نرخ دلار اگر بازگردد هم اثر تورمی خود را گذاشته است
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۱۰۷۲۴
به گزارش اتاق خبر، علاوه بر اين، شنيدهها حاکي از آن است که حجم نقدينگي در آذر ماه از 2200 هزار ميليارد تومان هم عبور کرده که اين امر نيز انتظارات تورمي را افزايش ميدهد. چنانکه آخرين گزارش مرکز آمار ايران حاکي از آن بهرغم کاهش ميانگين تورم سالانه به 40 درصد، نرخ تورم نقطه به نقطه و ماهانه روند افزايشي داشته و به ترتيب روي ارقام 8/27 و 2/3 درصد ايستاده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهرغم کاهش ميانگين تورم سالانه به 40 درصد، شاهد رشد تورم نقطه به نقطه و ماهانه هستيم. دليل سير صعودي تورم در ماه آذر چيست؟
اگر تحليلي بر اساس بايستههاي علم اقتصاد داشته باشيم، اين دانش به ما ميگويد که «پول» اولين و اصليترين عامل افزايش نرخ تورم به حساب ميآيد. وقتي افزايش عرضه پول اتفاق ميافتد و نسبت آن به رشد توليد در يک دوره معين افزايشي است، قيمتها روند صعودي به خود ميگيرند. اين يک فرمول کلاسيک است که در هر اقتصادي پاسخگوست و از آن بهعنوان فرمول مقداري پول ياد ميشود. اقتصاددانان طرفدار اقتصاد آزاد هم به آن تاکيد دارند.
آمارها و گزارشهاي رسمي حاکي از آن است که تا پايان تابستان امسال حجم نقدينگي به بيش از 2126 هزار ميليارد تومان رسيده است. يعني اين اتفاق را اصليترين عامل افزايش نرخ تورم ميدانيد؟
بله موضوع همين است که در ادامه قصد داشتم به آن بپردازم. دليل افزايش حجم پول در ماههاي اخير اين است که نقدينگي با شتاب بيشتري در حال گسترش است و روزانه شاهد افزايش آن هستيم؛ حال اين موضوع به شکل تورم خود را نمايان ميسازد. براي بررسي کاهش و افزايش نرخ تورم نبايد دنبال مسائل ديگر بگرديم. باقي عوامل، مسائل حاشيهاي هستند که گاه بهاشتباه از آنها بهعنوان نيروي محرکه تورم ياد ميشود. علتالعلل، همان توزيع پول است. البته اکنون شاهد مصرف ذخاير ارزي کشور از سوي بانک مرکزي هستيم. بدين شکل که دولت به شکل پنهان به منابع بانک مرکزي دست ميبرد و اجازه نميدهد که نرخ تورم روند کاهشي داشته باشد. اين امر ممکن است فقط يک دوره سکون و ثبات تورم را در پي داشته باشد، اما در بلندمدت تورمزاست. گذشته از اين مسائل، بايد توجه داشت که اطلاعرساني درباره جزئيات نرخ تورم و دلايل افزايش آن با توجه به سختگيريهايي که وجود دارد، چندان مطلوب نيست و اين امر تحليلهاي کارشناسي را دچار اختلال ميکند.
در همين زمينه از آبان 97 بانک مرکزي هيچ گزارشي حتي درباره ميانگين نرخ تورم سالانه منتشر نکرده است. آيا دليل خاصي پشت اين اتفاق وجود دارد؟
بيش از يک سال است که بانک مرکزي به هر دليلي گزارشي از تورم منتشر نميکند و به دنبال اين اتفاق تحليل اقتصاد ايران با دشواريهاي فراواني همراه شده است.
