Web Analytics Made Easy - Statcounter

پایگاه خبری تحلیلی فردا: این روزها دیگر تقریبا بر کسی پوشیده نیست که وضعیت اقتصادی و اجتماعی خوبی در جامعه حاکم نیست. بی تدبیری در مدیریت به اضافه فشار تحریم ها باعث شده است از یک سو اقتصاد روز به روز وضعیت بدتری پیدا کند و مردم نیز در نتیجه این مساله ناراضی تر شوند و از سوی دیگر انباشته شدن این نارضایتی ها وضع اجتماعی را نیز وخیم تر کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

اگر چه نهادهای مختلفی در کشور برای نظرسنجی پیرامون مسائل مختلف جامعه وجود دارند اما عمده این نظرسنجی ها انتشار عمومی پیدا نمی کنند. با این حال برخی نظرسنجی های منتشر شده را می توان آینه ای از اوضاع کنونی کشور دانست. در ادامه این مطلب چند نظرسنجی را به قلم محسن گودرزی در نشریه اندیشه پویا بررسی خواهیم کرد. 

در مرداد سال ۱۳۹۳ نسبت کسانی که از وضعیت موجود جامعه دفاع می کردند و کسانی که وضعیت موجود را با انجام برخی اقدامات قابل اصلاح میدانستند، ۷۵ درصد بود. در سال ۱۳۹۶ این نسبت به ۶۸ درصد رسید. در بهمن سال ۱۳۹۵ حدود ۵۳ درصد پاسخگویان امیدوار بودند که وضعیت اقتصادی بهتر شود. در حالی که در خرداد سال ۱۳۹۸ حدود هفتاد درصد انتظار داشتند قیمت کالاها و بیکاری همچنان افزایش یابد. در ابتدای سال ۱۳۹۸ بیش از نیمی از پاسخگویان در پاسخ به یک نظرسنجی گفته اند که امیدی ندارند که در آینده وضعیت بهبود پیدا کند. همچنین نسبت به مبارزه با فساد هم امیدی وجود ندارد. در ابتدای سال ۱۳۹۸ بیش از نصف پاسخگویان گمان می کردند که فساد اداری و اقتصادی بیشتر می شود و حدود یک چهارم هم می گفتند شرایط تغییری نمی کند و همین وضعیت ادامه پیدا می کند. در اسفند ۱۳۹۷ در یک نظرسنجی دیگر ۸۴ درصد گفته اند که فکر می کنند نگرانی شان در آینده بیشتر خواهد شد.

تغییرات گرایش به مهاجرت 

در جایی دیگر بازتاب نارضایتی از وضعیت را می توان در گرایش به مهاجرت دید. گرایش به مهاجرت نشان می دهد که افراد زندگی بهتر یا قابل تحمل را در جای دیگر می یابند. با آن که مهاجرت تصمیمی پرمخاطره است و سرنوشت مبهمی پیش روی مهاجر قرار دارد ولی شرایط کنونی را در حدی غیرقابل تحمل میدانند که کشوری دیگر را برای زندگی به این جا ترجیح می دهند. مطابق یک نظرسنجی انجام شده در تهران، ۵۳ درصد پاسخگویان از تمایل خود برای مهاجرت از ایران سخن گفته اند. این رقم در سال ۱۳۸۲ برای شهر تهران حدود ۱۹ درصد و در سال ۱۳۸۹ حدود ۳۸ درصد بوده است.

از طرف دیگر، اکثریت پاسخگویان تصور می کنند که مردم از شرایط زندگی خود ناراضی اند. ۸۷ درصد پاسخگویان گمان می کنند مهاجرت از ایران افزایش یافته است. به تعبیر دیگر، اکثریت گمان می کنند که شرایط زندگی در ایران دشوار شده است و به همین علت انتظار دارند میل به مهاجرت افزایش یافته باشد. مشکلات اقتصادی مهم ترین نگرانی مردم است که روز به روز بر شدت آن افزوده می شود، در حالی که چشم اندازی برای کاهش نگرانی ها پیش روی خود نمی بینند؛ و نارضایتی آنها در حدی است که بیش از نیمی از افراد گمان می کنند در کشور و جای دیگری باید زندگی بهتر را جست وجو کنند. بر اساس این شاخص، تصورشان این است که نارضایتی عمومی و گسترده است زیرا از دید آنان گرایش به مهاجرت نسبت به گذشته بیشتر شده است.

