سرمایهگذاری فرهنگی، وظیفه مهم دولت/ وقتی میزان فروش سبب تفاخر است
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۹۵۰۴۲
گروه هنر ــ کارگردان فیلم تحسین شده «باد در علفزارها میپیچد» گفت: تفکری که امروز در میان مدیران دولتی رایج است با فلسفه کاری آنها کاملاً متفاوت است، زیرا وقتی طرحی به آنها ارائه میشود اولین سؤالی که میپرسند درباره بازگشت سرمایه است، در صورتیکه بخش دولتی موظف است در حوزه فرهنگ سرمایهگذاری کند.
خسرو معصومی، کارگردان سینما در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه دوست دارد درباره کودکان فیلم بسازد نه برای آنها، اظهار کرد: من کمتر برای کودکان فیلم میسازم زیرا عموماً چنین آثاری با موافقت مدیران سینمایی برای تولید مواجه نمیشوند.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: آثار مربوط به کودکان به دو شکل ارائه میشوند، اول فیلمهایی که برای کودکان است که در آن فانتزی پردازی از ویژگیهای بارز آن است و دوم فیلمهایی است که درباره کودکان ساخته میشود. من بهعنوان فیلمساز بیشتر علاقهمندم درباره کودکان فیلم بسازم ، زیرا نه دغدغه پرداختن به فانتزیهای کودکانه را دارم نه اینکه در این زمینه تخصص لازم را دارم. نکته دیگری که در فیلمهای فانتزی وجود دارد تکیه ویژه این آثار بر فروش است و این موضوع برای من اولویت چندانی ندارد.
کارگردان فیلم «باد در علفزارها میپیچد» تأکید کرد: بیعلاقهگی من به آثار پرفروش به این دلیل نیست که نمیتوانم چنین آثاری تولید کنم، زیرا سالها پیش من فیلم پر پرواز را ساختم که پرفروشترین فیلم آن سال بود، با این وجود ترجیح میدهم دیگر فیلم نسازم تا باز هم بخواهم اثر گیشهپسند بسازم البته تولید این آثار یکی از الزمات سینماست اما باید کسانی وارد این ژانر شوند که علاقهمندند سینما را تنها ابزار سرگرمی بدانند. «قصههای مجید» فیلمی انگیزشی برای کودکان
معصومی ادامه داد: قصه «ماهی سیاه کوچولو» نوشته صمد بهرنگی یا «قصههای مجید» هوشنگ مرادی کرمانی آثاریاند که بیش از سرگرم کردن کودکان تلاش میکنند برای کودک انگیزه ایجاد کنند و این اثرات را دقیقاً در زمانی که سریال قصههای مجید پخش میشد را در بین کودکان شاهد بودیم. من این رویکرد را در فیلمهایی چون؛ «سفر شبانه» و «دوران کودکی» لحاظ کردم، ولی متأسفانه فیلم دوم بعد از ۳۰ سال هنوز فرصت اکران پیدا نکرده است.
این فیلمساز ادامه داد: فیلم دوران کودکی برگرفته از نمایشنامهای از چخوف بود. در این فیلم قصه کودکی روایت میشد که در کفاشی کار میکند. او در شب کریسمس آرزو میکند پدرش بیاید و او را از آن کفاشی ببرد. قصه آنقدر فضای عاطفی و جذابی دارد که نمیتوان تحت تأثیر آن قرار نگرفت، در طول داستان تمام دنیای کودکانه این پسر و حسرتهایی که دارد بیان میشود. این مسئله شاید در ظاهر تلخ باشد، ولی به نظرم تأثیرگذاری آن خیرهکننده است.
