واقعیتهایی درباره کالری سوزی فعالیتهای مغزی
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۳۱۰۱۹
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به گفته کلود مسیر استاد روان شناختی و علوم اعصاب کانادا آن چه به عنوان یک کار ذهنی «دشوار» شمرده میشود بین افراد متفاوت است.وی به مطالعه فرایند شناخت و متابولیسم مغز پرداخته است. به طور کلی میتوان دشوار را چیزی توصیف کرد که مغز نمیتواند به راحتی با استفاده از روالهای آموخته شده قبلی یا کارهایی که شرایط را به طور مداوم تغییر میدهد، حل کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برایند انرژی مغز
هنگامی که شما برای یادگیری چیزهای جدید تمرین میکنید، مغز شما برای افزایش انتقال انرژی در مناطق مختلف آن با آموزش و تمرین مرتبط فعال میشود. با گذشت زمان، هرچه در انجام یک کار خاص ماهرتر میشویم، مغز دیگر نیازی به تلاش برای انجام آن ندارد بنابراین انجام این کار در نهایت به انرژی کمتری نیاز دارد.
آیا در مراحل اولیه یادگیری برای انجام یک کار ذهنی، خوردن یک میان وعده شیرین برای تقویت ذخایر انرژی کافی است؟
اگر با یک تغییر خلق و خوی ساده به مقداری شیرینی احساس نیاز کردید، پاسخ بله است. اما اگر فکر میکنید تفکر عمیق شما آن میان وعده شیرین را کاملا مصرف میکند و کالری آن را کامل میسوزاند، متاسفانه، باید گفت خیر، این مقدار کافی نیست.
از آن جا که انرژی مغز، صرف تعداد زیادی از فعالیتهای اختصاصی میشود، انرژی لازم برای تفکرِ سختتر در واقع نسبتاً ناچیز است.
کلودمسیرمی گوید: «بیشتر آن چه اتفاق میافتد، چیزهایی که باعث کاهش انرژی مغز میشود مانند همان چیزی است که ما ممکن است به عنوان موتور خودرو بدانیم یعنی اطلاعی را از آن چه در آن هست نداریم. ما از بیشتر فعالیتهایی که در مغز در حال انجام است آگاه نیستیم و بسیاری از این فعالیتها به فعالیتهای آگاهانه مانند یادگیری نحوه آواز خواندن یا نوازندگی گیتار ربطی ندارد.»
یک واقعیت
یادگیری یک کار جدید یا انجام کاری دشوار، بیشترین مصرف کننده بخش انرژی فعالیتهای مغز نیست. در واقع، هنگامی که ما چیزهای جدید را یاد میگیریم یا میآموزیم که چگونه فعالیتهای جدیدی انجام دهیم، میزان انرژی وارد شده به آن فعالیت جدید در مقایسه با بقیه مصرف کلی انرژی مغز نسبتاً کم است.
مغز قادر است خون را در مناطقی خاص که در آن نقطه فعال است، انتقال دهد. بنابراین، در حالی که وظایف شناختی دشوار را انجام میدهیم، مصرف انرژی دراین مناطق میتواند چشمگیر باشد، اما وقتی فعالیت (گردش) کل انرژی مغز به دست میآید، این مصرف انرژی به طور قابل توجهی تغییر نخواهد کرد.
به عنوان مثال بازیکنان شطرنج تحت فشار شدید و استرس هستند که این شرایط میتواند به افزایش ضربان قلب، تنفس و تعریق سریعتر منجر شود. همه اینها در کنار هم، موجب سوزاندن کالری میشود. افزون بر این، بازیکنان نخبه گاهی باید به اندازه هشت ساعت به طور همزمان بنشینند که این موضوع میتواند الگوی غذایی منظم آنها را مختل کند. از دست دادن انرژی هم چیزی است که مجریان و نوازندگان صحنه ممکن است تجربه کنند.
پروفسور مسیر در این باره توضیح میدهد که: «نگه داشتن بدن در زمان انجام فعالیتی طولانی مدت، نیاز به انرژی و کالری زیادی دارد نه صرفا انجام آن عمل.»
منبع: خراسان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دانستنی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۳۱۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کالری مصرفی 50 درصد ایرانیان زیر استاندارد
بررسی آمارها نشان میدهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال 1401 به میزانی پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است.
به گزارش ایران جیب، برخی از نکات این گزارش قابل تامل است. این گزارش میگوید که میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.
از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند.
نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سهنفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است.
بررسی دادههای مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد کشور کمتر از کالری استاندارد، یعنی کمتر از ۲۱۰۰ کالری در روز استفاده میکنند. در سالهای گذشته تورم مزمن موجب شده قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد.
