جمال؛ جنگ ندیدهای که راوی جنگ شد
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۹۶۵۷۹
آنقدر پرحرارت از شهدا و حکایت روایتگری خود می گوید گویا سالها در نبرد بوده همین اشتیاقش از روایتگری بود که مرا واداشت از او بپرسم چرا جوانی مثل تو باید سراغ جنگ و جبهه و شهید و شهادت آن هم از نوع روایتگری برود، نکند خوابی یا نشانهای دیدی. ۰۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۲ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، جوان است، اما همچون یک پیر سرد و گرم چشیده نبرد، از جبهه، شهید و شهادت میگوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنقدر پرحرارت از دفاع مقدس و حکایت روایتگری خود میگوید گویا سالها در نبرد بوده همین اشتیاقش برای روایتگری بود که مرا واداشت از او بپرسم چرا جوانی مثل تو باید سراغ جبهه و شهید و شهادت آن هم از نوع روایتگری برود نکند خوابی یا نشانهای دیدی.
در زیر گفتوگویی که با این روایتگر جوان انجام دادم آمده است، به نظر خالی از لطف نیست در این زمانه تردید باورهای جوانی امروزی که شیفته شهدا و انقلاب است را بخوانید.
اگر موافق هستید برای شروع بحث کمی از خودتان بفرمائید.
خدابخشی: جمال خدابخشی هستم، یک جوان دهه شصتی، اصالتا اهل سورشجان ولی بزرگ شده شهرکرد؛ مهندسی کامپیوتر و کارشناسی ارشد مدیریت دانش از دانشگاه علوم تحقیقات دارم.
شما مستندساز هستید، دو مورد مستند ساختهاید که یکی از آنها درباره ترس است، درباره این مستند بفرمایید.
خدابخشی: اولین فیلم مستندی که ساختم ترس بود، این مستند به کارگردانی سید مرتضی حسینی و تهیهکنندگی خود من ساخته شد.
در زندگی هرکسی ترسهایی وجود دارد که این ترسها منجر به یک ترس بزرگتر به نام ترس از تغییر وضعیت موجود میشود.
برای مثال یک کارمندی را در نظر بگیرید که چون از جایگاه خود میترسد اشتباهات مدیر بالادستی خود را به وی گوشزد نمیکند یا موارد دیگر.
در مستند ترس تلاش کردم با شخصیتهای مهمی همچون دکتر حسن عباسی، اساتید روانشناسی و جامعهشناسی عضو هیأت علمی دانشگاه شهرکرد و... مصاحبه بگیرم و در نهایت یک مستند مصاحبهمحور همراه با آرشیو را تولید شد.
درباره مستند دیگری که ساختید هم بفرمایید.
خدابخشی:عنوان مستند دیگری که من با همکاری بچهها ساختم ستایش جوانمردان است که باز هم من تهیهکننده اثر و انسیه شاهحسینی کارگردان این مستند بود.
خانم انسیه شاهحسینی نیز از رزمندگان زن حاضر در جبهههای جنگ است و در مناطق مختلفی مثل هویزه، سوسنگرد و... حضور داشته و از مبارزان سرسخت انقلابی است.
موضوع ستایش جوانمردان پیرامون شغل و با محوریت دکتر رزمجو متخصص چشمپزشکی است.
دکتر اصالتا اهل روستای وردنجان از توابع شهرستان شهرکرد و ساکن اصفهان است، جالب است بدانید هر بیماری که از مناطق دورافتاده چهارمحال و بختیاری برای درمان به وی مراجعه میکند و احیانا وضعیت اقتصادی مناسبی ندارد را رایگان درمان کرده، چون از راه دوری به وی مراجعه کردهاند در منزل شخصی خودش جای خواب به آنها میدهد و حتی هزینه سفر آنها به اصفهان را نیز تقبل میکند.
هیچ وقت جملهای که در مصاحبهاش با ما گفت را فراموش نمیکنم و آن اینکه بهترین روز زندگیاش روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده است.
