی واقع‌بینانه به مبنایی برای تحلیل وضعیت موجود برسیم و درعین‌حال باور دارد که امر اجتماعی به ما اجازه می‌دهد دوگانه منافع مردم و منافع اقلیتی را در درون جامعه بشناسیم تا قدرت این دسته اخیر را تعدیل کنیم.

غلامی: در ایران همواره این اتفاق می‌افتد که امر اجتماعی با سیاست در معنای قدرت دچار تنش می‌شود، یعنی اگر بخواهیم حتی با نگاه شما امر اجتماعی را تقویت کنیم به‌شدت تحت سیطره مسائل سیاسی قرار می‌گیرد، نه به‌ مفهوم امر سیاسی بلکه سیاست‌ورزی‌هایی که بیشتر سلیقه‌ای است یا بر مبنای منافع تعریف می‌شود. به ‌نظرتان امر اجتماعی در شرایط کنونی ایران قابل اجراست و اگر باشد به چه ترتیبی محقق می‌شود؟
ثقفی: من فکر می‌کنم تا سیاست‌مداران، کنشگران مدنی و متفکران سرشان به سنگ نخورد، از این کارها دست برنمی‌دارند. پذیرش شکست خیلی مهم است. وقتی تاریخ فرانسه را می‌خوانید این پذیرش شکست و احساس مغبون‌شدن را در ۱۸۴۸ و سپس در ۱۸۷۱ می‌بینید: ملتی در ۱۷۸۹ انقلاب کرده، چهار سال بعد گردن شاهش را زده و گفته حتی سلطنت مشروطه هم نه، فقط جمهوری. از لحظه این ادعا مدام از ملت خودش و از سایر ملت‌ها کشته. رقم این کشتار وحشتناک است، حدود سه‌ میلیون نفر! دائما و به‌ درستی هم این احساس را دارد که من نظام جدیدی آورده‌ام که متکی بوده بر تفکری که از صد سال قبل سابقه داشته و به پرسش‌هایی نظیر اینکه انسان کیست و چه می‌خواهد، پرداخته است. پرسش‌های جدی که روشنفکران و متفکرانی نه در سطح بنده، بلکه روشنفکران و متفکرانی همچون آدام اسمیت و نیوتن و دیدرو به آنها فکر کرده‌اند. متفکری مانند کندرسه که مثلا سال ۱۷۹۴ لایحه به مجلس می‌برد که در هر استان فرانسه باید یک دانشکده تربیت معلم باشد و در هر شهر کوچک و بزرگ فرانسه یک مدرسه دولتی از دبستان تا دبیرستان باشد وگرنه دموکراسی نخواهیم داشت. ما با چنین آدم‌هایی طرفیم، حالا اینها آمدند چنین نظامی را درست کردند، بعد می‌بینند فاجعه پشت فاجعه.

درعین‌حال نمی‌توانند بپذیرند که همان نظام اشرافیِ سابق خوب بود، چون از تغییر جهان به این نتایج رسیده بودند، چون با کار و تفکر به این نتیجه رسیده بودند که باید جمهورِ مردم ‌دیده شوند. اما حاصل کار هر روز فجیع‌تر می‌شود. تا فاجعه کمون پاریس که هر گروهی برای خود زندان دارد و دادگاه، و حکم اعدام صادر می‌کند. وقتی این فاجعه را می‌خوانید در کنار اسفناک‌بودن ماجرا، استیصال افرادی را می‌بینید که می‌خواستند بهشت برین بسازند و به همه‌چیزش هم فکر کرده بودند، حالا مانده‌اند که کجا اشتباه کردند. این به ‌نظرم خیلی مهم است. البته مقدمه کار پذیرش شکست است و بازبینی مسیر این شکست. بدون تعارف و بدون ترس از نتایجش.
 

میدری: تحولات بزرگ نیازمند فشردگی تجربه‌هاست. در انگلستان نیز از پایان دوره تئودورها در سال ۱۶۰۳ تا انقلاب باشکوه ۱۶۸۸ که این کشور را در مسیر رشد اقتصادی پایدار قرار داد، تاریخ واقعا فشرده ‌می‌شود. آن‌قدر منازعات داخلی، حوادث سیاسی، مذهبی و حتی طبیعی در کشور رخ می‌دهد که گویا بلای الهی بر سر این کشور نازل شده است. در زمان تئودورها شاه و پارلمان بر اساس سنتی که از ائتلاف مگنا کارتا در سال ۱۲۱۵ شکل گرفت، با اختلافات اندکی کار می‌کردند اما با فوت الیزابت اول و انتقال قدرت به استوارت‌ها سنتِ تقسیم کار میان این دو نهاد قدرت (شاه و پارلمان) ‌از بین می‌رود و انگلستان شاهد هشتاد سال نزاع مستمر داخلی است. تا اینکه سر همگی به سنگ می‌خورد و با انقلابی بدون خون‌ریزی پارلمان نقش محوری می‌یابد و بانک مرکزی تأسیس می‌شود تا یکی، قدرت قانون‌گذاری و دیگری، قدرت مالی پادشاه را تحت کنترل درآورد.
اما تنها به‌سنگ‌خوردن سر کفایت نمی‌کند. بن‌بست در عمل، به خودی خود راه را نشان نمی‌دهد. اندیشه و اندیشمند است که باید راه جدید را ترسیم کند و ما را از بن‌بست نجات دهد. دوستانی که پیشنهاد دادند امر اجتماعی را جایگزین امر سیاسی کنیم، به این امید هستند که این تحول بتواند بن‌بست را بشکند و راه تازه‌ای باز شود. دنبال‌کردنِ امر اجتماعی نیز عملا امکان‌ناپذیر است. مثلا می‌بینید گروهی دنبال بحث محیط ‌زیست می‌روند نتیجه‌اش آن می‌شود، یا به بحث زنان می‌پردازند به آن نتیجه‌ می‌رسند. به دلایلی که خواهم گفت، نیروهای سیاسی نمی‌توانند به حوزه اجتماعی بپردازند و این کار حوزه اجتماعی را نیز به بن‌بست می‌کشاند.

