مأمور اطلاعاتی یک قرارگاه فوق سری را بهتر بشناسیم+عکس
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۱۸۸۴۸
آفتابنیوز :
سعیدیه آخرین روستا در کنار تالاب بینالمللی «هورالعظیم» است - جایی در حاشیهی هور - روستایی با مردمانی ساده و پاک و البته زحمتکش. در این روستا در سال ۱۳۴۴ «عبدالزهرا مجدعبدی» در خانوادهای ساده به دنیا آمد. خانوادهای که پدر خانواده کمی با بقیهی مردمان روستا متفاوت بود.
آشنایی با واژههای خاص
پدر دل خوشی از شاه و دار و دستهاش نداشت و همین، دلیل قانعکنندهای بود تا مأموران ساواک او را به جرم ضدیت با شاه و رژیم روانهی زندان کنند و مهر زندانی سیاسی بر پیشانی پدر بخورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهاجرت به عراق
بعد از آزادی پدر و طی کردن محکومیت، خانواده عبدالزهرا مجد عبدی به اتفاق «سید عرب» راهی کشور عراق شدند. سفری سخت و پرمشقت که سرانجامش اسارت به دست پاسگاه مرزی عراق بود. ۶ ماه زندان در زندان العمارهی عراق تجربهای بود که عبدالزهرا و خانوادهاش کسب کردند و بعد از ۶ ماه از عراق دیپورت شدند و این بار از طریق مرز فکه وارد خاک ایران و بلافاصله تحویل ساواک سوسنگرد شدند. زن و بچه را آزاد کردند و مجدداً «سیدعرب» و پدر خانواده را روانهی زندان اهواز کردند.
دستگیری پدر خانواده توسط ساواک
سید عرب به اعدام و پدر به پنج سال زندان محکوم شدند. نبود پدر روزهای سختی بر خانواده تحمیل میکرد و عبدالزهرا مجبور شد برای کمک به معاش خانواده ترک تحصیل کرده و کار کند. هر چقدر انقلاب به پیروزی نزدیکتر میشد شور و هیجان مردم بیشتر میشد. در همین شرایط با فشار افکار عمومی و بینالملل پدر به اتفاق برخی از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد. عبدالزهرا و برادر کوچکترش احمد دیگر یک پای ثابت تظاهرات و نشستهای انقلابی بودند.
به این ترتیب انقلاب به پیروزی رسید. حالا عبدالزهرا بزرگتر شده بود و وظیفهی خود میدانست که از آرمانهای انقلاب نوپا پاسداری کند و این دلیل خوبی بود تا وارد کمیتهی انقلاب شود و لرز بر دل منافقین و سلطنتطلبهای شهر حمیدیه بیندازد که سالها بود ساکنش شده بودند.
جنگی که آغاز شد/ مسابقه مین روبی
جنگ که شروع شد. عبدالزهرا مجدعبدی چون دیگر جوانان شهر لحظهای آرام و قرار نداشت و حاضر به جانفشانی برای وطن بود حالا او عضوی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده بود.عبدالزهرا در جبهه هر کاری میکرد و هر چه به او تکلیف میشد انجام میداد در عملیات «والفجر مقدماتی» در گردان «حُر» وظیفهی خطیر پاکسازی معبر را به عهده گرفت تا به اتفاق «عبدالامیر سالمی» مسابقهی مینروبی داشته باشند و یک شبه معبری را باز کنند. سال ۶۲، سال مبارکی برای عبدالزهرا بود او در این سال ازدواج کرد و سال ۶۳ صاحب دختری به نام «هاجر» شد و البته یک سال بعد پسری به نام «حسین» به خانوادهی کوچک او اضافه شد.
نفوذ یک اطلاعاتی دربغداد
وقتی مسئولین شایستگی و شجاعت عبدالزهرا را دیدند به این نتیجه رسیدند که او باید در واحد اطلاعات و عملیات خدمت کند. عبدالزهرا منطقهی هور را مثل کف دستش میشناخت امّا او فراتر از مرزها بود و مأموریتهای برونمرزیاش آغاز شد. مأموریتهایی که حدودا هفت ماه طول میکشید و خانواده چشم انتظارش بودند. مأموریتهایی خطیر که بسیار مهم و حیاتی بودند او نیروی انجام مأموریتهای ناممکن «قرارگاه فوق سِری نصرت» بود که وارد خاک عراق میشد و تا دل پادگانهای مهم و نظامی عراق هم نفوذ میکرد تا اطلاعات جامعی را کسب کند.