زمانی که با دکتر رزمجو به زادگاهش رفتیم مردم از وی همچون یک مقام بلندپایه استقبال کردند هر جا پا میگذاشت دعای خیر مردم بود که بدرقهاش میکرد، دکتر همچون برخی معدود پزشکان اهل دریافت زیرمیزی نیست و با این پدیده به شدت مبارزه کرده است، بسیار هیأتی و ولایی است.
هیچ وقت جملهای که در مصاحبهاش با ما گفت را فراموش نمیکنم و آن اینکه بهترین روز زندگیاش روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده است.
دکتر رزمجو هر شاگردی را قبول نمیکند، شاگردان دکتر باید خداشناس، اهل نماز خواندن و... باشند، از همه جای دنیا هم شاگردانی داشته است.
قصدم از ساخت این مستند این بود که نشان دهم شغل برخی رسالت آنها است، این افراد به فکر درآمد خودشان نیستند.
عدهای به شغلشان بهعنوان منبع درآمدشان نگاه میکنند، برخی آنرا تخصص خود میدانند و بعضیها مثل دکتر رزمجو به شغلشان بهعنوان رسالتشان نگاه میکنند و فارغ از مسائل مالی به آن میپردازند.
وقتی با زندگی دکتر رزمجو آشنا شدم این نکته را فهمیدم که یک دکتر دارد به وظیفهاش عمل میکند، و ای کاش همه در هر جایی که هستند به وظیفه خودشان عمل میکردند.
غیر از مستندسازی روایتگر دفاع مقدس هم هستید، چرا روایتگری؟ چرا جنگ؟ و از کجا شروع کردید؟
خدابخشی:از بیست سالگی روایتگری جنگ را شروع کردم، سعی کردم اولین چیزی که به آن بپردازم مخاطب شناسی باشد تا با توجه به سن و نیاز مخاطبان صحبت کنم و بهنوعی روایت را به سمت آنها ببرم.
موضوعی که در روایتگری بسیار مهم است داشتن یک بیان خوب است تا بتوان با مخاطب ارتباط برقرار کرد.
کسی روایتگری را به من آموزش نداد، درست است جنگ را ندیدم اما میتوانم راوی جنگ باشم.
9 سال پیش برای آموزش روایتگری پیش حجتالاسلام مجتبی محمدی راوی سیره شهدای استان قم رفتم و گفتم میخواهم راوی شوم، سید تنها یک جمله به من گفت که همیشه در ذهنم مانده و آن اینکه "روایتگری کار دل است" من هم رفتم پی دلم.
9 سال پیش برای آموزش روایتگری پیش حجتالاسلام مجتبی محمدی راوی سیدالشهدای استان قم رفتم و گفتم میخواهم راوی شوم، سید تنها یک جمله به من گفت که همیشه در ذهنم مانده و آن اینکه "روایتگری کار دل است" من هم رفتم پی دلم.
سراسر کشور هر جایی میرفتم پای صحبتهای خانوادههای شهدا مینشستم، مادر شهید، پدر شهید، خواهر و برادر شهید، جانباز، آزاده و هر کسی که مربوط به جنگ بود را پیدا میکردم و با او همصحبت میشدم، مطالعه کردم، کتابهای زیادی از سیره و زندگی شهدا خواندم.
هیچگاه روایت جنگ نکردم اما روایت سیره و زندگی شهدا کردم، همان چیزهایی که خودم از زندگی شهدا به آنها رسیدم را با یک بیان خوب برای مردم روایت کردم.
بهعنوان یک جوان راوی جنگ روایتگری را در استان چهارمحال و بختیاری چگونه میبینید.
خدابخشی:راویان بزرگی در کشور وجود دارد مثل حاج حسین یکتا یا شهید عبدالله ضابط که الگوی من در روایتگری بود، شهید ضابط پدر روایتگری سیره شهدا است که در این راه شهید شد.
کار خوبی که ناحیه بسیج دانشجویی انجام داد برگزاری دوره روایتگری برای تربیت راویان جوان است.
صحبتتان را درباره کار روایتگری جنگ ادامه دهید.
خدابخشی: من هیچ دورهای برای آموزش نرفتم فقط رفتم پی دل خودم.
