اژدهای قرمز، تعیین کننده ساکن بعدی کاخ سفید/ ایران معضل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیست
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۰۶۸۴۹
رویداد۲۴ در کمپینهای انتخاباتی قبلی، کاندیداهای هر دو حزب آمریکا وعدههایی را برای اعمال سیاستهای سختگیرانهتر در مورد چین دادهاند و نشانههایی وجود دارد که ثابت میکند این رویکردهای تهاجمی در واقع رویکردی با حمایت هر دو حزب در کنگره است، اما عدم حمایت عمومی از رابطه خصمانه با چین تردیدهایی را درباره احتمال اینکه پاسخ به چین به یک معضل در انتخابات ۲۰۲۰ تبدیل شود را بیشتر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رویداد۲۴ موسسه بروکینز در یادداشتی چین را یک معضل سیاسی بی سر و صدا در همه رقابتهای انتخاباتی آمریکا از سال ۱۹۹۲ و رقابت بین جرج بوش و بیل کلینتون تا امروز خوانده و نوشت: در آن زمان سایه تراژدی «تیان من» بر سر انتخابات افتاده بود و بیل کلینتون وعده اتخاذ سیاست سخت گیرانهتر علیه «پکن» را مطرح کرده بود. کلینتون چین را به عنوان معضلی میدید که با آن میتوانست به بوش که حفظ رابطه با پکن به جای تنبیه آنها برای قتل عام اعتراضات صلح آمیز را در دستور کار قرار داده بود مورد حمله قراردهد.
بیشتر بخوانید: چشم انداز اقتصاد آمریکا در ۲۰۲۰/ آیا ترامپ پیروز انتخابات سال آینده میلادی خواهد بود؟
با استثنا قائل شدن برای انتخابات ۲۰۰۸ باراک اوباما، کاندیداهای ریاست جمهوری از هر دو حزب همواره چین را به عنوان یک نقطه کلیدی برای کمپینهای انتخاباتیشان در نظر میگرفتند و وعده اقدامات سختگیرانهتر و امنتر در روابط با چین نسبت به اسلاف خود را مطرح میکردند. در انتخابات ۲۰۲۰ این روند را ادامه خواهد داد.
چین از یک کشور توسعه نیافته به یک رقیب بلامنازع اقتصادی با آمریکا تبدیل شده است. از سال ۱۹۹۲ رشد تولید ناخالص داخلی چین از کمتر از ۱ درصد به ۱۶ درصد رسیده است. در این مدت سهم آمریکا از تولید ناخالص داخلی جهانی کمی کاهش یافته است. از ۲۶ درصد رد سال ۱۹۹۲ به ۲۴ درصد در ۲۰۱۷. اما تغییر بزرگ به اروپا و ژاپن تعلق داشته است.
رشد قدرت اقتصادی چین با رشد تجارت بین آمریکا و چین همراه بوده است. ایالات متحده آمریکا کسری تجارت خدمات و کالاهای خود را در سال ۲۰۱۸ با چین برطرف کرده و تجارت دو کشور در این سال ۳۷۸.۶ میلیارد دلار ارزش داشته است. آمریکا بیشترین واردات را از چین در سال ۲۰۱۸ داشته و چین سومین بازار بزرگ برای محصولات صادراتی آمریکاست.
محصولات کشاورزی، صنایع دستی و وسایل نقلیه موتوری به بیشترین کالاهای صادراتی آمریکا به چین تبدیل شده و کامپیوترها و وسایل الکترونیسک بیشترین واردات آمریکا از چین.
از زمانی که دونالد ترامپ کاندیداتوریاش را اعلام کرده، چین را به عنوان مهمترین اِلمان برند سیاسی خود معرفی کرده است. ترامپ تمایلش را به شکست کنوانسیونهای پیشین و در پیش گرفتن رویکردهای جدید بارها اعلام کرده است. او مناسبات با چین را غیر عادلانه میداند و معقتد است چین از ضعف آمریکا در کسب ثروت و قدرت سوءاستفاده کرده و خودش منتفع شده است.