ظهور شهروندان ناراضی و ناامید

نشانه های ظهور شهروند عاصی در نظرسنجی های بعد از دی ۱۳۹۶ آشکار شد. برای نمونه بخشی از یک متن را که در خرداد ۱۳۹۷ نوشته شده است می آورم (با اندکی ویرایش) این متن تحلیلی است که بر مجموعه ای از گزارش های نظرسنجی نوشته شده است : «تحولی رادیکال در افکار عمومی روی داده است ؛ یافته های این نظرسنجی نشانه هایی از شکل گیری وضعیت جدیدی در افکار عمومی به دست می دهند . نارضایتی از شرایط کشور رو به افزایش است و به سرعت می تواند به اعتراضات جمعی منجر شود. با توجه به گستردگی زمینه های نارضایتی احتمال دارد اعتراض در نقطه ای از کشور به اعتراض دیگری در نقطه ای دیگر منجر شود و دومینووار گسترده شود. نتایج نظرسنجی ها و رشد اعتراضات حاکی از افزایش شهروندان ناراضی، منتقد و پرسشگر است. شاید بتوان گفت اعتراضات نشان دهنده ظهور "شهروند عصبانی یا عاصی است. این افراد به علت دسترسی به امکانات ارتباطی قادرند پرسش ها، نظرات و اعتراضات خود را نسبت به سیاست های مختلف منتشر و در مقیاسی وسیع در اختیار دیگران قرار دهند و از نظرات و اعتراضات دیگران در کوتاه ترین زمان مطلع شوند. انتشار این اخبار محدودیت هایی را در اعمال سیاست های کنترلی ایجاد می کند و به شهروندان ناراضی و عاصی احساس قدرت می بخشد. این وضعیت می تواند در مدار تشدیدشوندگی قرار گیرد و اعتراضات و نارضایتی را در سطحی بالاتر و شدیدتر باز تولید کند. در کنار نارضایتی وسیع و فزاینده، نهادها و سازمان های رسمی و نیز سیاستهای اتخاذشده اعتبار خود را بیش از پیش از دست داده اند و امکان اثرگذاری و کنترل آنها هم کمتر می شود. شکاف بین خواست اکثریت مردم و سیاست های رسمی به صورت مستمر افزوده می شود و در نتیجه آن، نارضایتی به عرصه های مختلف و ارزش های بنیادین معطوف می شود. ناامیدی گسترده مردم نسبت به آینده کشور حاکی از افول شدید اعتماد به کارآمدی و قابلیت نهادهای مسئول دارد.

منبع: فردا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۸۳۸۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشیمانم!

مهاجرت‌های ناموفق هنرمندان و سلبریتی‌ها، سابقه‌ای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفه‌ای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرت‌هایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.

به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتاب‌زده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش می‌رسد. اخیرا صحبت‌های اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.

مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرت‌آموز را در بر می‌گیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غرب‌زدگی در ایران، طی سال‌های اخیر به شکل‌گیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرت‌کنندگان هم علنی نمی‌شود و به گوش مردم نمی‌رسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.

اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار می‌گیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل می‌گیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر می‌دهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست می‌دهد و از سوی دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر می‌شود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت می‌کنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهم‌ترین نمونه‌های فرجام مهاجرت‌های عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتی‌ها که فکر می‌کردند گروهی از مردم می‌توانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونت‌آمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که می‌خواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامی‌های داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بن‌بستی گرفتار می‌بیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانه‌های حرف‌هایش، تلویحا می‌پذیرد که تحت تاثیر جنگ‌های روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمع‌های خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری می‌کرد. مروری بر صحبت‌های این بازیگر نشان می‌دهد که وی روزگار خوبی را سپری نمی‌کند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیت‌های فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آن‌ها را، با لحنی حسرت‌بار، مرور می‌کند. 
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا می‌کند.
مهم‌تر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری هم‌صنفان خود را با جامعه‌ای بسیار محدود تاخت می‌زند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانه‌های افسردگی می‌شود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره می‌شود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخ‌نژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتی‌هایی که مهاجرت کرده‌اند هم به هر بهانه‌ای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست داده‌اند، حرف می‌زنند و آرزو می‌کنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخ‌نژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد می‌توانستند از مواهب توجه عمومی بهره‌مند باشند. حمید فرخ‌نژاد در مصاحبه‌ای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاری‌اش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش می‌گذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمی‌شد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دهه‌ها از مهاجرتشان می‌گذرد نیز می‌شود. مروری بر واکنش‌های خواننده‌های لس‌آنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی می‌کند و تقریبا هیچ‌یک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمی‌دهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پل‌های پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، می‌تواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مبارزه با تغییرات اقلیمی با استفاده از پوشش گیاهی
  • فناوری هشدار دهنده بلعیده شدن باتری ابداع شد
  • جزئیات تازه و تکان‌دهنده از خودکشی سمیرا آل سعیدی
  • اظهارات تکان‌دهنده؛ بزرگان ما برای درمان سریع به اروپا می‌روند | چرا دنبال پزشک حزب‌الهی نیستید؟ | فیلم
  • ببینید | اظهارات تکان‌دهنده یک نماینده مجلس؛ بزرگان ما برای درمان مریضی‌شان سریع به اروپا می‌روند اما برای اقتصاد بیمار نه!
  • پشیمانم!
  • (ویدئو) لحظه تکان‌دهنده فوت دکتر آیت‌الله‌زاده شیرازی پشت میکروفن پس از تلاوت قرآن
  • آخرین وضعیت بازار رمزارزها در جهان/ سقوط سودآوری بیت‌کوین
  • آمار هولناک از وضعیت فقر مطلق /پرداختی‌ها چقدر از هزینه پایین‌ترین‌دهک‌ها را پوشش می‌دهد؟
  • مهاجرت غیرقانونی «بحران جدی» از نگاه آمریکایی‌ها