اول خودم تنها کار میکردم بعد از حضور مداحان در کنار کار روایتگری استفاده کردم و سیره شهدا را با مداحی تلفیق کردم، احساسی کار میکردم اما تلاشم این است تا بصیرت و شعور را در دل شور به مخاطب انتقال دهم.
گویا کار اجرا هم انجام میدهید، درباره اجرا بفرمایید.
خدابخشی: این ادامه داشت تا بعد از چهار سال روایتگری و افتخار به نوکری شهدا وارد کار اجرا شدم، حدود پنج سالی است که کار اجرا میکنم، همان اطلاعاتی که از سیره و زندگی شهدا داشتم را وارد اجرا کردم.
سبک کارم در اجرا مذهبی است، جشنهایی که اجرا میکنم هم با محتوای مذهبی است، سعی کردم در دل اجرا بتوانم شعور را نیز بگنجانم.
سهم شهید در زندگی کسی که برای شهدا کار میکند چقدر است؟
خدابخشی: هیچ وقت فراموش نمیکنم من با شهدا شروع کردم و ادامه دادم، هر جایی بروم و به هر جایی که برسم از دعای خیر مادران شهدا و برکت خون شهید است.
از کارهای دیگری که انجام دادید بفرمایید.
خدابخشی: برنامهای با عنوان BBC در شهرکرد، بازی کردم در نقش نماینده سازمان ملل و نماهنگ ما حماسهسازیم از دیگر کارهایی هستند که من انجام دادم.
اصلا چی شد جوانی امروزی مثل شما به سمت روایتگری سیره شهدا آمد، نکند خوابی یا نشانهای دیدهاید؟
خدابخشی:پدربزرگی داشتم که بهنوعی عاشقش بودم، خادم مسجد بود و من همیشه از زمانی که یادم میآید با پدربزرگم به مسجد میرفتم.
رفتار روحانی مسجد، فضای حاکم بر مسجد و... باعث شد شیفته مسجد شوم.
10 سالم بود که تصمیم گرفتم ماه رمضان را کامل روزه بگیرم و پدربزرگم هم مرا تشویق میکرد، هر 30 روز را روزه گرفتم، روز عید فطر روحانی مسجد یک کتاب با عنوان مسجد نمونه به من هدیه داد، این اقدام روحانی تاثیر زیادی در ذهن من داشت که وقتی کار خوبی میکنی بازخورد خوبی هم دریافت میکنی.
گذشت تا وارد دانشگاه شدم، در دوران دانشگاه اردو راهیان نور برگزار شد، رفتم سراغ مسؤول حوزه بسیج دانشگاه و گفتم کی قراره عازم شوید، گفت ظرفیت اتوبوس پر شده و همین الان، ناامید از اینکه من دیر به اعزام رسیدم رفتم بیرون چند دقیقه بعد دوباره با مسؤول بسیج دانشگاه روبرو شدم، گفت: میخواهی با راهیان نور بروی؟ من هم از خدا خواسته همان جا وسایلم را به دوستم دادم و سوار اتوبوس شدم و راهی شدم.
در پادگان مادر شهید محمد معماریان داستان شهید شدن فرزندش را تعریف کرد از خوابی که دیده بود، داستانی که به گوش آیتالله گلپایگانی رسیده بود، نوار سبزرنگ، بوی تربت و... بعدها من هم همین داستان را در روایتگریهایم تعریف کردم.
در مناطق عملیاتی رفتار خدامالشهدا را دیدم، اصلا این انسانها جور دیگری بودند و رفتارشان با همه آنهایی که دیده بودم فرق داشت، به خاطر رفتار خوب آنها بود که من هم تصمیم گرفتم خادم شوم، سال بعد بسیار تلاش کردم تا من هم خادمالشهدا شوم، تا در نهایت قرارگاه مرکزی راهیان نور خادم معراجالشهدا شدم و از آنجا هم بهعنوان خادم اولی به شلمچه اعزام شدم.
در دورانی که خادمالشهدا بودم افرادی اطراف من بودند که من برای اولین بار آنها را در عمرم میدیدم اما جوری رفتار میکردند انگار سالها است که همدیگر را میشناختند.
همین جرقهای بود تا به سمت روایتگری شهدا بروم.