در حالی که دولت ترامپ این روابط را به عنوان یک رقابت استراتژیک دامنه دار مطرح کرده است، خود رییس جمهور تمرکزش را بر مواردخاصی معطوف کرده است.
او لفاظیها و دیپلماسیهای شخصیاش را با سران چین بر پایه رقابت تجاری بنا کرده است. او تعادل تجاری را به عنوان کلید روابط دو جانبه منصفانه تعریف میکند. این چیزی است که از دهه ۱۹۸۰ به آن باور داشته است. ترامپ فشار را بر پکنیها به نوعی بالا برده تا آنها را مجبور کند نقش کمک کنندهتر یا دستکم کمتر آسیب زننده در اقدامات او برای خلع سلاح هستهای کره شمالی داشته باشند.
شاخصهایی هست که حمایت هر دو حزب در اعمال رویکر خصمانهتر علیه چین را افزایش داده است. سران کنگره از جمله چاک شومر و نانسی پلوسی رییس مجلس نمایندگان آمریکا اقدامات سختگیرانه در برابر چین را تشویق میکنند. سناتورهایی نظیر مارک وارنر و مارکو روبیو نیز در افزایش آگاهی عمومی درباره تهدیدهای چین علیه آمریکا مشترکا تلاشهایی را در پیش گرفتهاند.
اقدامات پکن تاثیر قابل توجهی بر تشدید این اتحاد سیاسی علیه چین داشته است. به نظر میرسد رهبری کشور چین هرگونه امیدواری برای آزادی سیاسی را از بین برده و نسبت به نگرانیهای عمیق جامعه تجاری آمریکا نیز بی توجه است. در عین حال سعی میکند گروههای قومی مختلف را به زور در جامعه چین ادغام کند و به دنبال افزایش کنترل بر هنگ کنگ است و روابطش با دانشگاههای آمریکایی و جامعه سازمانهای مردم نهاد غیر دولتی این کشور را کاهش داده و جاهطلبیهایی برای گرفتن جای رهبری سنتی آمریکا بر آسیا از خود نشان داده است (اگر نگوییم این جاه طلبی از آسیا هم فراتر رفته است)
سرخوردگی درون جامعه تجاری آمریکا بیشترین تاثیر را بر سیاست چین در آمریکا گذاشته است. در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، در پی بروز تراتژدی تیان من، جامعه تجاری از دولت کلینتون خواستند که رویکردش را در قبال چین تعدیل کند. در آن زمان دنگ شیائو پینگ رهبر دائمی چین بود و اصلاحاتی را برای ایجاد فضای تجاری دلپذیرتر برای شرکتهای خارجی و ایجاد مشوقهای تجاری برای بخش خصوص آمریکا و تعمیق روابط در پیش گرفته بود.
امروز این وضعیت برعکس شده است. شی جین پینگ سیاستهای اقتصادیاش را محکم کرده و هیچ جایی برای رقابت شرکتهای خارجی با همتایان چینیاش نگذاشته است.
بیشتر بخوانید: بزرگترین قرارداد تجاری جهان در سال ۲۰۲۰ به امضا میرسد/ انزوای آمریکا، قدرت گرفتن چین
به گزارش رویداد۲۴ تلاشهای قابل توجه پکن برای وادار کردن برندهای آمریکایی به پذیرش مواضع چینی در موضوعات حساسی نظیر مساله هنگ کنگ و تایوان، تمایل بخش خصوصی آمریکا برای بهبود روابط با چین را کم کرده است. آنها میترسند تسامحشان در برابر چین به تمایلشان نسبت به حزب کمونیست چین تعبیر شود. در حال حاضر هیچ حوزه انتخابیهای در آمریکا نیست که از تقویت روابط چین و آمریکا حمایت کند.
