Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-26@11:14:38 GMT

اعتراف عجیب

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۶۰۵۷۷

رکنا: تاجر فرشی به نام نصرا... در خانه‌اش واقع در ولنجک به قتل رسیده بود و بازپرس پژوهش باید رازگشایی می کرد.

قتل در طبقه دوم رخ داده بود. همه چیز دست نخورده و قتل در آخرین اتاق رخ داده بود. خود را به قتلگاه تاجرفرش رساند. پیرمرد با چاقو سلاخی شده بود. در و دیوار به طور مشمئز کننده‌ای خون آلود بودند و تعداد ضربات چاقو که به پشت نصرا.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. اصابت کرده بود نشان می‌داد قاتل برای این که خیلی سریع تاجر فرش کشته شود بی‌آن که خود را کنترل کند، ضربات زیادی به مرد بی‌دفاع زده است.

تاجر فرش با صورت روی فرش افتاده بود. لباس راحتی به تن داشت و عینک اش در سه متری اش و نزدیک گاوصندوقی که در آن بسته بود، روی زمین افتاده بود و جسد در جهت مخالف گاو صندوق دیده می‌شد.

از این که هیچ کدام از این عتیقه‌جات به سرقت نرفته بود، می‌شد پی برد که انگیزه عامل جنایت سرقت نبوده است.

پزشک جنایی بعد از معاینه جسد در همان اتاق اعلام کرد که همه ضربات چاقو که حدود 25 ضربه است از پشت و بیشتر به ناحیه گردن نصرا... وارد شده .

تحقیقات نشان داد، مهسا همسر مقتول در خانه خواهرش مهمان بوده و هیچ اطلاعی از قتل ندارد و پول‌های داخل گاوصندوق به ارزش یک میلیارد تومان تراول چک و پول به سرقت رفته است.

همزمان با بررسی تراول چک های سرقتی تحقیقات هنوز وارد مرحله جدی نشده بود که ساعت 12 ظهر روز بعد زنی گریه‌کنان وارد اتاق بازپرس شد.

این زن مرجان نام داشت و دختر مردی به نام نادر ، برادر نصرا... بود. او مدام فریاد می‌زد که پدرش آدم خوبی است و از روی عصبانیت دست به چنین جنایتی زده است.

وقتی مرجان آرام شد و روی صندلی نشست، گفت که شب گذشته وقتی در خانه تنها بوده، پدرش با دستان و لباس‌های خون‌آلود به خانه رفته است و در حالی که گریه می‌کرده و شوکه بوده، از کشتن عمویش حرف زده است.

نادر بعد از بازداشت گفت: با او اختلاف داشتم. باید برادرم را می‌کشتم. ابتدا گلویش را چسبیدم تا خفه اش کنم اما کم آوردم. چاقو کشیدم، تصور می‌کنم خیلی به او چاقو زدم، اختیارم دست خودم نبود.

شش ماه از بازداشت نادر گذشته بود که یک پسر 20 ساله تراول چک نصرا... را به بانک برد و بازداشت شد.

حمید ادعا کرد تراول را از میثم گرفته است و مشخص شد میثم همسایه دیوار به دیوار تاجر فرش بوده است.

میثم در بازجویی ها به بازپرس پژوهش گفت: مقتول با من آشنا بود. می دانستم به عتیقه جات علاقه دارد. شب قتل بدون این که بدانم چه صحنه‌ای در انتظارم است به خانه ویلایی‌اش رفتم، قرار بود 100 میلیون تومان به من پول بدهد، وقتی به درخانه رسیدم دیدم مردی با عجله خارج شد و سوار بر خودروی پژویش با سرعت حرکت کرد، او حتی در خروجی ویلا را نبسته بود. هر چه زنگ زدم کسی جواب نداد. وارد خانه شدم، نصرا... را صدا زدم و اتاق‌ها را جست و جو کردم تا این که در طبقه دوم قبل از رسیدن به در نیمه باز اتاق آخر یک تراول چک 50 هزار تومانی روی فرش راهرو دیدم. آن را برداشتم و هنوز داخل اتاق نشده بودم که باز بودن در گاوصندوق و به هم ریختگی داخل آن را دیدم. همان لحظه وحشت زده خواستم برگردم و فرار کنم که جسد را در راستای در چوبی دیدم. جرئت نزدیک شدن به آن را نداشتم و سریع گریختم.

آن شب وقتی بازپرس پژوهش پرونده را در خانه‌اش مرور کرد، پی برد که میثم قاتل اصلی است و برادر نصرا... به دروغ قتل را به گردن گرفته .

فردای آن روز دو دلیل را در حضور نادر و میثم بیان کرد که نادر پذیرفت به دروغ قتل برادرش را به گردن گرفته است .

برادر مقتول در خصوص خون آلود بودن دستان و لباس‌هایش در شب قتل گفت که وقتی پسری را دیده است که سعی دارد در تاریکی دختر جوانی را به میان درختان پارکی بکشاند، به حمایت آن دختر رفته است و پسر جوان را با چاقو زده است و چون تصور می‌کرده آن پسر کشته شده است، با پذیرفتن قتل برادرش و رضایت گرفتن از برادرزاده‌‌هایش مدتی را در زندان می‌ماند. او در شرایط خاص قتل را به گردن گرفته است.