و سخن آخر
خدابخشی:باید با توجه به نیاز جوانها با آنها حرف زد، در اردوهای راهیان نور باید برای روایتگری برنامهریزی داشت.
در یکی از سفرهای راهیان نور با عدهای دانشجو که بیشتر برای تفریح آمده بودند برخورد کردم، یکی از آنها سبک خاصی لباس پوشیده بود، یقه لباسش باز بود و کمربند میخی پوشیده بود سیگار هم میکشید و رفتارهای خاصی در اتوبوس داشتند.
عدهای به این جوانان اعتراض کردند اما من سعی کردم با آنها رفیق شوم و در فرصتی مناسب اشاراتی از زندگی شهدا برایشان بیان کردم که باعث کنجکاوی آنها شد، نمیگویم آنها را کاملا هدایت کردم اما حداقل این بود که وقتی از کنارشان میگذشتم یا مرا میدیدند سیگارشان را مخفی میکردند.
با هر کس باید با زبان خودش حرف زد، با پیر با زبان خودش، با جوان با زبان خودش، با مذهبی با زبان خودش و... اگر این کار را بهدرستی انجام دهیم میتوانیم قدم کوچکی برداریم درغیر اینصورت هیچ کاری از پیش نمیرود.
منبع:فارس
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۹۶۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در شورای سیاستگذاری کنگره ۱۲ هزار شهید استان تهران چه گذشت؟
نشست شورای سیاستگذاری کنگره سرداران و ۱۲ هزار شهید شهرستانهای استان تهران در دفتر تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) با هدف بررسی جزئیات برگزاری مراسم و امکانات و احصاء مشکلات و کمبودها برگزار شد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ری، نشست شورای سیاستگذاری کنگره سرداران و 12 هزار شهید شهرستانهای استان تهران عصر امروز با حضور جمعی از مسئولین کمیتههای تخصصی و با هدف بررسی جزئیات برگزاری مراسم و امکانات و احصاء مشکلات و کمبودها در دفتر تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) برگزار شد.
حجتالاسلام سیدعلی قاضیعسکر عصر امروز در جلسه شورای سیاستگذاری کنگره 12 هزار شهید استان تهران که در دفتر تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) برگزار شد، با تأکید بر اینکه در این کنگره برنامهریزیها بهگونهای بوده که از کارهای شعاری پرهیز شود، اظهار داشت: 29 کمیته تخصصی برای برگزاری هرچه بهتر این کنگره تشکیل شده که از همگی دستگاهها در آن نمایندههایی حضور دارند.
وی افزود: نکته ممتاز این کنگره توجه خوب به مسائل فرهنگی و هنری است که در این زمینه تولید فیلم مستند، چاپ کتاب خاطرات شهدا، نقاشی، چاپ تصاویر برای ثبت در تاریخ و ... انجام شده که امیدواریم این اقدام گوشهای از ایثار شهدا و خانواده آنها را جبران کند.
تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) در ادامه گفت: با تلاشهای صورت گرفته در استان تهران برای انعکاس آثار و برکات شهادت و خدماتی که شهدا به انقلاب داشتند و همچنین استقامت خانوادههای شهدا، کنگره 24 هزار شهید تهران سال گذشته برگزار شد و کنگره 12 هزار شهید شهرستانهای استان تهران در روز سوم خردادماه سال جاری برگزار میشود.
وی تصریح کرد: این تاکنون نتایج ملموس و بسیار خوبی داشته که امروز در اولین جلسه، گزارش اقدامات انجام شده، ارائه شد.
رئیس شورای سیاستگذاری کنگره 12 هزار شهید استان تهران ابراز داشت: نکته ممتاز و حائز اهمیت در برگزاری این کنگره، توجه به مسائل فرهنگی و هنری است که اقدامات خوبی در این خصوص انجام شده، فیلمهای مستند ساخته شده و کتابهای ارزشمندی از خاطرات شهدا چاپ شده و تعدادی نیز در دست چاپ است.