وی در پاسخ به این سؤال که فیلمسازی درباره کودک چه الزاماتی دارد گفت: فیلمسازی درباره کودکان تنها پرداختن به مشکلات آنها نیست و نیازمند آنیم که لحظات شاد کودکان را هم تصویر کنیم اما نمیتوان یک نکته را از یاد برد، آن هم اینکه فیلمسازی در این حوزه زمانی کاربردی است که در آن کمبودهای کودکان تصویر شود. مثلاً اگر بخواهیم به کودکان کار بپردازیم، وقتی مسائل و مصائب آنها بسیار زیاد است و آنها کمتر اوقات خوشی دارند که بتوان روی آن تکیه کرد، البته باید دید اگر بر روی کمبودهای کودکان کار تمرکز کنیم برای آنها نتایج بهتری خواهد داشت یا اینکه بخواهیم از خوشیهای آنها بگوییم؟ فلسفه کاری سیاستگذاران فرهنگی همسو با تولیدات فاخر نیست
وی درباره سیاستگذاری مسئولان در سینمای کودک گفت: متأسفانه تفکری که امروز در میان مدیران دولتی رایج است با فلسفه کاری آنها کاملاً متفاوت است، زیرا وقتی طرحی به آنها ارائه میشود اولین سؤالی که میپرسند درباره بازگشت سرمایه است، در صورتیکه بخش دولتی موظف است در حوزه فرهنگ سرمایهگذاری کند، اما این اتفاق سالهاست در بین مدیران فراموش شده است به همین جهت عمده آثار بیکیفیتاند و نقش مدیران در شکلگیری این وضعیت بسیار پررنگ است.
کارگردان فیلم «کار کثیف» با بیان اینکه فیلمهای زرد سطح سلیقه مخاطبان را پایان آورده است، تأکید کرد: متأسفانه رشد فیلمهای زرد و گیشهپسند به اندازهای رایج شده که اثراتش را به عینه روی مخاطبان شاهدیم. کافی ایست نگاهی به لیست فروش آثار سینمایی بندازید تا دریابید چه آثاری در صدر لیست فروش قرار دارند. به همین جهت وقتی فیلمی، چون «درخت گیلاس» ساخته عباس کیارستمی اکران میشود با نهایت تعجب تماشاگر ناراضی از سالن بیرون میآید به همین جهت بالا بردن سطح ذائقه مخاطب هم نیم دیگری از راه است که برای رسیدن به سینما مطلوب باید به آن توجه کرد.
معصومی در پایان درباره تلاش برای بالا بردن سواد رسانهای در میان کودکان اظهار کرد: افزایش سواد رسانهای کودکان در شرایط فعلی یکی از وظایف اصلی این ژانر است، زیرا تمام تلاشها زمانی به ثمر خواهد نشست و سینمای کودک به اعتلا خواهد رسید که سازنده خود سواد رسانهای آکادمیک داشته باشد و دنیای کودکان را بشناسد تا بتواند به صورت دقیق و موشکافانه آن را بررسی کند. انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: مدیران سینمایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۹۵۰۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دوران کودکی و نوجوانی، مهمترین دورانی است که در آن شخصیت، هویت و سبک زندگی افراد شکل میگیرد و نظامهای اعتقادی و ارزشی در نهاد آنان پایه ریزی میشود. ازاین رو، تولید و مصرف محتوا در زیست بوم فرهنگی کودک و نوجوان، ضرورتی راهبردی و سبک ساز است. در این میان، «محتوای ادبی» در پویایی این زیست بوم و الگوسازی در زمینه سبک زندگی، نقشی پررنگ دارد. بررسیها نشان میدهند، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است.
دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی با عنوان «تولید و ترویج محتوای ادبی برای کودک و نوجوان؛ واکاوی سیاستی و راهکارهای تقنین» آورده است، سیطره محصولات و خدمات ادبی، هنری و رسانهای بر سبد مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان، تولید و مصرف محتوا در این زیستبوم را به ضرورتی راهبردی تبدیل کرده است. در این میان، محتوای ادبی میتواند در پویایی زیستبوم و الگوسازی در زمینه سبکزندگی، نقشی پررنگ داشتهباشد. زیرا پیوند محتوای ادبی با زیباییها و جاذبههای هنری ناگسستنی بوده و در چنین بستر و قالبی، ظرفیت فراوانی برای انتقال پیامها و مفاهیم به ظریفترین و مؤثرترین شکل وجود دارد.
* سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است
این پژوهش بیان میکند که بنابر بررسی چارچوب سیاستی کنونی، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است. همچنین سیاستهای واضح، ملموس و هدفمندی در این زمینه وجود ندارد. در مصوبات و مقررات تخصصیتر نیز راهبردهای موجود کمرمق بوده و جامعیت لازم را ندارند. بررسی آرایش نهادی این حوزه نیز نشاندهنده فعالیت جزیرهای، موازیکاری و تشتت در تولیگری است.
* نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان
این پژوهش نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان را بهعنوان یکی از چالشهای تولید و ترویج محتوای ادبی برای این قشر دانست و بیان کرد که خلأ برنامه راهبردی، تلقی نشدن مسائل کودک و نوجوان بهعنوان اولویتی بنیادین و ضعف در چارچوب سیاستی و نهادی موجود، به سادهانگاری، تشتت و نبود انسجام در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا در این حوزه منجر شدهاست. بهدلیل محوریت نداشتن پژوهش، تخصصگرایی و برنامهریزی جامعنگرانه، عمده اقدامات بهصورت مقطعی و پروژهای، جوشیده از دغدغههای فردی یا برخواسته از ادراک و تجربه زیسته محدود و ناقص شخصی بودهاند که به نتایج کماثر و سطحی انجامیدهاست.
* مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب
در این پژوهش، مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب بهعنوان چالش تولید و ترویج محتوای ادبی برای گروه کودک و نوجوان بیان شده و آمده است که آثار تألیفی از لحاظ موضوعیابی، مسئلهمندی و نیازشناسی دچار ضعف جدی بوده و به بسیاری از بحرانها و مسائل آسیبزای دوره کودکی و نوجوانی کمتوجهند. در چنین شرایطی، مخاطبان برای پاسخ به نیازها و دغدغههای خود، بیشتر سراغ آثار ترجمهای و خارجی میروند که اغلب حاوی پیامهایی آسیبزا و ناسازگارند.
* خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر
دیگر چالش این حوزه در این گزارش به خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر اشاره شده و آمده است که: فعالیت مؤثر و پیوسته در این حوزه مستلزم حضور و استقرار متخصصان دغدغهمند و مسئلهشناس است. در شرایط کنونی، مجموع آثار تألیفی کمیّت و کیفیت مطلوبی نداشته و در زمینه پرورش و تربیت آفرینشگر و متخصص کودک و نوجوان و زیرساختها و مواد آموزشی مربوطه نیز خلأ جدی وجود دارد. آفرینشگران فعال و دغدغهمند کنونی نیز کمشمار بوده و در میان مخاطبان چندان شناخته شده نیستند.
* فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول
این پژوهش رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی و فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول را بهعنوان یکی از چالشهای این حوزه معرفی کرده و توضیح میدهد که رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق یا تکمحصولها، اگرچه در کوتاهمدت جذب مخاطب را بههمراه داشته و دستاوردساز است، اما نمیتواند بهطور ماندگار و گستردهای جریانسازی کرده و انس کودکان و نوجوانان با محتوای ادبی را نهادینه کند. عمده دستگاهها و نهادهای مسئول در این حوزه ارتباط پایدار و تعامل پویایی با یکدیگر ندارند و اغلب فعالیتها و برنامههای اصلی خود را در سطح درونسازمانی دنبال میکنند. بهاینترتیب، اقدامات انجام شده تأثیر محدود و اندکی بر کلان وضعیت مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان گذاشته و هدف راهبردی مشخص و دستاورد ملموس و سنجشپذیری محقق نمیشود.
* نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه
این پژوهش پیشنهاد میکند که نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه و راهبری سبد مصرف فرهنگی مخاطب کودک و نوجوان، به تدوین برنامهای راهبردی و جامع (مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی) و بهروزرسانی پیوسته آن نیازمند است. تعیین اولویت و رویکرد موضوعی و تنظیم نگاشت نهادی از لوازم اساسی چنین برنامهای است. رصد و پایش مداوم زیستبوم فرهنگی کودک و نوجوان میتواند منجر به تصویری واضح از وضعیت مستقر شود. تصویری که میتواند یاریگر برنامهریزان و آفرینشگران و تولیدکنندگان در ایدهپردازی، خلق اثر، ترویج محتوا، بازاریابی و عرضه محصول باشد.
* تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی
این پژوهش یکی از راهکارهای حل این چالش را تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی عنوان کرده و ادامه میدهد که در راستای افزایش تخصصگرایی و بهبود وضعیت تألیف، روندها و زیرساختهای کنونی باید بهسمت تربیت و آموزش افراد مستعد، توانمندسازی آفرینشگران کنونی و نیز حمایت از آثار تألیفی مطلوب، تغییر مسیر یابند. ازاینرو، لازم است ضمن تقویت ظرفیتها و زیرساختهای آموزشی در مقاطع مختلف، در صنعت نشر و فعالیتهای ترویجی نیز از آثار تألیف و بومی مطلوب پشتیبانی شود (مانند مشوقهای مالیاتی و اعطای یارانه).
در این پژوهش تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان بهعنوان راهکار دیگر مطرح شده و در توضیح آن آمده است که تمرکز بر جایگاههای حقوقی و آفرینشگران موفق و ترویج و چهرهسازی از آنها میتواند پیوند مستحکمتری میان مخاطبان و محتوای ادبی ایجاد کند. زیرا نهادها و آفرینشگران از امکان همراهی طولانیمدت و پیگیری پیوسته توسط مخاطب برخوردار بوده و ظرفیت بسیار بیشتری برای هویتبخشی، الگوآفرینی و سبکسازی دارند.
* تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار فرهنگی
این پژوهش همچنین پیشنهاد تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی را مطرح کرده و بیان میکند که عرضه حداکثری محتوای ادبی مستلزم لحاظ ذائقهها و گرایشهای گوناگون مخاطب و قرار دادن محتوای مدنظر در زنجیره ارزش است. در صورت ایجاد پیوستاری در سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه، میتوان منابع فرهنگی غنی دینی و بومی را به زبان کودک و نوجوان امروز فراوری کرد و با بهرهگیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی به بازتولید چنین آفرینشهایی در قالبهای گوناگون پرداخت.
* تقویت جریان اقتباس
راهکار دیگر مرکز پژوهشهای مجلس در این پژوهش مبتنی بر تقویت جریان اقتباس و سرمایهگذاری در صنعت و پی نما مطرح شده که در توضیح آن بیان میکند که با تقویت جریان اقتباس میتوان جهانهای داستانی و شخصیتهای بومی و آئینی را در قالب رمان بازآفرینی کرد و با نگارش فیلمنامهها و بازینامههای اقتباسی براساس رمانهای پرمخاطب و غنی به گسترش جهان داستانی خلق شده در دیگر قالبهای هنری و رسانهای پرداخت. صنعت پینما نیز ظرفیت فراوانی در شکوفایی زنجیره ارزش آثار ادبی داشته و میتواند حلقه اتصال کتاب و آثار نمایشی (بهویژه پویانمایی) باشد. با سرمایهگذاری در پینما، هم مخاطب بالقوهای برای آثار اقتباسی فراهم میشود و هم بهرهوری فرایندهای تولید آثار نمایشی افزایش مییابد. رویکرد ارتباطات سازمانی در میان دستگاههای مسئول در این عرصه نیازمند بازنگری جدی است. همرسانی نیازها و ظرفیتها میان مدارس، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد، فرهنگسراها و دیگر نهادهای مرتبط و برقراری تعاملات همافزا در این زمینه، ضروری است.
در یکی جمع بندی نهایی محوریترین مسائل و چالشهای این حوزه از منظر سیاستی و تقنینی عبارتند از:
۱. نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان،
۲. مغفول ماندن بسیاری از حوزه های موضوعی مورد نیاز مخاطب،
۳. خلأ جدی در تألیف و تربیت آفرینش گر،
۴. رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی،
۵. فعالیت جزیره ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول.
در راستای مسائل یاد شده، این راهکارها پیشنهاد می شوند:
۱. تدوین برنامه راهبردی و تنظیم نگاشت نهادی،
۲. رصد و شناسایی مداوم نیازهای کودکان و نوجوانان،
۳. تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی،
۴. چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان،
۵. تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت های بازارپردازی فرهنگی،
۶. تقویت جریان اقتباس و سرمایه گذاری در صنعت پی نما (کمیک)،
۷. بهبود تعامل میان دستگاهی.
انتهای پیام/