در يک ماه اخير شاهد نوسان نرخ ارز هستيم. چنانکه دلار پس از ماهها از کانال 11 هزار تومان خارج شده و در روزهاي اخير براي ورود به کانال 13 هزار تومان از خود مقاومت نشان ميدهد. آيا اين مقاومت ميشکند يا ممکن است طبق آنچه مسئولان بانک مرکزي ميگويند دوباره شاهد بازگشت دلار 11 هزار توماني باشيم؟ اين نوسانات چه تاثيري بر سطح عمومي قيمت کالاهاي ديگر دارد؟
قبل از بررسي نوسان نرخ ارز، بايد گفت که هرگونه سدشکني دلار اثر خود را روي سطح عمومي قيمتها ميگذارد. اگر نگاهي به نوسانات نرخ ارز در دورههاي گذشته داشته باشيم، متوجه ميشويم که نرخ ارزهاي معتبر حداقل بين 15 تا 20 درصد رشد داشته است. نميتوان انتظار داشت که اين اتفاق بر قيمت ساير کالاها و محصولات تاثير نداشته باشد. به هر حال ميتوان بخشي از رشد تورم ماهانه را مربوط به نرخ ارز دانست. البته نرخ ارز به اين سرعت بر قيمت همه کالاها موثر نيست، بلکه با توجه به پيشبينيهايي که صاحبان کالاها انجام ميدهند، نرخ ارز را بر قيمت محصولات خود اعمال ميکنند. طوريکه آنها رفتار پيشنگرانه انجام ميدهند و تلاش ميکنند نرخ کالاهايشان را با توجه به بهاي انتظاري ارز عرضه کنند.
يعني شبيه به آنچه در سال گذشته اتفاق افتاد. در يک مقطعي قيمت دلار تا 18 هزار تومان افزايش يافت و بسياري از کالاها متناسب با اين قيمت، نرخگذاري شدند، اما پس از بازگشت بهاي ارز، اتفاقي در ساير بازارها رخ نداد. آيا ممکن است بار ديگر شاهد چنين اتفاقي باشيم؟
بله؛ متاسفانه در ايران نرخ ارز به شاخص اصلي تغييرات قيمتي ساير کالاها تبديل شده است. گذشته از درستي يا نادرستي اين اتفاق، چندين دهه است که متناسب با نرخ ارز قيمت ساير محصولات هم دستخوش تغيير ميشود که سال گذشته هم يکي از اين تجارب بود. اوايل دهه 90 نيز چنين اتفاقي رخ داد. در حال حاضر نيز نه با شتاب دورههاي گذشته، اما ميانگين قيمت دلار در ماه آذر قابل مقايسه با مهر و آبان 98 نيست.
همواره در فصل زمستان نرخ تورم تغييرات محسوسي را بر جاي ميگذارد. اکنون که در سال 98 وارد اين فصل شدهايم چه پيشبينياي از شاخص نرخ تورم در پايان سال داريد؟
همانطور که اشاره کردم به دليل عمومينشدن جزئيات تورم و شاخصهاي کلان نميتوان پيشبيني دقيقي از آينده اقتصاد انجام داد؛ اما معمولا در زمستان پرداخت پول در قالب حقوق، عيدي، پاداش، مستمري و ... از سوي دولت و بخش خصوصي افزايش مييابد. بهعبارتي در اين فصل مجموعه پرداختها نسبت به ديگر ماههاي سال رشد محسوسي را تجربه ميکند. بدين ترتيب فشار حجم پول روي تورم افزايش مييابد. بهويژه آنکه اکنون دولت درآمد قابلنقدشوندگي ندارد. بنزين آخرين کالايي بود که ميتوانست درآمدهاي دولت را در اين مقطع افزايش دهد.
آيا ميتوان اصلاح نرخ بنزين را هم عامل ديگري در رشد تورم ماهانه و نقطه به نقطه آذر دانست؟
بله؛ به هر حال خود دولت و نهادهاي متولي مانند بانک مرکزي هم از ابتدا پذيرفتند که اصلاح نرخ بنزين حداقل تاثير چهار درصدي روي تورم خواهد گذاشت که اکنون شاهد آن هستيم.
منبع: اتاق خبر
کلیدواژه: نرخ دلار اصلاح نرخ بنزين
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.otaghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اتاق خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۱۰۷۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تخفیف نجومی ایران برای فروش نفت!
تین نیوز
مساله فروش نفت ایران برای بسیاری از رسانه های معاند و همسویانشان در داخل تبدیل به بحران شده است از این جهت هر روز گمانه زنی هایی از میزان تخفیف فروش نفت ایران منتشر می شود.