امر اجتماعی نیز نیازمند نهاد است، باید دور هم جمع شوند و شبکه‌ای ایجاد کنند، اما قدرت سیاسی این را برای خودش تهدید می‌داند و به ‌همین دلیل نهادهایی را که در این حوزه‌ها ایجاد می‌شود، تضعیف می‌کند؛ زیرا هر صدایی را ساز مخالف با خودش می‌داند. باید بررسی کرد که چرا حکومت چه قبل و چه بعد از انقلاب، با نهادهای اجتماعی از تشکل‌های کارگری گرفته تا انجمن‌های دانشجویی مخالفت می‌کند و تنها تعداد اندکی از اصناف توانسته‌اند استمرار داشته باشند و به مابقی اجازه فعالیت و گسترش داده نمی‌شود، یا غالبِ سندیکاها از اول دولتی ساخته می‌شوند و با حضور دولت شکل می‌گیرند و اگر مدنی باشند خیلی‌ وقت‌ها دولت برایشان رقیب‌تراشی می‌کند.

زمانی من درباره انجمن دفاتر پیشخوان بررسی‌ای انجام دادم. دفاتر پیشخوان، انجمنی صنفی درست کرده بودند که مسائل‌شان را دنبال کنند اما می‌گفتند دولت در وزارت ارتباطات تشکلی موازی درست کرده و به آنها امکاناتی داده است و از همین‌رو دفاتر به‌جای آنکه عضو تشکل مدنی خود شوند، به ‌دنبال عضویت در انجمن دولت‌ساخته باشند. نظام اداری ما حتی حاضر به تحمل انجمن مستقل دفاتر پیشخوان هم نمی‌شود. ده‌ها مثال بزرگ‌تر وجود دارد که نشان می‌دهد نظام اداری ما امر اجتماعی را نمی‌پذیرد و بنابراین طرفداران امر اجتماعی نمی‌توانند راه تازه‌ای بگشایند که به تحول در جامعه بینجامد.

منبع: روزنامه شرق برچسب‌ها منازعات داخلی احمد غلامی مراد ثقفی احمد میدری مشارکت اجتماعی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: منازعات داخلی احمد غلامی مشارکت اجتماعی منازعات داخلی احمد غلامی مشارکت اجتماعی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۱۸۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!

اصلاح‌طلبان رادیکال به دنبال جهت دهی خشم عمومی با هدف بازگشت به خیابان هستند!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید

************

روزنامه‌های امروز دوشنبه دهم اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که ایران پادشاه فوتسال آسیا، «نتانیاهو» در هزارتوی بحران‌ها، خاک تشنه سیستان و حوتشی شورای شهر حین سخنرانی شهردار تهران و زمزمه استیضاح در بهشت در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

تاملی بر کنش های سیاسی- رسانه ای اصلاح طلبان در خصوص طرح «نور» بیانگر آن است که آنان این طرح را به عنوان یکی از فرصت های کنشگری خود در فضای سیاسی- اجتماعی تفسیر کرده و بر این باورند قطبی سازی در این حوزه سیاست‌ورزی از دریچه اجتماعی هستند.

روزنامه آرمان ملی در گفتگو با حسین انصاری راد نماینده تندرو در مجلس ششم مسئله حجاب و گفتگو با آمریکا را به طرز عجیبی به یکدیگر پیوند داده و نوشته است:

در شرایط کنونی این هسته چهار خط قرمز برای خود ترسیم کرده است. مسأله اول مذاکره با آمریکاست. دوم موضوع حجاب است. سوم مسأله محبوسین و چهارم موضوع نظارت استصوابی است. در واقع اگر قرار است تغییر مثبتی در آینده صورت بگیرد باید تغییری در نگرش های موجود صورت بگیرد. هسته مرکزی قدرت باید تلاش کند در این چهار موضوع تجدید نظر کند. این تجدید نظر نیز می بایست در راستای منافع ملی و خواسته های مردم صورت بگیرد. بدون تردید در شرایط کنونی یکی از چالش های مهم کشور در عرصه بین المللی است. این در حالی است که مذاکره با آمریکا و کاهش تنش با این کشور تا حدودی می تواند این چالش ها را کاهش بدهد!