در عین حال حمایت عمومی از سیاستهای خصمانه دولت آمریکل علیه چین زیاد نیست. حتی با اینکه افکار عمومی در آمریکا نسبت به چین چندان مساعد نیست، اما با نگاه دولت که چین را یک خطر تلقی میکند همخوانی ندارد. بر اساس یک نظرسنجی که توسط شورای شیکاگو در امور جهانی انجام گرفته، ۴۹ درصد مردم آمریکا چین و آمریکا را رقیب و ۵۰ درصد این دو را شریک هم میدانند.
چین هشتمین کشور در میان ۱۲ تهدید علیه آمریکا از دید افکار عمومی آمریکا بوده است. برنامههای هستهای کره شمالی و ایران اولین تهدیدهای علیه آمریکا از نظر افکار عمومی آمریکا در این نظرسنجی است.
نظرسنجی موسسه معروف پیو نیز نتایج مشابهی را نشان میدهد. در این نظرسنجی از پاسخ دهندگان سوال شده که هفت تهدید اصلی علیه آمریکا را رتبهبندی کنند. چین چهارمین تهدید بعد از معضلات سایبری، اقلیمی و ایران بود. دو سوم پاسخدهندگان گفته بودند تمایل دارند روابط دوستانه با چین تقویت شود و تنها ۳۰ در صد خواستار کاهش قدرت چین بودند.
همین مساله نشان میدهد موضوع چین یکی از معضلات کلیدی انتخابات ۲۰۲۰ آمریکاست.
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 رابطه ایران و آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۰۶۸۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای اقدام علیه املاک دولت ایران؛ باکو قصد مصادره اموال کرده است؟
روزنامه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد در مطلبی ادعا کرد که جمهوری آذربایجان قصد مصادره املاک دولتی ایران در باکو را دارد.
این روزنامه نوشت: بیش از دو سال پیش، دولت جمهوری آذربایجان اقدامات قابلتاملی را علیه ایران آغاز کرده که بهدلیل برخی ملاحظات نادرست، با سکوت خبری در ایران همراه شدهاند. این اقدامات شامل تعرض، پلمب و مصادره تعدادی از املاک دولتی ایران در باکو میشوند.
ظاهرا باکو بهمنظور مصادره اراضی ایران دادگاههایی نمایشی به بهانههای واهی برگزار کرده است و قصد دارد با مصادره املاک ایران، آنها را به کمیته دولتی املاک زیرنظر وزارت اقتصاد این کشور منتقل کند.
ایران و جمهوری آذربایجان روابط کاملا پیچیدهای را درطول سالهای گذشته تجربه کردهاند. با وجود اشتراکات فراوان تاریخی، مذهبی، فرهنگی، تمدنی و همچنین قرابت جغرافیایی، نگاه باکو همواره بر مدار ضدیت و تقابل با ایران تنظیم شده است. چنانکه میتوان این مساله را چه در حوزههای مرتبط با جعل تاریخ و هویت و چه در قرار دادن جغرافیا در اختیار رژیمصهیونیستی برای انجام اقدامات امنیتی علیه ایران مشاهده کرد.
در این بین از بیش از دوسال پیش، دولت جمهوری آذربایجان اقدامات قابلتاملی را علیه ایران آغاز کرده که بهدلیل برخی ملاحظات نادرست، با سکوت خبری در ایران همراه شدهاند. این اقدامات شامل تعرض، پلمب و مصادره تعدادی از املاک دولتی ایران در باکو میشوند. ظاهرا باکو بهمنظور مصادره اراضی ایران دادگاههایی نمایشی به بهانههای واهی برگزار کرده است و قصد دارد با مصادره املاک ایران، آنها را به کمیته دولتی املاک زیرنظر وزارت اقتصاد این کشور منتقل کند.