به گزارش تین نیوز به نقل از مهر، بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم تولید و به تبع آن صادرات نفت خام ایران افزایش یافت تا جایی که برخی از مسؤولان دولت قبل نیز به این موضوع تشکیک وارد کرده و اعلام کردند آماری که از فروش نفت ایران در دولت سیزدهم منتشر می شود واقعی نیست.
این مساله تاجایی مطرح شد که جواد اوجی وزیر نفت دولت سیزدهم به این صحبت ها واکنش نشان داد و اعلام کرد مساله افزایش فروش نفت ایران حتی مورد تأیید سناتورهای امریکایی است و هر روز تصمیمات جدید در این باره اتخاذ می شود تا بتوانند جلوی این افزایش صادرات نفت را بگیرند و در مسیر این افزایش صادرات سنگ اندازی کنند.
بعد از این صحبت ها و انتشار آمار و ارقام رسمی از میزان فروش نفت ایران در دولت سیزدهم توسط رسانه ها و مؤسسات بین المللی از جمله اوپک و مؤسسه بین المللی انرژی جریان رسانه های معاند فضای تخریب را به سمت تخفیف های نجومی برد و اعلام داشت ایران در ازای تخفیف های بالا موفق شده است تا صادرات نفت خود را افزایش دهد.
این مساله موجب شد تا گمانه زنی ها در مورد میزان تخفیف در فروش نفت ایران در ماه های گذشته بالا بگیرد و صحبت از ارقام نجومی چند ده دلاری در تخفیف نفت ایران به چین مطرح شود.
به عنوان مثال یکی از رسانه های داخلی به استناد یک توییت که معلوم نیست متعلق به کیست زمستان سال گذشته اعلام کرده است ایران به ازای هر بشکه نفت ۲۰ دلار تخفیف می دهد که این مساله موجب شد تا در رسانه ها یک جریان ایجاد کند.
بعد از آن رسانه ای دیگر بدون اشاره به رقم خاصی اعلام کرد مابه التفاوت در فروش نفت ایران و قیمت نفت ایران که در سبد اوپک اعلام شده است می توان متوجه شد که ایران تخفیف نجومی به مشتریان خود می دهد.
اخیراً نیز یکسری رسانه معاند نیز به استناد به میزان فروش نفت روسیه که از سوی اتحادیه اروپا اعلام شده است باید حد اکثر با قیمت ۶۰ دلار نفت اورال خود را بفروشد این برداشت را کرده اند که قطعاً میزان تخفیف نفت ایران نیز به اندازه روسیه و یا حتی بیشتر از روسیه است و قیمت فروش نفت ایران را چیزی حدود ۳۵ تا ۴۰ دلار اعلام کرده اند.
ایران چه مقدار تخفیف بابت فروش نفت می دهد؟باید یک مساله شفاف شود که آیا دادن تخفیف در فروش نفت امری طبیعی است یا غیر طبیعی؟ در همین رابطه محمود امراللهی یکی از کارشناسان انرژی گفت: در مساله بازار یابی باید به این نکته توجه کرد که کشورهای تولیدکننده برای نگهداشت بازار باید اقداماتی را انجام دهند که یکی از این اقدامات تخفیف در فروش نفت است.
امراللهی گفت: کشوری مانند عربستان نیز هر ازگاهی قیمت نفت خود را برای مشتریانش تغییر می دهد در برهه ای قیمت را بالا و در مقطعی قیمت ها را پایین می آورد. باید خاطرنشان کرد که نفت عربستان تحریم نیست و این کار را انجام می دهد.
وی ادامه داد: جالب است بدانید که دیگر کشورهای تولیدکننده نفت که عضو اوپک نیستند نیز چنین اقداماتی را انجام می دهند به عنوان مثال کانادا، آمریکا، روسیه قبل از تحریم، کشورهای تولیدکننده نفت حوزه آمریکای لاتین نیز به مشتریان خود تخفیف هایی می دهند بنابراین دادن تخفیف در فروش نفت امری کاملاً جا افتاده در بازار نفت است.