روزنامه هم‌میهن نیز به نقل تقی آزاد ارمکی جامعه شناس اصلاح‌طلب به طرح مسئله عبور زنان از قواعد حجاب پرداخته و می‌نویسد:

اعتراضات در ایران ابتدا مستقیم و رودررو نیست، اعتراضات به شکل دیگر انجام می‌شود، مثلا به جای اینکه زنان به پوشش بیشتر ترغیب شوند به سمت تغییر الگوهای پوشش می‌روند، اتفاقی که در دوسال اخیر افتاده است.

آزاد ارمکی با بیان ان ادعا که عبور زنان از قواعد جمهوری اسلامی الان در تمام ایران حتی شهرهای مذهبی و شهرهای کوچک هم دیده می‌شود، افزود: این موضوع در حال گسترش است. زنان به جای اینکه درگیر شوند، افراد دیگر را هم به عبور از حجاب دعوت می‌کنند. این اتفاق عجیبی است که گشت ارشاد ناخواسته باعث آن می‌شود. از سوی دیگر نارضایتی که در خیابان ایجاد می‌شود، به خانواده انتقال می‌یابد و خانواده‌ها در گروه‌های اجتماعی دچار تغییر رفتار می‌شوند، که اگر این بگیر و ببندها باعث اتفاق دیگری شبیه به مرگ مهسا شوند، آنوقت دیگر نمی‌توان آن را کنترل کرد. اتفاقی شبیه به مسمومیت دختران در مدارس می‌تواند تبدیل به جریان خطرناکی شود و اعتراض اجتماعی را به سمت خشونت آمیز و غیر قابل کنترلی ببرد.

روند کنشگری اصلاح طلبان در این رابطه با ایجاد خشونت در خیابان و تئوری پردازی برای آن چند نکته قابل توجه دارد، این جریان تلاش دارد همچنان از کلیدواژه «گشت ارشاد» به جای طرح «نور» در فضای رسانه ای استفاده کرده و به نوعی تصویر گذشته را بر طرح نور غالب سازد.

اصلاح طلبان طی این جهت دهی می کوشند تا جامعه را جامعه معترض، ناراضی و بدبین تعریف کنند که با طرح نور عصبانی تر می شوند. نکته قابل توجه اینکه اصلاح طلبان در حال جهت دهی به این موضوع هستند که مخالفان باید دو اقدام را انجام دهند یکی بروز خشم در صحنه و دیگری بروز خشم خود در حوزه هایی که قدرت دارند!

این جریان در راستای ایجاد جبهه مخالفان و دگرسازی از نیروی انتظامی به عنوان مجری قانون تلاش می کنند که این نیرو را درصدد کنترل شهر بازنمایی کنند.

عباس عبدی نیز در روزنامه شرق توصیه ویژه به مسئولان کرده و نوشته است:

اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلال‌های درون دینی شاید برای گروه‌های حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بی‌حجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی می‌کنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان می‌دهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود!

برخی اصلاح طلبان ضمن تجویز نافرمانی مدنی بر عبور از قواعد حجاب و نیز تغییر الگوهای پوشش در سطح جامعه تاکید دارند.

بررسی این مطالب اما بیانگر آن است که اصلاح طلبان تلاش دارند تا در راستای راهبرد امر اجتماعی خود و ارتباط گیری با طیف جوانان و زنان بر روی مساله حجاب و پوشش متمرکز شده و به تعبیر خود اعتراض به حاکمیت را در این عرصه دنبال نمایند.

این طیف بر این باور است با صید با تولید سوژه های لازم امکان به عقب راندن تصمیمات حاکمیتی در موضوع حجاب و در نتیجه شکستن تابوی اقتدار نظام فراهم می آید، از جانب دیگر باید به این نکته نیز اشاره داشت که اصلاح طلبان به بهانه مبارزه خود با حاکمیت علاوه بر ایجاد تنش اجتماعی در خلال یک اقدام قانونی عملا می کوشند بخشی از مردم را هزینه منافع جریانی و سیاسی خود نمایند.

دیگر خبرها

  • جزو چند کشور اول جهان در زمینه علوم هسته‌ای و پزشکی هستیم
  • پرستاران ۳۰ درصد از جمعیت نظام سلامت هستند
  • در حمله به اسرائیل، از لایه پدافندی ناتو عبور کردیم 
  • بانوان در حوزه کاهش آسیب‌های اجتماعی نقش‌آفرینی کنند
  • آیت‌الله مرتضوی: «حفظ نظام» به معنای نظام عام اجتماعی است؛ نه نظام سیاسی
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • دستگاه‌های فرهنگی برنامه‌های شاخص خود را برای سال جاری تعیین کنند
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • فرج‌الله شوشتری به‌عنوان سرپرست معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری سمنان منصوب شد
  • انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد می‌دهند؟