با کمترین امکانات بیشترین اطلاعات را کسب میکرد و سرانجام در یکی از مأموریتهای برون مرزی توسط شخصی به نام «ابونبیل» در محل قراری در خیابان الرشید بغداد، لو رفت و اسیر چنگال بعثیون عراق شد. طبق اسناد به دست آمده عبدالزهرا در سال ۶۵ یکی از زندانهای عراق اعدام و به شهادت رسیدند.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: جنگ ایران و عراق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۱۸۸۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادی از شکست آمریکا در طبس
کماندوهای آموزش دیده آمریکا در اواخر آذرماه سال ۱۳۵۸ عازم کشور مصر شده و در پایگاهی نزدیک قاهره مستقر شدند.فرمان اجرای این عملیات از سوی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا با اعلام کلمه رمز«بروید» صادر و در غروب روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ این عملیات آغاز شد.
به گزارش ایسنا، ماجرای حمله آمریکا به طبس در حقیقت از روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸، (۴ نوامبر ۱۹۷۹) آغاز شد؛ زمانی که «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۵۳ آمریکایی را به گروگان گرفتند.با توجه به اینکه دولت کارتر نتوانست از راه دیپلماتیک گروگانهای آمریکایی را آزاد کند، یگان ویژه «دلتا فورس» از نیروهای مسلح آمریکا، مأموریت پیدا کردند تا گروگانهای آمریکایی را در یک عملیات کماندویی آزاد کنند و به آمریکا باز گردانند.
طرح عملیاتی «پنجه عقاب»
برای اجرای عملیات «پنجه عقاب» یک ماه پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران،۹۰ نفر از کماندوهای آمریکایی موسوم به «دلتا» به فرماندهی سرهنگ «چارلی بکویث» و سرگرد «میدوز» به ایالت آریزونای آمریکا که تقریبا شرایط کویری ایران را داشت اعزام شدند تا آخرین مراحل تمرینی و آموزشی تحت شرایط مشابه را بگذارنند. از سوی دیگر گروه سرّی ویژهای نیز برای پشتیبانی و تدارک وسایل تکمیلی طرح عملیات، مخفیانه وارد ایران شده و با گروهکهای ضد انقلاب تماسهایی را برقرار کردند.
کماندوهای آموزش دیده آمریکا در اواخر آذرماه سال ۱۳۵۸ عازم کشور مصر شده و در پایگاهی نزدیک قاهره مستقر شدند.فرمان اجرای این عملیات از سوی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا با اعلام کلمه رمز«بروید» صادر و در غروب روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ این عملیات آغاز شد.
برای اجرای این عملیات، ۶ فروند هواپیمای «سی – ۱۳۰ و ۹۰ »کماندوی آموزش دیده آمریکا موسوم به نیروی «دلتا»، از قاهره به ناو هواپیمابر آمریکایی در دریای عمان منتقل شدند.
به این ترتیب نیروهای آمریکایی از خلیج فارس عازم طبس شدند اما این نیروها پس از استقرار در صحرای طبس و پیش از حرکت به سوی تهران، دچار حادثه طوفان شن شده و از ادامه مأموریت باز ماندند. البته در همین راستا «مایلزکاپلند» یکیاز مأموران سابق سرویس اطلاعاتی آمریکا و از دست اندرکاران کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران معتقد است: «هدف از تهاجم طبس تنها آزادی گروگانها نبود بلکه کودتا برای سرنگونی رژیم ایران هدف اصلی این عملیات بوده است.»
شنها مأمور خدا هستند
حضرت امام خمینی (ره) در همان ایام طی پیام مهمی که در خصوص حمله آشکار نظامی آمریکا صادر کردند به این نکته ظریف چنین اشاره کردند:«نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده اند؟نباید بیدار شوند؟ چه کسی این هلیکوپتر آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شنها همه مأمورند. تجربه بکنند باز.»
انتهای پیام