حجتالاسلام سیدعلی قاضیعسکر با تأکید بر اینکه برنامهریزیها باید طوری باشد تا اهداف کنگره در بحث فرهنگسازی محقق شود، افزود: اسناد و تصاویری از شهدا جمعآوریشده و همچنین با پدر و مادر شهدا گفتوگوهایی از خاطرات فرزندانشان تهیه و گردآوریشده تا در آینده فراموش نشود و تلاش میکنیم گوشهای از زحمات و تلاشها شهدا را برآورده کنیم.
توزیع 4 هزار جلد کتاب برای پویش "قهرمان شهید شهر من" در استان تهران
سردار قربانمحمد ولیزاده فرمانده سپاه حضرت سیدالشهدا (ع) استان تهران در جلسه شورای سیاستگذاری کنگره 12 هزار شهید استان تهران اظهار داشت: مقدمات برگزاری کنگره از حدود 2 سال پیش با برگزاری یادوارههای شهرستانی شروع شده و شورای سیاستگذاری کنگره به ریاست حجتالاسلام قاضیعسکر و هیئتامنا به دبیری علیرضا فخاری تشکیل شده است.
وی با بیان اینکه در ابتدا قرار بود کنگره بهصورت استانی برگزار شود اما با اخذ مجوز از رئیس سازمان بسیج مبنی بر تفکیک استان تهران از پایتخت قرار شد، کنگره شهدای شهرستانها جدا برگزار شود، گفت: استان تهران 12 هزار شهید دارد که 7589 شهید متولد شهرستانهای استان تهران و 4411 شهید مهمان از استانهای دیگر است.
فرمانده سپاه حضرت سیدالشهدا (ع) استان تهران با بیان اینکه در هر شهرستان 8 شهید شاخص انتخاب شده و المانهای شهدا در سطح شهرستان نصب میشود افزود: تا کنون 300 یادواره آبروی محله برگزار شده و از 12 روز مانده به کنگره، یادوارههای اقشار و تشکلهای مردمی در شهرستانها برگزار میشود.
سردار ولیزاده با تأکید بر اینکه شاخصها و ساختار کنگره باید یاد شهدا و پیام شهدا را داشته باشد، بیان کرد: در راستای اجرای کنگره 3 میلیون اسناد و آثار و 5 هزار آلبوم از شهدا جمع آوری کردیم، 35 یادواره برگزار و 50 نماهنگ ساخته شده است.
وی با اشاره به اینکه اولین کنگره در سال 76 با رزمندگان لشکر 10 و لشکر 27 برگزار شده است، ادامه داد: لشکر 10 سیدالشهدا (ع)، تیپ 20 رمضان، تیپ 63 خاتم، تیپ 110 سلمان، تیپ حضرت عبدالعظیم (ع)، تیپ حضرت سجاد (ع) و لشکر 9 بدر یگانهای نقش آفرین سپاه و بسیج در محدوده شهرستانهای استان تهران در این کنگره هستند.
فرمانده سپاه حضرت سیدالشهدا (ع) استان تهران عنوان کرد: آرم، پرچم و تندیس کنگره طراحی شده، سرود کنگره برای اجرا در اجلاسیه آماده است و شعار کنگره نیز "راست قامتان جاودانه تاریخ" انتخاب شده است.
وی با بیان اینکه در روزهای منتهی به اجلاسیه کنگره، بیلبوردهای شهر تهران مزین به نام و تصاویر 12 شهید شاخص خواهد شد، گفت: جشنواره سرود آوای شهدا و پویش کتابخوانی "قهرمان شهید شهر من" با توزیع 4 هزار جلد کتاب بین شهروندان برگزار میشود.
همکاری همه جانبه آموزش و پرورش در کنگره شهدای استان تهرانسردار ولیزاده در پایان خاطرنشان کرد: اجلاسیه پایانی کنگره در روز سوم خردادماه 1403 همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر با سخنرانی سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران و با حضور خانوادههای شهدای شهرستانهای استان تهران و برپایی نمایشگاهها و برنامههای متنوع در حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
گفتنی است کنگره 12 هزار شهید شهرستانهای استان تهران سوم خرداد همزمان با روز آزادسازی خرمشهر با شعار "راستقامتان جاودانه تاریخ" در حرم مطهر امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
انتهای پیام/