تحقیقات بازپرس نیز نشان داد که جوان مزاحم با انتقال به بیمارستان از مرگ نجات یافته است.

پاسخ

دلیل اول: نادر ادعا کرد گلوی برادرش را چسبیده تا خفه اش کند درحالی که مقتول از پشت سر غافلگیر و با ضربات زیاد چاقو کشته شده بود.

دلیل دوم:میثم ادعا کرد در چارچوب در جسد نصرا... را دیده است. در ضمن در گاوصندوق باز بود در حالی که صحنه قتل نشان می داد در گاوصندوق بسته بود و جسد هم در سمت مخالف افتاده بود، پس میثم دروغ می گفت.

منبع: رکنا

کلیدواژه: بنزین دلار یارانه قتل قاتل سرقت جنایت جنایی کشتن فرار زندان اخبار حوادث قتل بازپرس عجیب تاجر ولنجک فیلم عکس اخبار تهران حوادث تهران عجیب اهواز زندگی کودک پایتخت دختر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۶۰۵۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سوالات عجیب گوگل هنگام مصاحبه کاری

نادیا زکالوند: تصور کنید خودتان را برای مصاحبه شغلی در شرکت بزرگ فناوری گوگل آماده می‌کنید و ساعت‌ها وقت برای مطالعه اختصاص می‌دهید اما موقع مصاحبه متوجه می‌شوید، فقط کافی بود خود را برای سوال‌های پیچیده درباره قهوه و قهوه‌خانه (کافی‌شاپ) آماده می‌کردید. در واقع کسی باور نمی‌کند این دو فضای کاملا متفاوت در یکدیگر ادغام شوند!

نوشیدنی‌های داغ کافئین‌دار و مراکز اطلاعات آنلاین هیچ شباهتی با هم ندارند، اما کارمند سابق گوگل می‌گوید، «مصاحبه‌کننده‌های این شرکت هنگام مصاحبه با متقاضیان شغل، عاشق مطرح کردن پرسش‌هایی درباره قهوه و قهوه‌خانه هستند.»

مثلا، یکی از کارمندان خانم این شرکت می‌گوید موقع مصاحبه از او معمایی درباره قهوه‌خانه پرسیده بودند. معما این بود، «قهوه‌خانه‌ای در سانفرانسیسکو وجود دارد و عرضه و تقاضای آن نامحدود است. به این معنا که قهوه این قهوه‌خانه هیچ‌وقت تمام نمی‌شود و مشتریان هم دورادور قهوه‌خانه را گرفته‌اند. قهوه‌خانه تقریبا ۴۶ مترمربع فضا دارد. این قهوه‌خانه روزانه چند فنجان قهوه آماده می‌کند؟

افراد برای این سوال، پاسخ‌ها گوناگونی داده‌اند. یک نفر گفت، صفر-زیرا درباره کارکنان قهوه‌خانه صحبتی نشده بود.

دیگری گفت، اگر برای آماده کردن هر فنجان قهوه ۳۰ ثانیه وقت بدهیم، پس هر ساعت ۱۲۰ فنجان و در ۸ ساعت روز کاری ۹۶۰ فنجان می‌شود.

نفر دیگر هم گفت، «تعداد فنجان‌ها اهمیتی ندارد، عرضه و تقاضا همیشه برابر خواهند بود.»

چهارمی گفت، «سوال بیشتر درباره تهیه قهوه است و کاری به روش سرو آن ندارد. بنابراین نیازی به فنجان نیست.»

نفر پنجمی هم به‌ شوخی پاسخ داد: «نمی‌دانم. بد نیست، پاسخ آن را از موتور جستجوی گوگل بپرسیم.»

مصاحبه‌کننده‌های گوگل می‌گویند، این نوع سوال‌ها مهارت‌های حل مساله و تصمیم‌گیری متقاضیان شغل را بدون اینکه خودشان متوجه شوند، محک می‌زند.

منبع:

ladbible

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1897280

دیگر خبرها

  • وقتی می گوئیم چیدمان هوشمندانه داخل خانه دقیقا منظورمان این است!(+تصاویر)
  • شاگردان محرم آماده برای جدال با پیکان
  • اعتراف عجیب چهره جنجالی مجلس خبرساز شد
  • کری‌خوانی فوتبالی عجیب پدر و پسر کشتی‌گیر؛ جنگ قرمز و آبی در خانه قهرمان
  • کری‌خوانی فوتبالی عجیب پدر و پسر کشتی‌گیر؛جنگ قرمز و آبی در خانه قهرمان
  • با ۷ میلیارد تومان چندمتر خانه می‌توان خرید؟
  • ببینید | اعتراف عجیب مجری زن جنجالی صدا و سیما با چاشنی آشپزی
  • (ویدیو) اعتراف عجیب ذوالنوری؛ نفهمیدیم به چه چیزی در مجلس رای می‌دهیم!
  • ابتلا به یک بیماری عجیب، موراتا را خانه‌نشین کرد
  • سوالات عجیب گوگل هنگام مصاحبه کاری