با اینحال دهکهای مختلف درآمدی واکنش یکسانی در مواجهه با تورم مواد خوراکی نداشته و دهکهای میانی بیشترین واکنش را به این تورم نشان دادهاند. با توجه به کاهش حدود ۰.۴ واحد درصدی نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش میانگین کالری مصرفی میتواند به دو دلیل رخ داده باشد. اول آنکه خانوارها به دلیل تورم بالا مصرف موادغذایی را کاهش دادهاند.
دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد کشور، ترجیح دادهاند کالاهای خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود که بسترهای مناسبی برای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر ایجاد شود تا وضعیت فقر نیز به دنبال آن بهبود یابد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «وضعیت فقر در ۱۴۰۱» ابعاد مختلف این مساله را بررسی کرده است.
با توجه به شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران که در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیدا کرده، خط فقر سرانه در کشور به ۲ میلیون و ۵۶۱ هزار تومان رسیده است. با احتساب بعد خانوار، خط فقر برای خانوار ۳ نفره در سال ۱۴۰۱ در حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار تومان است.
این عدد برای مناطق شهری استان تهران ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه شده است. همچنین خط فقر شدید در سال ۱۴۰۱ در حدود ۸۷۵ هزار تومان برای هر نفر برآورد شده که این عدد معادل حداقل نیازهای غذایی فرد است. برآورد میشود که خطر فقر خانوار سه نفره برای کل کشور در سال ۱۴۰۲ به ۸ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان و در تهران به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزارتومان برسد.
جمعیت ۲۵ میلیونی فقرابر اساس خط فقر محاسبهشده، نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر چندانی نکرده است. در نتیجه جمعیت فقرا در ایران در سال ۱۴۰۱ در حدود ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد میشود.
علاوه بر این، شکاف فقر نیز نسبت به سال گذشته تغییر چشمگیری نداشته است. به بیان دیگر نه تنها نرخ فقر در کشور ثابت باقی مانده، بلکه میانگین فاصله از خط فقر نیز در سال گذشته تغییر نداشته است.
مقایسه دادهای حداقل دستمزد و خط فقر استانی نشان میدهد که حداقل دستمزد در استانهای تهران، البرز و قم، نمیتواند هزینههای سبد مصرفی فقر برای یک خانواده ۳ نفره را تامین کند.
به عبارت دیگر در این استانها برخی از افراد حتی در صورت داشتن شغل رسمی باز هم فقیر محسوب میشوند که از آن با عنوان پدیده شاغلان فقیر یاد میشود؛ بنابراین پیشنهاد میشود در سیاستگذاری عمومی، از جمله در تعیین حداقل دستمزد، تفاوتهای منطقهای در نظر گرفته شود.
تاثیر تورم بر اقتصاد خانوارهااثرات تورم بر اقتصاد را میتوان در مواردی همچون کاهش قدرت خرید، فشار بیشتر بر قشر کم درآمد، افزایش نرخ بهره، کاهش سرعت رشد اقتصادی، رکود و … مشاهده کرد. افزایش نرخ تورم در یک کشور منجر به توزیع درآمد و ثروت به گونه ای میشود که افرادِ با درآمد ثابت را فقیرتر کرده و در عین حال، افرادِ با درآمد متغیر یا سرمایهگذاران را ثروتمندتر میکند.
کاهش ارزش پول؛ افرادی که دارایی خود را به شکل پول در سپردههای بانکی نگهداری کرده، با کاهش ارزش پول ضرر میکنند. در عوض کسانی که بدهکار هستند یا از وامهای بلندمدت استفاده کردهاند، سود خواهند کرد.
کاهش قدرت خرید؛ کاهش ارزش پول به معنای کاهش قدرت خرید مصرفکننده است. افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در طول زمان، قدرت خرید را کاهش میدهد.تاثیر بیشتر تورم بر اقشار کم درآمد؛ ارزش پول افرادی که هر ماه حقوق ثابتی دریافت میکنند نیز با افزایش تورم ماهانه و سالانه، کمتر میشود.
مصرفکنندگان کم درآمد معمولا بخش زیادی از حقوق خود را صرف مواد غذایی و انرژی یعنی کالاها و خدمات ضروری میکنند. علاوه بر این افراد فقیر معمولا داراییهایی همچون طلا که به عنوان محافظ تورم شناخته میشود، ندارند. بنابراین تمامی این عوامل منجر به آسیبپذیری بیشتر آنها نسبت به قشر پُردرآمد جامعه میشود.
کانال عصر ایران در تلگرام