نکته قابلملاحظه این است که تاکنون هیچ اطلاعاتی از روند این دادگاههای نمایشی منتشر نشده است. بااینحال املاک دولت ایران بهطور کامل پلمب شده یا محدودیتهایی برای آنها ایجاد شده است، ازجمله این املاک- که شامل هشت ملک و بالغ بر چند هزار متر مربع میشوند- میتوان به ساختمان نمایندگی مقاممعظمرهبری، ساختمان نمایندگی صداوسیما، ساختمانهای جامعهالمصطفی، ملک سابق بانک ملی، ملک دارای قرارداد طولانیمدت کمیته امداد، ساختمان مدرسه و ملک متعلق به رایزنی فرهنگی ایران اشاره کرد.
البته این اقدام باکو مسبوق به سابقه است، زیرا در گذشته باکو بخشی از اراضی دولتی ایران در منطقه احمدلی باکو را پس از بهسرقت بردن اسناد آن مصادره کرده بود. تعرض باکو علیه اراضی ایران در شرایطی است که در ایام منتهی به تعطیلات عید نوروز با لابیگریهای صورتگرفته، جمهوری آذربایجان اقدام به خرید یک ساختمان مجلل در منطقه پاسداران تهران به مساحت بیش از هزار متر و زیربنای بیش از سه هزار متر کرده است. این ملک شامل یک مجتمع هشت واحدی بزرگ به ارزش حدود ۲۰ میلیون دلار است.
بااینحال همچنان مشخص نیست مجوزهای این اقدام در ایام معطوف به تعطیلات عید نوروز و در شرایطی که باکو اقدام به تعرض به املاک ایرانی در باکو کرده است، با چه انگیزه و توسط چه ارگانهایی صادر شده است؟ ظاهرا این افراد و ارگانها فراموش کردهاند که اخیرا ایران عملیات وعده صادق را به این دلیل انجام داده که اماکن دیپلماتیکش را بهمنزله خاک خود تلقی میکند.
بنابراین درحالیکه باکو اقدام به مصادره و پلمب ساختمانهای ایران کرده، اعطای اجازه خرید ملک جدید در تهران کاملا بیمعناست. این در شرایطی است که ساختمان سفارت ایران در باکو، در مقایسه با سفارتخانههای روسیه، ترکیه و آمریکا شامل ملکی محقر است که به نوشته مطبوعات باکو، بهدلیل اختلاف در مورد زمین توسط کمیته املاک دولتی وزارت اقتصاد جمهوری آذربایجان درباره آن شکایت تنظیم شده است.
گفته میشود مقامات آذری پس از حادثه مشکوک حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در بهمن ۱۴۰۱ که توسط سرویس امنیتی باکو و در آستانه گشایش سفارت جمهوری آذربایجان در تلآویو انجام شد، با کمک لابیهای داخلی خود، از فضای موجود برای امتیازگیری کلان از تهران استفاده کرده که خرید ملک مذکور برای سفارت از آن جمله است. این درحالی است که سابقه فعالیت سفارت جمهوری آذربایجان در تهران نشان میدهد این سفارتخانه همواره در حمایت مالی از گروههای تجزیهطلب نقش داشته و درآمدهای حاصل از ویزا را در اختیار این گروهها قرار داده است. به همین دلیل علیرغم لغو روادید از سوی ایران از سال ۱۳۹۰، باکو ویزا را برای ایرانیها لغو نکرده و حتی مرز زمینی دو کشور را نیز به بهانه کرونا روی شهروندان خود مسدود کرده است. البته در همین زمان باکو برای ۳۰ کشور- ازجمله آلبانی که میزبان مقر منافقین است- روادید را لغو کرده است.
بهنظر میرسد نگاه پدرانه جمهوری اسلامی ایران به باکو، بیش از آنکه موجب تقویت و توسعه روابط شود، زمینه را برای سوءاستفاده جمهوری آذربایجان از حسن نیت ایران فراهم کرده است. در این بین نباید از فعالیت لابیهای مختلف در داخل ایران گذشت که متاسفانه منافع ملی را فدای منافع شخصی و گروهی خود کردهاند و موجب انحراف در تصمیمگیری صحیح در قبال تحولات قفقاز شدهاند.