وی گفت: در شرایط تحریم این مساله جدی تر می شود زیرا وقتی تحریم اعمال می شود شما دو کار می توانید انجام دهید یا باید در چاه نفت خود را ببندید و تولید را کاهش دهید و یا اینکه با اعمال تخفیف های بیشتر مشتریان خود را حفظ کنید. لازم است بدانید اثر اول بر اقتصاد بسیار سنگین تر است زیرا اگر یک زمانی تحریم ها برداشته شود باید هزینه های گزافی کرد تا تولید را به حال قبل باز گرداند و در قدم بعدی باید مشتریان از دست رفته را حتی با نفت مجانی ترقیب کرد تا دوباره اقدام به خرید نفت از شما کنند. اما گام دیگر این است که نفت را بدون آنکه تولید کاهش یابد با تخفیف های معقولی به فروش رساند و این کار ضمن حفظ مشتریان موجب نمی شود تا تولید کاهش یابد.
این کارشناس انرژی ادامه داد: در دولت قبل بعد از اعمال تحریم های جدی در سال ۹۷ به یکباره توسط مسؤولان وقت وزارت نفت تصمیم گرفته شد تا تولید کاهش یابد و هر روز آمارهای متعددی از کاهش دکل های فعال در مناطق نفتخیز جنوب منتشر می شد. در چاه های نفت بسته شد حتی جالب است بدانید وقتی میزان تولید به زیر یک میلیون بشکه رسید مسؤولان وزارت نفت با تخفیف های بالا نتوانستند فروش نفت را افزایش دهند و اگر خاطرتان باشد صادرات نفت ایران حتی به زیر ۱۰۰ هزار بشکه رسید.
وی ادامه داد: با تغییر دولت در چاه های نفت باز شد و با هزینه هایی دوباره تولید در برخی از چاه ها از سر گرفته شد به همین دلیل شاهد افزایش تولید نفت هستیم. همچنین رایزنی های صورت گرفته توسط مسؤولان وزارت نفت و دیپلماسی انرژی موجب شده است تا صادرات نفت ایران رونده رو به جلویی داشته باشد. که افزایش صادرات نفت ایران غالباً به خاطر دیپلماسی انرژی است هرچند اعمال تخفیف ها را نیز نباید نادیده گرفت.
وی در پاسخ به این سوال که آیا مطلع است ایران چه مقدار تخفیف برای فروش نفت می دهد گفت: خبرگزاری رویترز به عنوان یک منبع و رفرنس در میزان فروش نفت ایران در ماه مارس سال جاری گزارشی با عنوان فقط کاهش قیمت نفت می تواند ولادیمیر پوتین را متوقف کند؛ نوشت که اکنون نفت اورال روسیه بشکه ای ۷۱ دلار صادر می شود که بالاتر سقف قیمت ۶۰ دلار است. حتماً می دانید نفت اورال روسیه بسیار شبیه به نفت ایران است. همچنین بررسی قیمت نفت صادراتی روسیه به هند نیز نشان می دهد که در همه ماه های بعد از دسامبر ۲۰۲۲ (به جز ژانویه ۲۰۲۳) این رقم بالاتر از سقف قیمتی ۶۰ دلار به ازای هر بشکه بوده و حتی در ماه اکتبر سال گذشته به بیش از ۸۴ دلار افزایش یافته است.
امر اللهی تصریح کرد: حالا که روسیه می تواند نفت خود را به مشتریان خود تا قیمت ۸۴ دلار نیز به فروش رساند آیا ایران نمی تواند نفت خود را تا ۸۱ دلار به فروش رساند؟
وی گفت: ایران هم اکنون عمده نفت خود را به پالایشگرهای شمال چین می فروشد که این پالایشگرها بخش خصوصی هستند و عملاً عمده خریداران نفت ایران همین پالایشگرها هستند آنها دنبال خرید نفت ارزان اند باید دید روسیه نفت خود را با چه قیمتی به مشتری دولتی خود در چین می فروشد که به استناد گمرک چین فروش نفت روسیه به این کشور با قیمت ۸۴ دلار است خب آیا طبیعی است که ایران بیاید و یکباره ۳۰ تا ۴۰ دلار تخفیف دهد و بازار روسیه را بهم زند؟ آیا آن وقت جنگ قیمتی بین ایران و روسیه صورت نخواهد گرفت؟
بنابراین نباید به عددسازی هایی که در رسانه های معاند صورت می گرد توجه کرد.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید